خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آیا تمامی ابعاد ماجرای بابل گفته شد؟

/ گفت‌وگوی انصاف نیوز با دو فعال سیاسی بابل /

هفته‌ها از روزی که امام جمعه‌ی بابل فریاد وامصیبتا از «فساد» در شورای شهر بابل را در تریبون نماز جمعه سرداد می‌گذرد. فریادی که مبنای اخبار بسیاری شد.

حجت الاسلام مجتبی روحانی در بخشی از خطبه‌ی خود گفته بود:

«این افراد رذل در شورای شهر با همکاری برخی از افراد در بیرون، گردن کلفتی کردند، زنی را در این رابطه به فحشا کشاندند و دام پهن کردند، پول‌های کلانی برای حذف فیلم‌های غیراخلاقی خود رشوه دادند و این خفت‌بارترین صحنه است که جانور‌هایی این‌چنین در این شهر نفوذ کنند. از دستگاه قضایی خواستاریم این افراد خبیث را با شدیدترین حکم مجازات کنند.»

به گزارش انصاف نیوز این رخداد حاصل برنامه‌ریزی و دامگستری سه نفر از جمله یک عضو شورا، برادر عضو دیگر شورا که پیمانکار شهرداری بوده است و فردی خارج از شورا که از بدهکاران میلیاردی شهرداری است، بوده است. دامی که همه‌ی اعضای دستگیر شده به یک میزان و با یک کیفیت به آن نیفتاده‌اند. این تنها یکی از نکاتی است که در خطبه‌ی جنجالی امام جمعه‌ی بابل نادیده گرفته شد. برخی از آن اعضا که امروز آزاد شده‎اند گواهی هستند بر اینکه جرم این افراد یکسان نبوده اما همگی به یک میزان قربانی شدند.

برخی به تاسی از امام جمعه نوشتند شورای شهر بابل زنی را به فساد کشانده و بعضی دیگر چنان نوشتند که پیش از روشن شدن دقیق این پرونده تمامی اعضای شورا در اذهان عموم افرادی فاسد و واداده تصویر شدند که بخاطر سست عنصری و بوالهوسی گرفتار اخاذی شده‌اند و در نهایت از محل منابع مالی شورا اقدام به دادن باج به باج‌خواهان کرده‌اند.

اما این اصل ماجرا و همه‌ی آن نبود و رسانه‌ها -برخی خواسته و برخی ناخواسته- بخش‌های اصلی این اتفاق را نادیده گرفتند.

امروز با گذشته چند هفته از ماجرا سوال اینجا است که مردم از این اتفاق چه نمی‌دانند؟ آیا هدفگیری امام جمعه هدفگیری درستی بود؟ آیا همه‌ی اعضای دستگیر شده به این دام افتاده‌اند؟ پس به چه دلیل دونفر حالا آزادند؟ به چه دلیل یک نفر هنوز زیر بار استعفا هم نرفته است؟ آیا واقعا زن دامگستر به فحشا کشانده شده بود؟

در این مورد با دو نفر از فعالان سیاسی بابل به گفت‌وگو پرداخته شد. این گفت‌وگو شامل زوایای پنهان مانده و نادیده‌ی پدیده‌ای است که رسوایی اخلاقی اعضای شورای شهر بابل نامیده شد، تاکیدی که شاید باید متمرکز بر تقبیح دام‌گستران جنسی و باج‌خواهان می‌بود. مساله‌ای که نخستین بار نیست سرمایه‌‌های سیاسی جامعه را قربانی می‌کند و اعتماد عمومی را خدشه‌دار.

دو الی سه نفر از دستگیر شدگان، افرادی هستند که به گفته‌ی برخی فعالان سیاسی بابل افکار عمومی شهر هنوز نپذیرفته که خطاکاراند. هردو آزاد شده‌اند و یکی از آنها حتی حاضر به استعفا هم نشده است و به گفته‌ی یکی از فعالان سیاسی بابل چه بسا که در شورا ماندگار شود.

آن زن به فحشا کشانده شد؟!

ماجرا از چه قرار بود؟

یکی از فعالان سیاسی بابل در شرح این اتفاق و ریشه‌های شکل‌گیری این برنامه‌ریزی از سوی یکی از اعضا علیه اعضای دیگر، به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «دامی که برای این افراد پهن شد کاری به شدت غیر اخلاقی و غیر مدنی بود. واقعیت این بود که اختلاف بوجود آمده دو دلیل داشت. دلیل نخست انتخابات هیات رییسه بود. یکی از اعضا [شخص برنامه ریز] می‌خواست رییس فعلی شورا حفظ شود. دلیل دیگر هم آقایی بود که 16 میلیارد تومان به شهرداری بدهکار بود. ائتلاف این سرمایه‌گذار بدهکار به شهرداری با آن عضوی که می‌خواست هیات رییسه تغییر نکند، ائتلافی پنهان، مشکوک، غیرمدنی و غیر اخلاقی بود.

پس ریشه‌ی اصلی این دامگستری این دو مساله بود. ائتلاف بیرون و داخل شورا برای حل دو مساله: یکی اینکه هیات رییسه تغییر نکند و دیگری اینکه آن بدهکاری 16 میلیاردی هم با امتیاز گرفتن و تله گذاشتن باعث شود که نهایتا اعضا موافقت کنند بدهکار پول را کمتر یا دیرتر بدهد.

ظاهرا هیات رییسه تغییر نکرد و بعضی اعضا زیر بار تهدید نرفتند و آن افراد برنامه‌ریز فیلم را به دادستانی رساندند.»

دکتر براری، فعال سیاسی بابلی دیگری که در این مورد اطلاعاتی داشت و با انصاف نیوز گفت‌وگویی انجام داد، درباره‌ی آغاز این موضوع و زنی که اقدام به اغواگری کرده بود، گفت: « این موضوع دو شقه دارد. یکی نگاه سیاسی و مدیریتی و گرفتن امتیازات شهر است، یک شقه‌اش هم که آن زن مدیریتش می‌کند منفعت مالی و اخاذی کردن است. من فکر نمی‌کنم اینها خیلی از قبل همه چیز را آماده و برنامه‌ریزی کرده باشند. در مسیر که آمده‌اند، دیده‌اند که حربه‌ی بدی نیست!

منفعت اولی که وجود داشته منفعتی است که به تبع ثبات در مدیریت قبلی به یکی از اعضا می‌رسد. مثلا اگر مدیریت فلان کمیسیون یا فلان جا در شورا تغییر نکند و همین شخص بماند، آن‌وقت شخصی که به شهرداری بدهکاری میلیاردی دارد، شورا می‌تواند بگوید که الان نگیرید، بگذارید که این بدهکار بعدا بدهی‌اش را بپردازد. منتها برای اینکه این حرف را بزند و در شورا رای بیاورد باید چها یا پنج رای همراه داشته باشد. شخص برنامه‌ریز در صدد کسب آن پنج همراه بوده است که بتواند با به کرسی نشاندن خواست خود یکی از آقایانی که بیرون از شورا 16 میلیارد بدهکاری داشته است، را حمایت کند تا بدهکاری خود را فعلا نپردازد یا کمتر بپردازد. 16 میلیارد امروز هر یکماه چقدر سودش می‌شود؟!

در واقع دو نفر از اعضای شورا باهم هماهنگ و همراه بودند و کار و امورات شهر و تقسیمات کمیسیون‌های شورا را مدیریت می‌کردند. این روند که ادامه پیدا کرد به نظر من به آنها خوش آمد که اگر این روال به همین شکل پیش رود، همه چیز برای آنها خوب است. در نهایت این‌ها برای حفظ شرایط موجود در شورا، خودشان مسیرهای فتنه‌گری را تقویت کردند.

وقتی‌که زمان سالگرد تغییر هیات رییسه رسید، آنها که دوستدار ثبات شرایط قبل و خواهان ماندگاری رییس قبلی بودند، متوجه این شدند که سیستم دارد عوض می‌شود. در نتیجه برای حفظ آنکه مورد پسندشان بود سرمایه‌گذاری و هزینه کردند.

هزینه‌اش چه بوده؟ اینکه فردی را پیدا می‌کنند، با او هماهنگ می‌کنند و کار می‌کنند. فرد را در اغوا و  اغفال اعضای شورا مدیریت می‌کنند. نه اینکه فرد ساده‌لوح بوده باشد، اینگونه نبوده. فرد بلده کار و زیبارو بوده. این زن که آتلیه‌ی عکاسی داشته از اعضا دعوت می‌کند و می‌گوید که من چون سابقا در کارهای تبلیغاتی کاندیداها فعال بودم، در این زمینه تجربه دارم و از این حربه برای کشاندن این افراد به آتلیه‌ی خود استفاده می‌کند. به هرحال اعضای شورا همگی کانال و صفحات مختلفی داشتند. این فرد، به عنوان عکاس به بهانه‌ی سامان دادن ژست‌های و پوزیشن‌های آنها، اقدام به اغواگری می‌کرد.

چون این فرد قدرت نفوذ و توانایی این کار [عکاسی در این حوزه] را داشت، یکی از اعضای شورا این فرد را محیای انجام چنین کار دومی هم کرد.

او عکاسی می‌کرد و پول می‌گرفت و تقلبی هم در کارش نبود. تفکر مزاحم اینجا شکل می‌گیرد. توسط یکی از پیمانکاران شهرداری که برادر یکی از اعضای شورای شهر بود و شخص دیگری از اعضای شورای شهر. این دو نفر صحبت می‌کنند که فلان زن مناسب این کار است. از آن بخش به بعد این زن می‌آید.»

این در حالی است که امام جمعه و برخی رسانه‌ها از این زن به عنوان فردی یاد کرده بودند که به فحشا کشانده شده. اما سوال اینجاست که چگونه زنی که همزمان با چند نفر از اعضا رابطه برقرار کرده بوده و هیچ یک از این افرادی که قربانی این دامگستری بودند، در جریان گرفتار بودن همکار خود نبوده است، شخصی خوانده می‌شود که به فحشا کشیده شده؟

«همه‌ی این پنج نفر مقصر نبودند، اما سوختند»

دستگیر شدگان چه کسانی بودند؟

حال باید این سوال را مطرح کرد که اعضای دستگیر شده چه کسانی بودند و چه جایگاهی میان مرد شهر داشتند؟ آیا همه‌ی اعضا به یک میزان در دام این زن افتادند؟ کیفیت و کمیت رابطه‌شان با این شخص یکسان بود؟ پاسخ خیر است.

فعال سیاسی بابلی در این مورد می‌گوید: « یکی از افراد دستگیر شده که از دوستان ما هم بود، 70 سال سن داشت، هم سلولی آقایان طالقانی و هاشمی رفسنجانی بود. چه کسی فکرش را می‌کرد که آقای […] با این عظمت و قدمت و شکوه گرفتار این تله شود.

باید دقت کرد که همه‌ی این پنج نفر مقصر نبودند، اما سوختند دیگر. قربانی شدند. همین آقای دکتر […] که حدود 70 سال سن دارد، او جزو مفاخر بابل بود و قبول هم نکرد و زیربار خواست باج‌خواهان هم نرفت. گفت: «هرکاری که می‌خواهید بکنید.»

آقای […] هم جوان خیلی خوبی است و او هم زیربار نرفته و استعفا هم نداده. حتی من شنیده‌ام که در فیلم هم تا متوجه موقعیت پیش‌آمده می‌شود از آن مکان به سرعت بیرون می‌آید.»

آقای براری نیز در این مورد می‌گوید: «یک نفر فقط یکبار در این دام می‌افتد و تن هم نمی‌دهد، یعنی آقای […] پس از اینکه در آتلیه می‌نشیند تا این شخص از او عکاسی کند، این زن که خود را خیلی مدرن و امروزی نشان می‌داده، مدام تلاش می‌کرده مثلا ژست‌های آقای […] را با لمس کردن مرتب کند و تغییر دهد و بعد انگار یک دفعه این زن در همین میان تلاش می‌کند که آقای […] را ببوسد. آقای […] که می‌بیند وضعیت این‌گونه است بلند می‌شود و با آن شخص تندی می‌کند و آن مکان را ترک می‌کند.

درواقع همه‌ی اعضایی که بازداشت شدند گویا ارتباط داشته‌اند، تنها کسی که تن نداده دکتر […] بوده است. […] چطور تن نداد؟ همان جلسه‌ی اول […] که به آتلیه می‌رود آن خانم جلو می‌آید و دست می‌دهد. ظاهرا کسانی که فیلم را دیده‌اند می‌گویند که یک روبوسی هم می‌کند. همانطور که گفتم خودش را شکلی مقابل مخاطبش نشان می‌داد که اینها فکر می‌کردند که آدم خیلی بازی است و تو اگر پاسخ دست دادن او را ندهی امل هستی. این زن مخاطبش را در چنین موقعیتی قرار می‌داد.

یکی دیگر از اعضا هم که جزو انسان‌های شریف و با سابقه‌ی خوب و قابل قبول در بابل است و جزو افرادی است که زیر بار تهدید باج‌خواهان نرفته زمانی که آن فیلم را دست عضو دامگستر شهر می‌بیند، می‌گوید : «من با یک خانمی ارتباط داشتم و صیغه‌اش کردم و این کار هم خلاف نیست و آن خانم هم شوهر نداشته.»

باید دقت کرد که این زن یک پوزیشن خاصی داشته است. بسیار شیک، امروزی و مدرن ظاهر می‌شده و فرضا اگر با کسی دست هم می‌داده یا به نظر می‌رسیده که ناخواسته لمسی می‌کرده، ذهن فرد مقابل به سمت قصد و غرض پشت حرکات او نمی‌رفته، بلکه این تفکر به ذهن می‌آمده که این شخص بسیار آدم بازی است و چارچوب‌هایی متفاوت دارد.

زمانی که این اتفاق می‌افتد، دو شخصی که زیر بار تهدید کنندگان نرفته‌اند پیش از اینکه دستگیر شوند هم  نزد دادستان می‌روند. منتها خودشان اطلاع نداشتند، یعنی […] نمی‌دانست این زنی که با او ارتباط دارد با […] هم ارتباط دارد و با بعضی دیگر از اعضا هم ارتباط دارد. فکر می‌کرد فقط با خودش در ارتباط است و آن هم فیلمی از او دارد. بعدا مقاومت می‌کنند و رای می‌دهند به رییس فعلی و اتفاقات بعد از آن رخ می‌دهد.

آن فرد دامگستر بعد از اینکه این دستگیری‌ها رخ می‌دهد متوجه می‌شود که آن زن از خودش هم فیلم دارد!»

فعال سیاسی دیگری که با او در این مورد به گفت‌وگو پرداخته شد، در مورد این زن می‌گوید: «من فکر کنم هیچ فاحشه‌ای هم این کار را نمی‌کند! که در شهر خودش فیلم بگیرد و بگوید من با چند نفر ارتباط دارم. این موضوع پیچیده‌ای است، باید تمام ابعاد این اتفاق را بشناسیم تا بفهمیم که آن زن چه شخصیت بیماری داشت.»

در نتیجه تا اینجا یک عضو شورا تقریبا می‌توان گفت که در دام جنسی این زن نیفتاده و شخص دیگری هم اذعان به شرعی بودن رابطه کرده است. این دو فرد همان اشخاصی هستند که آزادند و یکی‌شان حتی حاضر به استعفا هم نشده است.

دونفر زیر بار باج‌خواهی و تهدید نرفتند

باج‌خواهی از کجا و به چه صورت آغاز شد؟

دکتر براری در این مورد می‌گوید: «بعد از اینکه دو، سه بار این اتفاقات با افراد دیگر در شورا می‌افتد، بزنگاه جلسات مربوط به تغییر ریاست پیش می‌آید. یکی از اعضای شورا که اصلاح طلب، آدم بسیار موجه، باآبرو، با تجربه و متدینی هم بود و همچنین سالیان سال هم برایش هزینه داده بود و سن و سالی بالای 68_69 سال هم داشت، کسی بود که حتی به یک اصولگرای دوآتشه رای داد و می‌توان گفت که از اصلاح طلبی هم عبور کرده بود.

آقای […] یک انسان فرهیخته‌ای است. انسانی است که می‌خواست کار کند. ایشان که به سمت عملی کردن این تصمیم رفت که ریاست شورا تغییر کند، و آن را عملی هم کرد، یکی دیگر از اعضای شورا [عضو برنامه‌ریز] ایشان را می‌کشد کنار که: «آقای […]! کاندید ما فلانی است و شما باید به او رای دهید.»

آقای […] زیربار نمی‌رود و موافقت نمی‌کند. در نهایت آن عضو می‌گوید که «خب موافقت نکن، اما تو با این فیلم چه می‌کنی؟!»

آقای […] هم خب بالاخره یک مقداری نگاه انقلابی داشت می‌گوید که این مزخرفات چیست و اینها… تا اینکه این دونفر را که زیر بار تهدید نرفته بودند، دادستانی می‌خواهد و می‌گوید که سریع استعفا دهید. احتمالا خبری غیر مستقیم یا مستقیم از طرف عضو شورا که این مسایل را برنامه‌ریزی کرده بوده به دادستانی رسیده بوده و دادستان اینها را به ساری احضار می‌کند. آن فرد برنامه‌ریز نمی‌دانسته که از خودش هم فیلمی وجود دارد و خودش هم درگیر است. وقتی آنها زیربار خواسته‌اش نمی‌روند با این تصور که مشکلی برای خودش پیش نمی‌آید این موضوع را به‌روشی به دادستانی منتقل می‌کند.

بعد از ورود سپاه متوجه می‌شوند که او خودش هم در این ماجرا درگیر است. آقای […] و آقای […] رای را به دیگری می‌دهند و زیربار تهدید آن عضو دامگستر نمی‌روند و آقای ابوالحسنی رییس شورای جدید می‌شود. یعنی خواسته‌ی افراد تهدید کننده که خواهان حفظ و عدم تغییر رییس سابق شورا بودند در نهایت برآورده نمی‌شود.

رییس سابق شورا هم وجهه‌ی مناسبی نداشت و سابقه‌ی قابل قبولی هم نداشت. ایشان فرماندار بابل که بود، در جلسه‌ی سخنرانی آقای احمدی‌نژاد بعد از خلع ریاست جمهوری در مسجدی در بابل شرکت می‌کند. رییس جمهور [روحانی] به وزارت کشور دستور می‌دهد و او را از فرمانداری برکنار می‌کنند. این فرد هویت سیاسی ندارد.

زمانی که می‌خواستند لیست امید را برای شورا در بابل ببندند، برای دونفرشان شدیدا بحث بود و بچه‌ها دچار انشقاق‌های فراوان شدند. یکی همین شخص بود و دیگری فرد دام‌گستر بود. اینها تا لحظه‌ی آخر هم در لیست نبودند و اگر برخی دوستان شناسنامه‌دار ما از جلسه قهر نمی‌کردند چه بسا اصلا به لیست راه پیدا نمی‌کردند. درواقع کمترین رای را در مجمع اصلاح طلبان همین عضو دامگستر شورا ‌آورد.

خلاصه بعد از اینکه سرکار آمد، مکرر من از بچه‌ها می‌شنیدم که آقای … ، 15 میلیون می‌گیرد و آدم‌ها را می‌برد شهرداری سرکار. 10 میلیون می‌گیرد و فلان کار را می‌کند، 100 میلیون می‌گیرد و بیسار کار را می‌کند.

در نهایت این شخص با تن ندادن […] و […] به خواسته‌‌ی عضو دامگستر و همکارانش در این موضوع از ریاست برکنار می‌شود. آنها هم کمی موفق به اخاذی از برخی دیگر از اعضا شدند اما ماجرا از دستشان در رفت. گویا بیشتر برادر یکی از اعضای شورا به این‌کار [اخاذی] دامن می‌زد. در نهایت دکتر […] و […] می‌گویند که ما استعفا نمی‌دهیم و خطایی مرتکب نشدیم.»

«چرا امام جمعه باید اشاعه دهنده‌ی این خبر باشد»

دستگیری چگونه بود؟

طبق برخی شنیده‌ها عده‌ای از بابلی‌ها اعضای دستگیرشده‌ی شورا را دستبند بدست در حیاط دادگستری دیده‌اند. برخی روایت‌ها به پابند هم اشاره دارد که در تحقیقات انصاف نیوز از فعالین سیاسی بابلی چنین چیزی اثبات نشد.

اما دستگیری چگونه بود و پس از آن چه شد؟ اعضای علی البدلی که بجای دستگیر شدگان وارد شورا شدند چه کسانی بودند؟

یکی از فعالان سیاسی بابل می‌گوید :« با دست‌بند و پابند بود. اینها را باماشین آوردند و مقابل دادگستری که پیاده کردند مردم دیدندشان.»

اما دکتر براری در این مورد ضمن رد وجود پابند به پای دستگیر شدگان می‌گوید:

«دیگر بعد از این ماجرا سپاه و بچه‌های امنیت وارد می‌شوند. بعد از دستگیری، آقایان […] و […] مساله‌شان همان بوده که گفتم. شب هنگام این پنج نفر را از زندان آوردند داخل فرمانداری که استعفا دهند. از اینجا دیگر، گروه اصولگرا و جریان سیاسی جبهه‌ی پایداری وارد می‌شوند و کار مدیریت می‌شود. وقتی می‌بینند تعدادی از بچه‌های اصلاح طلب و لیست امید هم پایشان گیر است می‌گویند بهترین موقع است که ما بابل را از لوث وجود این گروه پاک کنیم.

این گروه کیست؟ اصلاح طلب‌ها، یعنی ما! شما فکر می‌کنید که ما قربانی این اتفاق نیستیم؟ مایی که به همه‌ی اطرافیانمان تاکید کردیم به لیست امید رای دهند. حال به زبان خودشان به ما می‌گویند که این هم از لیست امیدتان!

خلاصه جمعی شدند و شروع کردندبه زدن ااصلاح طلبان. الان کمی فروکش کرده این جو. شنیده‌ام که آقای […] بیرون آمده. آن شبی که می‌آورندشان که استعفا دهند او استعفا نمی‌دهد. به هر صورت مانده است و فکر هم کنم که بماند.

در نهایت این ماجرا از جایی به بعد بنظر می‌رسد توسط گروه‌های هدفمند اصولگرا و پایداری و امام جمعه مدیریت شد. با مدیریت آن جریانی که اشاره کردم، عضو علی‌البدلی وارد می‌شود که موقع کاندیداتوری شوراها خودش را کشت اما در نهایت به سختی توانست تایید صلاحیت شود و رای بگیرد.

این پنج نفر را دستبند می‌زنند در حیاط دادگستری نگاه می‌دارند تا ون اینها را ببرد. بعضا شنیده‌ام که حتی مدیریت شده گفته‌اند که ون به این سرعت نیاید.

اینها حدود 2 ساعت آنجا می‌مانند. مردم هم که اینها را دیدند،  بخصوص برای دونفر از اعضا که سنو سال‌دار بودند گریه می‌کردند. و بیشتر مردم هم  به این کار انتقاد کردند.»

گفته می‌شود، یکی از اعضای علی‌البدل که اکنون وارد شورا شده است، خود سابقه‌‌ای مبهم دارد. یکی از فعالان سیاسی شهر بابل با اشاره به اینکه تایید صلاحیت این شخص هم با ضرب و زور کمک برادر یکی از نمایندگان این شهر بوده است، می‌گوید «با رفتن اعضای قبلی این فرد وارد شورا می‌شود. سوال اینجاست که این چه اصلاحی‌ است که صورت گرفته؟!»

در ادامه‌ی گفت‌وگو، هر دوی این فعالان سیاسی بابل به طرح این موضوع از تریبون نماز جمعه انتقاداتی شدید داشتند. این مساله در حالی به عنوان «رسوایی جنسی» و «به فحشا کشاندن زنی در شورای شهر بابل» از سوی امام جمعه مطرح شد که هنوز به لحاظ حقوقی این پرونده به نتیجه‌ی قطعی نرسیده بود و همچنین مجرم بودن متهمان برای کسی محرز نشده بود.

آقای براری، درباره‌ی طرح این موضوع از سوی امام جمعه و در تریبون نماز جمعه، به انصاف نیوز گفت: من در سخنرانی خود در عاشورا هم به امام جمعه انتقاد کردم. در سخنرانی‌اش در یک فرازی (نقل به مضمون) می‌گوید که خوشحالم که خداوند بزرگ آبروی بعضی‌ها را برد! که من گفتم واعظ شهر حق نداشت چنین حرفی بزند. ما در هیچ کجای فقه و دینمان نداریم که خداوند آبروی بنده‌اش را ببرد و ما خوشحال شویم. آبروی بنده توسط بنده می‌رود. خدا حتی‌الامکان تلاش می‌کند که آبروی بنده‌اش نرود. اگر بنده‌ی مومنی که خیلی اعتقاد راسخ، حتی به ظاهر به خدا داشته باشد، اگر آبروی این بنده برود، خدا جلوه‌اش نزد دیگر ناظران هم افت خواهد کرد. پس بنده‌ی خدا حتی‌المقدور  نباید آبرویش برود.»

فعال سیاسی دیگر شهر بابل نیز درباره‌ی افشای این موضوع از تریبون نماز جمعه، گفت: « اینکه چطور امام جمعه اشاعه دهنده‌ی شنیده ها از این ماجرا شد، سوال جدی است. فحشا را باید پوشاند. تمامی احادیث و آیات قرآن تاکیدشان بر این است. اشاعه‌ی فحشا از خود فحشا به نظر من گناهش سنگین‌تر است.

چرا امام جمعه باید اشاعه دهنده‌ی این خبر باشد. نظر من این است که در این اتفاق هم فرماندار خوب عمل نکرده بود، هم مدیریت شهری خوب کنترل نداشت و این اتفاق افتاد. این زن گویا قصد داشته مسوولین دیگر را هم به این دام بیاندازد.»

خلاف مهم‌تر، تله‌گذاری و امتیازگیری کثیف است

نکته‌ی دیگری که در این موضوع نادیده گرفته شده است، تاثیر مخرب این اتفاق و شکل خبررسانی غیر دقیق و غیرموجه در مورد آن است. تاثیری که آسیب‌های آن بر پیکره‌ی اعتماد عمومی به راحتی ترمیم شدنی نخواهد بود.

دکتر براری در این مورد می‌گوید: «در حال حاضر تبعات سیاسی و اجتماعی این کار به مراتب بیشتر از خلاف آنها است. اینها می‌گویند دوتا خلاف در شهر ما صورت گرفته؛ یکی خلاف اقتصادی و دیگری خلاف اخلاقی؛ اما خلاف مهم‌تری هم صورت گرفته که یک بدعت کثیفی است. بدعتی که کمتر به آن پرداخته شد. آن خلاف و بدعت، خلاف تله‌گذاری و امتیازگیری کثیف است. اما امام جمعه به این خلاف سوم  که باید در نطفه خفه می‌شد، هیچ اشاره‌ای نکرد!»

فعال سیاسی دیگر نیز در این مورد گفت: «در حال حاضر چیزی که بسیار مهم است این است که این اتفاق افول سرمایه‌ی ملی و اعتماد عمومی در سطح شهر، استان و کشور بود. یعنی ضربه به بزرگترین نهاد مدنی در شهر که نهایتا حاصل ایجاد تله‌ای بود که بعضی‌ها برای رسیدن به اهداف خود آن را برنامه‌ریزی و اجرا کردند. این اتفاق پیامد بسیار بدی در سطح شهر داشت. نوعی حیرت‌زدگی در افکار عمومی ایجاد شد.

همه‌ی ما در معرض خطر هستیم. به نظرم به ماهیت این مساله خیلی توجه نمی‌شود. آثار و پیامد این اتفاق باید مورد توجه قرار گیرد. دیوار بی‌اعتمادی مردم به مسوولین پس از این اتفاق هم بلندتر شد و هم ضخیم‌تر. بابل شهری نخبه پرور است. این به‌لحاظ آماری هم قابل اثبات است اما مسوول اصلی اینکه اعتبار این شهر بخاطر چند نفر زیر سوال رفت، اما جمعه بود.

حتی عکس یک خانمی که بسیار در شهر بابل محترم است را در سطح رسانه‌های بین‌المللی پخش کردند و او را دچار مشکلات عدیده‌ای کردند. خلاصه در سطح شهر پیامدهای منفی بسیاری داشت که پاک کردن آن از ذهن افکار عمومی کار بسیار سختی است. نخبگان باید بنشینند و برای برون رفت از این شرایط راه حلی بیابند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. انصاف تو هم شدی صدا و سیما؟ هنوز در دادگاه موضوع طرح نشده، طرح مسایل قبل از تشکیل دادگاه به مفهوم انحراف افکار عمومی است.

    1. به نظر من برای روشن شدن موضوع وجلوگیری
      از شایعه سازی و اصلاح روند لازم بود

  2. سلام
    ضمن تشکر از موشکافی مسئله. درباره روند غیر قانونی استعفا چیزی ننوشتید کجای قانون میگه که اعضا استعفای خود را به فرماندار تقدیم کنند. اعضای شورا باید استعفای خود را به شورا ارائه کنند و رای گیری و موافقت شورا با استعفا الزامی است
    قانون شوراها در آین خصوص روشن است و ابهام ندارد
    اعضای علی البدل هم به صورت غیرقانونی وارد شورا شده اند

  3. خلاصه داستان در شورای شهری که لیست امید غالب محض است مسئله حادی پیش میاد
    نتیجه داستان
    همه مشکلات ناشی از مخالفین ما بخصوص احمدی نژاد و امام جمعه است
    از اون اتفاق این نتیجه رو گرفتن هنر ژورنالیستی بزرگی است

  4. حتی اگر بپذیریم که تله بوده و از قبل برنامه ریزی شده؟
    ضعیف النفسی این افراد متهم قابل توجیه نیست. دیگه دست دادن و روبوسی و عدم اعتراض به لمس شدن توسط خانم عکاس مغایر با تعهدات انها هنگام گرفتن پست مبنی بر پایبندی به مقررات اسلامی است. پس هم ریاکارن هم ضعیف النفس و اینکه زانی هستن در مرتبه بعدی اهمیت است
    اما قطعا ضعیف النفس هستن.

  5. به همه مسایل فوق مساله زمین خواری … رو هم اضافه کنید که مورد جدال برخی از همین اعضای شورای شهر که قربانی شدند و به شدت آن را پیگیری می کردند هم بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا