خرید تور تابستان ایران بوم گردی

وقتی مُهر «گازانبر» بر «قالیباف» خورد

مناظره حسن روحانی و محمدباقر قالیباف، 17 خرداد ماه سال 1392 میان کاندیداهای ریاست جمهوری با موضوع سیاسی یکی از مناظره های ماندگاری شد که تکیه کلام های آن به ویژه «گازانبر» همچنان استفاده می شود، به ویژه در روزهای اخیر که تعدادی از رسانه ها در ماجرای املاک نجومی با شکایت شورا و شهرداری فیلتر شده اند.

به گزارش انصاف نیوز، بخشی از این مناظره در پی می آید:

قالیباف: خاطرم هست سال هشتاد و دو که بنده فرمانده نیروی انتظامی بودم و شما دبیر امنیت ملی بعد از هجده تیر که هر سال به مناسبت سالگرد آن دانشجویان داخل و بیرون مراسمی می گذاشتند در جلسه ای به شما آقای روحانی گفتم اجازه بدهید دفتر تحکیم وحدت مراسم بگیرد اما شما جناب روحانی گفتید: بابا دنبال دردسری؟ ول کن. چه مجوزی؟ بنده اصرار داشتم دانشجو باید حرف خودش را بزند اما در چارچوب قانون.

یک بحث اینجاست وقتی خودمان در مسئولیت هستیم هم همین نگاه را داریم یا خیر؟

در شورای امنیت کشور در وزارت کشور در سال هشتاد و دو اگر خاطرتان باشد در حوادث طرشت و علامه نیروی انتظامی جلوی لباس شخصی ها ایستاد و بنده در آن جلسه معتقد بودم افراد پشت صحنه برخی اعضا هستند نه دانشجویان و وقتی مجوز ورود را بنده گرفتم چون می دانستم برخی اعضای این جلسه پشت قضیه هستند همانجا گفتم دیگر اتفاقی نمی افتد.

سخنانم در بی بی سی و صدای آمریکا تقطیع شد. من از حق دفاع کردم و برخی در مجلس ششم خود باعث نا ارامی ها بودند. اگر دم از آزادی و اقوام می زنیم باید در زمان قدرت نیز چنین عمل کنیم

روحانی: آقای قالیباف! خیلی دلم نمی خواست بگویم اما شما مرا ناچار کردید، آنجا بحث این بود که شما می گفتید دانشجویان بیایند تا ما گاز انبری برنامه داریم تا کار را تمام کنیم.

ما می گفتیم راه این نیست که مجوز بدهیم بعد گاز انبری آنها را دستگیر کنیم، راه این است که از ابتدا به آنها بگوییم یا مجوز نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را انجام دهند، تظاهرات کنند و مبدأ و انتها نیز معلوم باشد.

از این بالاتر من راجع به چند کلانتری تهران به شما گزارش دادم و گفتم وضع این طور است، شما چه جوابی به من دادید؟

من نمی خواهم دیگر اینجا بازگو کنم، شما به من گفتید کل افراد سالم من این تعداد هستند، عددش نیز کاملاً در ذهن من هست؛ شما برنگردید به بحث های آن زمان، ما حرف برای گفتن، بسیار داریم، این سینه پر است از مسائل فراوان اما اینجا جای بازگو کردنش نیست.

بگذارید رقابت، سالم، درست و دقیق باشد

در رابطه با آزادی چه برای دانشجویان و یا گروه ها و یا اقوام باید یکنواخت باشد و هیچگاه اظهار نکردم که دیدگاه شما نسبت به اقوام اینگونه است.

اما واقعیت این است که به هر حال امروز اقوام و مذاهب مختلف براساس قانون اساسی و در حوزه امنیت ملی حقوقشان آنطور که در قانون تعریف شده تاکنون تحقق پیدا نکرده است،‌ آیا شما می پذیرید؟ شما دبیر شورای عالی امنیت ملی بودید و می توانستید در حوزه سیاسی امنیتی ایفای نقش کنید و مردم این توقع را از شما داشتند.

مگر ما نکردیم ما مصوبه گذراندیم و آقای جلیلی نیز می داند ما برای احقاق حقوق اقوام مصوبه گذراندیم.

قالیباف: در رابطه با دانشجویان نیز در جلسه قبل آقای عارف به خاطر دارند زیرا خودشان اشاره کردند.

بهترین رابطه و ارتباط بین پلیس و دانشجو در زمان تصدی مسئولیت بنده بود یک نمونه شما بگویید که پلیس آن موردی که شما آن را گازانبری می نامید انجام داده باشند.

خود دولت اصلاحات این را تایید می کند و بنده در مقابل لباس شخصی ها شما مطلع هستید که ایستادم و بهای آن را نیز پرداخت کردم.

حرف من این است که جناب آقای روحانی در یک جلسه که اسناد آن روشن و مشخص است که بنده گفته ام به دفتر تحکیم وحدت اجازه بدهیم طبق قانون احزاب اجازه تجمع داشته باشند.

روحانی: هنگامی که شما این مطلب را مطرح کردید بنده چه پاسخی دادم.

قالیباف: شما پاسخ دادید که قالیباف دنبال دردسری؟ ول کنید اینها دو روز می آیند و می روند.

روحانی: آیا من این موضوع را مطرح کردم سندش کجاست؟ من همان مطلبی را گفتم که قبلا نیز به آن اشاره کردم؛ گفتم اگر می خواهید اینها را بیاورید در خیابان سپس آنها را گازانبری محاصره کنید برایشان پرونده بسازید این کار را انجام ندهید اگر هم می خواهید آزاد بگذارید آزاد بگذارید.

قالیباف: آقای روحانی اگر نیت خوانی بلدید به خودتان مربوط است.

روحانی: من نیت خوانی بلد نیستم.

قالیباف: بنده نمی خواهم اسم نماینده دفتر تحکیم وحدت را ببرم پس از آن جلسه ای که با اصرار بنده موافقت صورت گرفت به نماینده این دفتر عرض کردم که قانون احزاب به شما اجازه می دهد محل تجمع، سخنران و موضوع را اعلام کنید امنیتش را ما برقرار می کنیم اما بعد از آن دیگر تحکیم وحدت نیامد این کار را انجام دهد.

من شما را به عنوان یک فرد معتدل می شناسم.

من شما را به عنوان یک شخص معتدل و کسی که نگاه بازی دارد می شناسم اما در عین حال اینکه شما می گویید نگاه پادگانی دارم باید بگویم من به اینکه سرباز کوچک این کشور بوده ام افتخار می کنم.

چرا در کوی دانشگاه تهران آن اتفاق افتاد اما در طرشت اتفاقی نیفتاد به خاطر این بود که پلیس در آن جا از طرف لباس شخصی ها و طرف مقابل آنها کتک خورد و ما گاز انبری عمل نکردیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا