پاسخ محسن هاشمی به اظهارات زاکانی علیه آیتالله هاشمی

محسن هاشمی وصی آیت الله هاشمی رفسنجانی در یاداشتی به سخنان علیرضا زاکانی پاسخ داد .
به گزارش «انتخاب»؛ متن یادداشت محسن هاشمی در زیر می آید:
“بسمه تعالی
جناب آقای زاکانی
با سلام و احترام
سخنان اخیر شما در تخریب و اتهام زدن به آیتالله هاشمی رفسنجانی در دانشگاه امیرکبیر، در آُستانه دومین سالگرد رحلت ایشان باعث افسوس و خرسندی شد.
افسوس از آن جهت که جریان افراطی، همچنان در پی تخریب و اتهامزنی به استوانههای اصلی انقلاب و یاران امام خمینی و رهبرانقلاب است و گذشت زمان و روشن شدن بسیاری از حقایق تأثیری در کینه و دشمنی شما ندارد و خرسندی از آن جهت که افکارعمومی و نسل جوان چنان به بلوغ و آگاهی رسیدهاند که سره را از ناسره تشخیص دهند و امروز بسیاری از دانشجویان جوان میتوانند پاسخ جریانهای افراطی را در ابهامسازی و مخدوش کردن تاریخ انقلاب بدهند.
جنابعالی در سخنان خود نسبتهای ناروای فراوانی به آیتالله هاشمی رفسنجانی دادهاید، او را خارج از مکتب امام دانسته، مخالف با مردمسالاری و دموکراسی قلمداد کردهاید، برچسب مخالفت با فضای پرنشاط سیاسی در دانشگاهها به ایشان زدهاید.
البته همانگونه که گفتم آشکار شدن حقایق و بلوغ فکری جامعه به حدی رسیده است که قضاوت کند چه کسی برای دفاع از مردم و منافع مردم از خود، آبرو، خانواده و جایگاهش گذشت و چه کسانی با افراطیگرایی و اقدامات نسنجیده، منافع ملی و مصالح کشور را به مخاطره انداخته و انقلاب را دچار آُسیب کردند و نیازی به پاسخ دادن بنده نیست.
اما تنها در مورد یک ادعای جنابعالی لازم میبینم به اسناد تاریخی اشاره کنم:
مکررا ادعا کردهاید آیتالله هاشمی رفسنجانی در پی ابطال انتخاب ریاست جمهوری سال ١٣٨۴ بود، در حالی که ایشان در چهارم تیر سال ١٣٨۴، یعنی همان روز اعلام نتایج انتخابات در پیام خود تصریح کردند: «امیدوارم رئیسجمهور منتخب جناب آقای دکتر احمدینژاد به خوبی از عهده این مسئولیت عظیم برآید و بتواند به وعدهها عمل کند. بیشک همه باید ایشان را در راه خدمت به مردم یاری دهند. همانگونه که بارها گفتهام، اینجانب صرفا برای انجام وظیفه و جلب رضایت خداوند و خدمت به انقلاب، اسلام، ایران و مردم وارد رقابتهای انتخاباتی شدم… بنا ندارم که در مورد انتخابات، شکایت به داورانی که نشان دادهاند نمیخواهند یا نمیتوانند کاری کنند، ببرم و شکایت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهی مطرح میکنم. خدایی که با توکل بر او و برای جلب رضایتش به صحنه آمدم و با او معامله کردم…».
برادر زاکانی، جنابعالی را فردی متدین و معتقد به مسائل شرعی میشناسم، آیا با این صراحتی که در بیانیه آیتالله هاشمی رفسنجانی هست و ایشان همانگونه که در بیانیه تصریح کردند حتی از شکایت از تخلفات انبوه این انتخابات که قاعدتا جنابعالی حتی بر فرض اینکه نقش فعالی در آن نداشتهاید، از آن بهخوبی مطلعاید، انصراف دادهاند، پس چگونه بهدنبال ابطال انتخابات بودهاند؟
البته بخوبی میدانم این میزان دشمنی و کینه نسبت به آیتالله هاشمی رفسنجانی، که موجب میشود دو سال پس از رحلت نیز، ایشان را اینگونه آماج تهمتها و تخریبها قرار دهید، از سر اعتقادات است؛ اعتقاداتی که اگرچه میتواند اشتباه باشد.
اما بعنوان فرزند و همراه ایشان، در پیشگاه خدا شهادت میدهم آیتالله هاشمی رفسنجانی، شما و همه نیروهای معتقد و دلسوز را فارغ از موضعتان نسبت به خود، دوست میداشت و برایتان خیر طلب میکرد.
او برای چهل سال، آماج تخریبها و توهینهای بیرحمانه از سوی جریانهای مختلف سیاسی قرار گرفت و تنها شکوه خود را به خدا میبرد. اکنون اکبر هاشمی رفسنجانی در پیشگاه خداست و دیر یا زود همه ما نیز به او ملحق خواهیم شد، پس به گونهای زبان و رفتار خود را کنترل کنیم که در محضر الهی، شرمگین و سرافکنده نباشیم.
محسن هاشمی رفسنجانی
١۶ آذر ٩٧”
انتهای پیام
در اینکه ایشان استوانه انقلاب بودند شکی نیست ، خارج شدن بیش از ۸۰% اقتصاد کشور از دست دولت و بخش خصوصی هم تدبیر معظم له نبود که معتقد بودند اقتصاد هم باید دست خودمان باشد ، البته انقلاب استوانه های دیگری هم داشت . مردم که نباید فقط دعاگوی حضرت ایشان باشند !
فردى متدین و معتقد به مسائل شرعى !
که گاهى هم دروغ میگه ! و تهمت میزنه و به یاران امام هم نسبت ناروا میده ! عجب شتر گاو پلنگى !
کاش میشد از فرزند آیه الله هاشمى پرسید : دیانت و شرعیات این برادر را با چه معیارى محک زدى برادر ؟! چرا حرف حسابت را راستى حسینى و بدون تعارفات مذموم نمى زنید ؟!! تذبذب چرا ؟! و به چه قیمتى ؟!
البته من به برادر زاکانى حق میدم که به هر کسى که دوست داره و میلش میکشه تهمت بزنه ، دروغ بگه و تخریب کنه چرا که ایشون اولاً از صاحبان و عماران اصلى انقلاب محسوب میشن ثانیا اگه ایشون در قامت یک پزشک متخصص ، مؤمن و انقلابى حق نداشته باشه که هرگونه که دوست داره حرف بزنه و دیگران را قضاوت کنه پس من میتونم ؟! یا جنابعالى – برادر هاشمى – که … و … ؟! اما کاش برادر زاکانى این احتمال کوچولو را هم در محاسبات خود لحاظ میکرد که اگر مبارزات هاشمى ها و بهشتى ها و … به ثمر نمى نشست و انقلاب اسلامى پیروز نمیشد آیا براى وى چنین امکانى وجود داشت که به فرماندهى اطلاعات عملیات لشکر ، فرماندهى بسیج دانشگاه ها و دو دوره نمایندگى مردم پایتخت برسه ؟! امکان تحصیلات عالیه در بهترین دانشگاه مملکت چى ؟! آنهم باچنان نمرات مشعشعى و … ؟! یا براى اخذ بهترین تخصص ها مسؤلین چنین دانشگاهى مجاز باشند و حق داشته باشند که به ایشان تعارف بزنند تا هر رشته را که میل شان میکشه و دوست داره انتخاب کنه ؟! آنهم بعد از چند ترم مشروطى ؟! من که میگم نه ! خدا وکیلى اگر این انقلاب با همه مختصاتش به ثمر نمى نشست و پیروز نمیشد زاکانى کیلوئى چند بود ؟! چه بسا سقف آرزوهاى او و امثال من کارگرى کوره پز خانه اى در دورقوز آباد یا نگهبانى پارکى ، پارکینگى در شمال شهر مى بود ! اشتباه میگم جناب شفیعیان ؟!
جناب دکتر زاکانی که معلوم نیست با کدام سهمیه دکترا را گرفتی بنده شما را به عنوان فردی پاک دست می شناسم
ولی لطفا درباره جناب آقای هاشمی با ادب و با انصاف صحبت کنید. جنازه ایشان از خیلی از زنده های پرمدعا برای نظام و ایران سودمندتر است. بصیرت بی مانند شما و امثال شما را دیدیم که فردی را بر مسند ریاست جمهوری نشاند که هر سخنرانیش برابر با یک قطعنامه ضد ایرانی می شد و تبعات آن را ملت ایران متحمل شدند.
هشدار می دهم درباره آقای هاشمی رفسنجانی خوب صحبت کنید و با نیکی از ایشان یاد کنید. گر چه حق انتقاد منصفانه برای شما محفوظ است.