خرید تور تابستان ایران بوم گردی

چگونه میزان فریب مردم را کاهش دهیم؟

رشد سواد رسانه‌ای در گرو رسانه‌های آزاد

مدیر اداره اخبار فرهنگی هنری ایسنا رسیدن به سواد رسانه‌ای مطلوب در جامعه را در گرو داشتن رسانه مطلوب دانست. او تاکید کرد راهکار رشد سواد رسانه‌ای، وجود رسانه‌های آزاد و تا وقتی جریان اطلاعات و رسانه‌ها آزاد نباشند، سواد رسانه‌ای در جامعه بهبود نمی‌یابد.

به گزارش ایسنا، نشست تخصصی «فریب افکار عمومی» با حضور جمعی از فعالان رسانه‌ای و کارشناسان این حوزه عصر روز ۲۱ مرداد ماه در فرهنگسرای رسانه و شبکه‌های اجتماعی برگزار شد.

در این نشست، علیرضا بهرامی (مدیر اداره اخبار فرهنگی هنری خبرگزاری دانشجویان ایران)، محمدصادق باطنی (مدیر باشگاه سواد رسانه‌ای)، لیلا وصالی (مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ای) و معصومه نصیری (مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ای) سخن گفتند.

علیرضا بهرامی در ابتدای سخنانش با بیان اینکه ظاهرا فرض بحث بر این است که چگونه می‌توانیم با افزایش سواد رسانه‌ای، میزان فریب مردم را کاهش دهیم، توضیح داد: پیش‌فرض این است که این اتفاق بیشتر در فضای مجازی شکل می‌گیرد. می‌خواهم چالش ذهنی در شما ایجاد کنم که آیا این پیش‌فرض درست است یا خیر، آیا رسانه‌های رسمی ما اساسا صادق هستند و آیا فریب افکار عمومی صرفا در فضای مجازی و رسانه‌های خارجی شکل می‌گیرد؟

این روزنامه‌نگار سپس بیان کرد: تحولات اجتماعی خصوصا بعد از سال ۸۸ به شبکه‌های اجتماعی فضای زیادی داد. چراکه رسانه‌های رسمی نتوانستند وظیفه خودشان را به خوبی انجام دهند. وقتی فضا برای رسانه‌هایی که جایگاه استاندارد دارند، باز نیست، رسانه‌هایی که کمتر استاندارد هستند فعالیت می‌کنند.

او اظهار کرد: در وجه جهانی مشترکاتی وجود دارد و آن اینکه مردم خبرهای شگفت‌انگیز را دوست دارند که همین امر روزنامه‌نگاری زرد را در قرن ۱۹ پدید آورد. مردم دوست دارند خبری خارج از قواعد موجود بشنوند. همچنین مردم مبالغه را دوست دارند.

علیرضا بهرامی اضافه کرد: البته ویژگی‌های فرهنگ‌ عمومی هم مساله مهمی است. در کتاب‌های مستشرقان هم بررسی کنید، روی هم رفته شاید ۱۰ خصلت به ایرانیان نسبت داده شده که بخشی از آنها مثبت است و بخشی دیگر منفی. از زیر کار در رفتن و راحت دروغ گفتن ازجمله آنهاست. این روایت کسانی است که از بیرون زندگی ما ایرانیان را دیده‌اند. پس دروغگویی در فرهنگ ما به‌دلایلی نهادینه و دارای ارزش شده است.

بهرامی در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به نمونه‌ای در تلویزیون، گفت: در برنامه «سینما یک» مجری وانمود می‌کند از فیلمی که پخش خواهد شد خبر ندارد و منتقدی که مهمان برنامه است آن را انتخاب کرده ،در حالی که همه می‌دانیم اینگونه نیست. وقتی در ساحت رسانه ملی ما برنامه‌سازان تصمیم می‌گیرند برنامه‌شان را بر مبنای دروغ بسازند، این نشان می‌دهد ما در حال سقوط هستیم. اگر در یک کشور توسعه‌یافته این اتفاق رخ دهد، افکار عمومی این برنامه را تا مرز تعطیلی و عذرخواهی پیش می‌برند.

مدیرکل فرهنگی هنری ایسنا خاطرنشان کرد: جامعه دوست دارد رؤیاهایش اخبار واقعی باشد. برخی شبه‌رسانه‌ها از این قضیه سوء استفاده می‌کنند.

او با طرح این پرسش که آیا در کشورهای توسعه‌یافته مردم سواد رسانه‌ای بالایی دارند؟ ادامه داد: بر اساس مشاهدات و روایات، برخی از سطح مطلوبی از سواد رسانه‌ای برخوردارند اما در بسیاری کشورها با وجود اینکه از لحاظ اقتصادی پیشرفته هستند، از سواد رسانه‌ای بالایی برخوردار نیستند؛ بلکه آن‌ها خبرهای مورد نیازشان را در رسانه‌های رسمی کشورشان می‌توانند پیدا کنند. درواقع مرز بین خبرهای رسمی و غیر رسمی در این کشورها باریک است.

بهرامی گفت: آیا باید توقع ما این باشد که مردم با بالا بردن سواد رسانه‌ای خود فریب نخورند؟ پس رسانه‌ها و سیاستگذاران چه وظیفه‌ای در این راستا دارند؟ انتشار خبرهای رسمی با کلیشه‌های محدود، اتفاقی است که در رسانه‌های عمومی ما که کم‌شمار هم نیستند و البته کم‌تیراژ هستند، در طول این دهه‌ها رخ داده است. پس این فرصت برای سایر فضاها ایجاد می‌شود​ تا با مبنا قرار دادن انتشار اخبار غیررسمی، خبرهای جعلی را برای مردم موثق جلوه کنند.

او با اشاره به واقعه اسیدپاشی و انتشار اخبار آن در رسانه‌ها گفت: مردم نسبت به این اتفاق حس و قضاوت ذهنی داشتند و در ذهن حکم هم صادر می‌کردند. اگر رسانه‌ای اخبار غیرکلیشه‌ای غیررسمی منتشر می‌کرد، بخشی از حاکمیت، یا آن رسانه را تعطیل می‌کرد یا به برکناری مسؤولان آن رسانه اقدام می‌کرد. معمولا این‌گونه اتفاق با ابزارهایی رخ می‌دهد که به ظاهر مذموم نیست؛ مثلا می‌گویند مثل اینکه شما درک نمی‌کنید جامعه به امید نیاز دارد. شما شرایط حساس جامعه، تحریم و جنگ اقتصادی را درک نمی‌کنید. همین امر کاری می‌کند تا وظیفه جدیدی برای رسانه تعریف شود که درواقع وظیفه یک رسانه نیست. این را بزرگان ارتباطات و روزنامه‌نگاری می‌گویند که کار رسانه امیدبخشی نیست، بلکه آگاهی بخشی و بیان واقعیات است. دقیقا وقتی پای مصلحت به میان می‌آید رسانه از وظایف خود دور می‌شود.

این فعال رسانه‌ای تصریح کرد: فریب افکار عمومی الزاما از خارج از کشور اتفاق نمی‌افتد. امنیت ملی الزاما از خارج از کشور تهدید نمی‌شود. فریب افکار عمومی همچنین الزاما از فضای مجازی اتفاق نمی‌افتد. در واقع رسانه‌های ما در بخشی از کار خود، وظیفه فریب افکار عمومی را به عهده می‌گیرند.

بهرامی همچنین افزود: وقتی می‌گوییم سواد رسانه‌ای عمومی بار را روی دوش مردم فرض می‌کنیم اتفاقا باید کمترین سهم را برای مردم قایل شویم. یک روز تصمیم گرفتیم سواد رسانه‌ای را در مردم زیاد کنیم، در نتیجه یک کتاب درسی برایش گذاشتیم که هیچ چیزش واقعی نیست.

او افزود: آیا می‌توانیم از جامعه توقع داشته باشیم چیزی را که مقدمات آن وجود نداشته، دارا باشد؟ چرا باید مردم سواد رسانه‌ای بالایی داشته باشند، وقتی‌که رسانه آزاد نداریم؟ چرا مردم باید به رسانه‌های موجود اعتماد داشته باشند؟ ما می‌خواهیم صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را داشته باشیم، در صورتی که ما صداوسیمای سرمایه‌محور آشفته داریم؛ اما به مردم می‌گوییم این رسانه‌ معیار جمهوری اسلامی است و شما هم بپذیرید که هست!

بهرامی با اشاره به این گزاره که نسل جدید علمشان بالاتر رفته است، اظهار کرد: شاید درست‌تر باشد این را بگوییم که اعتماد آنها کمتر شده است. در جامعه‌ای که سرمایه‌ی اعتماد عمومی از بین رفته است، چرا فریب افکار عمومی واقع نشود؟!

او تاکید کرد: اخبار جعلی همیشه و هرجایی که قدرت و ثروت تعیین کننده بوده وجود داشته است. فضای مجازی هم در همه کشورها وجود دارد و فقط مساله‌ی ما نیست. بنابراین، راهکار رشد سواد رسانه‌ای در کشور، وجود رسانه‌های آزاد است و تا وقتی این‌گونه رسانه‌ها نباشند، سواد رسانه‌ای بهبود پیدا نمی‌کند.

ایم فعال رسانه‌ای افزود: با این وجود می‌توانم بگویم شرایط ما رو به بهبود است. با وجود مشخصه‌های حاکمیتی که داریم، توانستیم قانون دسترسی آزاد اطلاعات را داشته باشیم. این خودش اتفاق رو به بهبودی است. ضمن آن‌که در رویکردهای مدیریت اجرایی هم اصلاح‌های رو به بهبودی مشاهده می‌شود. در جهش ارزی قبلی در دوره‌ای خاص از مدیریت اجرایی کشور که دوره تاریکی برای رسانه‌ها بود، به کار بردن برخی واژه‌ها مثل «گرانی» جرم غیر قابل بخشش و مستوجب عذاب تلقی می‌شد اما الان در همان ساختار رسانه‌ای می‌توانیم بنویسیم «مرغ گران شد»!

بهرامی همچنین گفت: پس یکی از دستاوردهای جریان آزاد اطلاعات، اصلاح مدیریتی و شیوه‌های حاکمیتی است. ما برای بهبود شرایط نامطلوب، نیازمند گردش آزاد اطلاعات هستیم.

مدیر اخبار فرهنگی هنری ایسنا در پایان اظهار کرد: چرا کشورهای توسعه‌یافته به داشتن رسانه‌های آزاد تمایل دارند؟ آنها معتقدند که ارتباط مستقیمی بین وجود رسانه‌های آزاد و کاهش فساد اداری در کشور وجود دارد. دیگر اینکه مردم همیشه به حاکمان پاسخگو اعتماد بیشتری دارند.

معصومه نصیری، مدرس و پژوهشگر سواد رسانه‌ای دیگر سخنران این نشست بود که گفت:  امروزه رسانه‌ها علاوه بر کارکردهای اصلی خود (خبررسانی، آگاه سازی، آموزش، همگن سازی و…) نقش‌های دیگری نیز در جامعه جهت نیل به اهداف سیاسی و تجاری ایفا می‌کنند که بلاشک بسیاری از آنها همراه با فریب افکارعمومی است.

او افزود: فریب افکار عمومی یعنی بیان شکل دیگری ازمساله که ذهن مخاطب را به سمت هدف مورد نظر رسانه سوق می‌دهد.

قائم مقام انجمن سواد رسانه‌ای ایران تصریح کرد: در بررسی مسائل مرتبط با موضوع فریب افکار عمومی، توجه به مواردی از جمله موضوع فریب، ابزار و نوع رسانه که در فریب مورد استفاده قرار می‌گیرد، تکنیک‌ها و شیوه‌های فریب افکار عمومی وهمچنین بازخوردها و نتایج حاصل از تاثیرگذاری این فریب بر پیکره افکار عمومی دارای اهمیت است.

این پژوهشگرسواد رسانه‌ای اظهار کرد: فریب افکار عمومی چه به قصد سوءاستفاده‌های اقتصادی و ایجاد تنش‌های اجتماعی و سیاسی یا با هدف آرام‌سازی و ایجاد ثبات در جامعه به صورت مقطعی انجام شود نیز امری غیرحرفه‌ای و مذموم قلمداد شده و مورد پذیرش جامعه و اصحاب رسانه نیست.

نصیری خاطرنشان کرد: معمولا حوزه شناخت و بررسی افکار عمومی در جامعه از واژه فریب بیشتر به سمت فضای مجازی کشیده می‌شود در حالی که بسیاری از رسانه‌های دیگر همچون رسانه‌های مکتوب (کتاب و نشریات) نیز می‌توانند نقش مهمی در فریب افکارعمومی به صورت بطئی، خزنده و نامحسوس در درازمدت داشته باشند.

به گزارش ایسنا، محمد صادق باطنی در ادامه این نشست گفت: سال ۲۰۱۸ که شروع شد، یعنی ۱۸ سال از هزاره سوم گذشت یعنی نوجوانان زیر هیجده سال یک ثانیه هم از قرن بیستم را درک نکردند. سطحشان وسیع شد اما عمشقان اندک. همه چیز را ساده باور کردند. به هیچ چیز تعصب پیدا نکردند. قوه واهمه‌شان فعال و قوه عاقله‌شان منفعل شد. روابط اجتماعی را طور دیگری درک کردند. سرعتشان زیاد شد و دقتشان کم. حافظه‌شان هم در جیبشان داخل گوشی‌هایشان رفت. مفهوم حریم شخصی، حیا دروغ، غیبت، فریب هم برایشان عوض شد. ما اگر این مخاطبان را نشناسیم به بیراهه رفته‌ایم.

او افزود: در المپیاد سواد رسانه در مالزی به همراه جمعی از اساتید حضور یافته بودیم. با یکی از اساتید صحبت می‌کردیم که می‌گفت مهمترین اصل سواد رسانه‌ای در آلمان و هلند فیک نیوز است. گفتند دغدغه مهم انتخابات اخیر آلمان همین بوده است. مصاحبه‌ای از وزیر آموزش و پرورش فیلیپین خواندم که می‌گفت بچه‌های ما توان تشخیص خبر صحیح از دروغ را ندارند. این مسأله جهانی است.

مدیر باشگاه سواد رسانه‌ای با بیان اینکه کلمه «عمومی» غلط‌انداز است، تاکید کرد: مثل همه حوزه‌ها ما نیاز به بازنگری عمومی در تعاریف داریم. حریم خصوصی و عمومی هم از جمله همین‌هاست. در گذشته وقتی می‌گفتیم خصوصی یعنی اگر کسی کمی مراعات می‌کرد، خیلی از اطلاعات شخصی‌اش را کسی متوجه نمی‌شد.

من پیشنهاد دادم که کلمه حریم خصوصی را داشته باشیم به این معنا که اطلاعاتم بین من و صاحب رسانه است که نمی‌توانم برای آن کاری کنم اما کلمه حریم خصوصی عمومی به این معناست که خودم اطلاعاتم را در اختیار دیگران بگذارم.

او ادامه داد: به نظرم در این مباحث باید برشی از جامعه را انتخاب و درباره آنها جداگانه صحبت کرد که من در این نشست فرزندان هزاره سوم را انتخاب کردم.

باطنی خاطرنشان کرد: در ایامی که نهنگ آبی خبر روز بود در برنامه تلویزیونی رسانش یک جمله گفتم که به نظرم نظریه گلوله جادویی احیا شده است. زمانی در روزگاری که تنها روزنامه‌ها و رادیو رسانه‌های ما بودند نظریه‌ای باب شد به نام نظریه گلوله جادویی که می‌گفت رسانه ها تاثیر مستقیم و بی واسطه روی مردم دارند؛ یعنی مخاطبان را منفعل محض فرض می کردند. حق هم داشتند چون در آن مقطع روزنامه‌ها و رادیو محدود و وابسته به حاکمیت بودند. بعد از آن رسانه‌های جدید مثل تلویزیون آمدند. سپس گفتند که مخاطبان فعال شدند و حق انتخاب دارند و این نظریه منسوخ شد.

او ادامه داد: به نظر من امروز باز هم این نظریه احیا شده است. در گذشته به خاطر کمبود اطلاعات این نظریه به وجود آمد و امروز از اشباع اطلاعات با این پدیده مواجه شده‌ایم به صورتی که مخاطب توان پردازش اخبار راست و دروغ را ندارد. هنوز مساله ارز حل نشده داستان مائده هژبری پیش می‌آید بعد پست اینستاگرامی کیهان ملکی و بعد هم شفاف‌سازی آذری جهرمی.

مدیر باشگاه سواد رسانه‌ای با بیان اینکه برای یافتن راهکار باید پدیدارشناسی کرد و صورت مسأله را دریافت، افزود: ما با بچه‌هایی مواجه هستیم که هر کدام چند پروفایل تلگرام و چند پیج اینستاگرام​ دارند. البته این مسأله جهانی است اگر در گذشته یک نوجوان ایرانی را کنار یک نوجوان اروپایی یا آفریقایی می‌گذاشتیم زمین تا آسمان میانشان متفاوت بود اما الان این تفاوت 20 درصد است.

باطنی در جمع‌بندی صحبت‌هایش گفت: این مخاطبان فکر می‌کنند فعال هستند چون همین طور لایک و فوروارد می‌کنند. همچنین حس تکبر هم به خاطر نحوه استفاده نسل قبل از رسانه‌ها دارند. ما اولین کار که می‌کنیم باید بگوییم شما بیش‌فعالی نه فعال. دوم مقوله اشباع اطلاعاتی و سر شدن درباره اطلاعات را برایشان باید جا بندازیم. برای تعامل با این بچه‌ها باید بدانیم اینها مخاطبان رسانه‌های دوسویه هستند و شما نمی‌توانی بگویی این را ببین و آن را نبین. می‌توانی بگویی چگونه ببین و چه چیزی را فوروارد کن.

لیلا وصالی، مدرس و پژوهشگر سواد رسانه ای با بیان اینکه فریب افکار عمومی به رسانه‌ها منحصر نیست، اظهار کرد: از گذشته خیلی‌ها برای رسیدن به منافع خود تمایل به فریب داشتند اما رسانه ابزاری است در دست افراد که ممکن است در راستای منافع ملی و ممکن است در راستای فریب افکار عمومی از آن استفاده کنند.

وصالی ادامه داد: هرچه رسانه بیشتر در خدمت قدرت قرار بگیرد بحث فریب افکار عمومی جدی تر می‌شود. شاید تصور ما این باشد که فریب افکارعمومی در رسانه‌های رسمی بیشتر بوده است. اما تجربه ثابت کرده که در فضای مجازی هم وضعیت همین طور است که این برمی‌گردد به مهندسی کردن این پیام‌ها. این امر در رسانه‌های رسمی و غیررسمی شکل و شمایل متفاوتی دارد.

او با اشاره به اینکه نکته مهم در مهندسی پیام‌ها شناخت مخاطبان است، یادآور شد: اینکه ما برای هر مخاطب چه تکنیکی را انتخاب کنیم حائز اهمیت است. امروزه با فضای مجازی امکان این وجود آورد که مخاطبان به دسته‌های مختلفی تقسیم شود و اینگونه می‌دانیم در مقابل نوجوان چه برخوردی داشته باشیم؛ مثلاً اینکه نوجوانان علاقه زیادی به موسیقی دارند و از آن سو مخاطبان بزرگسال به نوستالژی یا سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی علاقه بیشتری دارند.

او ادامه داد: امروزه تعاملاتی که در فضای مجازی داریم دارد شناخت بیشتری را در اختیار سرورها و صاحبان رسانه قرار می‌دهد. شناخت مخاطبان به این شکل کمک می‌کند تا این دسته بندی ایجاد شود.

این پژوهشگر سواد رسانه ای اضافه کرد: ما در فضای مجازی با واقعیت مواجه نیستیم اما وقتی دائما شما خبر خاصی را در رسانه‌ها می‌بینید آن را باور می‌کنید. این تکرار از تکنیک‌های مغالطات هست. در این وضعیت انگاره‌های ذهنی افراد مورد هدف قرار می‌گیرد مثل یک دومینوی عمودی که اگر از وسط آن یک کارت کشیده شود باقی آن تخریب می‌شوند. رسانه ها این قدرت را دارند تا کلیه افکار ما را تغییر دهند.

وصالی با تاکید بر لزوم شناخت منبع پیام بیان کرد: باید مبانی اقتصاد رسانه را فهمید. باید توجه کرد که چه کسی هزینه ارسال پیام‌ها را تامین می‌کند. تامین هزینه‌های سرسام آور هدف خاصی را دنبال می کنند و برای رضای خداوند نیست.

او در پایان گفت: اگر ما افکار خودمان را از قبل برای خود محکم نکرده باشیم در فضای مجازی به صرف زیبایی واژه‌ها و جملات، خیلی عقیده‌ها را می‌پذیریم. ضعف مطالعه و نداشتن اعتقاد ثابت باعث این امر می شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا