“یکی مثل توفیقی وزیر میشود نه تندروها”
به گزارش انصاف نیوز، آرمان نوشت: این روزها هجمه به سرپرست وزارت علوم افزایش یافته و جالب اینکه سرپرست مورد هجمه تندروها، 4 سال وزیر علوم دولت اصلاحات بوده است. شخصیت آرام جعفر توفیقی سبب شده تا تندروهایی که میخواهند نارضایتیها از عملکرد قشر دانشگاهی در دولت دهم پایان نگیرد هر روز با اظهاراتی درصدد باشند که القا کنند توفیقی از عهده اداره وزارتخانهای برنخواهد آمد که 4 سال حضور او، دوران طلایی آن وزارتخانه نام گرفت. البته برخی معتقدند فشار بر توفیقی بهنوعی کاهش شوک شکست در 24 خرداد است و بدین نحو میخواهند از وزرای پیشنهادی دکتر روحانی انتقاد کنند. توفیقی در چند روز گذشته در جهت بهبود شرایط وزارت علوم تغییراتی در این وزارتخانه صورت داد که مهمترین آن برکناری رئیس پرحاشیه دانشگاه علامه طباطبایی بود. در این زمینه با گودرز صادقی، رئیس دانشگاه ارومیه در دوران وزارت توفیقی یعنی همان دوران اصلاحات به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میآید:
درباره تغییرات و تحولات مدیران در وزارت علوم چه ارزیابیای دارید و چرا به این اندازه مورد نقد برخی گروهها قرار گرفته است؟
معمولا تغییر در سطح وزارت علوم بهخصوص در شرایطی که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری از مفهوم و معنای خاصی برخوردار باشد، امری طبیعی است. درچنین شرایطی روسای دانشگاههایی که علنا خود را با جریان سیاسی حاکم سازگار نمیدانند، پیشقدم میشوند تا دست وزیر در انتخاب همکاران و مدیران باز باشد.
ولی فعلا که وزارت علوم، وزیر ندارد و آقای دکتر توفیقی سرپرست وزارت علوم هستند و نه وزیر.
بله؛ فرمایش شما صحیح است ولی اولا سرپرست وزارت از نظر اختیارات تفاوتی با وزیر ندارد. ثانیا به احتمال زیاد وزیر هم خواهد شد. ثالثا توفیقی هم نباشد فرد دیگری مثل وی وزیر خواهد شد و طبیعتا افراد مورد تائید وی مورد تائید وزیر احتمالی هم خواهد بود.
بعضی از روسای دانشگاهها در مقابل تغییرات مقاومت میکنند. نظر شما چیست؟
واقعیتش این است که روسای دانشگاهها در درجه اول استاد و معلم هستند و انتظار میرود روحیه لطیفی داشته باشند. ریاست به یک استاد شأنیت نمیدهد مگر اینکه حساب و کتاب دیگری درکار باشد. آنها باید مسیر را به سمتی هدایت کنند که وزیر اصرار بکند که بمانند نهاینکه استعفا ندهند و وزیر را مجبور بکنند که عزلشان بکند.
خودتان در سال 84 به چه نحوی عمل کردید؟
خیلی از روسای دانشگاهها و ازجمله خود من استعفا دادیم. خودم زودتر از اینکه وزیر جدید سر کار بیاید، از آقای دکتر توفیقی در آخرین روز کاریشان در وزارت علوم موافقت با استعفای خودم را گرفتم. اصلا دوست نداشتم رفتنم با تنش همراه باشد و تعبیری داشتم به این مضمون که وقتی میتوانی با لبخند ببخشی چرا باید بگذاری با گریه از تو بستانند؟ وقتی جریان بهگونهای است که جای ماندن نیست، چرا ما عزت و احترام خودمان را حفظ نکنیم؟ مدیران دیگری در سایر دستگاهها بودند که به ما میگفتند که خوش به حال شما که استاد دانشگاهید. شأن استاد دانشگاه از مدیرکل و استاندار و فرماندار کمتر نیست و بازگشت شما به کار اصلیتان باعث تحقیر شما نمیشود؛ درحالی که ممکن است با ما برخوردی بشود که احتراممان را خدشهدار کنند. معلمی شغل انبیاست پس چه باک از کنارهگیری و پرداختن به امر تعلیم و تربیت و پژوهش؟
امیدوار بودید که دکتر میلیمنفرد وزیر بشود ولی نشد. چرا رأی اعتماد نگرفت؟ آیا همین موضوع درمورد دکتر توفیقی هم صدق میکند؟
فکر میکنم در کنار عدم اعتمادی که بعضی از نمایندگان به وی داشتند، دفاع ضعیفشان هم بیتاثیر نبود. دکتر توفیقی از نظر استدلال قویتر است و رابطه عاطفی و منطقی قویتری را میتواند ایجاد کند. قطعا در مورد وی هم چالشهایی وجود خواهد داشت و اگر از من بپرسید چه برخوردی باید بکند، فکر میکنم باید یک مقدار با موضوع قوی برخورد کند. فتنه، نان شب برای عدهای تندرو شده که بدون استدلال میخواهند برخی سرمایههای علمی کشور را کنار بگذارند. ما جریان انتخابات را فراموش نکردهایم و اینگونه نیست که یک طرف متهم باشد و طرف دیگر معصوم و بیگناه. فکر میکنم دکتر توفیقی باید این موضوع را بشکافند تا نمایندگان محترم از این زاویه هم موضوع را رسیدگی کنند.
جالب است که برخی اظهارات و اتهاماتی را به دکتر توفیقی نسبت میدهند، با این مسئله چگونه باید برخورد شود؟
این سخن کودکانهای است. بعضیها هر اتفاقی که میافتد پای برخی مسائل را وسط میکشند. در خیلی از کشورها دعواهای جناحی اتفاق میافتد. در آمریکا یک حزب، حزب دیگر را متهم میکند. آیا تا به حال شنیدهاید که بگویند مثلا کلینتون ضدنظام آمریکاست؟ اگر هم صحبتی مبنی بر تشکیک شده است، متهم کردن دولت بود. وقتی آقایان دولت اصلاحات را به مماشات در مسائل فرهنگی متهم میکردند باید میگفتیم شما کل ساختار را به بیبند و باری متهم کردید؟ دکتر توفیقی و امثال وی بخشی از ساختار هستند و متهم کردن آنها با چنین تعبیراتی متهم کردن ساختارهاست. حتی اگر فکر کنیم در برابر هر ریزشی یک رویشی هست، باز هم این سوال پیش میآید که در برابر ریزش یک نیروی ارزشمندی مثل دکتر توفیقی کدام رویش را داشتید؟ تازه ما که فقط ریزش میبینیم و هر چه زمان میگذرد بر تعداد کسانی که صلاحیت داشته خودشان را از دست میدهند، اضافه میشود و ندیدهایم کسی که روزی فاقد صلاحیت بود احراز صلاحیت بشود.
ولی تندروها میگویند آقای دکتر توفیقی در تحصن مسجد دانشگاه بعد از انتخابات شرکت داشتند و این را نقطه ضعف اعلام کردهاند و نشانهای از اینکه با جریان فتنه همراه بوده است.
اولا برای این جریان فتنه یک تاریخ و مبدأ خاصی را بگویند که ببینیم منظورشان دقیقا چیست. دوم اینکه در تجمع اساتید در مسجد دانشگاه تهران تعداد خیلی زیادی از اساتید شرکت داشتند و مسجد دانشگاه پر شده بود. از دعوتکنندگان هم انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها بود و هم رئیس دانشگاه تهران. این تجمع در اعتراض به هتک حرمت دانشگاه و ورود غیردانشگاهیان به کوی دانشگاه بود. مگر زندگی و فعالیت یک نفر در یک روز مبنای ارزیابی عملکرد فرد است!
اگر آقای دکتر توفیقی رأی نیاورند چه خواهد شد؟
اول بگذارید ببینیم بهعنوان وزیر معرفی میشوند یا نه. اگر هم معرفی شدند و رأی نیاوردند، درمورد خودشان که مطمئنم راحت با آن کنار میآیند و به چشم بد به جریان نگاه نمیکنند. درمورد پست وزارت هم بالاخره یکی دیگر معرفی میشود که رأی میآورد ولی قطعا کسی که مطلوب جریانات تندرو باشد، سر کار نخواهد آمد.
انتهای پیام