خرید تور تابستان ایران بوم گردی

پاسخی به نقد سخنان منیژه حکمت

«احسان عابدی»، مخاطب انصاف نیوز، در واکنش به یادداشت «احسان حدیدی» در نقد سخنان «منیژه حکمت»، یادداشتی ارسال کرد که در پی می‌آید:

گروه محترم خبری انصاف نیوز

با سلام

احتراماً مطلبی در پاسخ به سخنان خانم منیژه حکمت توسط احسان حدیدی ز نویسندگان انصاف نیوز منتشر شد که لازم دانستم نکته‌ای مهم را در پاسخ به این مطلب ذکر کنم

در بند یک این پاسخ نامه نویسنده خطاب به خانم حکمت ذکر می‌کند شما که از وضع موجود 40 سال است ناراحتید می‌توانید مثل دیگر افرادی که از ایران رفتند به غرب رفته و آنجا تراواشات ذهنی خود را بروز دهید!

اینکه لحن کلام چندان مؤدبانه نیست و دیگر بندهای این پاسخ نامه چقدر درست است جای بحث بنده نیست، همچنین درباره‌ی کلام خانم حکمت نیز نظری ندارم. صرفاً درباره همین بند اول چند نکته را لازم است که تذکر دهم!

اگر اکثر معضلات خاورمیانه در قرن اخیر را بنگریم ریشه در عدم تحمل دارد، یعنی حاکمان خودکامه یا حتی شبه دمکراتیک و مردمان خاورمیانه به علت‌های گوناگون از نژادی تا مذهبی نتوانسته‌اند دیگری را تحمل کنند، این عدم تحمل باعث شد کار گروهی و وفاق جمعی که لازمه‌ی توسعه‌ی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است شکل نگیرد و بدنبال آن اختلاف و تفرقه رواج یابد

در چند دهه‌ی اخیر این عدم تحمل به تکفیر نیز رسیده است. گروهای مذهبی یا حکومت‌های مذهبی با استناد به یک بخش از مذهب خود دیگران را تکفیر و از حقوق مسلم محروم می‌کنند و حتی سلب حق حیات را هم تکلیف شرعی خود می‌دانند که نمونه بسیار است.

به بحث برگردیم؛ در همین جوابیه‌ی انصاف نیوز به خانم حکمت در قسمت اول دقیقاً همین تکفیر و عدم تحمل به شیوه دیکتاتوری‌ها و تکفیری‌ها دیده می‌شود. فرض که خانم حکمت سخن ناروایی را بیان کرده است و به کل حاکمیت، انقلاب یا حتی مردم ایران توهین کرده است (که چنین نیست)، آیا این سخن او جوازی به ما می‌دهد که حق وی را نادیده بگیریم و بگوییم از ایران باید بروی؟

جناب حدیدی به خانم حکمت امر می‌کند حالا که وضع را قبول ندارید پس مثل فلان افراد به غرب بروید! در چنین حالتی چه تفاوتی بین نویسنده این پاسخ و دیکتاتورهای معروف که مخالفان خود را تبعید کردند وجود دارد؟ وقتی پادشاه بحرین حق تابعیت چند شهروند را به جرم مخالفت با حکومت سلب می‌کند و شما نیز همین فتوا را صادر می‌کنید تفاوت فکری شما کجاست؟ چه تضمینی هست که اگر روزی جناب نویسنده حاکم بر ایران نشد اعمال و رفتار بدتری از دیکتاتورهای معروف انجام ندهد؟

نقد سخنان خانم حکمت یا دیگران باید در حد نقد بماند نه قضاوت و صدور حکم؛ شاهد هستید چه بسیار افراد مظلوم و منتقدان دلسوزی که بجرم یک انتقاد ساده از همه چیز محروم شدند و هر روز شاهد هستید یک روزنامه‌ی خاص چگونه در تک تک صفحاتش افراد را محاکمه و حکم می‌دهد!

آیا خسارت این افراد برای ایران بیشتر بود یا نقدهای امثال حکمت؟

ناراحت نشویم اما واقعیت این است که ظاهراً در نهان همه ما یک روح دیکتاتوری و تکفیری خفته است که در آنی امکان ظهورش وجود دارد.امید است اصلاح طلبان که شعار دمکراسی می‌دهند و دنبال حقوق شهروندی هستند در اولین گام دمکراسی را از شخص خود آغاز کنند

بنویسیم، باور کنیم و عمل کنیم که دمکراسی یعنی: حکومت اکثریت با حفظ حقوق اقلیت

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا