خرید تور تابستان ایران بوم گردی

گزارش کامل ایسنا از مناظره اول

اولین مناظره هشت کاندیدای احزار صلاحیت شده ی شورای نگهبان در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، جمعه 10 خرداد ماه 92 در شبکه اول سیما برگزار شد.

به گزارش ایسنا، محمدرضا عارف، سعید جلیلی، حسن روحانی، محمد غرضی، محسن رضایی، علی‌اکبر ولایتی، غلامعلی حدادعادل، محمدباقر قالیباف به عنوان هشت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در این برنامه درباره مسائل اقتصادی مناظره کردند.

بر اساس این گزارش، این مناظره به مدت 210 دقیقه بود و مرتضی حیدری اجرای آن را بر عهده داشت.

سوال اول: مشکل اشتغال را چگونه و تا چه اندازه و در چه مدتی در دولت خود مهار خواهید کرد؟

در ابتدای مناظره هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه اول سیما، سیدمحمد غرضی به این پرسش که «مشکل اشتغال را چگونه و تا چه اندازه و در چه مدتی در دولت خود مهار خواهید کرد؟» پاسخ داد و هفت نامزد دیگر، هرکدام ظرف یک دقیقه و نیم، صحبتهای وی را نقد کردند.

به گزارش ایسنا، سیدمحمد غرضی گفت: ظرف 100 سال گذشته و بیشتر، ملت ایران دچار دولت‌هایی بودند که همه تورم‌زا بودند. ریال ما در یک برهه تاریخی در ابتدای نهضت مشروطه معادل یک دلار بود. وقتی رضا شاه به قدرت رسید، یک دلار به سه ریال افزایش یافت، وقتی رضا شاه رفت، 15 ریال شد. متفقین که حمله کردند، 20 ریال شد. در دوران مصدق تغییری نکرد ولی با آمدن دولت زاهدی 35 ریال شد. در دولت منصور 68 ریال، دولت بنی‌صدر 300 ریال، در دولت موسوی 400 ریال و تا زمانی که من وزیر بودم، بیش از 50 تومان نشد و بعد از آن به 150 تومان رسید. در دولت هاشمی 450 تومان و در دولت خاتمی به 900 تا 1000 تومان رسید و در این دولت 3500 تومان شد.

ملت ما از ابتدای انقلاب دچار گرفتاری تورم هستند و تا تورم حل نشود و کشور به تولید نرسد، اشتغال ایجاد نمی‌شود، زیرا هزینه پول بالاست و حدود 25 تا 30 درصد است در حالی که در کشورهای دیگر هزینه پول یک یا دو درصد است.

ما در صدسال گذشته تولید نداشته‌ایم و اشتغال وقتی سامان می‌یابد که تولید سامان یابد، تولید هم وقتی سامان یابد که هزینه پول به سمت نزولی شدن برود در غیر اینصورت اشتغال مصنوعی است و بعد از اینکه ما توانستیم محکم جلوی تورم بایستیم، اشتغال ایجاد می‌شود.

نقدها به صحبت غرضی
به گزارش ایسنا پس از پاسخ غرضی به این پرسش هفت نامزد دیگر، هرکدام ظرف(90 ثانیه) یک دقیقه و نیم، صحبت‌های وی را نقد کردند.

محمدباقر قالیباف: نکته‌ای که غرضی به آن اشاره کرد، ارائه نگاه درست به موضوع است اما واقعیت این است که باید به موضوع به گونه‌ای نگاه شود که زمینه‌های اشتغال در برنامه‌های کوتاه مدت و میان مدت فراهم شود. تامین منابع مالی، جلوگیری از کاهش وضعیت تورم به ویژه در شرایط فعلی در کارخانجات در واقع کارهایی است که در کوتاه مدت می‌توان آنها را در اولویت قرار داد و در راستای یک برنامه میان مدت آنها را به انجام رساند. این درست است که رونق اقتصادی اساس کار است، اما امروز با رکود مواجه هستیم. تورم از یک طرف به وجود آمده و نمی‌توانیم نقدینگی را کنترل کنیم؛ بنابراین باید نقدینگی را به سمت تولید هدایت کنیم و در این صورت می‌توانیم با حرکت به سمت تولید آنها را کنترل کنیم.

غلامعلی حدادعادل: به مساله تورم بیش از اشتغال پرداخته شد؛ البته تورم در اشتغال تاثیر بسیار زیادی دارد و در حال حاضر در مسائل کشور مسائلی وجود دارد که باید به این نکات توجه کنیم از جمله اینکه در حال حاضر بازار کار متولی ندارد یعنی وزارت کار می‌گوید که من مسئول اشتغال نیستم و تنها مسئول حل و فصل روابط کارگر و کارفرما هستم. در حال حاضر تعدادی از کارگاه‌ها و کارخانه‌ها وجود دارند که تعطیل شده‌اند و باید با حمایت از آنها و استمهال دیون دولت نیز کمک کند که این کارخانه‌ها احیا شود. اگر این اتفاق بیفتد باید طلب بسیاری از پیمانکاران پرداخته شود و در صورتی که دولت بدهی‌های خود به پیمانکاران را نپردازد اشتغال زمین می‌ماند.

علی‌اکبر ولایتی: آنچه را که آقای غرضی گفت، می‌توان به این ترتیب تکمیل کرد، اینکه به دولت‌ها تکیه کردن باید گفت سیاست‌ها دولت‌ها چه در قبل و چه بعد از انقلاب بیش از اینکه تولیدمحور باشد توزیع‌محور بوده است و اگر تولید مردمی شود همان‌طور که بر اساس تفسیر اصل 44 قانون اساسی که توسط مقام معظم رهبری نهایی و ابلاغ شد و مجلس نیز برای آن قانونی را وضع کرد، به جز معدودی از صنایع بالادستی و اساسی مانند صنعت نفت. باید در تشخیص مصلحت نظام به عنوان واحدهایی که امکان واگذاری وجود دارد این واگذاری‌ها انجام شود، آن هم نه اینکه دولت به دولت باشد بلکه دولت به ملت باشد. همچنین در کشاورزی نیز باید از این صنایع حمایت شود همانطور که در حوزه صنعت باید حمایت درستی از صنعت صورت گیرد. حمایت از کشاورزی می‌تواند شامل بیمه کردم محصولات و تضمین خرید محصولات کشاورزان باشد.

رضایی: طرح آقای غرضی ممکن است با شرایط ما مقداری تطبیق داشته باشد ولی بیکاری و تورم دو چیز جدا از هم هستند که بعضا ضد هم عمل می‌کنند. در این مورد منحنی فیلیپس را در اقتصاد داریم که گرچه ممکن است تناسب‌هایی ضعیف بین بیکاری و تورم برقرار می‌شود ولی دو موضوع جدا از هم هستند. برای اشتغال باید دو عنصر شاغل و شغل وجود داشته باشد. شغل را کارآفرین درست می‌کند و شاغل هم کسانی هستند که توانایی انجام کار را داشته باشند. پرداختن به هر یک از این دو عنصر برنامه‌ریزی خاصی می‌خواهد باید کارآفرینی در کشور تقویت شود و از آن طرف کسانی که می‌خواهند شغل به وجود آورند توانمندسازی شوند. البته مجموعه عوامل بسیار زیادی دست به دست هم می‌دهند تا اشتغال به وجود آید.

جلیلی: امروز بیکاری یکی از مهمترین موضوعات کشور است. رشد جمعیتی ما به دوران نیاز به کارش رسیده و به نظر می‌رسد در این مساله باید دو بخش را مورد نظر قرار داد؛ حمایت از تولید، که باید به ظرفیت بخشهای کشاورزی و دانش‌بنیان که اگر با صنعت ارتباط برقرار کند مشاغل زیادی به وجود می‌آید توجه کرد. ما مزیتهای نسبی در نفت و گاز ، فن‌آوری اطلاعات و فولاد داریم که اگر به آنها توجه شود می‌توان اقدامات قوی و موثری در اشتغال انجام داد. اشتغال باید در تولید باشد و این تولید مبتنی بر رقابت و کیفیت بیشتر باشد. در صنایع دستی هم مزیت‌هایی داریم که می‌توانند شغل ایجاد کنند تا بتوان برای سرمایه‌گذاری در اشتغال و تشویق به سرمایه‌گذاری از آنها استفاده کرد.

محمدرضا عارف: هرکدام از دوستان به بخشی از سوال پاسخ دادند اما بخش مهمتر از آن یعنی اینکه چه مقدار شغل باید ایجاد شود، هیچ یک از دوستان پاسخ ندادند. ما حداقل به یک میلیون فرصت شغلی نیاز داریم که برای اینکه این اتفاق بیافتد به ثبات اقتصادی نیاز داریم که مهمترین کار احیای سازمان مدیریت است. سهم صنعت از هدفمند کردن یارانه‌ها باید پرداخت شود که متاسفانه این میزان پرداخت نشده است. نقدینگی باید به سمت صنعت برود و با استفاده از شیوه‌های ساده و وامهای دراز مدت انجام شود. جذب سرمایه بخصوص در بخشهای داخلی مهم است. ما سرمایه‌های جزئی و خردی داریم که وارد بازار طلا و ارز می‌شوند و به سمت واسطه‌ها می‌روند. این سرمایه‌ها باید به سمت اشتغال بروند. رتبه ما در کسب و کار متاسفانه رتبه 45 در دنیاست. مشکل فضای کسب و کار نیازمند به طرحهای ویژه‌ای دارد. 200 هزار فرصت شغلی را هم می‌توان در بخش گردشگری ایجاد کرد.

حسن روحانی: اشتغال و پایین آوردن نرخ بیکاری مهمترین دغدغه مردم است وقتی در جامعه ایرانی بیش از 3 میلیون نفر بیکار وجود دارد و بیش از 800 هزار نفر نیروی متخصص فارغ‌التحصیل آماده کار است ولی کار و شغلی ندارند نشان می‌دهد این مهمترین موضوع است. راه حل این مساله بهبود شرایط محیط کسب و کار است که متاسفانه قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، اما آیین‌نامه‌های اجرایی آن تصویب نشد. تا زمانی که این قانون اجرا و تصویب نشود راه حل اساسی برای این کار وجود نخواهد داشت به علاوه ما باید به آموزش نیروهای کار برای فرصتهای شغلی پایدار توجه کنیم.

غرضی در دفاع از خود: در تولید رقابت خارجی را به حساب نیاورید. تولید رقابت جهانی دارد. در تمام دنیا هزینه‌ی پول برای تولید حدود یک درصد است، اما در ایران این مقدار بیش از تورم است و هزینه پول 25 درصد و تورم 20 درصد است. بنابراین هیچ سرمایه‌ای برای تولید باقی نمی‌ماند. دولتهای قبلی همه دولتهای صالحی بودند و سعی کردند جواب این مساله را بدهند اما همه شکست خوردند چون از یک موضوع غافل بودند و آن این بود که تورم را به عنوان ابزاری که می‌تواند کار را راه بیاندازد به‌کار بردند و عکس آن عمل کردند در حال حاضر تورم باید سه درصد و هزینه تولید حدود یک درصد باشد. رقبای شما کشورهایی مثل ترکیه و هند هستند. در هر سال 40 میلیارد دلار سهم واردات می‌شود و کالاهایی مثل گوشت و روغن و حتی اخیرا کره هم وارد شده این مساله ناشی از این است که تمام کسانی که به تولید پرداختند به خاطر هزینه‌های بانکی زیاد تولید را رها کردند، تولید اگر حمایت اداری و سیاسی و منطقی نداشته باشد شکست می‌خورد.

سوال دوم: نگاه و برنامه شما برای نظام تصمیم‌گیری کشور و تعامل با سایر قوا و نهادهای نظارتی کشور چیست؟

به گزارش ایسنا در ادامه مناظره هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه اول سیما، محمدرضا عارف به این پرسش که «نگاه و برنامه شما برای نظام تصمیم‌گیری کشور و تعامل با سایر قوا و نهادهای نظارتی کشور چیست؟» پاسخ داد و هفت نامزد دیگر صحبت‌های وی را نقد کردند.

محمدرضا عارف: من با توجه به مسئولیتی که در اقتصاد کلان کشور داشتم و در زمانی ریاست سازمان مدیریت برنامه‌ریزی را برعهده داشتم، می‌خواهم اشاره‌ای به گوشه مسائل اقتصادی در کشور داشته باشم. مهم‌ترین گوشه آن، حاکمیت یکپارچه یک جریان سیاسی بر اقتصاد کشور در طول هشت سال گذشته بوده و کنار گذاشتن سایر جریان‌ها از این عرصه بوده است. یکی دیگر از عوامل این موضوع حضور برخی از نظامیان و شرکت‌های وابسته به نهادهای نظامی در امور اقتصادی بوده است و این امر موجب شده که فضا برای مشارکت بخش‌های خصوصی تنگ‌تر شود و ما شاهد کمترین مشارکت بخش خصوصی در امور اقتصادی بوده‌ایم.

مشکل دیگر را من در نوع تعامل با دیگر کشورها و دنیا می‌دانم و ما به خاطر مشکلی که در این ارتباط داریم، نمی‌توانیم از امتیاز داشتن روابط خوب با دنیا برای حل مشکلاتمان استفاده کنیم.

من فکر می‌کنم با اجرای سیاست اصل 44 بسیاری از مشکلات حل شود و از طرف دیگر باید نگاه خرد جمعی در کشور حاکم شود و بپذیریم که یک جریان سیاسی نمی‌تواند کشور را اداره کند. در هشت سال گذشته مدیریت کشور در دست یک جریان بوده، در حالی که باید بنا بر شایسته‌سالاری بگذاریم و از تمام نیروهای متخصص و کارشناس استفاده کنیم.

در قانون اساسی کشور ما به استقلال قوا اشاره شده است و باید قوا ضمن استقبال با یکدیگر نیز تعامل داشته باشند و مشکلات را در یک فضای صمیمی حل کنند. مشکلات نباید به سطح جامعه کشیده شود و اگر اختلاف نظری وجود دارد، باید در فضای صمیمی حل کنیم و اگر به موردی برخورد کردیم اگر به موردی برخورد کردیم، می‌توانیم با توجه به قانون و اصل 110 و کمک رهبری مشکلات را حل کنیم.

نقدها به صحبت عارف
روحانی: مهمترین مساله این است که از نگاه فردمحوری و استبداد رای فاصله بگیریم و از متخصصان بخش‌های خصوصی نیز استفاده کنیم. نباید بگذاریم که صاحب‌نظران منزوی شوند. سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی باید احیا شود. دولت باید به صورت فراجناحی اداره شود، جناح واحد به این معناست که نیمی از نیروهای متخصص را کنار بگذاریم که در این صورت کشور ضرر بزرگی را متحمل خواهد شد. باید آزادی بیان و امکان نقد آزاد وجود داشته باشد. اگر آزادی نباشد نظام تصمیم‌گیری ما تصحیح نمی‌شود. نقد به عنوان نعمتی است که ایراد تصمیماتی را که گرفته می‌شود رفع می‌کند.

ولایتی: نکته‌ای که آقای عارف گفت، بخشی از مطلبی بود که نیاز به متمم دارد. ما باید از نیروهای متخصص استفاده کنیم که دولت از وجود آنها محروم نماند، اما نیروهای مختلف باید وجه مشترکی داشته باشند و آن اعتقاد به نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه در قول و فعل است. بنا بر نظریه مونتسکیو، قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه از هم تفکیک شدند و این در تمام دنیا وجود دارد. قوه مجریه باید قانونگرا باشد و در برابر رای دادگاه از قوه قضاییه حاضر باشد. کابینه باید متشکل از نیروهای متخصص باشد و هر وزیر اختیارات رییس‌جمهور را در حوزه خود داشته باشد. هر کابینه باید توسط وزرای باسابقه اداره شود.

رضایی: خوشبختانه من جزو هیچ کدام از این دعواها نبوده‌ام و می‌توانم قضاوت صحیح‌تری داشته باشم. من نه جزو تیم آقای خاتمی بودم که اصولگراها را کنار گذاشته باشم، نه جزو تیم آقای احمدی‌نژاد بودم که اصلاح‌طلبان را کنار بگذارم و هیچ کدام از این دو را قبول ندارم. معیار من برای بکارگیری نیروهای توانمند، کارآمدی و قبول داشتن نظام است. آقای عارف به سوال پاسخ ندادند که آیا اختیارات ریاست‌جمهوری را کافی می‌دانید که بحث لوایح دوقلو پیش نیاید؟ آیا در دوره خودشان نقصی نمی‌بینند؟ آیا شما می‌توانید با مجلس اصولگرا هماهنگ باشید یا نه؟ نمی‌شود وقت ملت بزرگ ایران را گرفت. کاش با توجه به اینکه مساله اقتصاد مهمترین مساله است، اقتصاددانان هم در این جلسه بودند تا به نتیجه درست و صحیحی بتوان رسید.

جلیلی: ما وقتی می‌توانیم تصمیم صحیح اقتصادی داشته باشیم که این تصمیم مبتنی بر گفتمان نظام و انقلاب باشند زیرا باور مردم این است که با این گفتمان به پیشرفت می‌رسیم. مبانی نظری برنامه چهارم توسعه در زمان آقای عارف مخالف این بود و نمی‌تواند پیشرفتی برای این کشور داشته باشد. چرا بحث جناحی مطرح می‌شود؟ ما 75 میلیون جمعیت داریم و در تصمیم‌گیری‌ها مردم، کارشناسان و دولتی‌ها دخیل هستند. مثلا در موضوع کشاورزی می‌توان از مردم سوال کرد که چه نکاتی دارند، بعد کارشناسان و بعد دولتی‌ها به این سوال پاسخ می‌دهند. نکته دیگر، هماهنگی در خود دولت است. این ظرفیت باید در دولت و شوراهایی که وجود دارد ایجاد شود. در حال حاضر 40 شورا در بدنه دولت داریم اما باید اینها با یک آهنگ باشند و ساز جدایی نواخته نشود. همچنین در دولت و وزارتخانه‌ها هم نباید اختلافی باشد و در همه اینها قانون باید مبنا قرار گیرد.

حدادعادل: به نظر من جناب آقای دکتر عارف مساله را بیش از حد سیاسی کردند و گناه مشکلات کشور را بر دوش اصولگرایان گذاشتند و گفتند چون 8 سال گذشته توسط آنها اداره شده است، در روابط بین قوا مشکلاتی ایجاد شده است. من موافقم که کشور نباید از نیروهای کارشناس و خدوم با آمدن هر دولتی خالی شود ولی اگر به فرض در دوران اصولگرایان چنین اتفاقی افتاده است، در دوران اصلاح‌طلبان نیز چنین اتفاقی رخ داد. ایشان فرمودند که از نیروهای اصلاح‌طلب در اداره کشور در طول چند سال گذشته استفاده نشده است. مگر در دوران اصلاح‌طلبان با اصولگرایان چنین برخوردی صورت نگرفت؟ بنده اگر اداره کشور را برعهده گرفتم سعی می‌کنم که گرایش‌های سیاسی از نیروهای کارشناس و متخصص جدا کنم.

قالیباف: این جلسه نشان داد که آغاز بحث، اقتصادی است اما این مساله در همان سوال دوم کاملا بحث‌های سیاسی را مطرح کرد. وقتی قرار است اقتصاد را حل کنیم، چه کار به کار سیاست‌زدگی داریم؟ اگر سیاست‌زدگی اینگونه شود، دیگر باید اقتصاد را رها کنیم. اینکه بگوییم اصولگرایان و اصلاح‌طلبان چه کار کرده‌اند، این موضوع سبب اختلاف می‌شود در حالی که دغدغه مردم چیز دیگری است. من الان در شهرداری تهران مشغول به کار هستم. شورای شهر اول را در نظر داشته باشید. دیدید که چگونه اختلاف در آن وجود داشت، اما در شورای زمان حضور من، از هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا در این شورا حضور داشتند اما هیچ اختلافی نبود. باید تلاش کنیم بر اساس سند برنامه پیش برویم، چراکه ما حزبی نداریم. علاوه بر این باید بر اساس سند برنامه مسائل را حل کنیم و نیاییم بگوییم فلان سازمان بیاید و فلان سازمان حتما بر اساس قانون اجازه دارد.

غرضی: من متولد 1320 هستم و نسل من در این کشور سه کار انجام داده، انقلاب کرده، جنگیده و سازندگی کرده است و 98 درصد آرای ملت را جمع کرده است. لذا فروکاستن اهداف جمهوری اسلامی ایران ظلم به انقلاب است. این دولت‌ها 1200 میلیارد ریال درآمد داشته‌اند و بدهکاری نیز دارند و اینکه بخواهیم سهم جمهوری اسلامی ایران را برای اهدافش کاهش دهیم، نقض حاکمیت است، زیرا حاکمیت ایجاب می‌کند تا مردم را در مدار انقلاب نگاه داریم تا مادامی که می‌خواهیم کشور را به گروه‌های سیاسی تقسیم کنیم، این کار خلاف انقلاب و شأن رهبری است.

دفاع عارف از صحبت‌های خود: آقای قالیباف بحث سیاست را مطرح کردند. مگر می‌شود بدون توسعه سیاسی به توسعه اقتصادی رسید؟ ما معتقد به توسعه موازی هستیم و اعتقاد داریم باید توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی همزمان با هم پیشرفت کند.

آقای جلیلی بحث اشکالات مبانی برنامه چهارم را مطرح کردند؛ اگر این طرح اشکال داشت، چرا مجلس چهارم آن را تصویب کرد و چرا ایرادات آن را اصلاح نکرد؟

آقای رضایی بحث دولت اصلاح‌طلب را مطرح کردند؛ مگر من گفتم اصلاح‌طلبان هیچ ایراد و اشکالی نداشتند؟ همه دولت‌ها اشکال داشتند. بحث تعامل من با مجلس اصولگرا مطرح شد؛ بهترین رابطه را دولت خاتمی با مجلس پنجم که مجلسی اصولگرا بود، داشت و بیشترین آرا را وزرای آقای خاتمی از این مجلس آوردند. ما یک کمیته هماهنگی با مجلس تشکیل داده‌ بودیم نه اینکه دعوای رئیس دو قوه را در صحن علنی مجلس مطرح کنیم و اختلافات آنان را به میان مردم بیاوریم، کمیته‌ای تشکیل شده بود و مسائل را حل می‌کردیم به اعتقاد من همین نگاه باید دنبال شود و کشور اداره شود.

آقای ولایتی هم بحث مهمی را مطرح کردند و بنای ما بر این است که هر مسئول در هر سطحی باید وفاداری خود را به نظام و ارزش‌ها به اثبات رسانده باشد ما هیچ چالشی روی این مساله نداریم.

سوال سوم: برنامه دولت شما برای تامین مسکن و مهار قیمت آن چیست؟

به گزارش ایسنا در ادامه مناظره هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه اول سیما، محسن رضایی به این پرسش که «برنامه دولت شما برای تامین مسکن و مهار قیمت آن چیست؟» پاسخ داد و هفت نامزد دیگر، صحبت‌های وی را نقد کردند.

محسن رضایی: من لازم می‌دانم یک نکته را بیان کنم که ای کاش روش دیگری برای بیان مهم‌ترین مسائل کشور که همان مسائل اقتصادی است، در پیش گرفته می‌شد و بحث‌های تخصصی صورت می‌گرفت و قضاوت را در نهایت به مردم می‌سپردیم و من خود آمادگی دارم، برای بحث‌های جدی در ارتباط با مسائل اقتصادی. معتقدم در اداره یک کشور باید کار را به مردم بسپاریم، اکنون مردم در اقتصاد حضور ندارند، در مسکن و بسیاری دیگر از کارهای دیگر نیستند، مسکن مهر بحث خوبی بود. البته نواقصی نیز داشت، البته معتقدم که این نواقص را برطرف کرد و اینگونه نباشد که با پول‌های بدون پشتوانه صورت بگیرد. ما زمین فراوانی در کشور داریم ولی می‌بینیم که قیمت مسکن در تهران و در کلانشهرها به صورت سرسام‌آور بالا می‌رود و برنامه‌ریزی‌ها برای ایجاد مسکن را از بین می‌برد.

من تلاش می‌کنم که توجه جدی به مقوله مسکن داشته باشم و با اصلاحاتی مسکن مهر را دنبال کنم و زحمتی در این ارتباط کشیده شده و نباید آن را نیمه‌تمام رها کرد. مقرراتی که برای محدوده شهرها و ایجاد شهرها وجود دارد، باید بر اساس معماری نوین اسلامی باشد و ضروری است در این قوانین در راستای معماری نوین اسلامی بازنگری صورت بگیرد به نحوی که به مقوله معماری در ایجاد این شهرها توجه جدی شود.

در حال حاضر مسکن در کشور تبدیل به یک کالای اقتصادی، تجاری و درآمدزایی شده و این مانع می‌شود که تسهیلات قابل توجه به مسکن اعطا شود. ما باید مسکن را از حالت دارایی به نوعی سرمایه‌گذاری تبدیل کنیم تا تورم آن را بگیریم و وام‌های بیشتری برای ساخت مسکن اختصاص دهیم. در تمام دنیا 70، الی 80 درصد ساخت مسکن از طریق وام تامین می‌شود؛ چراکه حالت سرمایه‌گذاری به خود گرفته است.

نقدها به صحبت رضایی
قالیباف: مسکن از هر جهت اولویت‌دارترین موضوع در برنامه من است. بیشترین سهم، سهم درآمد خانواده‌های مستضعف و دهک پایین جامعه ما کسانی هستند که خانه ندارند و هرچه به دست می‌آورند به عنوان بهای مسکن استفاده می‌کنند و همین قدرت خرید آنها را پایین می‌آورد. اگر خود مسکن در کشور توسعه پیدا کند، 250 شغل ایجاد می‌کند و ما از این طریق بیکاری را نیز حل کرده‌ایم. مسکن مهر کار خوبی بوده است اما دو اشکال دارد. این کار باید با همین شتاب ادامه پیدا کند اما کیفیت ساخت آن باید بالا برود. بافت فرسوده امروز یکی از معضلات ماست. نکته دوم اینکه وقتی ما بافت فرسوده داریم و در داخل شهر زیر ساختهایی مثل آب و برق و مترو داریم، چرا باید در بیابان مسکن بسازیم؟ شاید اینکه در بیابان مسکن را ارزان‌تر بسازیم درست می‌شود اما از طرف دیگر هزینه‌ای را از بیت‌المال استفاده می‌کنیم که در این مناطق آب و برق و گاز و سایر زیرساختها را ایجاد کنیم. در تهران 14 هزار هکتار بافت فرسوده وجود دارد. لازم نیست ما به پرند برویم.

غرضی: هر دولتی که بخواهد بخشی نگاه کند، دچار صدمات دولت‌های گذشته می‌شود. بخشی‌نگری باعث فرسودگی و از بین رفتن دولت‌ها می‌شود. اینکه ظرف 100 سال گذشته دولت‌ها فکر کرده‌اند و یک روز آموزش و پرورش، یک روز دانشگاه، روز دیگر مسکن و روز دیگر کار دیگری کرده‌اند، همه یا بخشی از سرمایه ملی را صرف آنجا کرده‌اند و نتوانستند از بقیه سیستم دفاع کنند، به همین خاطر به وضع امروز گرفتار شدند. بخش اصلی کسانی که مسکن ندارند این است که اشتغال نداشتند و نتوانستند پس‌انداز کنند و امروز به این وضع رسیده‌اند که بسیاری بدون مسکن ماندند. دولت در دو کلمه خلاصه می‌شود؛ تورم و اشتغال.

جلیلی: در بخش مسکن دو تقاضا داریم؛ یکی تقاضای مصرفی است یعنی همان تقاضای واقعی. ما در سال حدود 850 هزار ازدواج داریم و این ازدواج‌ها به مسکن نیاز دارند که باید به این نیاز پاسخ داده شود، به نظر من مسکن مهر پاسخی به این نیاز است، درست است و باید ادامه پیدا کند. اصلاحاتی نیز باید در بافت‌های فرسوده صورت بگیرد و نوسازی انجام بگیرد از تقاضای واقعی هستند اما تقاضای دیگر وجود دارد که ناشی از بورس‌بازی است که از نگاه‌های سوداگرایانه است. شخص به خاطر حفظ پولش در مسکن سرمایه‌گذاری می‌کند که یک دلیلش بحث تورم است که به خاطر حفظ ارزش پول در زمین سرمایه‌گذاری می‌کند. اگر نتوانیم در این زمینه یک سیاست‌های اساسی داشته باشیم هر چقدر هم همچون مسکن مهر تولید کنیم در موضوع قیمت مسکن که یک فشار اساسی را به طبقات اجتماع می‌آورد نمی‌توانیم موفق باشیم لذا باید حل تورم و بحث حل موضوع اصلاح نظام مالیاتی که چقدر می‌تواند در بحث مسکن مورد توجه قرار بگیرد. اینکه چگونه سرمایه‌های سرگردان در بخش تولید مدیریت شود. اینکه قیمت سود مورد توقع سازنده مدیریت شود از بحث‌های اساسی است که باید در بحث مسکن باید به آن توجه لازم شود.

عارف: یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم بویژه جوانان مشکل مسکن است. بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن نرخ طلاق ناشی از این مشکل است. متاسفانه به دلایلی از جمله بی‌توجهی به تاسیسات زیربنایی و رفاهی و اینکه این طرح در خارج از شهر اجرا شد و تورم‌زایی بالایی که داشته نتوانسته پاسخگو به این نیاز باشد. ما برای رفع مشکلات طرح مسکن ماندگار را پیشنها دادیم که ان‌شاءالله بتوانیم جوابگوی جوانان کشور باشیم و بتوانیم آرامش را به جوانانی که می‌خواهند ازدواج کنند به خانواده‌هایشان برگردانیم.

حدادعادل: مسکن مهر یک کار مفید بوده و دولت هم زحمت زیادی برای آن کشید و در نتیجه خیلی‌ها صاحب خانه شدند. این کار سوداگری مسکن را هم کاهش داد اگرچه اشکالاتی هم داشت از جمله اینکه زیرساخت‌های لازم ایجاد نشد. زندگی در شهر فقط زندگی در خانه نیست و غیر از سرپناه چیزهای دیگری لازم دارد. گاهی به این زیرساخت‌ها و تاسیسات جنبی توجه نشد و از معماری اسلامی و ایرانی هم نشانی در ساخت انبوه مسکن نیست. سهم بودجه‌ای که دولت در این سال‌ها در تحریم و فشار اقتصادی به مسکن مهر اختصاص داد تناسبی با اوضاع کشور نداشت و جا داشت دولت قدری هم به سایر صنایع که ارتباط مستقیم با مسکن ندارند می‌پرداخت. به اعتقاد من اولویت با ایجاد مسکن در بافت فرسوده است تا در عین حال مقاوم‌سازی هم تامین شود.

روحانی: اصل تامین مسکن ارزان برای جامعه مخصوصا نسل جوان از برنامه‌های دولت تدبیر و امید است. قیمت مسکن در سال‌های اخیر برای مسکن کلنگی رشد 82 درصدی و برای آپارتمان رشد 52 درصدی داشته است. طرح مسکن مهر هم با مشکلاتی مواجه اگرچه اصل آن کار پسندیده‌ای بود قرار بود 200 هزار واحد در 10 سال ساخته شود اما این میزان به یک و نیم میلیون واحد مسکونی افزایش یافت، با شتابزدگی بدون مطالعه مکان‌یابی صحیح و رعایت اصول فنی و مهندسی که در نتیجه عیوب فراوانی دارد. برای تکمیل مسکن مهر چندین میلیارد اعتبار لازم است و بانک مسکن هم به خاطر همین طرح از بانک مرکزی استقراض کرده به نظر من مسکن مهر اشکالات فراوانی دارد اما چاره‌ای نیست جز این که در دولت بعد اشکالات مرتفع و نواقص رفع شود.

ولایتی: همانطور که گفته شد، کاری که صورت گرفته، از اساس درست بوده و باید پاسخی به این نیاز مردم به سرپناه داده می‌شد. لکن منحصر کردن این کار به دولت کار درستی نبوده است و باید برای افراد کم بضاعت دولت سرمایه‌گذاری می‌کرد که این اقدام دولت پسندیده است. اما از سوی دیگر باید امکانات دیگری با کمک بخش خصوصی در این بخش به وجود می‌آمد. بنابراین مسکنی که ساخته شده است باید عیوب آن از جهت تامین آب، برق، گاز و … رفع و نیازهای آن تامین شود. نکته دیگر اینکه علت اینکه در نقاط دور افتاده، مسکن تاسیس شده برای جلوگیری از مهاجرت از شهرها بوده است که جلوی مهاجرت از شهرها و روستاهای کوچک به شهرهای بزرگ گرفته شود که این اقدام سیاست درستی بوده است اما از سوی دیگر در شهرها نیز می‌توان کاری کرد که بافت‌های فرسوده اصلاح‌ شوند که ضمن مقاوم‌سازی بافت‌ها، شهرها نیز توسعه پیدا نکنند. در کشور ما عمر متوسط ساختمان‌ها 50 سال و در کشورهای اروپایی 150 سال است. بنابراین باید از ابتدا نظارت درستی بر کار ساخت و سازها صورت گیرد.

رضایی در دفاع از سخنان خود: مشکل اصلی معماری ایران است، یعنی مسکن را تنها در رابطه با خانه‌سازی در نظر می‌گیرند در حالی که برآیندی است که باید نگاه درستی به معماری ایران شود. در واقع شهرها و روستاهای ما به هیچ وجه در چارچوب یک برنامه کلان معماری ساخته نشده‌اند که اقتصاد و درآمد مردم نیز در آنها دیده شود. در حالی که بدون پارامتر زندگی مردم تصمیم‌گیری شده که مشکلاتی را به وجود آورده است در حالی که باید از ابتدا مشخص کنیم شهرها به چه صورت باید توسعه یابد و اقتصاد و اشتغال نیز در هر شهر در نظر گرفته شود و تا این کار را انجام ندهیم مساله مسکن حل نمی‌شود.

در طرح معماری نوین اسلامی تمامی این مشخصه‌ها در نظر گرفته شده است که بر اساس آن گفته می‌شود مناطق فرسوده چند درصد امتیازدهی شوند و حتی در آن طرح برای مسکن 70 درصد وام را دولت به صورت تسهیلات اختصاص می‌دهد و تنها مردم 30 درصد را می‌پردازند. بنابراین در این چارچوب بنا داریم مسکن مهر را ادامه دهیم.

البته معتقد هستیم که دو مشکل وجود دارد و آن مسائل زیربنایی مانند مسائل مربوط به کوچه‌ها و خیابان‌ها و همین‌طور تامین منابع نقدینگی است که باید حل شود.

سوال چهارم: برنامه دولت شما برای گسترش و اندازه‌گیری عدالت اقتصادی چه خواهد بود؟

به گزارش ایسنا در ادامه مناظره هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه اول سیما، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی به این پرسش که «نگاه، برنامه و شاخص دولت شما برای گسترش و اندازه‌گیری عدالت اقتصادی چه خواهد بود؟» پاسخ داد و دیگر نامزدها، وی را نقد کردند.

حسن روحانی: عدالت اقتصادی به این معنا است که هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. اولین مساله، تولید است که بتوانیم تولید را در جایگاه خودش قرار بدهیم. در شرایط امروز به جای اینکه تولید داخلی را بیشتر کنیم به واردات روی آورده‌ایم که این بزرگ‌ترین بی‌عدالتی است. عدالت اقتصادی این است که در شرایط فشار دشمن بتوانیم به تولید کمک کنیم، فضا را بهبود ببخشیم و تولید داخلی را بیشتر کنیم و از واردات کم کنیم.

شعارهای سیاسی ما با عملکرد اقتصادی ما سازگار نیست. در شعار سیاسی، شعار مقاومت می‌دهیم اما در عمل در بخش اقتصادی مقاومتی در کار نیست. در شرایطی که سیاست اقتصادی و سیاسی ما باید منطبق با هم باشند می‌بینیم که دو رویکرد متفاوت وجود دارد و کاملا جدا از یکدیگر حرکت می‌کنند. ما در اقتصاد با واردات و دست نیاز به سوی بیرون دراز کردن اعلام نیاز می‌کنیم اما در سیاست اعلام بی‌نیازی می‌کنیم این همه بیکاری در کشور یک شاخص برای بی‌عدالتی اقتصادی است. حتی شاخص‌های معروفی هم که وجود دارند، این امر را نشان می‌دهند. مثلا شاخص ضریب جینی را در نظر بگیریم آخرین اعلام بانک مرکزی نشان می‌دهد بعد از اجرای هدفمندی یارانه‌ها دو دهک بالا و دو دهک پایین تا حد زیادی سود برده‌اند و متنعم شده‌اند اما شش دهک وسط در فشار اقتصادی قرار گرفته‌اند.

کارخانه کفش ملی که روزی جزو افتخارات ما در کشورهای همسایه بود، به انبار سایپا و کارخانه پارس‌الکتریک نیز به لانه کبوترها تبدیل شده استا. این نشان می‌دهد عدالتی بین نیازهای واقعی و عملکرد دولت وجود ندارد.

نقد صحبت‌های روحانی
جلیلی: ما باید عدالت را مقدم بر پیشرفت اصل بدانیم و ما اگر توانستیم عدالت را محقق کنیم و به تمام ظرفیت‌های مردم و آحاد کشور فرصت بروز استعدادهایشان را بدهیم، به دنبال آن پیشرفت نیز ایجاد می‌شود. عدالت باید به شکل ساختاری و نهادینه شکل گیرد نه اینکه با حرکت‌های مقطعی و یا در ارتباط با موضوعات مشخص صورت بگیرد. اول از همه عدالت باید در تخصیص منابع از جمله منابع اولیه، چه منابع ارزی و پولی و … صورت بگیرد و وقتی این منابع تخصیص داده شد، باید دید که ساختار ما چگونه این کار را انجام می‌دهد. در بحث تولید و بهره‌برداری از سهم تولید نیز باید دید که منافع تولید چگونه تقسیم می‌شود و این موضوع نیز به تحقق عدالت ساختاری کمک می‌کند.

غرضی: عدالت یعنی اینکه دولت دست خود را از جیب مردم بیرون بیاورد. وقتی که در دولتی ارز کشور یکدفعه به 3500 تومان می‌رسد. این موجب می‌شود که جیب فقرا خالی شود و قدم اول در راستای عدالت این است که دست کسی که در جیب فقراست باید بیرون بیاید و این دست قطع شود. معتقدم مسائل رخ داده در حال حاضر نتیجه دولت متورم است؛ چراکه دولت تورم‌زا بیش از دولت خود خرج می‌کند و این موجب می‌شود که فقیران فقیرتر و اغنیا غنی‌تر شوند. روش‌های ناقصی که تاکنون اجرا شده، منجر به ضعف فقرا و قدرت اغنیا شده است. ما باید از دیگران درس بگیریم. می‌بینیم که صد سال است که در ژاپن 100 ین آن مساوی است با یک دلار و این تغییری نکرده. ما باید قدم اول در راستای تحقق عدالت، قیمت پول ملی را تثبیت کنیم و بعد سراغ کارهای دیگر برویم و کسی که رییس‌جمهور می‌شود باید مشخص کند وقتی که دولت را ترک می‌کند، قیمت دلار و ارز چقدر خواهد بود؟

ولایتی: معنی لغوی عدالت همان بود که گفته شد، اما عدالت در عمل عبارت است از اینکه امکانات مختلف مانند امکان تحصیل، امکان شغل، امکان مسکن به طور یکسان در اختیار مردم قرار گیرد. ما شهروند درجه یک، دو و سه نداریم. هر ایرانی در داخل و خارج از ایران ایرانی است و باید از امکانات کشور بتواند استفاده کند. بدون پیشرفت، عدالت به معنای تقسیم عادلانه فقر است. پیشرفت و عدالت باید توام باشد و اگر چنین شد هم می‌توانیم عدالت داشته باشیم و هم به پیش برویم البته پیشرفت بدون عدالت نیز فاصله طبقاتی را افزایش خواهد داد.

عارف: عدالت اجتماعی نباید به منزله تقسیم فقر تلقی شود. گسترش عدالت اقتصادی که از شعارهای ماست برای تحقق نیازمند تولید ثروت است. ما رشد اقتصادی شش درصد را در برنامه سوم داشتیم که در آن شرایط برای کاهش فاصله طبقاتی فراهم شده بود اما امروز به رشد اقتصادی هشت درصد نیاز داریم و ما رشد اقتصادی هشت درصد را در برنامه خود دنبال می‌کنیم. ما باید به نقاط غیربرخوردار، شهرستان‌ها و نقاطی که از مرکز دور هستند توجه کنیم. فاصله طبقاتی باید کاهش پیدا کند،‌ متاسفانه خط فقر بالا رفته است. در سال 1383، 29.4 درصد زیر خط فقر بودند که الان به 44 درصد رسیده است. ما باید ابتدا اولویت را به اقشار آسیب‌پذیر اختصاص دهیم تا ان‌شاءالله بتوانیم خط فقر را به سطح قابل قبولی برسانیم.

قالیباف: من فکر می‌کنم عدالت نه گفتنی است نه شنیدنی؛ عدالت یک عمل و اقدامی است که باید اتفاق بیافتد و مردم آن را بچشند ما یک عدالت فردی داریم که در آن عدالت همه آحاد ملت طبق قانون اساسی با هر گرایشی که دارند باید از همه فرصتهایی که در قدرت است به طور برابر استفاده کنیم. عدالت بعدی عدالت جغرافیا است به هر حال نباید فقط به مرکزیت حکومت برسیم و هرچه از مرکز دور شویم بقیه محروم‌تر شوند ما عدالت اجتماعی می‌خواهیم و فقط نباید به یک طبقه و قشر خاص فرصت بدهیم ما باید به کارگران و کشاورزان نیز این فرصت را بدهیم. هر حرفی که از عدالت بزنیم ولی رشد اقتصادی در آن نباشد یک شعار بیشتر نیست. ما هرچقدر به مناطق محروم برسیم ولی رشد اقتصادی نداشته باشیم درست نیست. من در نیروی انتظامی مدتی خدمت داشتم و عدالت را در آنجا برقرار کردم. من پلیس 110 را درست کردم و همه به آن دسترسی پیدا کردند موفقیت یعنی عدالت. من در شهرداری‌ تهران توفیق خدمت پیدا کردم و مناطق محروم را در اولویت قرار دادم. درآمد شهرداری را بالا بردیم و رشد شمال شهر را متوقف نکردیم بلکه درآمدهای شهر را چند برابر کردیم.

حدادعادل: ما در دهه‌ای قرار داریم که پیشرفت و عدالت نامیده شده است. این نامگذاری بی‌سبب نبوده یعنی می‌توانیم بگوییم که برخی نظریه‌های پیشرفت که در خارج از مجموعه اسلامی طراحی شده به پیشرفت بیشتر از عدالت اهمیت می‌دهند. عدالت و پیشرفت باید با هم باشد نباید هیچ کدام به صورت فراموش شده در بیاید یکی از نمونه‌های تامین عدالت بحث هدفمند کردن یارانه‌هاست. ما می‌بینیم که یک خانواده قبل از اجرای این طرح روزانه چندین لیتر بنزین استفاده می‌کنند ولی یک خانواده فقیر هیچ مقدار بنزینی مصرف نمی‌کرد و هیچ استفاده‌ای از این یارانه‌ای که دولت اختصاص داده بود نمی‌کرد. یکی از اهداف هدفمند کردن یارانه‌ها تامین عدالت بوده و باید تمدید بشود.

رضایی: در طی شش ماه گذشته به بیش از 250 شهرستان سفر کرده‌ام و در بازارها، مزارع و کارخانجات با تمام وجود احساس کردم با آرمان بزرگی که بیش از 30 سال است از آن حرف می‌زنیم، فاصله داریم. تبعیض، پارتی‌بازی و رشوه در سیستم اداری کشور، قوه قضاییه و تمام ارکان نفوذ کرده و اجازه نمی‌دهد توضیح عادلانه ثروت اتفاق بیفتد، اما چرا این فاصله زیاد است. الان دوران شعار دادن تمام شده و اگر با شعار دادن این مساله حل می‌شد تاکنون باید حل می‌شد. برنامه‌های من درباره یارانه سبز، ایجاد پنج میلیون کسب و کار خانگی و ایجاد شغل برای جوانان ناظر بر این است که عملا عدالت را محقق کنیم. ما دو نوع عدالت داریم؛ یک نوع عدالت توزیعی و دیگری عدالت تولیدی. ما باید فرصت‌ها را بین همه توزیع کنیم و در نتیجه درآمدها بین همه اقشار توزیع شود اما متاسفانه در نگاه و شاخص مشکل داریم.

روحانی در دفاع از خود: در بحث عدالت باید به مساله رانت و فساد اشاره شود. متاسفانه در سال‌های اخیر بیشتر با این مقوله مواجه بودیم. فساد مساله‌ای است که رهبری همواره بر آن تاکید کرده‌اند. عدالت هم فرصت برابر برای کل مردم، اتباع ایرانی و همه اقوام و مذاهب و زن و مرد است.

در برخی بخش‌ها باید قانون اساسی مخصوصا فصل سوم آن را به خوبی اجرا کنیم. عدالت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید هر سه مورد توجه قرار گیرد. در عدالت اجتماعی حمایت از محرومین باید در اولویت باشد، کسانی که حقوق ثابت دارند کارمندان، کارگران مورد توجه قرار گیرند و زنان بیکار نیز نیازمند توجه هستند.

در بین زنان افراد 20 تا 29 سال در زمره بیکاران هستند. ما باید عدالت را در تمام امکانات کشور مشاهده کنیم و یکی از راه‌های آن این است که همه احساس کنند به صورت برابر می‌توانند از امکانات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی که در کشور وجود دارد، استفاده کنند.

نکته مهم در بحث عدالت، تمرکززدایی است. امروز استان‌های کشور احساس می‌کنند این توان را دارند ک هبرای اداره استان خود تصمیم‌گیری کنند اما این تصمیمات در تهران متمرکز شده. ما باید بار را از دوش تهران برداریم و امکانات و اختیارات بیشتری را به استان‌ها بدهیم.

سوال پنجم: برنامه دولت شما برای مواجهه با کاهش درآمدهای نفتی در اولین سال دولت آتی چیست؟

به گزارش ایسنا در ادامه مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در شبکه اول سیما، غلامعلی حدادعادل به این پرسش که «برنامه دولت شما برای مواجهه با کاهش درآمدهای نفتی در اولین سال دولت آینده چیست؟» پاسخ داد و هفت نامزد دیگر، صحبتهای وی را نقد کردند.

حدادعادل: برای مقابله با آثار ناشی از کاهش درآمدهای نفتی ما باید در درجه اول به صادرات غیرنفتی توجه کنیم. ما می‌توانیم با افزایش صادرات غیرنفتی جای خالی صادرات نفتی را پر کنیم. کشور ما کشوری است که از نظر کشاورزی امتیازات بالایی دارد، دارای تنوع اقلیمی است لذا می‌توانیم صادرات کشاورزی داشته باشیم. همچنین می‌توانیم از مزایای گردشگری برای تامین ارز به جای کاهش ارز ناشی از نفت استفاده کنیم. همچنین می‌توانیم از سایر امتیازات مانند کریدور ترانزیت شمال جنوب استفاده کنیم که اینها می‌تواند در مقابل کاهش درآمد نفتی ما را مقاوم‌تر کند.

دولت باید انضباط مالی را افزایش دهد و از ریخت و پاش و مصرف زیاد که ما را به ارز به ویژه ارز نفتی محتاج‌تر می‌کند جلوگیری به عمل آید. در واقع می‌توانیم با افزایش انضباط مالی، راه‌های دیگری را تعقیب کنیم.

اقتصاد مقاومتی از جمله اموری است که می‌تواند کشور را در مساله نفت بیمه کند و مراد از اقتصاد مقاومتی، کاهش رشد اقتصادی یا فقر اقتصادی نیست بلکه هدف عوض کردن شیوه اقتصاد و پوست انداختن از نوسازی اقتصادی و نیز حمایت از تولید، کار و سرمایه ایرانی است.

فکر می‌کنم ملت ما و دولت من در آینده برای مقابله با کاهش ارز ناشی از درآمد نفت باید سبک زندگی اسلامی را در نظر داشته باشد. ما نمی‌توانیم به سبک زندگی غربی عمل کنیم و طعمه تحریم غرب قرار گیریم.

نقدها به صحبت حدادعادل
روحانی: یکی از راه‌حل‌هایی که ضروریست در این زمینه اقدام کنیم، این است که دست از خام‌فروشی برداریم. امروز بسیاری از کالاها را به صورت خام صادر می‌کنیم حتی معادن سنگ‌های قیمتی و سنگ‌های ساختمانی به صورت خام صادر می‌شود و توسط چینی‌ها روی کشتی در آنها خام می‌شود و دوباره به ایران و سایر کشورها صادر می‌شود. در نفت هم می‌توانیم چنین کاری را انجام بدهیم و آن را به صورت فرآوری شده صادر کنیم. باید موانع را برداریم تا مردم با ایجاد پالایشگاهها و صنعت پتروشیمی نفت را از خام فروشی دربیاورند. باید موانع صادرات را برداریم تا صادرات غیر نفتی جای نفت جایگزین شود. ظرفیتهای خالی صنعت ما که الان حدود 40 درصد است می‌تواند با امکانات کم پر شود. اگر تولید زیاد شود می‌توانیم جبران مساله نفت را بکنیم. کشور ما همچنین می‌تواند مرکز صادرات برق در منطقه باشد یعنی نفت و گاز را به برق تبدیل کنیم و به کشورهای همسایه صادر کنیم.

عارف: جهت‌گیری کلی دولت ما اقتصاد بدون نفت است. یعنی وابستگی بودجه به نفت باید به صفر برسد ما باید نفت را یک ثروت ملی بدانیم ثروتی که مولد و ماندگار باشد. اساسا نگاه ما به نفت این است که باید بتوانیم آن را برای آیندگان هم حفظ کنیم. اما در کوتاه مدت با راه حل‌هایی مثل انضباط مالی دولت، می‌توان هزینه‌های دولتی را کاهش داد و با واگذاری سریع وابستگی نفت به دولت را تحدید کرد. ما باید به وضعیت جغرافیایی ایران هم توجه کنیم و درآمد زایی خوبی از تجارت، پروازهایی که بر فراز ایران انجام می‌شود توسعه فن‌آوریهای ارتباطات و اطلاعات انجام دهیم کارهایی که می‌توانند درآمد زایی بسیاری برای ما داشته باشند و به افزایش بهره وری منجر شود. ما مشکلات زیادی در این زمینه‌ها داریم که اگر برطرف شوند می‌توانیم وابستگی به نفت را کاهش دهیم.

جلیلی: یکی از بحث‌های مهم این است که ما این موضوع را یک فرصت بدانیم یا تهدید که به نظر می‌رسد باید آن را یک فرصت بدانیم. هر چقدر وابستگی به نفت کاهش پیدا کند، این یک فرصت است و به نسبت آن می‌توانیم از دیگر ظرفیت‌ها چه در حوزه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری استفاده کنیم. ما مزیت‌های نسبی در دیگر حوزه‌ها نیز داریم، از جمله بحث ترانزیت که ما باید از ظرفیت حداکثری در ارتباط با آن استفاده کنیم و حتی می‌توانیم بیش از درآمد نفت در اینگونه حوزه‌ها درآمدزایی داشته باشیم. از طرف دیگر می‌توانیم از خام‌فروشی جلوگیری کرده و از ارزش افزوده محصولات ناشی از نفت استفاده کنیم و استفاده از ارزش افزوده این محصولات موجب افزایش درآمد ارزی می‌شود که این درآمد قابل مقایسه با خام‌فروشی نیست. از طرف دیگر باید از واردات غیرضروری نیز جلوگیری کنیم حتی در مورد برخی از کالاهای اساسی مانند گندم و برنج که به راحتی می‌توان در داخل کشور تولید کرد.

ولایتی: مطالبی را دوستان مطرح کردند که بجا بود. من نیز معتقدم که باید از خام‌فروشی جلوگیری کنیم و محصولات فرآینده شده آن را تولید کرده و به فروش برسانیم. از طرف دیگر از ویژگی‌های ترانزیتی که در کشور وجود دارد باید استفاده کنیم. در واقع جغرافیای سیاسی کشور ما دارای ویژگی‌هایی است که باید از این ویژگی‌ها استفاده کرد. از طرف دیگر باید رابطه‌مان را با دیگر کشورها نیز اصلاح کنیم. امروز نفت ما را تحریم کردند و کمتر می‌خرند. برای نقل و انتقال دلار مشکلاتی ایجاد کردند و فردا ممکن است جنس دیگری را تحریم کنند یا مشکلات ترانزیتی ایجاد کنند ما باید برنامه داشته باشیم. برای حل این مشکلات و بدانیم که چکار می‌خواهیم بکنیم.

قالیباف: ما باید نگاه کنیم که کاهش فروش نفت برای ما یک تهدید است یا فرصت. اگر سوءتدبیر وجود نداشته باشد، یک فرصت است اما اگر سوءتدبیر باشد، تبدیل به یک تهدید می‌شود. ما باید هزینه‌هایمان را اولویت‌بندی کنیم. به طور مثال ببینیم که دارو برای ما مهم‌تر است یا خودرو. کاهش هزینه‌های دولت، تقویت بخش خصوصی و هدایت نقدینگی که سمت تولید از مسائلی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. در شهرداری همیشه 30 درصد درآمد از دولت تامین می‌شد اما امروز درآمد ما از دولت به کمتر از پنج درصد رسیده است و این یعنی درآمد ما بدون نفت تولید می‌شود و ما مشکلی در اجرای پروژه‌ها نداریم، چراکه ما پیش‌بینی کردیم و درآمد را خودمان تامین کردیم. در دولت اصلاحات اقدام خوبی که انجام شد، با وجود اینکه قیمت نفت 10 دلار بود، رشد صنعت ما دورقمی شد و این تنها مقطعی بود که این اتفاق افتاد. این نشانگر این است که برای این مساله برنامه‌ریزی و فکر شده بود.

غرضی: من به مدت چهار سال وزیر نفت بودم. در دولت وفاق هزینه کشور 115 میلیارد دلار بود. در دولت سازندگی 118 میلیارد دلار، در دولت اصلاحات 128 میلیارد دلار و در دولت اخیر درآمد سنگینی حاصل ش

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا