خرید تور تابستان ایران بوم گردی

در شیپور جنگ آب ندمید

تحلیلی درباره‌ی درگیری‌های ورزنه

سایت شبکه‌ی مطالعات سیاست گذاری عمومی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در تحلیلی درباره‌ی درگیری‌های زمستان در ورزنه نوشت:

حوادث روز 18 اسفند 1396 در منطقه ورزنه، بار دیگر نگاه‌ها و حساسیت‌ها را نسبت به مسائل و ابعاد اجتماعی و سیاسی طرح‌ها و برنامه‌های انتقال آب معطوف کرد. آنچه متأسفانه در این منطقه رخ داد «درگیری محلی» بر سر آب بود. مسئله‌ای که به دلیل سوء مدیریت، متأسفانه از مرحله «اختلاف» و «تنش»، در سال‌های اخیر به مرحله «درگیری» رسیده است و اگر فکری منطقی و علمی برای آن اندیشیده نشود، تشدید خواهد شد.

به‌عنوان یک پژوهشگر حوزه هیدروپلیتیک سال‌هاست که نسبت به تبعات اجتماعی و سیاسی طرح‌های فاقد مطالعات جامع آبی به‌ویژه طرح‌های کلان انتقال آب در کشور یادداشت نوشته، سخنرانی کرده و در جلسات متعدد کشوری و استانی به مسئولان مربوطه هشدار داده‌ام؛ اما هر بار با برخوردهای بعضاً نادرستی همچون سوار شدن بر گرده اجتماعی مردم و رسانه تا آرمان‌گرا بودن توسط برخی مدیران دولتی و همچنین مدیران شرکت‌های مشاور پشت این پروژه‌ها متهم شده‌ام.

در آن مقطع بسیاری از مسئولان و برنامه‌ریزان به‌جای پذیرفتن مشکل و چالش پیش‌ رو و لزوم اندیشیدن برای رفع و بهبود آن، تمام سعی خود را در پاک کردن صورت‌مسئله معطوف کرده‌اند تا با خیال راحت و بدون دغدغه بتوانند همان رویکردهای غلط همیشگی خود را پیش ببرند؛ بنابراین هرگونه هشدار و تذکری را در خصوص ابعاد اجتماعی و سیاسی بسیاری از طرح‌های کلان کشور –که فاقد هرگونه مطالعات ابتدایی در این خصوص بودند- برنتابیده یا ترجیح می‌دادند تا خودشان را به نشنیدن بزنند.

حوادث روز 18 اسفند 1396 در منطقه ورزنه، بار دیگر نگاه‌ها و حساسیت‌ها را نسبت به مسائل و ابعاد اجتماعی و سیاسی طرح‌ها و برنامه‌های انتقال آب معطوف کرد. در این نوشتار قصد این را ندارم که مجدد همان هشدارها و نگرانی‌های بسیار جدی‌ گذشته را تکرار کنم، بلکه قصد دارم نگرانی جدی دیگری را در این خصوص مطرح کنم.

سالیان درازی است که هرگاه نسبت به لزوم انجام مطالعات اجتماعی و هیدروپلیتیکی طرح‌های کلان آبی به‌ویژه طرح‌های انتقال آب هشدار می‌دهم نه جامعه تخصصی و دانشگاهی کشور و نه مدیران و سیاست‌گذاران، این مباحث را جدی نمی‌گیرند و هرگاه غده‌ای از این بیماری در کشور سر باز می‌کند، چند صباحی نقل قول صحبت‌ها و حرف‌هایشان می‌شود. متأسفانه شواهد مکرر در کشور نشان داده است جامعه دانشگاهی و جامعه سیاست‌گذاری در کشور، هر دو اعتقاد و باور درستی نسبت به‌ضرورت و اهمیت مباحث اجتماعی و سیاسی-هیدروپلتیکی منابع آب در برنامه‌ریزی‌ها و طرح‌های کلان آب نداشته و ندارند.

حال با بروز برخی شواهد کوچک از چالش‌ها و مسائل اجتماعی و سیاسی آب در کشور، همان گروه که تا دیروز این مباحث را چندان باور نداشتند، این‌بار از آن طرف بام افتاده‌اند و هیجان‌زده و ندانسته و کم‌اطلاع در شیپور جنگ آب می‌دمند. البته این افراد در اختلافات و تنش‌های آبی مرزی کشور نیز مکرر از لفظ و عبارت «جنگ آب» استفاده کرده و می‌کنند. اینکه در استفاده از این عبارت‌های هیجان‌انگیز و بی‌پشتوانه علمی، چه منطق و رویکردی نهفته است از توان شناخت نویسنده خارج است، اما یقیناً این نوع عبارات و رویکردها نه‌تنها هیچ کمکی به حل مسائل کشور نمی‌کند، بلکه مشکل‌ها و چالش‌های کشور در این حوزه‌ها را تشدید هم می‌کند.

بر اساس آمار بین‌المللی منتشر شده، اختلافات و تنش‌های آبی در دو قرن گذشته باعث ایجاد هیچ نوع جنگی بین کشورها و دولت‌ها در دنیا نشده است؛ بنابراین بسیاری از متخصصان، واژه جنگ آب را صحیح و منطقی نمی‌دانند. آن‌ها معتقدند بیشتر روابط بین‌المللی مرتبط با آب، مشارکتی هستند و آب می‌تواند به‌عنوان یک ابزار مشارکت یا به‌صورت یک هدف مشترک برای مشارکت بین دولت‌ها عمل کند. برای نمونه، بر اساس اطلاعات بین‌المللی موجود از کل وقایع بین‌المللی مربوط به آب از سال 1948 تا 2005، تنها 28 درصد آن تنش‌زا بوده است. مطالعات و بررسی‌های صورت گرفته در خصوص اتفاقات رخ‌داده در خصوص منابع آبی مشترک در پنجاه سال اخیر نیز نشان می‌دهد که 1831 اتفاق (مشارکت و تضاد) بر سر آب در جهان رخ‌داده است که 1228 مورد آن مربوط به مشارکت و همکاری بین کشورها بوده و تنها 507 مورد آن مربوط به اتفاقات تنش‌محور بوده است.

از سوی دیگر، بین واژه‌ها و عبارت‌هایی همچون «اختلاف»، «تنش»، «تضاد»، «درگیری» و «جنگ» بر سر آب، تفاوت‌های بسیار جدی وجود دارد. آنچه متأسفانه در منطقه ورزنه رخ داد «درگیری محلی» بر سر آب بود. مسئله‌ای که به دلیل سوء مدیریت، متأسفانه از مرحله «اختلاف» و «تنش»، در سال‌های اخیر به مرحله «درگیری» رسیده است و اگر فکری منطقی و علمی برای آن اندیشیده نشود، تشدید خواهد شد؛ اما یقیناً این اتفاق با واژه‌هایی همچون «جنگ آب» هیچ سنخیتی ندارد.

سؤالی که ممکن است پیش بیاید این است که حال اهمیت تفاوت این دو کلمه و عبارت چیست؟ وقتی مردم دو منطقه بر سر آب دچار درگیری شده‌اند؛ چه بگوییم «درگیری آب» و چه بگوییم «جنگ آب» بین این دو عبارت تفاوت بسیار جدی وجود دارد و از دل هر یک، رویکرد متفاوتی برای حل و مدیریت آن خارج می‌شود. راه‌حل «درگیری آب»، گفت‌و‌گو و مذاکره و تعامل است؛ ولی راهکار «جنگ آب»، استفاده از ابزارهای امنیتی و رویکردهای صرفاً نظامی است. فراموش نکنیم که زاینده‌رود امروز درگیر «درگیری آب» شده است نه «جنگ آب».

بنابراین راه‌کار آن نیز استفاده از رویکردها و ابزارهای هیدروپلیتیک و دیپلماسی محلی آب و تکنیک‌ها و روش‌های مذاکره آبی است نه رویکردهای نظامی و امنیتی.

نکته دیگر آنکه چالش‌ها و مشکلاتی که در پروژه انتقال آب اصفهان به یزد سر باز کرده است، تنها یک نمونه در کشور است که ابعاد اجتماعی و سیاسی آن نمود عینی پیدا کرده است. شواهد متعدد نشان می‌دهد که متأسفانه در کشور نمونه‌های مکرری از این دست پروژه‌ها و طرح‌ها، در حال مطالعه، اجرا و پیاده‌سازی است، درحالی‌که نه کارفرما و نه مشاور ذره‌ای به این جنبه‌ها و ابعاد بسیار مهم اجتماعی و سیاسی توجه نکرده‌اند که می‌تواند هشدارهای بسیار جدی برای سیاست‌گذاران و مدیران در کشور ایجاد کند.

نکته پایانی آنکه، منابع آب به‌خصوص منابع آبی مشترک (ملی و بین‌المللی) می‌توانند عامل مشارکت و همکاری بین ملت‌ها کشورها یا عامل ایجاد درگیری و تنش بین آن‌ها باشند که این مسئله به ساختارهای مدیریتی و بهره‌برداری از این منابع بستگی دارد. آنچه منابع آب مشترک را به عاملی برای بحران و تنش بین مردم و ملت‌ها تبدیل کرده است، عدم وجود ساختار مدیریتی و حکمرانی مناسب در بهره‌برداری مشترک از آن‌ها بوده است؛ بنابراین متخصصان جامعه به‌جای دمیدن در مسائل همراه با هیجان‌زدگی همچون «جنگ آب»، باید بر ضرورت گفت‌وگو و تعامل و اصلاح ساختارها و رویکردهای مدیریتی آب در کشور تأکید کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. فکر کنم اعتبار خوبی در بودجه ۹۷ برای خشکسالی دیده شده که احتمالن این اعتراضات با هدف جذب اون منابع است اگرنه بر همه روشن است که پشت سد آبی نیست. اما عدالت در توزیع منابع مذکور یک ضرورت است.

  2. عوامل این درگیری یا جنگ اب را پی گرفته اید؟همان مسئولینی هستند که با مدیریت های عقب مانده وارتجاعی وایضا رقابت های مشمئز کننده سیاسی باعث شده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا