خرید تور تابستان ایران بوم گردی

پاسخ بهنوش طباطبایی به اظهارات جمشید مشایخی درباره‌ی تختی

بهنوش طباطبایی در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت: هنوز هم تختى سياه تختی سپيد را زمين ميزند…

آرى! وقتى پير سپيدموى هنر اين سرزمين را به تلويزيون رسمى كشور مى آوريم و كسى را رو به رويش مينشانيم كه با سوالات تمسخر آميز و سطحى شان مرد بزرگى مثل جمشيد مشايخى را آنقدر پايين بياورد تا ايشان مجبور شوند پاسخهايى دهند كه پر واضح است خودشان هم از آنها ناراضى هستند ديگر چه توقع از هموطنانمان؟ چه توقع از جوانتر ها؟ چه توقع از كم تجربه ترها؟ اين بود صدا و سيمايى كه قرار بود دانشگاه باشد؟! اين دانشگاه مگر نه قرار است به مردم ياد دهد قضاوت نكنيد؟ در امور شخصى مردم تجسس نكنيد كه بعد از هر قضاوتِ نابه جايى گناهى در كمين است…بسيارى در سينما و تئاتر ايران با هزاران مشكل تلاش ميكنند يك اثر موثر فرهنگى عرضه كنند و بعد تلويزيون به دليل گستره مخاطبانش با كوته فكرى هاى بچه گانه تصور ميكند ميتواند آن همه كار طاقت فرسا را نابود كند…فيلمى در مورد جهان پهلوان تختى ساخته ميشود كه با ظرافت ميگويد رها كنيد زندگى شخصى اين بزرگمرد را …ببينيد او چه كرد…؟ چه باقى گذاشت…؟ و بعد تلويزيون استادى مثل جمشيد مشايخى را جلوى دوربين مينشاند و با سو استفاده از احساسات اين مرد شريف او را ابزارى قرار ميدهد تا هنوز بعد از دهها سال از تختى فقط اين را يادآور شود كه او چرا از ميان ما رفت…

شرم نميكنيد از بازمانده هاى او…؟ از بازماندگان همسرش شرم نميكنيد؟ آيا جهان پهلوانى كه پيش از مرگ حسابش را با همه صاف كرده بود نميتوانست جايى حتى كوچك اشاره اى كند كه در زندگى شخصيش بر او چه گذشته؟!

چقدر نفرت انگيز است كه نور افكن ميتابانيد و سرك ميكشيد در زندگى خصوصى شخصيتى كه بايد سرمايه فرهنگى نسلهاى پس از خود باشد…

آرى…استادم جمشيد مشايخى چه به جا نقل كرد از على حاتمى كه تختى سياه تختى سپيد را زمين ميزند

كلاهتان را بالا تر بگذاريد كه تا چون شمايانى در عرصه فرهنگ اين سرزمين با بى سوادى و بى تدبيرى وسليقه شخصى صاحب نفوذ هستيد هميشه تختى سياه تختى سپيد را زمين خواهد.


گفتنی جشمید مشایخی در یک برنامه‌ی تلویزیونی گفته بود: در ابتدا جهان پهلوان تختی با زنی ازدواج کرد که از طبقه خودش نبود و همیشه او را در مجالس مختلف مسخره می‌کرد! لذا تختی اگر با او زندگی می‌کرد تختی نبود؛ اگر طلاق می‌داد هم تختی نبود؛ تنها اگر خودش را می‌کشت تختی بود.

روزی علی حاتمی که می‌خواست داستان جهان پهلوان تختی را بسازد، ‌گفتم تو نمی‌توانی بسازی. چون اکثریتی او را قبول نمی‌کنند. گفت 48 ساعت به من وقت بده. بعد برگشت گفت تختی با دوبنده سیاه، با تختی با دوبنده سفید کشتی می‌گیرند. سیاه سفید را ضربه فنی می‌کند. بغلش کردم و ماچش کردم و گفتم این درسته. با صراحت معتقدم او خودکشی کرده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. رذالت های این دلقکان تمامی ندارد …………واقعا کسی به این اشباه الرجال بفهماند جدا که را میخواهید بجایش بگذارید؟؟احتمالا تتلو….

  2. در اين مملکت هيچکس حق محبوب بودن و محبوب شدن را ندارد، همه محبوبيت ها (اگرچه کاذب و دروغين — که خودشان هم ميدانند)حتي بزور هم که شده ميبايست فقط مختص خاص و خواصاني باشد که ايکاش ميگذاشتند در مورد آنها مردم رأي و نظر بدهند، تا وزن خويش را بفهمند!!

  3. این اقای مشایخی به ظاهر استاد یادش رفته قبلا چه کثافت کاری هایی میکرد خانم طباطبایی بیخودی از یک مفلس بی اعتبار دفاع نکن
    ارزش هنر به هنرمندانی چون استاد نصیریان و خانم معصومیو مرحوم انتظامی و سرکار خانم مریلا زارعی است
    نه این اقا و امثالهم

  4. ادبیاتم روبا واژه های شما نمی آلایم هم میهنم آقای چهار ولی…هرآنچه گفتی از سرو روی داچری نادرستتون می بارم..شما جهتگیری سیاسی ایشون رو به عقده ، گرفتی دستتون و اصلا نخوندی چینوشته و چی گفته..ایشون مث شما یا بنده حق داره درباره وضع سیاسی کشورش نگرانی داشته باشه.مث خیلیای مردانی دیگه سیاست که به ناحق دست به تحلیل سیاه هنر میزنند..چه با داوری اصغر فرهادی چه با نادیده گرفتن قبای هنر بر تن این پیرمرد…شما همه چیز روباسیاست یکسویه تون آلوده کردید.. فرهنگ مردم تا هنر سرزمین هزاره ها.. تا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا