خرید تور تابستان ایران بوم گردی

بامدادانِ امید جایگزین شامگاهان یاس شد اما راه صعب است و مقصد بَس بعید

بیش از هشتصد و سی نفر از جوانان و دانشجویان اصلاح طلب حامی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در استان فارس، با امضاء بیانیه ای، ضمن تبریک این پیروزی به ملت ایران و رئیس جمهور برگزیده، نقطه نظرات و مطالبات خود را خطاب به مردم و منتخب ایشان مطرح کردند.

به گزارش انصاف نیوز، این بیانیه که توسط پاره ای از مسوولین و فعالان ستاد جوانان و دانشجویان دکتر روحانی در استان فارس نوشته شده است، در دو بخش تنظیم شده که در بخش اول با خطاب قرار دادن ملت، بر لزوم پرهیز از تندروی تأکید و به نقش مردم در کمک به دولت از طریق نهادسازی و نهادپروری و نقد عملکرد دولت مردان، اشاره شده است.

بخش دوم بیانیه، خطاب به منتخب ملت ایران، ضمن بازخوانی و تحلیل شرایط کشور در 16 سال اخیر و واکاوی دلایل وقوع وضعیت کنونی که اسفبار خوانده شده، به بیان مطالبات مردم و به ویژه جوانان و دانشجویان از رییس جمهور برگزیده حول سه محور “اصلاح روابط خارجی و تخاصم زدایی از آن”، “اصلاح شرایط اقتصادی و بهبود سطح معیشت ایرانیان و رسیدگی به نیازهای طبقۀ فرودست در کنارِ بازسازی طبقۀ متوسط” و “برداشتن سایۀ مرعوب کنندۀ نگاه امنیتی از نهادهای گوناگون و علي الخصوص دانشگاهها”، پرداخته و در نهایت مطالبات جزئی تر را چنین برشمرده است: ” بازگشت دوباره به قانون و قانون مداری، بازگرداندن فضای اعتماد به جامعه و درپیِ آن ترمیم فضای روانی جامعه، ایجاد دولت آشتیِ ملی، پرهیز از تکروی های ناشی از خود شیفتگی و بازگشت به شور و مشورت با متخصصان و خردمندان، برداشتن سانسور و فيلترينگ از عرصۀ فرهنگ و هنر و رسانه و به ویژه فضای مجازی، مجال دادن به اندیشه های مخالف و منتقد و پیگیری سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی و بدل کردن معاند به مخالف و مخالف به منتقد و منتقد به دوست، تلاش برای ایجاد عزم مشترک برای آزادی بندیان و رفع حصر حصریان، تأسیس و تقویت روزنامه ها و نشریات منتقد و مستقل، سامان دهی به وضعیت نشر، بازگشت احساس امنیت و آرامش و ثبات به زندگي مردم، خصوصی سازی راستین و نه اختصاصی سازی صنایع، هنر پروری و آبیاری کردن بذر موسیقی و تئاتر و سینما، پی گیری برای تأسیس و تقویت سازمان های مردم نهاد، کاستن از نقش نهادهای امنیتی و نظامی در عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست، کاهش نرخ تورم و بیکاری، فربه کردن سبد خرید خانواده‌ها، برداشتن نگاه قیم مآبانه از دانشگاه ها، پرهيز از نگاه‌هاي تنگ نظرانه و جناحي در انتخاب و اعمال مديريت در دانشگاهها، ارتقای سطح کیفی آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها و موسسات آموزشی، بهبود وضعیت صنفی دانشجويان، جلوگیری از اخراج و بازنشستگی زودهنگام اساتید و نیز ممانعت از ستاره دار شدن و اخراجِ دانشجویان به دلایل واهی و رفع اقدامات و برخوردهاي غيرقانوني گذشته، گام هایی هستند که باید با صبر و تدبیر و تحمل برداشته شوند که به قولِ خواجۀ اهل راز شیراز، “مرغ زیرک چون به دام افتدتحمل بایدش.”

بنابر این گزارش، متن کامل این بیانیه، به شرح ذیل است:

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

فأن مع العسر یسرا، ان مع العسر یسرا

شامگاهانِ یأس و بی اعتمادی، با تمام عجب و نازی که می فروخت بار بربست و جایِ خود را به بامدادانِ امید و اعتماد بخشید. ما، دست به اتفاق برهم زدیم و نَفَسِ یأس را بُریدیم و خنجر بر حنجرۀ نومیدی و کرختی کشیدیم، که “نومید مردمان را معادی مقدر نیست”. به کتفِ بستۀ قلم سوگند و به نان بیاتِ کودکان زاغه نشین، که ترانه با لب های ما وداع کرده بود و تبسم از دل های ما رخت بر بسته بود تا اینکه “یک شاخه در سیاهیِ جنگل به سویِ نور فریاد کشید” و ایرانیان جویایِ روزنه ای از جنس نور، آن فریاد را پاسخی درخور دادند. ساقه های سبز غنچه های بنفش به بار آوردند و غنچه ها در انتظار فردا، در انتظار شکفتن اند. و عجبا سمومی که بر طرفِ بوستان برگذشته بود، مجالی برای جلوۀ ریاحینِ تر و بوستان های معطر وانهاده بود. ما صبر کرده بودیم و این تلخی را پاداشی بجز ظفر درخور نبود. اما راه صعب است و مقصد بَس بعید، و ما تازه در بدایتِ راهی هستیم که رسیدن به نهایتِ آن جز در پرتو همیاری و همگامی تک تک ما با یکدیگر میسور نخواهد شد. حال بجاست شیرینی این پیروزی را به ملت شریف ایران که هنوز دل درگرو اصلاح امور در چارچوب قانون دارند و نیز به جنابِ دکتر حسن روحانی که توانست اعتمادِ از دست رفتۀ مردمان سرزمینی به قدمت ایران زمین را جلب کند، تبریک بگوییم.

گرچه نکاتی هست که جا دارد برای تنویر اذهان ملت شریف ایران و جلوگیری از بروز مجدد فاجعه های اسف بار برای ایرانیان به آن ها اشاره کنیم:

یکم- ملت شریف ایران زمین!

1-برای احقاق مطالبات کمینۀ برحق ملت ایران، وظیفۀ ما حمایت از آرمان های رئیس جمهور برگزیده است، البته با به یکسو نهادن طبل تندروی، و تکیه بر اریکۀ اعتدال، که گفته اند “خیر الامور اوسطها”. دولت نه قادری مطلق، که وکیل مردمان است و اینجاست که موکلان نباید صحنه را خالی کنند، و نباید به وکیل خود نگاه بستانکارانه داشته باشند و بجاست که خواسته هایِ حقۀ خود را آرام و صبورانه پی گیری کنند. روشن است که همگامی و همیاری موکلان با وکیل خود، راه پیروزی و برآورده شدن مطالبات را سهل تر خواهد کرد. اینک وظیفه خطیری بر دوش ماست که گام به گام مطالبات خود را پیگیری و در برآوردن آن ها به رئيس جمهورمنتخب یاری رسانیم. نهادسازی و نهادپروریِ پایدار از گام های مهمی است که در این میانه باید برداشته شود؛ گامی که غفلت از آن خسران بسیار درپی خواهد داشت. در این میان نباید از وکیل خود مطالباتی را طلب کنیم که او قادر به انجام آنها نیست. طلب مطالباتی که رئیس جمهور را یارایِ برآوردن آن نیست به معنای درانداختن وکیل در دام مهیبِ تقابل است، دامی که برون- رفت از آن بس دشوار خواهد بود، چراکه تجربه نشان داده که ساختار قدرت در ایران آنچنان شکننده است که توقعاتِ بیشینه و حداکثری مانعی خواهد بود بر راه تحققِ برنامه های اصلاحی و بهبود امور. چه بسا بهتر این باشد که در وهلۀ اول کمینه ها را برگیریم، تا پس از برآوردن آن ها به سراغ دغدغه های دیگر خود برویم. چشم داشتِ معجزه از دستان رئیس جمهور منتخب توقعی نابجاست. نباید به خواست های نامعقول، مجال جولان دهیم و نباید بگذاریم عواطف و احساسات آنچنان جان گیرند و ستبر شوند که خردورزی را نحیف و رنجور کنند. باید دست در دستِ یکدیگر، مطالباتِ خردپسندانه و تهی از هیجان خود را پی بگیریم. فراموش نکنیم که در شرایط فعلی رئیس جمهور منتخب، زمین سوخته ای را تحویل گرفته که آبادان کردن و سر سبز کردن آن ممکن نمی شود مگر به صبر و درایت بسیار. البته در این بین آنچه گام های ما را تثبیت و گذشتن از سنگلاخ های تند و تیز را تسهیل خواهد کرد، عصایِ نقد و نقادی است. ما نه تنها وکیل خود را مصون از محکِ نقد نمی پنداریم که او را حاجتمند به پرسش ها و تکانه های سنجشگرانه نیز می دانیم و در این خصوص لقمه چین خوان مولای پارسایان علی (که درود بر او باد) هستیم که باور داشت نقد حاکمان نه تنها حقی از حقوق حقۀ مردم، که تکلیفِ ایشان نیز هست.

2-آشکار است که چنین نیست که هشت سال نامبارکی که بر ما گذشت از ناکجا سر بر آورده باشد، هر درشتی که بر ما می گذرد و ناملایماتی که از سر می گذرانیم محصول کشته ها و کاشته هایِ خود ماست. بلایای این هشت ساله نیز ناشی از قصور گذشتۀ ماست. بجاست که امروز گذشتۀ خود را به تیغ نقد بسپاریم تا تلخی ایام چون زهر دیگربار کامِ مان را تباه نکند؛ پیروزیِ سترگ و دور از انتظاری که در دوم خرداد 76 به دست آوردیم، ما را مفتون و غره کرد و چنان شد که در برآورد قوا و توان خود راه به خطا بردیم و خود را بزرگ تر از آنچه درحقیقت بودیم پنداشتیم، و همین کژبینی موجب شد انتظاراتِ مان چنان زفت و فربه شود که برآوردن آن ها چندان مقدور نباشد و لاجرم نومیدی فراگیر موجب قهر از صندوق های رأی شد و کناره جوییِ ما و خزیدن به کنج خانه هایِ مان، پیروزی حریف را سهل تر کرد، این شد که به عوض اینکه اولویتِ دغدغه هایِ مان ایران زمین و تمامیت ارضی آن باشد، هر کس عَلم شخصی خود را بر افراشت و همین تشتت و آشفتگی نه تنها اصلاحات و اصلاح طلبی را به بن بست کج و پیچی انداخت، بلکه زمینه ساز آن شد که ایران و ایرانی چنین ایام تباه و تلخی را از سر بگذراند.

آنچه گذشت درسنامه ای تواند بود که ما را اندرز می دهد که دیگر حافظۀ خود را به دست فراموشی نسپریم و یاد ایام تلخ را از خاطر نزداییم و پشتِ کار را رها نکنیم و بدنۀ دولت و مدیران آن را از چشم انداز نظارتی خود خارج نکنیم.

دوم- رئیس جمهور منتخب مردم!

1-پیروزی در انتخابات 92 بیش و پیش از هرچیز به واسطۀ نگرانی و دلهرۀ مردم ایران زمین از وضع موجود بوده است. دلهره ای که حاکی از عشق ایرانیان به سرزمین شان است. هدف هر انتخاباتی بیرون از آن نهفته است. خواست انتخاب کنندگان، تغییر است؛ تغییراتی که اگر ایجاد نشوند به مطالبات افراطی بدل خواهند شد.

تغییرات پایه ای که چنین انتخابی برای آن رقم خورد، چند محور کمینه و حداقلی دارد:

الف- اصلاح روابط خارجی و تخاصم زدایی از ارتباط ایران زمین با دیگر کشورهای جهان

ب- اصلاح شرایط اقتصادی و بهبود سطح معیشت ایرانیان و رسیدگی به نیازهای طبقۀ فرودست در کنارِ بازسازی طبقۀ متوسط

پ- برداشتن سایۀ مرعوب کنندۀ نگاه امنیتی از نهادهای گوناگون، علي الخصوص دانشگاهها.

بی تردید این موارد، کمینه هایِ مورد نظر رأی دهندگان و ملت شریف ایران است. اگر رئیس جمهور محترم به هر دلیل نتواند چنین مواردی را محقق کند، این “کمینه های اصلاح طلبانه” به دست افراطیون خواهند افتاد و جامۀ دیگری خواهند پوشید و به “بیشینه های انقلابی” بدل خواهند شد. بیشینه هایی که ملت ایران همواره از آن ها دچار خسران و زیان شده است و مصادیق آن در دهه های گوناگون پس از پیروزی انقلاب فراوان یافت می شوند.

2-آنچه در این هشت سالۀ تباه بر مردم ایران زمین گذشت، فاجعۀ نامیمونی بود که باید راه بر تکرار آن بسته شود. لازمۀ سر بَر نکردن دوبارۀ چنین ایامی آسیب شناسی درست و موشکافانۀ دولت اصلاحات است. در شکست مهیبِ سال 84، علاوه بر موارد پیشتر گفته، مجموعه حاکمانِ اصلاح طلبِ وقت نیز قصور داشته اند. عنایت ویژه به قشری خاص و بی توجهی دولت- مردان به دغدغه های طبقات فرودست، استفاده از برخی مدیران ناکارآمد و ناسالم و فرصت طلب که در پوستینِ آرمان های اصلاح طلبانه، صرفاً در پی برآوردن منافعِ شخصی خود بودند، رجحان دغدغه های سیاسی بر دغدغه های اقتصادی، فقدان رویکرد فراجناحی در برگزیدن مدیران،عدم استفاده از ظرفیت های قانون اساسی و گنجایش های تقنینی، از جمله دلایلی بود که آن شکست سیاه را رقم زدند. این راه خطا را، رفتنِ دوباره نشاید. اینبار افسار قدرت از دست کسانی خارج شده است و همین، آنان را به منتقدان دولت فعلی بدل خواهد کرد. دولت “تدبیر و امید” باید با نگاهي به دور ازکوته بینی های فرقه گرایانه، از ظرفیتِ همۀ گروه های سیاسی دیگر استفاده کرده و شایستگان را بر مسند امور بنشاند. همچنین باید تدبیر خود را برای برآوردن نیاز های تمام طبقات اجتماعی به کار گرفته و به ویژه برای بهبود معیشت و سطح زندگی طبقات فرودست اندیشه کند تا دیگربار شعار های توخالی و مردم فریب، کار از پیش نبرند و بی اثر شوند؛ چراکه فرودستان که در رفع نیاز های خود درمانند و شکاف میان طبقات که بیشتر شود، فرصت طلبان مفهوم شریف عدالت را به ورطۀ ابتذال کشانده و به سود خود مصادره و محبوس كرده و ردای تنگ خود را بر جامۀ آن می پوشانند.

3-شرایط خطیر و نگران كننده پیش از انتخابات، زمینه ای فراهم کرد که نهال امید در آن جوانه زد. امیدی که در اندرون جان های ایرانیان پاگرفته، جوانۀ ترد و نازکی است که نیاز به مراقبت های بسیار دارد تا شکوفان شود و به ثمر بنشیند. این جوانه بزرگ ترین سرمایۀ شما به عنوان رئیس جمهور برگزیدۀ مردم است و همین سرمایۀ گران بود که منجر به پیروزی شد. باید بخاطر داشت که این تیر شاید آخرین تیر ترکش کمان اصلاحات باشد که باید درست و دقیق رها شود و به جای درست بنشیند که اگر این تیر به هدر رفت، ندامت جای آن را خواهد گرفت و دیگر دست و دندان گزیدن سودی نخواهد داشت. در این عرصه، قرمزی خط حقوقِ حقۀ مردم باید از هر رنگ دیگری پر رنگ تر باشد. مدارا اگرچه فضیلتی پسندیده است اما قطعا مدارا با نانجیبانی که نقضِ حقوق مردم را تکلیف خود می دانند، روا نیست.

حال که گفتنی ها رابه زبان آوردیم، قدر ناشناسانه است اگر رفتار های درخور ستایش را نستاییم؛ درایت رهبریِ نظام در خور ستایش است که اینبار با تذکارهایِ به هنگامِ خود طمعِ طامعان را نقش بر آب کرده و راه بر سالوس و قلب- کاریِ دسیسه جویان بستند. دوراندیشی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام والمسلمين سید محمد خاتمی در حمایت بجا و بهنگام خود در بزنگاه انتخابات، تحسین برانگیز بود و نشان داد که صبر پیشه کردن و پرهیز از ترک- تازی های دو اسبه در سپهر سیاست، منجر به شیرین کامی صابران خواهد شد. دکتر محمد رضا عارف را می ستاییم که با کناره گیری بهنگام خود از عرصۀ رقابت مجال بیشتری برای ظفرمندیِ رئیس جمهور برگزیده فراهم کرد. بخشی از پیروزیِ امروز، حاصلِ چشم پوشی عارفانه و عالمانۀ او از میوۀ شیرین قدرت بود. داوطلبانِ دیگر و نیز هواداران محترم آنها در خور قدردانی اند که با حضور خود تنور انتخابات را گرم تر کردند، امید که همه دست در دست یکدیگر بگذاریم تا بار دیگر این وطن دوباره وطن شود.

دست آخر، بازگشت دوباره به قانون و قانون مداری، بازگرداندن فضای اعتماد به جامعه و درپیِ آن ترمیم فضای روانی جامعه، ایجاد دولت آشتیِ ملی، پرهیز از تکروی های ناشی از خود شیفتگی و بازگشت به شور و مشورت با متخصصان و خردمندان، برداشتن سانسور و فيلترينگ از عرصۀ فرهنگ و هنر و رسانه و به ویژه فضای مجازی، مجال دادن به اندیشه های مخالف و منتقد و پیگیری سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی و بدل کردن معاند به مخالف و مخالف به منتقد و منتقد به دوست، تلاش برای ایجاد عزم مشترک برای آزادی بندیان و رفع حصر حصریان، تأسیس و تقویت روزنامه ها و نشریات منتقد و مستقل، سامان دهی به وضعیت نشر، بازگشت احساس امنیت و آرامش و ثبات به زندگي مردم ، خصوصی سازی راستین و نه اختصاصی سازی صنایع ، هنر پروری و آبیاری کردن بذر موسیقی و تئاتر و سینما، پی گیری برای تأسیس و تقویت سازمان های مردم نهاد، کاستن از نقش نهادهای امنیتی و نظامی در عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست،کاهش نرخ تورم و بیکاری، فربه کردن سبد خرید خانواده‌ها، برداشتن نگاه قیم مآبانه از دانشگاه ها، پرهيز از نگاه‌هاي تنگ نظرانه و جناحي در انتخاب و اعمال مديريت در دانشگاهها، ارتقای سطح کیفی آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها و موسسات آموزشی، بهبود وضعیت صنفی دانشجويان، جلوگیری از اخراج و بازنشستگی زودهنگام اساتید و نیز ممانعت از ستاره دار شدن و اخراجِ دانشجویان به دلایل واهی و رفع اقدامات و برخوردهاي غيرقانوني گذشته، گام هایی هستند که باید با صبر و تدبیر و تحمل برداشته شوند که به قولِ خواجۀ اهل راز شیراز، “مرغ زیرک چون به دام افتدتحمل بایدش.”

امید که كارنامه دولت کنونی چنان پرتلالوء و درخشان باشد که در دوره های بعدی انتخابات، ارجاع به آن آنچنان آبِرو بیاورد که چشمان ناقدان و دشمنان بدان خیره بماند.

جمعی از دانشجویان و جوانان اصلاح طلب حامی حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در استان فارس

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا