خرید تور تابستان ایران بوم گردی

شک نکنید، خودمان بودیم!

رضا صادقیان، عضو بخش تحلیل انصاف نیوز، در یادداشتی درباره‌ی مواجه‌ی بخشی از شهروندان با نوسانات ارزی، نوشت:

هجوم غیرقابل باور شهروندان جهت فروش دلارهای خانگی به صرافی‌ها و دلال‌های بازار ارز تصویر روشن و بدون رتوش از وضعیت مردمانی است که در مقابل چشم هزاران نفر در نقد رفتار محتکران و دلال‌ها و گران شدن کالاهای اساسی علیه دولت و سایر مسوولان داد سخن سر می‌دهند ولی خودشان اولین نفری هستند به آشفته بازار ارز طی سه ماه اخیر دامن زدند، حال همان مردم مخفی‌کار با التماس و سری خمیده در حال چانه زدن با دلال‌ها هستند تا ارز‌های تلنبار شده را به فروش برسانند.

در اینجا و فعلا کاری با سیاست‌های نادرست بانک مرکزی به مدیریت سیف و رفتار برخی از معاونان وی با بازار ارز و طلا نداریم، نقد آن سیاست‌گذاری‌ها و حتی نقد کلی سیاست‌های دولت و موضع‌گیری متولیان اقتصادی بر جای خود باقیست، روی سخن با مردم و کسانی است که با جارویی در دست کف بازار دلار 15 هزار تومانی را تمیز کردند تا مبادا از رقابت با سایر دوستان و کاسبان سود در بحران اقتصادی عقب بمانند.

در نگاه چنین افرادی و همین شهروندان محترم که در زمان نوسانات ارزی در بازار به دنبال خریدار ارز می‌گشتند، عزت پول ملی، قدرت اقتصادی کشور، کمک به سایر شهروندان و غارت نکردن ویترین فروشگاه‌های مواد غذایی به اسم کمبود و نبود کالا و تمام عبارت‌ها و کلماتی که در همین زمینه قابل ذکر کردن است، لقلقه زبان این افراد است و نه چیزی دیگر! حرفش را خوب بیان می‌کنند، ولی در عرصه‌ی عمل همان راهی را می‌روند که دلال‌ها و برهم زنندگان بازار طی ماه‌های اخیر دنبال می‌کردند. البته در این زمینه اسم چنین کاری را عوض کردند؛ ترس از آینده، نبود اطمینان، رعایت حال خانواده، کمک به کمبودهای روزمره و صدها عبارت دیگر که آدرس جایی دیگر را می‌داد ولی به مکانی دیگر رهسپار می‌شد و این همه را خودمان انجام دادیم! با همکاری و هم‌دستی با سایر دلال‌ها و با اره‌ای در دست مشغول بریدن تکه‌های کشتی شدیم که یادمان رفت نامش سرزمین مادری و ایران است!

زیستن در آشفته بازار ارز و سایر بازارها متعلق به کسانی است که روی بخش زیادی از زندگی خود قمار می‌کنند، دلال‌ها و سودجویانی که با بالا و پایین رفتن قیمت اکثر کالاها در بازار سودهای نجومی به جیب می‌زنند، رسیدن به چنین سودهای توهم ‌گونه‌ای برای اکثر شهروندان نه تنها دست یافتنی نیست بلکه بودن و نبودن زندگی آنان را تحت تاثیر نوسانات قرار می‌دهد و تحمل چنین فشارهایی برای اکثر شهروندان با سکته و مرگ آنان همراه خواهد بود. انتشار خبر مرگ یکی از خریداران دلار در شهر مشهد بخش کوچکی از بحران اخیر است!

بحران اقتصادی و ناپایداری ارز در کشور نشان داد شهروندان محترم و دلسوز آنچنان که باید و شاید دلسوز کشور و معتقد به بازی برد-برد برای سایر مردم نیستند و اگر امکانش فراهم باشد حتی به بهای مرگ و نابودی هزاران و میلیون‌ها زندگی و بیمار نیازمند به داروهای سرطانی چشمشان را بر روی این همه گرفتاری در کشور می‌بندند و به راه تخریب‌گونه خویش با کمال میل ادامه می‌دهند!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. گرامی! پایه های تثبیت کشور دین بود و میهن پرستی. میهن پرستی رو که 40ساله دارن شیمی درمانیش میکنن تا جاش اینترناسیونال اسلامی قالب کنن که فعلا …
    بخشِ دینش رو هم با عملکرد ارباب دین و مایه گذاشتن از دین برای هرچی و همه چی نابود کردن.
    نتیجه :این مردم یا حداقل اکثریتِ فعال و دارای اعتماد به نفس و نیروی حیات و حفظ نفس، دیگه ارزشی جز نفع شخصی و رقابت مخرب با بقیه نمیشناسن.
    دانایان سردرگریبان یاس و بند و حصراند.
    فقرا هم در بند نان شب.
    بزرگان هم فریفته افسون برتری و قدرت.
    کی میمونه که دلش در عمل به حال ایران بسوزه؟؟

  2. نشانی غلط می دهید. سقف خرید و فروش ارز در میان مردم عادی شاید به زحمت به روزی یک میلیون دلار برسد. در صورتی که روزانه صدها میلیون دلار ارز خرید و فروش می شود. آن یک میلیون دلار نمی تواند در کاهش یا افزایش نرخ ارز تأثیری داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا