خرید تور تابستان ایران بوم گردی

اصلاحات و انتخابات

دکتر «سعید رضوی فقیه»، تحلیلگر سیاسی اصلاح‌طلب، در سومین بخش از سلسله یادداشت‌های نقد و بررسی جریان اصلاحات که در انصاف نیوز منتشر می‌شود، درباره‌ی نسبت اصلاحات و انتخابات نوشت:

جنبش اصلاحی ایران، در انتخابات ریاست جمهوری سال هفتاد و شش در سپهر سیاسی کشور پدیدار شد، در انتخابات پارلمانی سال هفتاد و هشت به اوج خود رسید، در انتخابات ریاست جمهوری هشتاد در یک مسیر خطی با شیب ملایم رو به پایین تداوم یافت، در انتخابات دومین دورۀ شوراهای شهر و روستا در سال هشتاد و یک افول کرد، در انتخابات پارلمانی سال هشتاد و دو بدون توانایی کافی برای حفظ موقعیت اصلاح‌طلبان در مجلس هفتم دچار بحران شد و در انتخابات ریاست جمهوری هشتاد و چهار نیز به پایان رسید.

اگر هستی و چیستی اصلاحات و اصلاح‌طلبی را در دو دهۀ گذشته یکسره به انتخابات و رقابت‌های انتخاباتی پیوند بزنیم چاره‌ای نیست جز آنکه روایت بالا را برای فراز و فرود این جنبش سیاسی-اجتماعی بپذیریم و بگوییم اصلاحات جنبشی هشت ساله بود که با پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات دوم خردادماه هفتاد و شش پدید آمد و با شکست ایشان در انتخابات سوم تیرماه هشتاد و چهار نیز از میان رفت.

اما اگر جنبش اصلاحی را بر اساس زمینه‌ها و شرایط و اسباب و علل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعۀ ایران تحلیل و ارزیابی کنیم و نگاهی همه جانبه نگر و هم پیوند به پدیده‌های اجتماعی از جمله جنبش اصلاحی معاصر داشته باشیم، آنگاه تصویر دیگری از آن به دست خواهد آمد. در چنین تحلیلی، تحولات صرفا در جابجایی‌ها و رقابت‌ها و چانه‌زنی‌ها در صحنۀ رسمی یا پشتِ صحنۀ غیر رسمیِ قدرت خلاصه و با جمعبندی این فقرات تبیین نمی‌شود بلکه با رجوع به فعل و انفعالات و تاثیر و تاثرات در لایه‌های زیرین جامعه و در حوزه‌های متفاوت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبیین‌پذیر می‌گردد.

سعید رضوی فقیهبه عنوان مثال، نمی‌توان پایان جنگ و بهبود اوضاع اقتصادی کشور و در پی آن احیا و شکلگیری مجدد طبقۀ متوسط را در پیدایش جریان اصلاح‌طلبی نادیده گرفت. همچنان که نمی‌توان پدید آمدن شکاف‌های سیاسی میان جناح‌ها و طیف‌های طبقۀ حاکم و ظهور آرایش سیاسی تازه؛ و یا رونق گرفتن مباحث نوین در حوزه‌های روشنفکری و دانشگاهی و روشنفکری دینی را در این زمینه نادیده انگاشت. آنچه در دوم خرداد هفتاد و شش رخ داد مانند نوک یک کوه یخی بود که بر حجم عظیمی از یخ پنهان مانده در زیر آب تکیه داشت.

غرض اصلی این نوشتار اما تبیین اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جنبش اصلاحی و تحلیل ریشه‌ها و زمینه‌هایش نیست. بلکه غرض پیش نهادن این گزاره است که فرو کاستن اصلاحات به انتخابات همچنان که در تحلیل نظری این جنبش غلط‌انداز است می‌تواند در ترسیم راهبردها و راهکارها برای تداوم آن، هم غلط‌انداز و هم دردسرساز باشد.  اما متاسفانه غفلت از این گزارهٔ نه چندان دشواریاب، اشتباهی بوده که شاکلۀ اصلی رهبری اصلاحات طی بیست و یک سال گذشته پیاپی مرتکب آن شده و شگفت آنکه هیچگاه نیز از نتایج ناگوار آن درس نیاموخته است.

برای یک جنبش اصلاحی مسالمت‌جو با هدف تغییرات تدریجی معطوف به مردمسالاری و نوسازی و بهسازی نهادها و روندها، انتخابات یک ابزار مفید و مناسب است، هم بمثابه راهبرد و هم بمثابه راهکار. انتخابات، نخبگان سیاسی و فرهنگی و علمی جامعه را در ارتباط مستقیم با مردم قرار می‌دهد که هم ذینفع اصلی تغییراتند و هم عامل اصلی آن. به علاوه انتخابات بدون هیچگونه تنش و تکانه‌ای همۀ جناح‌ها و بلوک‌های قدرت را به مشارکت در رقابت‌های کم هزینه و پر فایده ترغیب می‌کند و حتی برای شکست خوردگان امید به پیروزی مجدد را زنده نگه می‌دارد. اما مسالۀ مهم، که نباید فراموش شود و متاسفانه تا کنون شده، اینست که انتخابات برای یک جنبش خواهان اصلاح ساختارها و نهادها و روندها، اولا هدف نیست و ثانیا تنها ابزار ممکن و مطلوب برای رسیدن به اهداف اصلاحی نیست.

با این همه طی دو دهه تجربۀ اصلاح طلبی معاصر ایرانی، که جریانی فراگیر، پویا و متکی به حمایت و همدلی بخشهای قابل توجهی از مردم و گروه‌های مرجع بوده، ظاهرا کنشگران تاثیرگذار این جنبش هیچ استراتژی و تاکتیک دیگری جز شرکت در انتخابات و جلب رای مردم برای حضور در دولت و مجلس و شوراها نمی‌شناخته‌اند و به علاوه هیچ برنامۀ مشخص زمان بندی شده‌ای نیز برای پیروزی یا شکست در هر انتخابات نداشته‌اند. در چنین پس زمینه‌ای هر انتخابات پیشِ رو بمثابه آخرین انتخابات تاریخ و آخرین فرصت تاریخی تکرارناپذیر تلقی شده و تمامی سرمایۀ در اختیار رهن قمار پر ریسک مشارکت در آن شده است. بدین ترتیب بنا به طبیعت انتخابات و تداول دوره‌ای قدرت، شاهد دوره‌های چند سالۀ کامیابی و ناکامی اصلاح‌طلبان و سرگردانی‌شان در میانۀ دو قطب فاجعه و حماسه بوده‌ایم.

برای یک جنبش اصلاحی نظیر آنچه در بیست سال گذشته شاهدش بوده‌ایم، انتخابات یک فرصت است. فرصتی مناسب و ارزشمند که نباید از آن چشم پوشید مگر در شرایطی که هزینه‌‌اش بیش از فایده‌اش باشد. اما در عین حال فقط یک فرصت است و نه بیشتر. فرصتی که وقتی دست می‌دهد باید از آن به بهترین وجه ممکن بهره برد و حرکت اصلاحی را به سوی اهداف تعیین شده پیش برد و اصلاحات را به نقطۀ برگشت‌ناپذیر رساند؛ نه اینکه صرفا در این فرصت درجا بزنیم و دل در گروی مواهب زودگذرش بگذاریم و از موج سنگین‌گذر زمان که فرصت‌ها را به سرعت می‌بلعد غافل شویم.

روایتی که در صدر نوشتار از فراز و فرود اصلاحات ذکر شد، تصویریست از جنبشی که در برابر خود هیچ راهبرد و راهکاری جز شرکت در انتخابات نمی‌شناسد. انتخاباتی که تنها یک سویۀ آن رای مردم و اقبال احتمالیشان (تاکید می‌شود احتمالی) به برنامه‌های اصلاح‌طلبان است (در واقع اگر برنامه‌ای موجود باشد). سویۀ دیگر اما سختگیری‌ نهادهای نظارتی در تایید صلاحیت داوطلبان شرکت در رقابت‌های انتخاباتیست. امری که کار را برای یک جنبش اصلاحی با راهبردهای انتخابات‌محور (پارلمانتاریسم) به شدت دشوار کرده و گاه ابزار انتخابات را بی خاصیت و کان لم یکن می‌سازد.

در چنین شرایطی اگر شخص یا جریانی به جد در پی اصلاح امور است باید به لایه‌ها و حوزه‌هایی رجوع کند که به کندی و آرامی منشا تحولات می‌شوند. همان لایه‌ها و حوزه‌هایی که طی چندین سال موجب فوران خواسته‌های مردم در دوم خرداد شدند. یکی از پیام‌های دوم خرداد همین مقوله بود که اگر تحولات بی‌صدا و کند لایه‌های زیرین را دائما رصد و برایشان چاره‌جویی نکنیم، لامحاله باید منتظر فوران مطالبات و دریافت ضربه‌های غافلگیرانه باشیم. ظاهرا بسیاری از اصلاح‌طلبان نیز که خود پیشگام جنبش دوم خرداد بودند، این پیام را آنگونه که می‌بایست و می‌شایست، درک نکردند.

چکیدۀ سخن اینکه اگر یک جنبش سیاسی را سر تا پا به انتخابات گره بزنیم و تمامی سرمایه‌های اجتماعی‌اش را «مکررا» برای رای آوردن فهرست‌های «یأس»آور انتخاباتی هزینه کنیم، دیگر نباید در نبود فضیلت فرصت‌شناسی از نامساعد بودن بخت خویش شکایت کنیم. به عبارت دیگر راه دراز و دشوار اصلاحات از پیچ و خم‌های درون جامعه می‌گذرد نه از میانبر قدرت در سطوح ملی و محلی.

آرزوهای اصلاح‌طلبانه و مهارت‌های اصلاحگرانه

ضرورت واقع‌بینی در ارزیابی اصلاحات | سعید رضوی فقیه

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا