خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«بال» یا «وبال» ازدواج؟!

کورش شجاعی در سرمقاله خراسان نوشت:

اول اشاره به چند واقعیت غیرقابل انکار و کتمان، همه می دانیم سن ازدواج بالا رفته، توقعات افزون شده، تشریفات و تجملات غوغا، چشم و هم چشمی بیداد می کند، میل به «تنها زیستی» و مجرد بودن افزایش پیدا کرده، برخی جوانان و خانواده هایشان به خاطر مشکلات گوناگون از جمله بیکاری، هزینه های سنگین زندگی، اجاره های کمرشکن، مقدمات و تشریفات ازدواج، مهریه های نجومی و جهیزیه های سنگین و توقعات آنچنانی و… جرأت طرح بحث ازدواج را به خود نمی دهند.

خطر جدی در کمین

کیست که نداند کاهش آمار ازدواج و تشکیل خانواده و افزایش سن ازدواج و میل به زیست مجردی و افزایش نگران کننده و تأمل برانگیز جمعیت چند میلیونی جوان آماده ازدواج که ازدواج نکرده اند چه مشکلات عدیده ای بر جسم و جان و روان افراد و جامعه تحمیل می کند و چه عواقب و تبعات زیانبار و جبران ناپذیری به دنبال دارد. اما با این همه امروز متأسفانه شاهد این واقعیت تلخ هستیم که علی رغم همه مشکلات اقتصادی که اکثر قریب به اتفاق مردم و مسئولان به آن اذعان دارند، اما روند نگران کننده، زیانبار و بدعاقبت تجمل گرایی و تشریفات و چشم و هم چشمی ها در بسیاری از امور زندگی مردم در سطوح مختلف جاری شده و این بلیه دامن ازدواج جوانان و تشکیل خانواده های جدید را نیز گرفته است و در حالی که از افراد جامعه ایرانی – اسلامی انتظار می رود که با درک عمیق تر اوضاع و مقتضیات برای آسان سازی ازدواج و تشکیل خانواده تلاش کنند اما متأسفانه نه تنها تلاش جدی در این زمینه محسوس نیست بلکه به دلایل مختلف که مجال بحث درباره آن ها نیست گویا آتش چشم و هم چشمی ها هر روز بیشتر زبانه می کشد و شرایط را برای ازدواج و تشکیل خانواده جوانان و سامان یابی زندگی این عزیزان سخت تر و پیچیده تر می کندکه اگر این واقعیت های تلخ وجود نداشت و بر بسیاری از خانواده ها حاکم نمی شد، امروز ما شاهد تجرد و آماده نبودن شرایط ازدواج برای ۱۱ میلیون و دویست هزار جوان قرار گرفته در سن ازدواج نبودیم. صحبت از چند هزار و چند صد هزار نیست بلکه صحبت از ۱۱ میلیون جوان است که در سن ازدواج قرار گرفته اند اما جامعه، وضعیت اقتصادی، توقعات بالا، تجملات، چشم و هم چشمی ها، هزینه های بالای زندگی و ارائه نشدن طرح ها و برنامه های مناسب و اجرایی توسط مسئولان و… شرایط ازدواج و تشکیل خانواده را برای آن ها سخت کرده است.

جهیزیه چرا؟

با این اوضاع آیا واقعاً تأسف بار نیست که بشنویم و ببینیم تعدادی از دختران و پسران جوان این مملکت با همه سختی هایی که وجود دارد مراسم عقد خود را برگزار کرده اند اما برخی از این عزیزان به خاطر تأمین نبودن «جهیزیه» که معلوم نیست این رسم از کدام قانون، شرع و عرفی نشأت می گیرد در آرزوی سر و سامان گرفتن و به خانه خود رفتن مانده اند. آیا «جهیزیه های امروزی» که مثل برخی از رسوم جاری در کشور ما «رسمی بی ریشه» است می تواند و باید با آینده جوانان و خانواده ها اینچنین بازی کند که گاه چند سال زوج جوانی در عقد بمانند تا پدر و مادر عروس با هر فشار و مصیبتی که شده وام بگیرند و قرض کنند تا جهیزیه آنچنانی را تهیه کنند یا این رسم بی ریشه آنچنان چنگال اختاپوسی خود را بر زندگی عده ای بفشارد که برخی خانواده ها به خاطر نداشتن توان تهیه جهیزیه از پذیرفتن خواستگار برای دخترشان اجتناب کنند؟! آن هم جهیزیه هایی که گاه برخی لوازم آن هر چند سال یک بار هم ممکن است به کار زوج های جوان نیاید، جهیزیه هایی که بسیاری از اقلام آن عمدتاً وارداتی است و پول هایش به کیسه خارجی ها خصوصاً چینی ها سرازیر می شود، جهیزیه هایی که گاه برای فخر فروشی و به رخ کشیدن و چشم و هم چشمی تهیه می شود.

جهیزیه هایی که گاه تمام ثمره یک عمر خدمت یک کارمند به عنوان پاداش بازنشستگی صرف آن می شود. جهیزیه هایی که پدرانی که حالا موهایشان سپید شده و گذر زمان فشارهای زیادی بر آنان تحمیل کرده مجبورند برای تهیه آن به این صندوق و آن موسسه اعتباری رو بیندازند آن هم در شرایطی که این بانک هایی که باید بخشی از همتشان مصروف کارگشایی برای تولید کنندگان و مردم باشد خیلی هاشان مشغول شرکت داری و بنگاه داری شده اند و برای پرداخت سه میلیون وام ازدواج جوانان یا پول و بودجه ندارند یا کلی تشریفات طلب می کنند! روشن است که در این شرایط اقتصادی و حاکمیت رکود تورمی بر اقتصاد کشور و… برای یک کارگر، کارمند ساده، بازنشسته و کاسب جزء تهیه جهیزیه های آنچنانی بسیار بسیار سخت است.

به جای جهیزیه

این درحالی است که به جای تحمل و تحمیل سختی تهیه جهیزیه و دیگر مخارج تشریفاتی ازدواج می توان با آسان سازی و ساده گرفتن و دوری از تجملات، بسیاری از هزینه ها از جمله هزینه تهیه جهیزیه را به حداقل رساند. پدران و مادران زوج های جوان بنا بر محبت و عاطفه سرشاری که دارند کمک به فرزندان خود را در هر شرایط و موقعیتی، وظیفه حتمی خود می دانند با کاستن از هزینه های زائد و ناکارآمد به سمت کمک های پایدار، موثر، کار راه انداز، آینده ساز و مفید گام بردارند و در کنار تربیت شایسته فرزندان در محیط گرم خانواده با پرورش جوانانی بااخلاق، اهل کار و دانش و مطالعه، باحیا و خوش خلق و غیرتمند، وفادار و فداکار و اهل مدارا و سازش با همسر با اهداف و ایده آل های متعالی به تلاش فایده مند و موثری در انتخاب آگاهانه همسر، تقویت مبانی ازدواج و زندگی پایدار همت گمارند و البته سهم موثر و مفیدی در شکل گیری اقتصاد زندگی جوانان ایفا کنند و در این راستا آیا نمی توان با آسان سازی ازدواج های آگاهانه و پایدار و حذف تشریفات و تجملات و هزینه های غیرضروری و ساده گرفتن مراسم و معقول کردن مهریه و دیگر توقعات، پدران و مادران برخی اقلام ضروری و لازم زندگی زوج های جوان را با همکاری هم تهیه کنند و از محل صرفه جویی ها و حذف تجملات و تشریفات و جهیزیه های آنچنانی سرمایه ای هر چند اندک برای شروع زندگی جوانان، کار و شغل و کسب و پیشه آنان و یا قرض الحسنه رهن منزل آنان فراهم کنند. فکر کردن و عمل به این گونه پیشنهادها نه تنها سخت و پیچیده نیست بلکه می تواند چاره ساز و فرهنگ ساز هم باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا