خرید تور تابستان ایران بوم گردی

سهم ایران در تجارت جهانی 23صدم درصد شد! | فساد و شلختگی تصمیم گیری و رانت و دلالی عوامل ضرر اقتصادی ایران

چطور شده کشوری که تمدن ساز جهان بوده باید نفت بدهد تا چین برایش اتوبان بسازد؟!

جماران نوشت: محمد بحرینیان، فعال صنعتی و پژوهشگر توسعه با بیان این انتقاد که کلونی‌های شلخته در همه زمینه‌های تصمیم‌گیری ازجمله در صنایع ایجادی، وضعیت مملکت را به چالش کشیده ، گفت: به‌کوتوله‌پروری که در همه زمینه‌ها ازجمله در پتروشیمی ایجاد کرده‌ایم، نگاه کنید! متانول‌سازان ما در چین با هم قیمت‌شکنی می‌کنند و به این ترتیب، ثروت‌های زیرزمینی که متعلق به محرومان و کپرنشینان کشور هم هست، در آنجا نابود می‌شود! در پایان سال 1399 تعداد مجتمع‌های فعال و در دست اجراء تولید متانول 19 واحد بوده که بیش از 12 لیسانس از شرکت‌های خارجی خریداری کرده‌اند و برخی مشابه و تکراری!! آیا قوای مجریه و مقننه نباید بگویند با این تعداد چه گُلی در جهان می‌خواهیم به سر اقتصاد این کشور بزنیم! 

وی با بیان اینکه در هر زمان ‌چند سازمان وجود دارد که قانوناً مجاز به سیاستگذاری اقتصادی هستند و در نتیجه این وضع، هیچ شورا یا سازمانی را نمی‌توان مسئول موفقیت یا شکست سیاست‌ها یا برنامه‌های دولت دانست، تصریح کرد: در سال‌های اخیر و پس از تحریم‌ها نیز مشاهده می‌کنیم، این ناتوانی و ضعف آشکار در هماهنگی سازمان‌های ایران توسط تحریم‌کنندگان تشخیص داده شده است

اتلاف منابع و واحدهای تکراری بی‌فایده

چه کسی باید از اتلاف منابع ذی قیمت کشور ممانعت کند؟!

محمد بحرینیان همچنین گفت: بی‌برنامگی در زمینه اقتصاد و صنعت باعث اتلاف منابع عظیم کشور شده است. اندیشه‌ورز هلندی، «ویلم فلور» در کتاب «صنعتی شدن ایران»، با استفاده از اسناد تاریخی ایران و اسناد وزارت خارجه انگلیس، به تشریح چالش‌های صنعتی شدن در ایران پرداخته و عنوان کرده «اما پیش‌تر در سال 1936[1315 شمسی] نشانه‌هایی وجود داشت دایر بر اینکه سرمایه‌گذاران معتقدند که در برخی بخش‌ها شماره کارخانه‌ها یا ظرفیت تولید بسیار زیاد است، مانند کارخانه‌های پارچه‌بافی و رنگرزی. رضاشاه هنگام دیدار از نمایشگاه صنعتی در شیراز گفت که کارخانه‌های ریسندگی بیشتری مورد نیاز نیست؛ شما همگی نباید راه‌های یکسانی را دنبال کنید. بسیار بجاست که نخ‌های کارخانه‌های ریسندگی به پارچه تبدیل شود تا نیازهای داخلی را برآورده کند. اما اگر شماره کارخانه‌های ریسندگی افزایش یابد به زیان کشور خواهد بود.» هنوز پس از این همه سال معلوم نیست که چه کسی باید از اتلاف منابع ذی قیمت کشور ممانعت کند! پس دولت ها چه کاره اند؟! نباید هدایت اقتصاد را به عهده داشته باشند؟! متأسفانه امروز می‌بینیم با گذشت بیش از 85 سال از این مسئله، هنوز شرایط بر همان منوال است!

 

1050 کارخانه فرش ماشینی مجوزدار داریم که همه چیزشان از خارج وارد می شود!

به گفته این فعال اقتصادی؛ کلونی‌های شلخته در همه زمینه‌های تصمیم‌گیری ازجمله در صنایع ایجادی، وضعیت مملکت را به چالش کشیده اند. ما در حالی بیش از 1050 کارخانه فرش ماشینی دارای پروانه بهره‌برداری داریم که ماشین، نخ، پیگمنت رنگ و الیافش از خارج از کشور وارد می‌شود و هنوز بعد از بیش از 90 سال نتوانسته‌ایم این معضل را حل کنیم؟! این همه واحد مشابه را می‌خواهیم چه کنیم؟

 

آیا حقیقت داروسازی ایران واقعا تولید است؟!

بحرینیان با بیان اینکه از میان ده‌ها مثال مشابه به چند مثال در زمینه‌ های دیگر بسنده می‌کنم، خاطرنشان کرد: براساس آمارنامه وزارت بهداشت و درمان در سال1400، بیش از 140شرکت به امر به اصطلاح تولید دارو با دارا بودن پروانه، اشتغال دارند. درحالی که براساس گفته قائم‌مقام وزیر بهداشت و نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در برنامه شبکه خبر سیما در 17 فروردین 1397؛ بخش قابل‌توجهی از آنان لیبلینگ (برچسب‌زنی) و مونتاژکار هستند. بر اساس همین آمارنامه، مشاهده می‌شود که چندین شرکت بیش از 100 قلم داروی مختلف تحت واژه تولید در لیست خود دارند! آیا واقعا می‌شود اسم آن را تولید گذاشت؟ حیرت‌انگیز است که برای تولید یک دارو، بیشتر از ده‌ها شرکت به آن مشغول باشند! مثلاً دارویی به نام استامینوفن را بیش از 50 شرکت، داروی دیکلوفناک سدیم را بیش از30 شرکت، داروی امپرازول را بیش از 30 شرکت، داروی ادولت‌کلد را بیش از 28 شرکت و… تولید می‌کنند، درحالی که ما باید بخشی از این توان را صرف تولید داروهای کمیاب می‌کردیم و همه به یک کار مشابه نمی‌پرداختیم که دست نیازمان حتی برای داروهای ساده به سمت اجنبی‌ها دراز باشد.

 

با ارز دولتی، هواپیمای دست دوم وارد می کنند و قیمت بلیت را هم بالا می برند!

آیا واقعا نمی توانید کنترل کنید؟

بحرینیان با طرح پرسشی، ادامه داد: آیا با این تعداد تولیدکننده، قیمت این دارو هم واقعاً از طریق رقابت کاهش می‌یابد؟! در پایان سال 1400 بیش از 300 کارخانه تولید شیر دارای پروانه بهره‌برداری و بیش از 167 مجوز در دست اجراء صادر شده هم داریم، چرا قیمت لبنیات مرتباً بالا می‌رود! بیش از 25 شرکت هواپیمایی داریم، چگونه است که نمی‌توانید روی قیمت‌های آنها کنترلی داشته باشید؟! همه هم هواپیماهای دست دوم وارد می‌کنند! در حالی که همه اینها از دولت ارز می‌گیرند!

 

ایران کلی واحدهای شغلی بیهوده به اسم تولیدی دارد!

تصمیم گیران دو قوه باید بگویند چرا اینگونه تصمیم گیری کرده اند

این پژوهشگر توسعه تاکید کرد: وضعیت ایجاد چنین واحدهای بیهوده‌ای ثابت می‌کند که تصمیم‌گیران اقتصادی و صنعتی کشور در هر دو قوه باید تبیین کنند که چرا اینگونه تصمیم‌گیری کرده‌اند! اگر همانطور که پیش‌تر گفتم، نظامی برقرار می‌شد که با منتقدان مستقل مباحثه می‌کردند، صیقل خورده و روشن می‌شد چقدر برای پست‌هایی که در اختیارشان گذاشته شده، دارای اهلیت بوده‌اند! نه اینکه در رسانه‌ها به صورت مونولوگ و یکطرفه حضور یافته و همه چیز را بهشت برین نشان دهند!

 

آیا خام‌فروشی به توسعه کشور می‌انجامد؟

با این کوتوله های زیاد چطور در دنیا رقابت کنیم؟!

وی با بیان اینکه با کاهش قیمت خوراک، فقط منافع بخش خصوصی و خصولتی‌ها فعال در امر خام‌فروشی تأمین می‌شود، به جماران گفت: دولت و مجلس، گوشی برای شنیدن واقعیت‌ها ندارند! چند سال پیش شاخص‌های اقتصادی بعضی از شرکت‌های پتروشیمی مدعی تولید پتروشیمی در ایران را با شرکت «GS Caltex» در کره‌جنوبی، مقایسه کرده‌ام. وقتی شاخص‌های اقتصادی این شرکت که باید همه موادش را از خارج با قیمت رقابتی بین‌المللی خریداری کند، نگاه کردم و آن را با شاخص‌ها در ایران مقایسه کردم، واقعاً عرق شرم بر چهره من نشست. ما کوتوله‌های زیادی در همه زمینه‌ها ایجاد کردیم و با این کوتوله‌ها می‌خواهیم در سطح بین‌المللی رقابت کنیم.

 

متانول‌سازان ما در چین، با هم قیمت‌شکنی می‌کنند!

وضعیت تاسف بار خام فروشی ایران با کوتوله پروری در پتروشیمی

بحرینیان ادامه داد: به‌کوتوله‌پروری که در همه زمینه‌ها از جمله در پتروشیمی ایجاد کرده‌ایم، نگاه کنید! متانول‌سازان ما در چین با هم قیمت‌شکنی می‌کنند و به این ترتیب، ثروت‌های زیرزمینی که متعلق به محرومان و کپرنشینان کشور هم هست، در آنجا نابود می‌شود! در پایان سال 1399 تعداد مجتمع‌های فعال و در دست اجراء تولید متانول 19 واحد بوده که بیش از 12 لیسانس از شرکت‌های خارجی خریداری کرده‌اند و برخی مشابه و تکراری! آیا قوای مجریه و مقننه نباید بگویند با این تعداد چه گُلی در جهان می‌خواهیم به سر اقتصاد این کشور بزنیم؟! آیا می‌توان در بازار بین‌المللی رقابت کرد؟! یا در دام رقابت مخرب افتاده ایم! واقعاً وزرایی که در دولت‌های مختلف مسئول هستند روی اینگونه موارد فکر کرده‌اند؟! این وضعیت تأسف‌بار در دیگر محصولات خام‌فروشی همچون اتیلن، آمونیاک، پروپیلن و… نیز قابل مشاهده است.

 

چشم ها را باز کنید که خانه خودمان را خراب کرده ایم!

وی توضیح داد: طبق گزارش‌های بین‌المللی در سال 2022 میلادی، ایران نخستین استخراج نفت را در خاورمیانه حدود 115سال پیش داشته و اگر اشتباه نکنم نخستین شرکت پتروشیمی درخاورمیانه را هم دارا بوده است؛ اما اکنون از لحاظ فروش، رتبه بیست‌ و هفتم را در جهان داریم! ما خانه خراب‌کن خود و دنیا آبادکن دیگران شدیم. تجربه رژیم گذشته را به خاطر بیاورید! برای ژاپنی‌ها تجربه ایجاد کردیم و آنها با فرآیند غلط، محیط زیستمان را با جیوه آلوده کردند. باید توجه کنیم که با کوتوله‌پروری نمی‌توان در جهان منافع خود را تامین کنیم؛ چشم‌ها را باز کنید!

آقای رئیس جمهور آیا می دانید: ارزش هر تُن صادرات پتروشیمی 500 دلار و ارزش هر تُن واردات مشابه آنها با همان کد بین المللی 3000 دلار است!

بحرینیان با انتقاد از حمایت‌هایی که با عنوان تولید از برخی خام‌فروشی‌ها می‌شود، ادامه داد: به یکباره سروصداهایشان بلند می‌شود و دولت قیمت خوراک پتروشیمی‌ها را به این دلیل که می‌گویند آنها زیان می‌کنند، فرموله می‌کند. در اینجا پرسش من از آقای رئیس‌جمهور این است که نمی خواهید مسئولان حقایق را برای جنابعالی بازکنند؟! چرا وزیر صمت نمی‌گوید طبق آمار 12ساله بانک مرکزی، بر اساس طبقه‌بندی بین‌المللی متوسط ارزش هر تُن صادرات کالاهای شیمیایی وپتروشیمی ایران برابر با 500 دلار است؛ در حالی که ارزش هر تُن واردات مشابه همین کالا، با همان کد بین‌المللی، در زمینه محصولات شیمیایی و پتروشیمیایی ما، به طور متوسط بیش از 3000 دلار است؟! نمی‌خواهم واژه‌ای نامناسب به کار ببرم، اما ما کارگر ساده کشورهایی مانند کره‌جنوبی، چین، ژاپن، تایوان یا سنگاپور و کشورهای غرب اروپا شده‌ایم.

 

واژه « رقابت » را به سطحی ساده و مبتذل تنزل داده ایم!

وی با بیان این اعتقاد که واژه‌سازی‌ها، پوست اقتصاد این کشور را کنده است و ما در واژه‌سازی استادیم! به تشریح برخی مسائل پیرامون کارکردهای برخی شرکت‌های «خصولتی» پرداخت و به خبرنگار جماران گفت: چرا ما چندین کارخانه آمونیاک، اتیلن و پروپیلن و امثالهم در همه زمینه‌ها داریم؟! دو مدیرعامل پیشین در شرکت ملی صنایع پتروشیمی، عنوان کرده‌اند که این محصولات خام‌فروشی هستند. ما منابع خود را به ثمن‌ بخس صادر می‌کنیم! همین کوتوله‌پروری‌ها، قیمت‌شکنی در بازار را رواج می‌دهند، چون به نظر می‌رسد که واژه «رقابت» به سطحی ساده و مبتذل تنزل یافته و تصور می‌شود که تعداد زیاد از یک واحد که توسط اشخاص گاهاً بدون ‌اهلیت حرفه ای ایجاد شود، رقابت ایجاد می‌کند! در حالی‌که از این امر، فقط یک رقابت مخرب خارج خواهد شد و زمینه‌ساز گسترش فساد هم می تواند باشد. همچنین به گمانم توجه نمی‌شود که رقابت باید در سطح بین‌المللی صورت پذیرد و چنین رقابتی از تحقیق و توسعه و خلق فناوری به دست می‌آید که خود این امر ناشی از اقتصاد مقیاس است و نه کوتوله‌پروری!

مصائب ایران بخاطر عدم اهلیت مدیرانی است که با شعار “خدمت” به میزشان وابسته اند!

آنها نه اهل مطالعه اند و استفاده از تجربه خطاهای قبلی؛ آنها سیاسی اند

این پژوهشگر، اظهارات رئیس جدید بانک مرکزی درخصوص اینکه نمی‌توانیم به بانک‌ها نظارت کنیم و توان نظارتی‌مان ضعیف است را بسیار غم‌انگیز توصیف کرد و گفت: متأسفانه این مصائبی که برای کشور ایجاد می‌شود ناشی از عدم اهلیت تصمیم‌گیرانی است که به سمت‌هایی منصوب می‌شوند و تجارب خطاهایی را که پیشینیان مرتکب و در نتیجه ضررهایی که کشور با آن مواجه شده را یا نمی‌خواهند بررسی کنند یا نمی‌توانند! اما عموما تحت عناوین شعاری همچون”خدمت” و امثالهم همچنان به میز خود وابسته هستند تا بالاجبار کنار گذاشته شوند! حال کسی نیست از اسلاف ایشان بپرسد که چرا تن به ایجاد بانک‌های متعدد دادید و چنین ضررهای هنگفتی را به کشور تحمیل کرده اید؟ حداقل بسیاری از آنها که به این مناصب گماشته می‌شوند، تخصصی ندارند و اهل مطالعه هم نیستند؛ آنها بیشتر مدیران سیاسی هستند. متأسفانه بسیاری از مدیران ما به علت عدم مطالعه و دانش کافی، فاقد حافظه تاریخی لازم و عدم تکرار اشتباهات گذشته هم هستند و دائم شاهد بعضاً تکرار اشتباهات گذشته هستیم و در این راه، کشور هزینه‌های بالایی را پرداخت می‌کند.

ایجاد شعبه جدید، به مراتب آسان تر و ارزان تر از یک بانک مستقل جدید است

بحرینیان در این خصوص به متن به جای مانده از مشروح صورتجلسات شورای اقتصاد در مورخ 23 آبان 1345 باحضور شاه اشاره کرد که در آن زنده‌یاد دکتر سمیعی، رئیس وقت بانک مرکزی ، عنوان کرده بود: «رئیس بانک مرکزی به عرض رساندند برای جمع‌آوری وجوه، احتیاج به ایجاد بانک مستقل نیست و کافی است فقط شعب بانک به تعداد کافی در نقاط مورد نظر تأسیس شود. علت دیگری که بانک مرکزی، ایجاد بانک‌های مستقل را به مصلحت نمی‌داند، آن است که هم اکنون بانک مرکزی برای اعمال نظارت بر بانک‌های موجود با مشکلاتی مواجه است و افزایش تعداد بانک‌های مستقل درحال حاضر بر این مشکلات اضافه خواهد نمود. علت سوم آن است که ایجاد یک شعبه به مراتب آسان‌تر و ارزان‌تر از یک بانک مستقل است.»

فساد و کلونی‌های شلخته تصمیم‌گیری، کشور را گرفتار کرده است

این فعال اقتصادی ادامه داد: با این همه، فقط امیدواریم؛ اما نگرانی‌هایمان هم زیاد است. فساد و کلونی‌های شلخته تصمیم‌گیری، کشور را گرفتار کرده است. توان نظارتی کشور بسیار ضعیف است، چرا که برخی از کسانی که منصب می‌گیرند دارای اهلیت حرفه ای نیستند و اولویتشان خرید محبوبیت است. یکی اختلاس بانکی می‌کند و بعد راحت در خیابان‌ها می‌چرخد و آنها که این اختلاس را بیان کرده‌اند، راهی زندان می‌شوند!

برنامه هفتم نمی‌تواند هیچ کمکی به صنعت و تولید کشور داشته باشد

برنامه توسعه باید روی یک یا دو هفته متمرکز شود؛ وقتی صد هدف در آن گنجانده شود یعنی اولویت ها درک نشده اند!

وی در پاسخ به این پرسش که لایحه برنامه هفتم توسعه را از نگاه یک تولیدکننده چقدر حمایت‌گر بخش تولید می‌دانید، به جماران گفت: برنامه هفتم نمی‌تواند هیچ کمکی به صنعت و تولید کشور داشته باشد. ادعا می‌شود به صنعت کمک می‌کنند، اما وقتی به آمارهای واقعی در کشور رجوع شود، مشخص می‌‌گردد با واقعیت‌ها مطابقت نداشته‌اند. من برنامه را خواندم و فقط کلی‌گویی بود. چرا که برنامه توسعه باید روی یک یا دو هدف متمرکز شود و اگر صد هدف در آن گنجانده شود، به این معناست که اولویت‌ها درک نشده‌اند و قدرت فهم آن اندک است! نخبگان کشور باید در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی وارد شوند. کشور ضربه را از آنجایی خورد که نخبگان واقعی، مستقل و بدون لکنت زبان از حضور در پست‌های تصمیم‌گیری یا مشورتی حذف شدند!

اگر به برنامه هفتم اعتماد دارید، در حضور مردم مقابل اساتید مستقل بحث کنید تا عیار آن روشن شود

بحرینیان اضافه کرد: برنامه‌های توسعه، فقط تبدیل به دفترچه‌ای از بیان آمال و آرزوهای نزیسته حاکمان ما شده‌اند. تعدادی احکام قانونی جزئی در آن گنجانده‌اند. اگر به برنامه هفتم توسعه اعتماد دارند، با اساتید مستقل اقتصاد، آن هم در حضور مردم درباره آنها گفت‌وگو کنند تا عیار این برنامه روشن شود. این برنامه هیچ مسئله‌ای را حل نخواهد کرد.

با تولید صنعتی این کشور دشمنی می‌شود

بحرینیان با اشاره به عدم انتشار آمار تسهیلات کلان به دلیل روشن شدن ضعف‌ها و ناتوانی‌ها؛ با بیان اینکه وفق مستندات رسمی ( که البته با تاخیر انتشار یافته که این هم در کشورمان به صورت درد مزمن درآمده) تسهیلات صنعت به ویژه در دوران تحریم، سال‌به سال کاهش یافته و هر سال سهم بخش‌های مولد کشاورزی و تولید کاهش داشته‌اند، اضافه کرد: اینها اضطراب و نگرانی دارند. با تولید صنعتی این کشور دشمنی می‌شود. از ده‌ها مورد می‌گذرم و فقط به یک مورد دیگر هم که برای همه آشکار است، بسنده می‌کنم و آن‌ هم قطع برق صنایع در تابستان و قطع گاز آنها در زمستان است که این کار را برای خرید محبوبیت، بدون توجه به عواقب و اثرات بلندمدت این تصمیم‌ها انجام‌ می‌دهند و کسی هم پاسخگو نیست و برخلاف قوانین مصوب الزامی کشور هم این رویه تکرار می‌شود.

وی تصریح کرد: برای نمونه مرتب اعلام می‌کنند که 580 هزار واحد صنعتی را با قطع برق مواجه نکرده‌اند! اگر این افراد در مباحثه با افراد خردمند و با دانش قرار بگیرند، مشخص می‌شود که  این گویش ها و این اقدامات نه تنها مبهم گوئی است و در جهت حمایت نیست و مرتباً به ضعف بیشتر اقتصاد تولیدی حتی فشل کشور می‌انجامد بلکه در این میان، کشورهایی‌که تصور می‌کنیم از دوستان ما هستند از این فرصت‌ها سوءاستفاده کرده و از پشت به ما خنجر خواهند زد!

 

تحلیل نظام اداری بد ایران توسط سرپرست مشاوران هاروارد!

این فعال اقتصادی در پاسخ به خبرنگار جماران مبنی بر چرایی اتخاذ چنین سیاست هایی در کشور؟ به تشریح چند مستند پرداخت و به نوشته‌های مکتوب و به‌ جا مانده از تجربیات گروه مشاورین دانشگاه هاروارد طی سال‌های 1337تا 1341 در ایران که برای کمک به برنامه‌ریزی برنامه عمرانی سوم به سر می‌­بردند، اشاره کرد.

بحرینیان توضیح داد: تاس اچ مک لئود، سرپرست اجرایی گروه مشاوران هاروارد در کتاب «برنامه‌ریزی در ایران» آورده است که: «در ایران کمیسیون‌ها، شوراها، شوراهای‌ عالی و سازمان‌های دولتی زیادی وجود دارد که رسماً مسئولیت اتخاذ و اجرای سیاست‌های اقتصادی عمده را برعهده دارند. بنابراین، در هر زمان ‌چند سازمان وجود دارد که قانوناً مجاز به سیاستگذاری اقتصادی هستند! در سال‌های اخیر، درجه اهمیت این سازمان‌ها لحظه به لحظه و تقریباً ماه به ماه تغییر کرده است. در چنین محیطی برای سد کردن راه یک سیاست به راحتی می توان یک سازمان دولتی را علیه سازمان دیگر برانگیخت یا از اجرای تصمیم‌های یک سازمان، از طریق ارجاع موضوع به سازمان یا شورای دیگری که اختیارات مشابه دارد، جلوگیری کرد.

درنتیجه این وضع، هیچ شورا یا سازمانی را نمی‌توان مسئول موفقیت یا شکست سیاست‌ها یا برنامه‌های دولت دانست! زیرا هر سیاستی در معرض برداشت‌های متفاوت و شک و تردید درباره قلمرو اختیارات قانونی سازمان‌ها قرار دارد. همه اینها سبب شده که نظام اداری ایران نتواند سیاست‌های چندانی را اتخاذ کند و تقریباً هیچ یک از سیاست‌های اتخاذ شده به صورت سازگار یا هدفمند اجرا نشده‌اند!»

وی تأکید کرد: گویی با گذشت بیش از 60 سال، این آسیب شناسی متعلق به همین وضعیت امروز است و هنوز نتوانسته‌ایم در این دهه‌ها، این ضعف‌ها را برطرف کنیم و باید تصمیم‌های جدی گرفته شود. درکمال تعجب مشابه همین برداشت را گروه مشاوران فرانسوی ستیران که در نیمه اول دهه 50، برای طراحی و تهیه آمایش سرزمین به ایران آمده بودند، در گزارش‌های خود بیان کردند. در سال‌های اخیر و پس از تحریم‌ها نیز مشاهده می‌کنیم، این ناتوانی و ضعف آشکار در هماهنگی سازمان‌های ایران توسط تحریم‌کنندگان تشخیص داده شده است.

نمودار سهم ایران در تجارت
نمودار سهم ایران در تجارت جهانی

آیا کشورمنابع کافی برای توسعه‌یافتگی نداشته؟

بیش از یک‌هزار و 850 میلیارد دلار در داخل مصرف داشته‌ایم!

بحرینیان با یادآوری اینکه ما سرمایه‌های زیادی داشتیم که می‌توانستیم با آنها تحقیق و توسعه صنایع را پیش ببریم، اما آنها را به آتش کشیدیم، توضیح داد: باورکردنی نیست که طی 60 سال گذشته بنابر نرخ فعلی؛ بیش از 2 هزار و 262 میلیارد دلار منابع مستقیم حاصل از صادرات نفت و گاز و پتروشیمی و مقداری هم کالاهای غیرنفتی در اختیار داشته ایم! محاسبه منابع نفتی مصرف شده در داخل کشور (مازاد تولید منابع نفتی پس از کسر صادرات) که آن را  «معادل دلاری منابع غیرمستقیم» نام گذاشته‌ایم، هم نشان می‌دهد با قیمت فعلی و جاری، بیش از یک‌هزار و 850 میلیارد دلار در داخل مصرف داشته‌ایم!

توجه کنید که اگر به قیمت‌های ثابت 2020 اوپک این مقادیر را حساب کنیم، درحقیقت بیش از 5 هزارمیلیارد دلار منابع در اختیار داشته‌ایم، اما کاملاً قابل مشاهده است که دستاوردهای کشور به قواره این منابع نیست. با این همه منابع عظیم، سهم ما در تجارت جهانی در دوره جنگ، نسبت به امروز بیشتر بوده است.

در تجارت جهانی از همه همسایگان مان ضعیف تر هستیم

زمان جنگ یک درصد سهم داشتیم و الان 23 صدم درصد!

وی گفت: ما اکنون از همه همسایگان‌مان ضعیف‌تر هستیم. سهم ما در تجارت جهانی در سال 2021، از 25صدم درصد کاهش پیدا کرده و در سال 2022 به 23صدم درصد رسیده است. درحالی که در دوران جنگ، نزدیک به یک‌درصد در تجارت جهانی سهم داشتیم! اکنون چه اتفاقی افتاده که این همه کارخانه فشل ایجاد کرده‌ایم! این شرایط نگران کننده است. درحالی که به طور مثال بر اساس گزارش ارزشمندی که «مؤسسه کار و تأمین‌اجتماعی» وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی با نام «علل موفقیت چین در ایجاد اشتغال با تأکید بر بنگاه‌های شهر و روستا» در سال 1377 منتشر کرد، عنوان شده که در برهه زمانی 1978 میلادی تا 1996، چین در قالب استقراض، سرمایه‌گذاری و کمک‌های خارجی با 310 میلیارد دلار منابعِ در اختیار؛ توانسته 226 میلیون اشتغال جدید ایجاد کند و ما با این حجم عظیم منابع عاجز از ایجاد 30 میلیون شغل هستیم.

چین با 10درصد منابع ایران؛ 226 میلیون شغل ایجاد کرد!

فقر دانش و اندیشه تصمیم گیران همه منابع را هدر داد

یعنی چین توانست با کمتر از 10درصد منابع ما به این اشتغال ارزشمند دست یابد. در نمودار هم روند پیشرفت حیرت‌انگیز چین مشخص است؛ همچنین حرکت ضعیف مبتنی بر منابع زیرزمینی دومین قدرت نظامی جهان یعنی روسیه، هم مشخص است. باید گفت ما منابع کم نداشته‌ایم، بلکه با عدم اهلیت تصمیم‌گیران و عدم دانش کافی و فقر اندیشه کاربردی آنها را هدر داده‌ایم.

مدل فعلی تسهیل فضای کسب و کار با سامانه سازی ها زیرساخت های کشور را هم نابود می کند

وی ضمن تشریح تجربه‌های موفق برخی کشورها در شرق آسیا، به انتقاد از قانون وضع شده با عنوان تسهیل فضای کسب و کار و سامانه‌سازی‌های رایج‌شده در کشورمان از جمله سامانه صدور مجوزها پرداخت و به خبرنگار جماران گفت: این قانون باعث می‌شود ضمن تداوم وضعیت کلونی‌های شلخته در تولید و صنعت ایران، امکان ایجاد اقتصاد مقیاس در تولید و فضای مناسب برای تحقیق و توسعه از بین برود و با ماندن آنها در بخش‌های سطحی زنجیره ارزشی، زیرساخت‌های کشور نابود شود. کسی که اهلیت ندارد، نمی‌تواند منابع و ذخایر طبیعی ما را که متعلق به نسل‌های آتی نیز است، به طرز شایسته‌ای حفظ کند و در کل منجر به آتش‌زدن و حیف و میل آن منابع می‌شود.

باید مجمع منتخب نخبگان واقعی برای حل مشکلات کشور شکل گیرد

فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری قوای مجریه و مقننه ما نمی تواند کاری از پیش ببرد

بحرینیان با تأکید بر اینکه اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد، چشم‌انداز روشنی برای ایران وجود نخواهد داشت، افزود: تجربه نشان داده که به دلیل عقب‌ماندن از علوم و فنون دنیا در بستر بیش از چهار سده‌ای؛ نابلدی، فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری، قوای مجریه و مقننه ما نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و توانایی و دانش کافی برای چنین تصمیم‌گیری‌های سریع و مبتنی‌ بر تغییرات سریع فناوری‌ها در جهان را ندارند. در شرق آسیا فقط چند کشور قادر بودند بلافاصله این ضعف‌ها را در خود تشخیص دهند و در این زمینه، گرفتار هوی و هوس هم نشدند. آنها با برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی، خود را به گروهی نخبه در نهادهای شکل داده مشخصی واگذار کردند. اکنون شاهدیم که با چنین قدرت تشخیص صحیحی، از توسعه‌نیافتگی رهاشده و توسعه یافته‌اند. امروز کشورمان در بسیاری از موارد برای تأمین خود به آنها نیاز دارد. باید در نظر داشت اگر توان اقتصادی نداشته باشیم در خطر قرار می‌گیریم، حتی اگر توان نظامی‌مان بالا باشد. درکمال اندوه باید گفت که به این واقعیت‌ها توجهی نمی‌شود!

خام فروشی های نفتی و پتروشیمیایی اگر موفق بودند اثرشان را در صدسال گذشته می دیدیم

آنها نمی توانند پیشران توسعه ایران باشند

این فعال صنعتی تاکید کرد: ما در زمینه سیاستگذاری صنعتی، نیازمند متوقف کردن خطاهای فاحش و مشخصی هستیم که بارها از سوی کارشناسان زبده به آنها اشاره شده است. ما در بخش صنعت نیازمند تعریف چند صنعت خاص و مشخص به عنوان پیشران واقعی هستیم که توان به دوش کشیدن بار پیشران را داشته باشند و در نهایت بتوانند توان فناورانه ما را در اقتصاد جهانی ارتقاء دهند. صنایع استخراجی نفت، تولید مواد شیمیائی و پتروشیمیائی خام فروشی و یا صنایع معدنی خام فروش که محیط زیست کشورمان و نسل های آتی را هم برای منفعت شخصی نابود می کنند، نمی توانند برخلاف آنچه در رسانه ها در بوق وکرنا می شود پیشران توسعه این کشور باشند. اگر بودند، اثرشان را در این یکصد سال گذشته نشان می‌دادند!  صنایع موجود ما از کوتوله‌پروری و عدم رعایت صرفه مقیاس مناسب که رقابت را در بازارهای جهانی ایجاد کنند، رنج می‌برند. علاوه‌ بر این، به علت بی‌برنامگی، سهم زیادی از ارزش‌افزوده صنعتی ما در صنایع با سطح فناوری پایین و متوسط رو به پایین تولید می‌شود که باید برای آن فکری اساسی کرد.

با 50 سال سابقه فعالیت در صنعت ایران می گویم با ذخایر دانایی فعلی مملکت، می توانیم در 10سال آینده جزء 15کشور اول دنیا باشیم اگر…

این پژوهشگر اقتصادی در پایان این گفت وگوی تفصیلی با جماران، اظهار کرد: قاطعانه و با افتخار می‌گویم، بعد از 72سال عمر و 50 سال فعالیت در صنعت کشور، ذخیره دانایی نزد متخصصین این کشور وجود دارد و این ذخیره دانایی و تجربه بیش از چند هزارساله نخبگان واقعی، اجازه خروج از این شرایط را می‌دهد و کمک می‌کند طی 10سال آینده با توجه به دلایل و پتانسیل‌های متعدد خدادادی و توانمندی‌های جوانان داخل و خارج از کشور، به صورت واقعی جزء 15 کشور اول دنیا باشیم.

هیچ مشکلی را همان سطح آگاهی ایجاد شده نمی تواند حل کند

چاره ایران تشکیل مجمع نخبگانی از منتخب نخبگان واقعی سیاسی و اقتصادی برای نجات است

اما باید به این نکته مهم اشاره کنم که تجربه یک سده گذشته در زمینه قوای مجریه و مقننه نشان می‌دهد که طی کردن این مسیر با این روند، منجر به نتیجه نخواهد شد. توجه داشته باشیم که هیچ مشکلی را نمی‌توان با همان سطح آگاهی که ایجاد شده حل کرد. راه نجات این کشور فقط رفتن به سمت تولید فناورانه، آن‌هم با استفاده از عقل سلیم و تجربه ناشی از به‌ کارگیری مجمع نخبگانی از منتخب نخبگان واقعی در دو بخش سیاسی و اقتصادی در امر تصمیم‌گیری‌هاست؛ چرا که ما نمی‌توانیم از طریق مجامع انتصابی به جایی برسیم.

بحرینیان معتقد است فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری، ایران را از دستیابی به  تعریفی از «تولید» ناکام گذاشته است. در این شرایط، در باتلاقی گیر کرده‌ایم که هر روز بیشتر در آن فرو می‌رویم. وضعیتی که امکان بازیگری بین المللی را از ایران سلب کرده است.

او در آسیب شناسی از علل رونق نیافتن «تولید» در ایران، می‌گوید: به جای اینکه شاهد تولید واقعی در کشور باشیم، با حجم انبوهی از مونتاژکاران در همه زمینه ها و صنایع با فناوری پائین روبه‌رو هستیم که فقط وابستگی ارزی برای کشور به ارمغان آورده‌اند. نباید نام هر فعالیت اقتصادی را، بدون تعریف شاخص های مؤثر و مهم، تولید بنامیم؛ چرا که با اختصاص منابع ارزی حاصل از فروش ثروت‌های طبیعی ایران، که نه فقط متعلق به نسل‌های امروز، بلکه متعلق به تمام نسل‌هاست، وارداتی با قیمت‌های بسیار پایین انجام می دهند و  در مقابل هیچ کوششی برای رفع وابستگی ارزی در این بنگاه‌ها صورت نمی‌گیرد.

بحرینیان با هشدار نسبت به پیامدهای خام فروشی، تاکید دارد: هر روز بسیاری از این بنگاه‌ها در حال بلعیدن منابع ارزی کشور با رانت‌های گزاف، به نام تولید هستند. هیچ عقل سلیمی اینگونه برنامه‌ریزی و عملکرد را برنمی‌تابد و انتهای این مسیر قطعاً توسعه اقتصادی و پیشرفت کشور نیست.

به گفته این پژوهشگر توسعه و فعال صنعتی، از آنجا که قدرت درک و تشخیص نظام تصمیم‌گیری اقتصادی ایران ضعیف است، کشورهای تحریم کننده ایران، توانسته اند با درک این مساله، با ایجاد زمینه سازی هایی، اهداف خود را در حوزه غارت منابع ارزی و به چالش کشاندن صنعت و اقتصاد ایران به خوبی پیش ببرند.

سیدمحمد بحرینیان در گفت‌وگویی تفصیلی با جماران با محور کلی ” چالش ها و موانع تولید در ایران ” این موضوع و فرآیند مهم و قدیمی در جریان اقتصاد کشورمان را همراه با تاریخچه و مقایسه با فرآیند علمی تولید در کشورهای بزرگ دنیا طی ادوار مختلف را با دقت و جزییات کامل بررسی کرد که در سه بخش تقدیم مخاطبان جماران می شود.

این پژوهشگر با تجربه توسعه در ابتدای بخش اول این گفت وگوی تفصیلی، اظهار کرد: اگر دوران انقلاب مشروطه تاکنون را دوران شکل‌گیری دولت مدرن بدانیم، بیش از پنج قرن است از علوم و فنون مختلف در دنیا عقب مانده‌ایم و نقشی در شکل‌گیری این علوم نداشته‌ایم و نزدیک به یک قرن است در حال تجربه دموکراسی، حرکت به سوی توسعه و نوگرایی هستیم، اما در عمل نتایج درخشان به‌دست نیاورده‌ایم و در کل باید گفت: “بلد نیستیم چه کنیم. از انقلاب مشروطه تاکنون، تقریباً 117سال گذشته، اما مشکلات ما هنوز بر همان منوال است، تصریح کرد: هر چند به‌ظاهر ما درگیر مشکلاتی هستیم که ممکن است  جدید به نظر برسد، ولی محتوای آن مشکلات، همچنان حداقل طی یک قرن اخیر تغییری نکرده است. 

درگیر فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری هستیم

وی ادامه داد: طی این بازه زمانی نه مجالس ما قادر بودند واژه‌ها و مفاهیم نوین را تعریف کنند و نه بسیاری از دولت‌های ما توان این را داشتند که منظور و هدف مفاهیم و واژه‌های نوین را بدون هر ابهامی، دقیق روشن کنند. به جرأت باید گفت، امروز درگیر فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری و یک تصویر تار و مخدوش از مفاهیمی مانند توسعه، دموکراسی و نوگرایی هستیم و نمی‌دانیم برای حرکت در مسیر توسعه یا دموکراسی و تشکیل دولت مدرن چه عناصری، ضرورت حیاتی دارند و باید آنها را شناسایی، معرفی و به سوی ایجاد آن عناصر قدم برداریم. در این میان، دانش اندک ما درخصوص ارائه تعریف و تصویری دقیق و واضح از این عناصر، منجر به ظهور بعضاً سودجویان یا خائنینی شده که بر این کشتی ناآگاهی سوار و کشور را ملقمه انواع آشوب‌ها و سوءاستفاده‌ها کرده‌اند.

هیچگاه تعریفی از تولید نداشته‌ایم

این پژوهشگر توسعه در پاسخ به این پرسش که سال‌ها مقامات عالیرتبه بر بهبود وضعیت تولید در کشور تأکید کردند، چرا شرایط تولید بهبود نمی‌یابد، گفت: بسیاری از نابلدها در برخی از مناصب تصمیم‌گیری نشسته‌اند که به موضوعات حیطه فعالیت خود آشنا نیستند. البته اگر موارد ناخوشایند، از جمله اینکه تصمیم‌گیران خود ذینفع باشند، تحت نفوذ ذینفعان باشند، تحت‌تأثیر نفوذی‌های خارجی باشند یا خود عامل اجنبی بوده باشند، را کنار بگذاریم، این ساده‌ترین دلیل می‌تواند باشد. عموماً کشورهای پیشرفته، به‌ویژه در غرب – اروپای غربی و شمال آمریکا- نمی‌خواهند کشورهای عقب‌مانده اقتصاد مبتنی بر تولید، به‌ویژه در صنعت، داشته باشند.

در جهان امروز، تولید معادل پیشرفت، استقلال و آزادی کشورها است

بحرینیان یادآورشد: در حیطه عمل و تجربه نیز در یک سده اخیر مشاهده شده، کشورهای غربی می‌خواهند بقیه دنیا مصرف‌کننده کالاهای فناورانه آنها باشند و ما هم در سیر تاریخی برحسب شواهد موجود و شاخص‌ها تا جایی که در دسترس است، مشاهده می‌کنیم مسئولان در کشورمان- به جز دوره‌هایی محدود- نابلدانه، خواسته یا ناخواسته در جهت تحکیم اهداف آنان حرکت کرده‌اند. در جهان امروز، تولید را می‌توان معادل پیشرفت، استقلال و آزادی کشورها از هر نوع استبداد سیاسی و فقر اقتصادی دانست.

این صنعتگر تاکید کرد: این کشورها، زمانی به تولید در کشورهای توسعه‌نیافته راضی می شدند که می‌خواستند محصولی دارای فناوری پایین یا آلوده‌کننده همچون فولاد را از کشور خود به این کشورها منتقل کنند و حق بهره‌برداری از لیسانس و یا ماشین آلات تولیدی خود را به آنها بفروشند؛ در نتیجه ما صرفاً به تعریف ترجمه‌ای واژه‌ها اکتفا کردیم، تنها تقلیدگر بودیم و هیچگاه اقدام به تعریف مناسب از واژه‌ها، همچون واژه «تولید» نکردیم.

عده‌ای هم در داخل و هم در خارج نمی­‌خواهند ما به تعریف دقیقی از واژه‌های اساسی برسیم

وی با بیان اینکه اکنون بیم آن دارم که عده‌ای هم در داخل و هم در خارج نمی­‌خواهند ما به تعریف دقیقی از این گونه واژه‌ها و دیگر واژه‌های اساسی برسیم، گفت: درحالی که باید نهادهای مربوط، به تعریف روشنی از تولید می‌رسیدند، اما به دلایل مختلف، ازجمله سوءاستفاده از واژه‌های معلق در فضا و غیرقابل شاخص‌پذیر کردن آن، این کار، در کشور ما و همچنین در بسیاری از دیگر کشورهای توسعه‌نیافته صورت نگرفته است. به این ترتیب، زمینه برای ویژه‌خواری، رانتخواری و چپاول منابع کشورها باز گذاشته می‌شود. ناآگاهی و کم‌دانشی در این واژه‌های اساسی که هدایت کشور باید بر اساس این تعاریف صورت گیرد، کلید کسب ثروت، قدرت و سوء استفاده برای عده‌ای اندک است و فقر و ذلت و فلاکت را برای اکثریت جامعه به همراه دارد.

بحرینیان اضافه کرد: فقط طی 60 سال گذشته، چندکشور در شرق آسیا، این مساله را درک کرده و به ارائه تعاریف تولید و اجزای آن و سایر واژگان پرداخته‌اند و بر واژگان ترجمه شده کلاسیک غربی اکتفا نکرده‌اند. البته این نکته به معنای بی‌اعتباری واژگان برآمده از بسترهای موجود در کشورهای غربی نیست، بلکه به این معناست که باید با توجه به بسترهای موجود در کشور خود، بتوانیم به یک نسبت‌سنجی و تعریف درست از این واژگان حیاتی و اساسی برسیم و با تعریف درست آنها، راه هرگونه سوء‌استفاده و انحراف را از عدم تعریف درست این واژگان ببندیم تا بتوانیم مسیر درست پیشرفت را ترسیم کنیم.

حجم عظیم مونتاژکاران با فناوری پایین؛ وابستگی ارزی برای کشور ایجاد کرده‌اند

نباید نام هر فعالیت اقتصادی را تولید بنامیم

این پژوهشگر با تجربه توسعه ادامه داد: در شرایط فعلی، متأسفانه حجم عظیمی از فعالیت‌های اقتصادی، وابستگی ارزی بالایی در کشور ایجاد کرده‌اند و به جای اینکه شاهد تولید واقعی در کشور باشیم، با حجم انبوهی از مونتاژکاران درهمه زمینه ها و صنایع با فناوری پائین روبه‌رو هستیم که فقط وابستگی ارزی برای کشور به ارمغان آورده‌اند. آنچه ما نیازمندیم این است که نباید نام هر فعالیت اقتصادی را، بدون تعریف شاخص های مؤثر و مهم، تولید بنامیم. برنامه‌ریزان کشور  باید به طور صریح مشخص کنند که چه فعالیت‌هایی با چه ویژگی‌های شاخص‌پذیر و قابل سنجش، می‌توان «تولید» نامید.

ده‌ها سال مونتاژ را تولید می‌نامیم!

به گفته بحرینیان؛ در ادبیات توسعه کشورهای معجزه‌گر شرق آسیا، می‌توان به کرات مشاهده کرد که هر فعالیت یا محصول صنعتی حداقل باید از چه میزان درصد ساخت داخل برخوردار باشد و کمتر از آن مقدار، منجر به این می‌شود که آن فعالیت «تولید» به حساب نیاید و مشمول هیچ حمایتی نشود. برای نمونه در چین در قاعده‌گذاری برای خودرو در مراحل اولیه، اگر کمتر از 40 درصد ساخت داخل باشد، قابل پذیرش قرار نمی‌گرفت و طی دو سال باید به 60 درصد و سپس به 80 درصد می‌رسید و نه همچون کشور ما که ده‌ها سال مونتاژ را تولید می‌نامیم!

این صنعتگر کشورمان، نکته دیگری که باید در تعریف «تولید» مدنظر قرار داد را درصد ارزش‌افزوده در ابتدای شروع فعالیت و افزایش آن طی زمان‌های فعالیت عنوان کرد و افزود: با پیشرفت تولید در کشور، باید حداقل ارزش‌افزوده را افزایش دهیم و فقط یک نقطه متصلب را جهت محاسبه فعالیت‌های تولیدی در نظر نگیریم. برای مثال در مستندات کشور مالزی این نقطه شروع ارزش‌افزوده، 40درصد است. نتایج دستاوردهای کشورهای کره‌جنوبی، تایوان، سنگاپور و چین بدون نیاز به استفاده از هر ذره‌بینی قابل مشاهده است و به وفور ثمرات تلاش و دانش آنها را در گوشه و کنار زندگی‌مان مشاهده می‌کنیم و مرتباً هم حسرت می‌خوریم.

تولید باید قادر به رفع فقر و عقب ماندگی باشد

بحرینیان در ادامه، «تولید فناورانه» که طبقه‌بندی‌های چهارگانه جهانی آن شناخته شده و شاخص‌پذیر و «تولید توسعه‌گرا» را دو ویژگی مهم دیگر  شاخص‌پذیر برای بررسی تولید دانست و توضیح داد: طبق این دو هدف، نتایج اینگونه نگاه، اهداف متعددی را درپی خواهد داشت از جمله اینکه دو شاقول سنجش پذیر را مورد هدف قرار می‌دهد. تولید باید با دستمزدی که پرداخت می‌کند، قادر به رفع فقر باشد و در کنار آن با خلق فناوری و ارتقاء بنیه تولیدی، قادر به رفع عقب‌ماندگی باشد.

بنگاه‌های مونتاژکار، نقش سازنده‌ای در اقتصاد کشور بازی نمی‌کنند

وی با بیان اینکه ادبیات تعریف توسعه سازمان ملل و همچنین اسناد یونیدو که بخش به وجود آورنده توسعه را تعریف کرده بر همین دستاوردها تاکید می‌کنند، اظهارداشت: همانطور که کشورهای موفق صنعتی و توسعه‌یافته، با همین ویژگی‌ها و شاخص‌ها، حرکت توسعه‌ای خود را آغاز کردند. مهم این است که در گذر زمان باید این حداقل را افزایش داد و حمایت‌ها از بخش تولید را منوط به تأمین این شروط کرد. متأسفانه مشاهده می‌شود نزدیک به یک سده است که از تولید و برنامه‌ریزی در کشور سخن به میان آمده و در این راستا اقداماتی صورت گرفته، اما به علت همین عدم ارائه تعریف دقیق از تولید، نه شاهد رفع فقر بوده‌ایم و نه توانسته‌ایم بنیه تولید و فناورانه خود را به طرز اثربخشی ارتقاء دهیم. امروز با انبوهی از بنگاه‌های مونتاژکاری یا بنگاه‌های تکراری با سطوح فناوری متوسط پایین یا پایین که در سطح کشورهای توسعه‌نیافته به تعداد زیاد وجود دارند، مواجهیم که جز ایجاد نیاز ارزی در کشور و ایجاد وابستگی به کشورهای خارجی و واردات مختلف، اعم از ماشین‌آلات و مواد اولیه، نقش سازنده‌ای در اقتصاد کشور بازی نمی‌کنند.

بنگاه‌های مونتاژکار در حال بلعیدن منابع ارزی کشور با رانت‌های گزاف، به نام تولید هستند

این صنعتگر کشورمان، تاکید کرد: اینگونه بنگاه‌ها به جای اینکه باری از دوش اقتصاد کشور بردارند، خود به یک معضل در اقتصاد کشور تبدیل شده‌اند و تامین ارزخواری مورد نیاز بسیاری از آنها، کشور را با چالش مواجه کرده است! منابع ارزی حاصل از فروش ثروت‌های طبیعی خود که نه فقط متعلق به نسل‌های امروز، بلکه متعلق به تمام نسل‌هاست را، جهت واردات این نوع بنگاه‌ها، با قیمت‌های بسیار پایین در اختیارشان قرار می‌دهیم و در مقابل نیز هیچ کوششی برای رفع وابستگی ارزی در این بنگاه‌ها صورت نمی‌گیرد. هر روز بسیاری از این بنگاه‌ها در حال بلعیدن منابع ارزی کشور با رانت‌های گزاف، به نام تولید هستند.

در باتلاقی گیر کرده‌ایم که هر روز بیشتر در آن فرو می‌رویم

بحرینیان با تاکید بر اینکه هیچ عقل سلیمی اینگونه برنامه‌ریزی و عملکرد را برنمی‌تابد و انتهای این مسیر قطعاً توسعه اقتصادی و پیشرفت کشور نیست، تصریح کرد: ما در باتلاقی گیر کرده‌ایم که هر روز بیشتر در آن فرو می‌رویم و هرچه بیشتر دست‌وپا می‌زنیم و بیشتر منابع ارزی خود را به اینگونه بنگاه‌های مونتاژکار اختصاص می‌دهیم، شاهد هیچ تحول مثبت اثربخشی نیستیم. اما کشورهایی که این موضوع مهم را درک کردند و در جهت آن اقدام به ارائه تعاریف دقیق از واژه‌ها ازجمله «تولید» کردند، از فقر و نکبت و توسعه‌نیافتگی رها شده و اکنون توسعه‌یافته‌اند.

در عرصه جهانی، قدرت اثرگذاری اقتصادی را از دست داده‌ایم

ما کشور بازیگر نیستیم!

 

وی گفت: آنها به یک کشور بازیگر تبدیل شده‌اند و نه همچون کشور ما به یک کشور بازی‌شونده! روند سهم تجارت (مجموع صادرات و واردات کالا و خدمات) ما نیز از تجارت جهانی، نشان از افول و تنزل قدرت اقتصادی ما در جهان طی نیم قرن گذشته دارد. این به آن معناست که در گذر زمان در عرصه جهانی، قدرت اثرگذاری اقتصادیمان را از دست داده‌ایم.

قدرت درک و تشخیص نظام تصمیم‌گیری اقتصاد ایران ضعیف است

این فعال اقتصادی اضافه کرد: هر چند در ایران در سطوح مختلف و در سطح وزرا و رئیس جمهور هم، صحبت از تولید می‌شود، اما بیم آن می‌رود که برخی از آنها، اساساً معنای تولید را درک نکرده یا قدرت تشخیص در این زمینه را نداشته باشند. از تاریخ مشروطه به بعد شاهدیم در بسیاری از دولت‌ها، متأسفانه این درد مزمن شده و بعد از این همه سال همچنان وجود دارد.

بحرینیان به پیامدهای انتصاب افرادی در رأس تصمیم‌گیری‌های اقتصادی بدون داشتن اهلیت حرفه‌ای و تخصص در دولتهای بعداز مشروطه اشاره کرد و یادآور شد: خوشبختانه، در چند دوره محدود، این مساله در کشور رعایت شد و افرادی با دانش و تجربه کافی و برخوردار از اهلیت حرفه‌ای در مناصب تصمیم‌گیری قرار گرفتند و اگر اکنون هنوز کشور می‌تواند سرپا بایستد، به دلیل دستاوردهای همان دوران بوده، چراکه در آن دوران، با بضاعت علمی موجود تعاریفی مدنظر قرار گرفت و اقداماتی برای ساماندهی پایه‌های تولید در کشور انجام شد.

بحران شکل‌گیری کلونی‌های شلخته‌ در برخی از ارکان تصمیم‌گیری کشور

 

وی ضمن تشریح دیدگاه‌های نوبلیست شهیر اقتصاد، آرتور لوئیس درمورد کیفیت آموزش در آسیا در کتاب «برنامه‌ریزی توسعه» اش، گفت: در آسیا، برخلاف دیگر مناطق توسعه یافته، هزینه دانشگاه، تا حدی به علت کمی حقوق استادان دانشگاه و تا اندازه‌ای به دلیل بالابودن غیرطبیعی نسبت شاگرد به استاد، پایین است. بسیاری از دانشگاه‌های آسیا تعداد بی‌شماری دانشجو دارند و همین کثرت تعداد دانشجو به زیان استانداردهای آنهاست، درنتیجه همه‌ساله انبوهی فارغ‌التحصیل بی مایه را ، حتی زائد بر میزان تقاضای جاری، روانه بازار کار می‌کنند. هرچند ممکن است این واقعیت در نظر عده‌ای ناخوشایند باشد، اما باید گفت امروز آموزش ما درگیر این آفتی است که آرتور لوئیس به زیبایی به آن اشاره کرده است.

این صنعتگر کشور با انتقاد از تعداد حیرت‌انگیز واحدهای به اصطلاح آموزش عالی و مؤسسات آموزشی که بسیاری از آنها بی‌کیفیت بوده، افزود: به نظر می‌رسد آنها تبدیل به مرکزی برای مدرک فروشی بی‌محتوا شده اند و تعداد تعجب‌آور افراد به کار برنده عناوین دکترا یا مهندسی و دیگر عناوین که هیچ اثری در توسعه یافتن ایران نداشته و ندارند و هنگامی که شروع به صحبت می‌کنند، «بی‌مایگی» برخی از آنها برای صاحبان خرد آشکار می‌شود، مشخص است که چنین وضعیت‌هایی منجر به تبعاتی برای کشورمان شده‌اند. حال اگر اینگونه افراد در قوای مجریه و مقننه قرار بگیرند چه رخ خواهد داد؟

محمد بحرینیان

به گفته بحرینیان، مشکلات اقتصادی منجر به چالش‌های مهلکی شده که ناشی از کلونی‌های شلخته در تصمیم‌گیری‌های ناصواب است و این کلونی‌ها هم جدا از موارد ناخوشایند، می‌تواند ناشی از فارغ‌التحصیلان بی‌مایه و عدم اهلیت تصمیم‌گیران در هر دو قوه باشد و می‌بینیم که بحران‌های ناشی از شکل‌گیری اینگونه کلونی‌ها در تمام زمینه‌ها، اعم از حوزه‌های مدیریتی همچون اقتصاد، صنعت، کشاورزی، مدیریت شهرها و حتی اموری چون برخی رشته های ورزشی بدون نیاز به هر ذره‌بینی قابل مشاهده است. مصادیق آن را نیز بارها در بحران‌ مدارک تحصیلی مطرح شده در هر دو قوه شاهد بودیم. تصویب قوانین بی‌کیفیت و متضاد و دستورالعمل‌های نامناسب و با قابلیت تفسیر کش‌سان ناشی از  بی‌مایه بودن آنانی است که در نظام تصمیم‌گیری مسئول هستند چنانچه این روال ادامه داشته باشد، انتظار حل این مشکلات را نمی‌توان داشت.

در مواردی ضد صنعتی شدن حرکت کرده‌ایم

 

همچنین این فعال اقتصادی در پاسخ به این پرسش که در کشورهای ‌صنعتی، تولید از حمایت قوانین تسهیل‌کننده بهره ‌می‌برد، آیا در ایران ‌از بخش ‌تولید حمایت می‌شود، به جماران گفت: به هیچ‌وجه. براساس تجربه عملی و مطالعاتی که درخصوص چرایی عقب‌ماندگی ایران در چندسده گذشته داشته‌ام، می‌توانم بگویم هیچ حمایت قابل اتکایی برای تولید صنعتی نداشته‌ایم، حتی در مواردی ضد صنعتی شدن حرکت کرده‌ایم. صدها مصداق می‌توانم در این مورد ارائه دهم.

ذخیره انباشته شده دانش در داروگر و مجموعه آزمایش را به راحتی دود کردیم و از بین بردیم!

بعد از تحریم ها، برخی از فعالان صنعتی به خاک سیاه نشستند

 

وی افزود: مثلاً تعطیلی مجموعه صنعتی آزمایش، داروگر از جمله این موارد هستند. دولت‌ها اجازه دادند، ذخیره انباشته شده چنین واحدهایی به راحتی دود شده و از بین برود، درحالی‌که در کشورهای دیگر همچون کره اجازه نمی دادند که این ذخیره انباشته دانش از بین برود. یا پس از شدت گرفتن تحریم‌ها، بسیاری از صنایع با مشکلات متعددی روبه‌رو شدند که خود نقشی در به وجودآمدن آن نداشتند، اما هیچ‌یک از قوا از آنان حمایت نکردند و برخی از فعالان صنعتی به خاک سیاه نشستند. توجه شما را به مطلب مندرج در روزنامه خراسان مورخ 27 شهریور 1402 که تازه‌ترین نمونه است جلب می‌کنم: واحدی که با سابقه زیاد به امر تولید لوازم خانگی اشتغال داشت و صدها میلیارد تومان در قالب وجوه عمومی همچون مالیات، هزینه بیمه تأمین‌اجتماعی و هزاران مورد دیگر به اقتصاد کشور تزریق وخدمت کرد، پس از آتش‌سوزی بی‌پناه رها شد که هیچ، بلکه موانعی هم در راه‌اندازی مجدد آن ایجاد و فقط حرف‌های شعارگونه ارائه و حمایت‌های کاغذی صورت گرفت. تأسف‌آور است که حتی متولی صنعت کشور هم به این مورد هیچ توجهی نکرده و اقدامی نیز صورت نگرفت.

تأسف می‌خورم که برخی روی درد مردم سوار می‌شوند و از بی‌لیاقتی برخی از مدیران خودروسازی کشور، سوءاستفاده می‌کنند. توانش را ندارند بگویند که چرا صنعت خودروسازی کشور به این روز افتاده است! برخی طوطی وارتنها یک دلیل می آورند که صنعت خودرو خصوصی‌‌سازی نشده است! اما آیا آن به اصطلاح تولیدکنندگان خصوصی خودرو، گُلی به سر اقتصاد کشور زده‌اند یا اگر ارز برای قطعات منفصله داده نشود، درب کارخانه را باید بست؟!!

 

تا دلتان بخواهد در خام‌فروشی و رشد دلالی و کارهای غیرمولد، قوانین حمایتی داریم

بحرینیان با بیان اینکه هر چقدر دلتان بخواهد در زمینه خام‌فروشی و پرورش دلالی و کارهای غیرمولد و خدمات، قوانین کشدار حمایتی داریم، تصریح کرد: مونتاژکاران به عنوان تولید‌کننده‌ها معرفی و پذیرفته شده‌اند، و برخی افراد در بسیاری از صنایع ادعا می‌کنند که تولید راه‌اندازی کرده‌اند ‌و حتی بعضی از مسئولان قوای مجریه یا نمایندگان مجلس نیز در بازدیدهای نمایشی و غیرتخصصی با تکرار این ادعاها، عنوان می‌کنند که مثلاً اگر تولیدات این شرکت نبود، فلان مشکلات برای کشور ایجاد می‌شد! در حالی که هیچ مشکلی پیش نمی‌آمد، چرا که آنها فقط مونتاژکار هستند و زمینه ایجاد درآمد و اشتغال کشورهای اجنبی را دانسته یا نادانسته فراهم می‌کنند و خروج ارز را بدون ثمردهی در پیشرفت کشور سبب‌ساز می‌شوند بدون اینکه مسئولیتی را بپذیرند.

ناتوانی دولت‌ها در ممانعت از سلطه نامولدها در ایران

بحرینیان در ادامه گفت: هنوز براساس شرایط محیطی کشورمان، تعریفی برای واژگان کلاسیک و ترجمه‌ای در علوم تکامل یافته در غرب، از جمله «حمایت» وجود ندارد که بتوان گفت تولید حمایت می‌شود یا خیر، در حالی که در شرق آسیا و غرب با درک این مسائل، تعاریفی برای آن ارائه کرده‌اند. در آنجا صراحتاً می‌توان گفت با تعاریف صورت پذیرفته، حمایت از تولید صورت می‌پذیرد، اما در کشور ما با آن تعاریف می‌توان گفت که به هیچ‌وجه حمایت صورت نمی‌پذیرد! اگر بخواهیم درخصوص حمایت از تولید یک قطب‌نما داشته باشیم که آیا تولید حمایت می شود یا نه؛ باید بگویم در ایران سود فعالیت‌های دلالی، سوداگری و سفته‌بازی بیشتر از فعالیت‌های تولیدی است و در مقابل نیز این فعالیت‌ها ملزم به پرداخت مالیات نمی‌شوند و بخش تولید است که در نهایت باید مالیات پرداخت کند. نتایج جداول داده-ستانده سه دهه گذشته کشور اثبات می‌کند که بیشترین مالیات را در کشور بخش ساخت صنعتی(Manufacture) پرداخت کرده، در حالی‌که تولید در بسیاری از زمینه‌ها و برخلاف غیرمولدها، کمترین بهره‌ها از امکانات کشور را برده است.

 

 حاکمان در ایران عامدانه یا سهوا؛ از تولید حمایت واقعی نمی کنند!

کشور ما مأمن فعالیت‌های غیرمولد، سفته‌ بازی و دلالی است

این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه در کشور ما بخش تولید از سوی حاکمان؛ عامدانه و یا سهوا؛ حمایت واقعی نمی‌شود، خاطرنشان کرد: کشوری که به توسعه، تولید و حمایت فکر می‌کند به هیچ عنوان امکان رشد بی‌اندازه فعالیت‌های سفته‌بازانه و سوداگری را نمی‌دهد. فعالیت‌های نامولد خط قرمز کشورهای توسعه‌خواه است. ما از این خط قرمز گذر کرده‌ایم. اگر در کشوری مشاهده کردید که بر فعالیت‌های غیرمولد و دلالی کنترلی وجود ندارد و سرمایه‌ها در آن بخش در حال چرخش هستند، یقیناً بدانید که نه تولید و نه توسعه، اولویت اول آن کشور نیست. متأسفانه باید گفت کشور ما مأمن فعالیت‌های نامولد، سفته‌بازی و دلالی است. این بخش‌ها، منابع بانکی و ارزی کشور را به انحراف می‌برند و در نهایت کشور را به بحران می‌رسانند که البته رسانده‌اند.

غیب شدن داده‌های حیاتی برای تبیین خطاها و زمینه‌های فساد!

همچنین این فعال اقتصادی انتشار اطلاعات دریافت‌کنندگان عمده ارز از سوی بانک مرکزی را در سال‌های 97 تا اردیبهشت 1400، یک شاهکار عنوان کرد که بعد از دوران زنده‌یاد دکتر مصدق، برای دومین بار در تاریخ اقتصادی ایران رخ داد و به جماران گفت: انتشار این اطلاعات اصلاً مخاطره امنیتی برای کشور ایجاد نمی‌کرد. باید اشاره کرد، کشورهایی که این مسائل را دنبال می‌کنند، بسیار دقیق این اطلاعات ردوبدل شده را دارند؛ ضمن اینکه بر اثر تحریم، تعداد محدودی کشور هستند که با ما کار می‌کنند و متاسفانه به همه اطلاعات و رازهای تجاری بیش از صد ساله کشورمان دسترسی پیدا کردند. این نگرانی وجود دارد  که برخی از کسانی که نمی‌خواستند ضعف‌ها و پیامدهای ناشی از عملکرد و تصمیم‌های شرم‌آورشان روشن شود، مانع ادامه انتشار اطلاعات شده‌اند!

بر منابع با ارزش ارزی، چوب حراج زده‌ایم

چرا ترازنامه بانک مرکزی با دو سال تأخیر منتشر می‌شود؟!

بحرینیان با بیان اینکه بر منابع با ارزش ارزی خود، چوب حراج زده‌ایم، یادآورشد: منابعی که متعلق به تمام مردم این سرزمین است را فقط به گروه کوچکی چه در لباس تولید و چه در لباس دیگر بخش‌های اقتصادی اختصاص داده و رانت‌های عظیمی را برای آنها به ارمغان آورده‌ایم. البته ناگفته نماند که تولیدکنندگان شرافتمند هم بوده‌اند که برای منافع ملی ایران فداکاری‌های بسیاری کرده‌اند. اما در شرایط فعلی در هر زمینه‌ای که نگاه کنیم، داده‌ها همگی با تأخیر منتشر می‌شود. وضعیت به گونه‌ای پیش می‌رود که فراموشی پیش بیاید. مثلاً گزارش اقتصادی و ترازنامه بانک مرکزی عموماً با بیش از دو سال تأخیر منتشر می‌شود.

 

علت مشکلات ما تحریم نیست، کشور از سوء مدیریت و ناتوانی رنج می‌برد

بحرینیان در پاسخ به پرسش جماران درباره پیامد تحریم ها در اقتصاد ایران، نیز توضیح داد: خیلی بلاهت‌آمیز است اگر بگوییم تحریم در کشور اثر ندارد؛ بالعکس معتقد هستم که هر چه سریع‌تر بهتر است این تحریم‌ها متوقف شود. با این حال، نحوه عملکرد در بسیاری از دوره‌های یک سده گذشته نشان می‌دهد علت اساسی مشکلات ما تحریم نیست، بلکه این تحریم‌ها با باز کردن دُمَلِ عفونت ناشی از مبالغه‌گویی‌ها، خلاف‌گویی‌ها و تبلیغات بی‌پایه و ریشه از توانمندی‌های نمایشی، نشان داد کشور ما از سوء‌مدیریت، ناتوانی از آینده‌نگری و عدم اهلیت حرفه‌ای بسیاری از آنها که طی این دوران در مناصب نشسته‌اند، رنج می‌برد!

این صنعتگر با بیان اینکه وضعیت اقتصادی و صنعتی فعلی ایران از ناکارآمدی بنگاه‌های ایجادشده ناشی از نابلدی و بی‌برنامگی تصمیم گیران اقتصادی ایران بوده و ریشه را باید دراین عوامل یافت وزنه تحریم ها، گفت؛ اکنون به وفور با کلونی‌های صنعتی شلخته مواجه هستیم که حرفی برای گفتن در سطح جهانی ندارند.

کشور بدون تولید، قدرت و بقا ندارد

نتایج می گوید در ایران دقیقا طبق خواسته دشمن عمل شده!

بحرینیان با تأکید بر اینکه کشور بدون تولید، نمی‌تواند قدرت و بقا پیدا کند، خاطرنشان کرد: اقتصاد و تولید و به‌ ویژه تولید فناورانه بسیار اهمیت دارد. ما آنچه خواست دشمن بوده و آنچه در کتاب «هنر تحریم‌ها»، «ریچارد نفیو» طراح تحریم ایران در دوردلالیه اوباما گفته‌ را دقیقاً آنطور که خواسته‌اند، انجام داده‌ایم. نفیو می‌گوید هدف ما، شغل‌های صنعتی است و دیدیم که برخی تصمیم‌گیران داخلی به خوبی صنعت کشور ما را با نحوه عملشان، زدند! می‌خواستند خودروسازی را متوقف کنند که کردند! برنامه ریختند که برای واردات کالاهای تجملی، ارزهای بسیار از کشور خارج شود که شد! آنها ضعف ما در تصمیم‌گیری و سوء‌مدیریت را تشخیص دادند و با ابزارهایشان به خوبی بازی کردند.

تاجرباشی‌های مدرن با شعار رفاه مردم، دنبال واردات بی در و پیکر هستند

وی اضافه کرد: عده‌ای اندک که تاجرباشی‌های مدرن هستند، درجهت پیاده کردن اهداف اجنبی، چنان در رسانه‌ها و تبلیغات حضور پیدا می‌کنند و با گویش‌های ظاهرفریب، تحریک‌کننده و بازی با واژگان احساسی و تحریک‌کننده برای مصرف غیرضروری با استفاده از غوغاسالاری تبلیغ می‌کنند که گویی می‌خواهند ما امتیازات زندگی در سوئیس را در این کشور داشته باشیم، اما نمی‌خواهند توجه کنند که با امکانات بورکینافاسو و سؤمدیریت و نابلدی، نمی‌شود امتیازات زندگی در سوئیس را داشت. در این راستا، گاهی مزورانه صحبت می‌شود. این افراد برای حمایت از فعالیت نامولد خود که همانا واردات بی‌در و پیکر است، دائما بحث رفاه مصرف‌ کننده را پیش می‌کشند و کسب درآمدهای کلان و سودهای نجومی خود را با این موضوع توجیه می‌کنند.

متولیان نابلد مناصب را اشغال و قدرت دفاع از تلاشگران واقعی

تولید کشور را ندارند

بحرینیان با بیان این انتقاد که در مناصب تصمیم‌گیری، افراد دارای اهلیت حرفه‌ای نداریم که بتوانند میان وارداتی که با هدف توسعه اقتصادی صورت می‌گیرد و انجام آن لازم است و وارداتی که فقط مصرف و وابستگی اقتصادی ما را افزایش می‌دهد و منابع ارزی ما را تخلیه می‌کند، تمایز قائل شوند، به جماران گفت: شوربختانه متولیان تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، توانایی مباحثه و تبیین خطاها را، به دلیل عدم اهلیت حرفه‌ای خود در مناصب قرار گرفته، نداشته و قدرت دفاع از تلاشگران واقعی تولید را ندارند.

قوانین اقتصادی ایران، ضد تولید صنعتی هستند

بحرینیان با بیان اینکه وقتی نابلدیم و دانش کاربردی نداریم، قوانینی گاهاً متضاد و متعارض وضع می‌کنیم که نمی‌توانند از تولید حمایت کنند، تصریح کرد: متأسفانه، قوانین ایران ضد تولید صنعتی هستند. تجارب یک سده گذشته عموماً نشان از آن دارد که هر دو قوه ما عموماً هدفشان برای حل مشکلات ناشی از بی‌برنامگی، ناتوانی در آینده‌نگری و ناکارآمدی‌ها، واردات است و همیشه هم دوست دارند با واردات مسئله را حل کنند. حتی سطح درک برخی از غوغاسالاران آنچنان پایین است که وقتی صحبت از ساخت داخل می‌شود، عده‌ای می‌گویند به دنبال کشیدن دیوار در اطراف‌مان هستیم! درحالی که اینگونه نیست. یا به دلیل فقر اندیشه کاربردی توان ندارند یا عمداً چشمان خود را می‌بندند که به تجارب دیگر کشورهای محدود که موفق شدند، توجه نکنند یا اینکه علائق دیگری دارند که همچون تاجرباشی‌ها عمل کنند.

باید با جهان مراوده داشته باشیم

این فعال اقتصادی با تأکید بر اینکه باید با جهان مراوده داشته باشیم و با این مراوده می‌توانیم هم‌افزایی مهارت‌ها و دانش را ایجاد نماییم، یادآورشد: ما جزء معماران تمدن جهان بودیم، هر چند ممکن است این جمله برخورنده باشد، اما امروز نشخوارکننده بسیاری از دستاوردهای علوم و فنون بخش‌ها و تجهیزات صنعتی جهان هستیم و بدون آنها نمی‌توانیم زندگی کنیم! از خرد و کلان شئونات زندگی ما شامل این مسئله می‌شود و اراده‌ای هم برای اصلاح نیست و نتوانسته‌ایم مسیر دستیابی به موفقیت را تعریف کنیم، بنابراین قوانینی که می‌نویسند عموماً در جهت توسعه مبتنی ‌بر صنعت واقعی نیست.

خانه مان را خراب کردیم و دنیای دیگران را آباد!

بحرینیان ادامه داد: درخصوص نابلدی برخی مدیران مثالی می‌زنم؛ نباید فراموش کنیم زمانی که چین خودروسازی نداشت، ما خودروسازی داشتیم، اما چرا اکنون خودروهای چینی، بازار ایران را گرفته‌اند؟! چرایی آن را هم بسیاری نمی‌توانند تبیین کنند، زیرا فقط هنر غوغاسالاری و انحراف افکار از تفکر در ریشه‌های اساسی عقب‌ماندگی را دارا هستند.

 

چرا باید نفت بدهیم تا چین برای ما اتوبان بسازد؟!

تا کی می خواهیم کشور را با خام‌ فروشی‌ های نفتی، پتروشیمیایی یا

معدنی اداره کنیم؟

این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه در بسیاری از زمینه‌ها، گرفتار این درماندگی نظری و فقر اندیشه کاربردی شده‌ایم و کسی نیست که از مسئولان بپرسد چرا باید نفت خود را بدهیم تا چین در قالب فاینانس یا در قالب سرمایه‌گذاری 2.5میلیارد دلاری برای ما فرودگاه بسازد! به خبرنگار جماران گفت: تازه این فرودگاه در خدمت توسعه چه بخشی باشد؛ افزایش مسافرت‌های خارجی و خروج ارز بیشتر! آیا ارز آن را از محل کالای با ارزش‌افزوده و فناوری بالا حاصل کرده‌اید یا هنوز از محل خام‌فروشی‌های نفتی، پتروشیمیایی یا معدنی آن را کسب می‌کنید؟! تا چه زمانی می‌خواهیم به این روش کشور را اداره کنیم؟! چطور شده کشوری که تمدن‌ساز بوده و سازه‌های تمدنی‌اش هنوز در جهان باعث افتخار است، در 500سال گذشته عقب‌افتاده است؟! باید چه کنیم؟! چرا چین باید برای ما اتوبان شمال بسازد؟! چرا باید در اردبیل سرمایه‌گذاری کند و خانه و خیابان برای ما بسازد‍؟! چرا برای سرمایه‌گذاری در تولید کالاهای فناورانه پیشقدم نمی‌شوند؟! آیا حاضر به انجام آن نیستند؟! آیا این باعث شرم نیست که به لحاظ اقتصادی و تکنولوژی وابسته و عقب‌مانده شده‌ایم؟! پول نفت را باید بدهیم تا برایمان فرودگاه، اتوبان، خانه یا خیابان بسازند؟!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا