خرید تور تابستان ایران بوم گردی

تحمیل اين فشار روانی ضرورتی داشت؟

بامداد لاجوردی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی آنچه بر سر مهسا امینی آمد و در نهایت به درگذشت او ختم شد نوشت:

اینکه مهسا امینی سابقه بیماری داشته یا ناگهانی بیهوش شده است مساله چندان مهمی نیست، مساله‌ای که باید به آن پرداخته شود این است که چرا یک شهروند به دلیل غیرضروری تحت فشار روانی شدید مواجهه با پلیس و کلانتری قرار گرفته است.

انتشار فیلمی از دختری که به یکباره بیهوش می‌شود بدون آنکه قبل و بعد آن مشخص شود که او در چه فضایی روانی از لحظه بازداشت در خیابان تا حضور در کلانتری بوده نامشخص است ولی به طور حتم در فهم واقعه ما را کمک می‌کند. اینکه قبل از این فیلم آيا جسمی سخت به سرش برخورد کرده یا سرش به جسمی سخت برخورد کرده حتما راهگشاست.

فهم علت این فاجعه فقط با مرور فیلم امینی ممکن است. باید تیمی مستقل بررسی کند که چقدر برخورد پلیس با تذکرگیرندگان حجاب رعب‌آور، تحقیر آمیز و خشن است، این ماجرا مساله‌ای نیست که با تصاویر دوربین مداربسته یک بازداشتگاه کشف شود. اما تهیه این گزارش حتما در فهم وضعیت روحی افرد تحت بازداشت موثر است.

مساله دیگر ضرورت این اقدام است. اساسا پلیس باید به این سوال شهروندان پاسخ دهد که چه ضرورتی وجود دارد برای تفاوت پوشش گروهی از شهروندان از قوه قهریه استفاده کند؟

اینکه شهروندان از برخورد با پلیس مرعوب شوند، امری قابل پیش‌بینی است. اساسا نیت پلیس هم القای رعب و وحشت است در غیر اینصورت این لباس‌های مشکی، این دستبند و قلاب زنده‌گیری، این گاز فلفل که همراه نیروهای گشت ارشاد است هدفی جز مرعوب کردن نباید داشته باشند ضمن آنکه پلیس بارها و بارها گفته است که باید نیروی‌های پلیس جدیت داشته باشند و…

ضمن آنکه وقتی شما به بهانه تذکر حجاب، مسافری غریبه را سوار ماشین‌های دودی شده پلیس می‌کنید و در بدو کلانتری تلفن او را ضبط می‌کنید و همه دسترسی‌های یک غریبه در شهر را به بیرون از کلانتری می‌گیرید طبیعی است او تحت یک فشار روانی و هیجانی بالا قرار بگیرد و باز باید پرسید القای این فشار روحی به شهروندان زن این کشور چه ضرورتی دارد؟ که گروهی از آنها هنگام استفاده از امکانات شهر محکوم باشند این فشار روانی را تحمل کنند، واقعیت این است که این فشار به حدی زیاد است که بسیاری از زنان شهر از وحشت گشت ارشاد ذره ذره فرسوده شدند و قلبشان از تپش باز ایستاده است. مثل سایر زنانی که در دوربین مداربسته دیده می‌شوند و با ترس و لرز منتظر پایان یافتن آن لحظات برزخی هستند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا