خرید تور تابستان ایران بوم گردی

گفت‌وگو با تنها کسی که توانست به ملاقات شیخ زکزاکی برود

مسعود شجره، رئیس مرکز حقوق بشر اسلامی لندن در پاسخ به این پرسش که چگونه به دیدار شیخ ز‌کزاکی رفته است؟ گفت: دوستان خیلی برای اینکار تلاش کردند اما این موفقیت یک لطف الهی بود. یک موقعی واقعا آدم با چشم خود میبیند و احساس میکند که خدا درهایی را باز میکند، من واقعا شوکه شده بودم. ما توانستیم برویم و برای ایشان و همسرشان یک چکاپ عمیقی توسط پزشکان انجام شود، در دو روز چهار دکتر وقت گذاشتند، آزمایش های مختلف، سی تی اسکن، اکو، ام آر آی و… و این عکسی که شما دیدید اولین عکسی است که بعد از آن کشتار از ایشان گرفته شده است.

رجانیوز نوشت: کسانی که فعالیت‌های حقوق بشری در دفاع از حقوق مستضعفین و مسلمانان می کنند نام او را شنیده‌اند. دکتر مسعود شجره رئیس مرکز حقوق بشر اسلامی که اخیرا موفق شد تا با سفر به نیجریه وضعیت شیخ زکزاکی را از نزدیک بررسی کند. همین باعث شد تا مقدمات یک مصاحبه با ایشان را اماده کنیم و از آخرین وضعیت رهبر شیعیان نیجریه آگاه شویم؛ وضعیت وخیم جسمی خود و همسرشان و وضعیت روحی باورنکردنی‌شان! از چرایی تشکیل مرکز حقوق بشر اسلامی گفتیم و از وضعیت مردم میانمار و و نیجریه و عربستان و … شنیدیم.

او ابایی ندارد که بگوید در نبرد حقوقی با ظالمان دنیا در فاجعه میانمار «موفق که نشدیم هیچ، حتی کشتار مردم هم روز به روز وسعت پیدا کرد» و از طرفی هم وقتی چگونگی موفقیت او و همکارانش در کمک درمانی به شیخ زکزاکی را می پرسیدیم آن را «لطف الهی» معرفی کند.

او از خاطره آشنایی 35 سال پیش خود با شیخ زکزاکی هم گفت، یعنی روزهایی که شیخ در مذهب اهل سنت بوده و در کنار انقلاب اسلامی ایستاده است.

رئیس مرکز حقوق بشر اسلامی لندن هم از اعتراض حضرت علی(ع) به محکم بسته شدن دست قاتل خود یاد کرد و هم از اهمیت مبارزه با استکبار برایمان گفت و به گونه ای انتقاد خود را از برخی رویکردهای غرب گرایان در کشور را نشان داد: « وقتی امام حسین به طاغوت می گوید اشخاصی مثل من با اشخاصی مثل تو بیعت نمیکنند یعنی پیروان من هم با پیروان تو بیعت نمیکنند. امام حسین بر علیه ظلم ایستادند. تعارف نداریم تمام ائمه ما با طاغوت وقت مساله داشتند. آخر هم امامان ما را شهید کردند. پس چطور می شود که ما می‎خواهیم با طاغوت چایی و قهوه بخوریم و بگوییم مساله‌ی ما سوتفاهم است و آن را حل کنیم. این راه راهِ اسلام محمدی نیست.»

متن زیر مصاحبه کامل رجانیوز با دکتر مسعود شجره است که در اختیار مخاطبان قرار داده شده است:

*آقای دکتر درخصوص مرکز حقوق بشر اسلامی توضیح بدهید. این نهاد کی و چرا تشکیل شد؟

این انجمن 22سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد.یه عده از پژوهشگران بودیم که با هم کار می‌کردیم. آنجا دیدیم 80تا 85 درصد مستضعفین دنیا را مسلمانان تشکیل می دادند. هر موقع هم خشونتی در دنیا اتفاق می‌افتد مثل بمب‌گذاری در اکلاهامای آمریکا می‌گفتند مسلمان‌ها این کار را انجام دادند، درصورتی که هیچ ارتباطی به اسلام و مسلمان‌ها نداشته و یک نژادپرست دست به این کار زده است! این یک مساله ای در ذهن ما ایجاد کرد. ما به این نتیجه رسیدیم که انجمنی راه اندازی کنیم تا حقیقت مظلومیت مسلمانان را ارائه دهیم و از نظر حقوقی از مظلومین حمایت کنیم. به دنبال این بودیم تا کمک‌های مختلفی به مظلومین کنیم. آن موقع خودمان هم فکر نمیکردیم که اوضاع حقوق بشر به این وضعیت برسد.

*آقای دکتر شجره! بسیاری از مردم نگاه مثبتی به نهادهای حقوق بشری ندارند. به این صورت که یا نهادهای حقوق بشری را ناکارآمد در مقابل قدرت ها می‌بینند یا آنها را وابسته به قدرت‌های ستمگر می‌دانند. برای این مساله به جنایت‌های سعودی ها و صهیونیست‌ها اشاره می کنند و عضویت عربستان در شورای حقوق بشر را مثال می زنند. نظر شما در خصوص این دیدگاه چیست؟

این یک حقیقت است. اگر انجمن های حقوق بشری کارهای مثبت و دور از سیاسی بازی انجام می دادند ماهم بیست سال قبل به دنبال تشکیل انجمن حقوق بشر اسلامی نمیرفتیم. بحث حقوق بشر وسیله ای شده است که دولت ها و ابرقدرت ها کسانی که می‌خواهند را تحت فشار بگذارند. مثلا در مساله فلسطین. در حقیقت فلسطینی های مسلمان در حال قتل عام شدن هستند، آنها هستند که از خانه های بیرون رانده شده اند، آنها هستند که در موردشان ظلم شده، آنها هستند که غذا و مواداولیه هم نمی توانند بدست بیاورند و خانه هایشان زندان آنها شده است ولی دنیا آنها را به عنوان تروریست معرفی میکند و کمک میکند تا دولت خبیث صهیونیستی فشارها را بیشتر کند. به آنها اسلحه میدهد و برایشان در سازمان ملل وتو میکنند تا بتوانند ظلم‌شان را ادامه دهند.

در عراق و افغانستان بعد از یازده سپتامبر میلیون‌ها بی‌گناه کشته شدند برای اینکه لفظا می‌گفتند میخواهیم صدام و تروریست‌هارا از بین ببریم و ظلم را نابود کنیم. در حقیقت ظلمی که به اسم جلوگیری از ظلم پیاده شد در منطقه و حتی در لیبی و بعد سوریه خیلی عظیم تر از ظلمی است که آنها بهانه کردند و وارد این مناطق شدند.

*در مساله میانمار هم همین مساله دیده شد. برخی نهادهای حقوق بشری وارد شدند اما سوال این است که آیا نهادهای حقوق بشری در فاجعه میانمار توانستند از ظلم دولت آنجا کم کنند؟

ما اولین گزارشی که در مورد میانمار دادیم 15 سال قبل بود تا نشان دهیم در حق مردم بی‌گناه چه ظلم‌هایی می شود. به آنها حتی اجازه ازدواج نمی دادند، برنامه تجاوز دسته جمعی به آنها را ریختند. ظلم های عجیب و قریبی انجام می شد اما هیچ کس هیچ حرکتی نکرده بود. آن موقع با کشورهای اسلامی تماس گرفتیم و گفتیم حداقل عده ای از اینها را در کشور خود بورس کنید تا حداقل تحصیل کنند. اینها امکان تحصیل هم در کشور خود نداشتند! متاسفانه موفق که نشدیم هیچ، حتی کشتار مردم هم روز به روز وسعت پیدا کرد و بیشتر دولت میانمار به سمت غرب رفت. توجیه غرب هم این بود که می گفت میانمار در راه رسیدن به دموکراسی بالاخره یکسری خلاف‌هایی انجام میدهد. حتی به عامل جنایت آنجا جایزه صلح نوبل دادند!

*در واقع از اسم حقوق بشر سواستفاده میکنند و جنایت میکنند؟
بله. از نظر ما نباید از مساله حقوق بشر سواستفاده کنیم. ما می گوییم در حق هرکسی باید عدالت رعایت شود. حتی کسی که گناه کار باشد یا قتل کرده باشد. باز عدالت در مورد او باید پیاده شود. من بحث حضرت علی علیه السلام را می کنم. وقتی ایشان ضربت خوردند و داشتند بدن شریف‌شان را بیرون می آوردند دیدند دست قاتل را محکم و بدجور بست‌اند. ایشان گفتند دست او را اینقدر سفت نبندید اذیت می شود! ایشان حتی فرمودند اگر من زنده ماندم که در مورد او قضاوت می کنم، اما اگر زنده نماندم شما باید قضاوت کنید، اگر او محکوم شد و اگر او گناهکار شناخته شد او را زجر ندهید و با یک ضربه قصاص کنید. این «اگرها» که حضرت می فرمایند به کسانی است که خودشان شاهد بودند با اینحال میگویند پروسه ای باید بگذرد با اینکه آنها دیده اند. بنابراین اگر قاتل حضرت علی حق حقوقی دارد هر انسانی حق و حقوق دارد.

*شما با بحث میانمار خود ثابت کردید که با وجود نهادهای حقوق بشری ظلم جنایت کاران محدود نشد و کارهای حقوق بشری ثمر نداد.

بله. ما الان در یک محیطی هستیم که حقوق انسان ها یکسان نیست. هر چقدر به غرب نزدیک شوید حقوق بیشتری دارید. رنگ پوست و افکار تاثیر دارد. آخرِآخر این ها مسلمان ها هستند. دنیا نمیخواهد جلوی جنایت را بگیرد. ظالمین با هم همکار هستند. ظالمین یک طرف هستند و مستضعفین هم طرف دیگر. یکی از حامیان درجه یک میانمار دولت خبیث اسرائیل است. اصلا ارتباطی به وی ندارد اما هر جا مسلمان کشی باشد اینها دست دارند چون به نفع شان است. هر چقدر اشخاص بیشتر کشته شوند و از مملکت‌شان اخراج شود و دنیا چیزی نگوید اینها هم می‌توانند در اجرای همین برنامه‌ها در فلسطین موفق‌تر باشند. متاسفانه دولت‌هایی که ادعای مسلمانی هم دارند عقاید و افکار خود را فروخته اند چون می خواهند از ابرقدرت ها استفاده کنند تا سر کار بمانند.

*آیا دولت های اروپایی هم مثل برخی دولت‌های منطقه حقوق مسلمانان در کشور خود را نادیده می‌گیرند یا مسلمانان در این کشورها وضعیت بهتری دارند؟

ما در سه سال اولی که فعالیت حقوق بشر اسلامی را شروع کردیم 80درصد از فعالیت های ما در خارج از غرب بود. بعد از چند سال اوضاع به صورتی عوض شد که مردم از خود اروپا و آمریکا با ما تماس می گرفتند و می گفتند  چرا شما فعالیت هایتان را در غرب بیشتر نمیکنید چون تمام مشکلاتی که برای مسلمانان در جاهای مختلف می گویید را در غرب هم داریم! حالا دیگر این وضعیت 50، 50 شده است و ما در خصوص پایه ها و شیوه های اسلام هراسی و تنفرپراکنی پژوهش های زیادی انجام دادیم. ما به این نتیجه رسدیم که تنفرسازی‌ها علیه مسلمین توسط سیاست مداران و رسانه ها پیگیری می شود و روز به روز بیشتر می شود. هفته ای نیست که سیاست مداران آنها از راست و چپ و میانه رو علیه مسلمانان حرف نزدند. مدام می گویند مسلمانان تروریست و عقب افتاده و جنایتکار و دزد هستند به صورتی که محیط تنفر ایجاد شده که اشخاص حتی اگر اسلام هراسی را قبول هم نداشته باشند اما محیط روی آنها اثر میگذارد. اشخاص دست به کارهایی میزنند که متاثر از محیط هستند. اینها با ساخت محیط تنفر به اسلام هراسی سازماندهی داده اند.

*چرا اینها اینقدر با قدرت پروژه اسلام هراسی را پی میگرند؟

چون غرب از اسلام می ترسد چون اسلام ناب محمدی اسلام عدالت خواه است از هر جنبه. از جنبه اقتصادی سیاسی فرهنگی. از هر جنبه برای غرب خطرناک است چراکه غرب صفت استکباری دارد که میخواهد از اشخاص سواستفاده کند و چون تعداد مسلمان ها روز به روز بالاتر می‌رود برنامه دارند تا مسلمان ها را از اسلام ناب محمدی جدا کند و اسلام اروپایی یا به تعبیر امام راحل اسلام آمریکایی را جایگزین آن کند. اسلامی که هیچ حساسیتی نسبت به ظلم و مساله عدالت نداشته باشد، اسلامی که نماز بخوانند و روزه بگیرند اما دنبال پیاده کردن سیستمی عدالت‌خواه نباشند. اسلام هراسی چماقی است برای کنار زدن مسلمان ها از اسلام محمدی و تشویق به سمت اسلام استکباری. اگر مردم اسلام را کنار بگذارند و اسلام مورد نظر آنها را بپذیرند حتی تشویق هم می شودند، آن موقع می شوند شهردار لندن یا وزیر کشورِانگلیس. ولی باید اول از همه به مسلمانان اسلام محمدی ظلم کنید، بعد به شما کار و مقام می دهند حتی بیشتر از افراد دیگر. چون ظلمی که وزیر کشور انگلیس به عنوان یک مسلمان می تواند به مسلمانان بکند بیشتر از ظلمی است که یک مسیحی انجام بدهد.

*نمونه هایی از محدودیت هایی که میگویید در غرب علیه مسلمانان اعمال میشود را برای ما بگویید

مثلا در مساله حجاب یا تربیت جوان ها یا مساله قوانین ضدتروریستی. شما ببینید غرب چقدر آدم کشته؟ چه کسی تروریست است؟ حالا می گویند داعش مسلمان است. خب داعش را که خودشان اعتراف کردند که درست کرده اند! گذشته از این؛ داعش مسلمان ها را بیشتر کشته یا مسیحیان را؟ غربی ها در عراق و افغانستان چه تعداد مسلمان را کشتند؟ در کشمیر و فلسطین چه کسانی کشته میشوند؟ اما با این وجود قوانین ضدتروریستی آنها برای جلوگیری از اسلام است نه تروریست.

الان قانونی در انگلیس برای تربیت در مدارس وضع شده که از سال دیگر اجباری میشود. قانون این است که کودک 5 و6 ساله باید همجنسبازی و روابط جنسی خارج از ازدواج را یاد بگیرد. به آنها موضوع انشا می دهند که یک پادشاه همجنس باز که به نوکرش علاقه دارد هست و شما باید از زبان پادشاه به نوکرش نامه بنویسید! اجازه نمیدهند پدر و مادر خارج از این قوانین تربیت شود. این کار اگر پیاده شود دو نسل بعد دیگر اثری از اسلام محمدی نمی ماند. یا مثلا در مورد کار پیدا کردن اگر یک مسلمان اسم مسیحی بگذارد راحت‌تر کار گیر می‌آورد. یا سر مسائلی که در سیستم دادگاهی رخ میدهد. کسانی که با نام مسلمانی در این سیستم وارد شوند درصدی که مجرم شناخته شوند بیشتر است. آمارها واضح است. در آخرین آماری که داریم 25درصد مسلمان‌ها مورد حمله نژادپراست‌ها قرار گرفته اند. این آمار خیلی بالاست. این فقط آمار ما نیست آمار خود پلیس و دادگاه های غربی نشان میدهد که روز به روز این خشونت بیشتر می‌شود و اسلام هراسی و تنفرسازی شدت می گیرد.

*اخیرا تصویری از ملاقات شما با شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه منتشر شد. شنیده شده شما اولین نهاد حقوق بشری هستید که موفق به این دیدار شدید. چگونه توانستید به نیجریه بروید؟

نزدیک چهار سال (سه سال و هفت ماه) است که شیخ زکزاکی در حبس هستند و دست کم 1300تن از یاران ایشان شهید شده اند و هزاران نفر از آنها زخمی شده اند. هنوز افرادی داریم که گلوله در بدنشان است و ما در تلاش برای مداوای آنها هستیم. ما در تلاش هستیم که از نظر حقوقی و بهداشتی و درمانی به آنها رسیدگی کنیم. پرونده شیخ زکزاکی را به دادگاه لاهه بردیم و آنجا الان در حال نظارت هستند تا از نظر حقوقی حرکتی علیه این کشور انجام شود.

باید این را بگویم که شیخ زکزاکی در حمله دولت نیجریه سه تن از فرزندان خود را از دست دادند، خواهرشان را زنده زنده در آن ساختمان آتش زدند، خانه آنها را خراب کردند. خود شیخ زکزاکی 5گلوله خورده، یکی از چشمانشان در اثر این حمله ها کور شد و حتی خانم ایشان هم چندین گلوله خوردند و نمی توانند راه بروند. ما فشار آوردیم که بتوانیم ایشان را ببینیم و پزشک برایشان ببریم. دادگاه دو ماه قبل اعلام کرد که باید اجازه داده شود تا حتی پزشک از خارج از نیجریه برای او برده شود.

شما پرسیدید چطور موفق شدید که به دیدار شیخ بروید؟ میخواهم بگویم دوستان خیلی برای اینکار تلاش کردند اما این موفقیت یک لطف الهی بود. یک موقعی واقعا آدم با چشم خود میبیند و احساس میکند که خدا درهایی را باز میکند، من واقعا شوکه شده بودم. ما توانستیم برویم و برای ایشان و همسرشان یک چکاپ عمیقی توسط پزشکان انجام شود، در دو روز چهار دکتر وقت گذاشتند، آزمایش های مختلف، سی تی اسکن، اکو، ام آر آی و… و این عکسی که شما دیدید اولین عکسی است که بعد از آن کشتار از ایشان گرفته شده است.

من شیخ را نزدیک 35 سال است می شناسم. ما 35 سال قبل که فعالیت می کردیم از ایشان دعوت میکردیم تا در دانشگاه کمبریج انگلیس در مورد انقلاب اسلامی و حضرت امام سخنرانی کنند. شیخ آن موقع از جماعت اهل تسنن بودند و به حضرت امام ارادت داشتند و انقلابی بودند. ایشان یک شخصیت کم نظیر است.

من با ایشان صحبت میکردم. می‌گفتند کاری که ما در آفریقا می کنیم متفاوت است با دیگران. یک عده مدرسه و دانشگاه باز می‌کنند وکمک به تدریس مردم میکنند و کار خیر هم می‌کنند. اما ما چون به روز قیامت اعتقاد داریم اگر در راه حق و راه حضرت امام نایستیم و اسلام را پیاده نکنیم روز قیامت مساله خواهیم داشت. ایشان واقعا اعتقاد دارد که آوردن اسلام و ایستادن در مقابل طاغوت یک وظیفه اصلی وشرعی است. همان طور که امام به این مساله توجه داشتند برای ایشان هم همین است. ایشان در بیست سال حرکتی راه انداختند که الان 15میلیون یار دارند، آنهم چه یارانی! یارانی که جلوی گلوله می ایستند، وقتی در آنجا بودم فهمیدم 5روز کاری در هفته را تظاهرات دارند به مدت سه سال و نیم! در این مدت 170 شهید داده اند. جلوی چشم خودم دیدم که جوان های آنها به ارتشی های نیجریه می گفتند ما با نیت شهادت برای گلوله های شما آمده ایم! این را هم بگویم که یاران شیخ به مساجد عمومی اهل سنت می روند و مسجد خصوصی ندارند، شیخ هم این را تاکید کرده است،  الان هم علمای شیعه میروند مساجد دولتی نماز جمعه را می خوانند. وقتی بیرون آمدند سخنرانی میکنند علیه دولت و به دفاع از شیخ زکزاکی تظاهرات می کنند. شیخ زکزاکی همچنین اصرار دارند که برنامه تفسیر قرآن و نهج البلاغه را داشته باشند که این برنامه ها را البته شیعیان در مراکز خودشان انجام می دهند.

*مشخص هست که شیخ تا چه زمانی در حبس ظالمانه خواهد ماند؟

دادگاه در یک سال و نه ماه پیش دستور داد که ایشان باید آشنا شوند و حتی دولت باید خسارت بدهند چون برخلاف قانون ایشان در حبس بودند. اما دولت با اینکه عالی‌ترین دادگاه چنین حکمی داده این حکم را اجرا نمیکند. دولت نیجریه جنایات فراوانی کرده در کشتارهایی که در دسامبر 2015 انجام شد و هزاران نفر کشته شدند و در قبرهای دسته جمعی دفن کردند. ما اینها را به لاهه ارائه دادیم و امیدواریم با بردن تیم معالجه وضعیت ایشان بهتر شود.

*روحیه ایشان چگونه است؟

روحیه ایشان واقعا عجیب است. من وقتی آنجا بودم می‌دیدم ایشان با خیال راحت و بدون استرس نشسته بودند درحالیکه اطراف ایشان را نیروهای امنیتی نیجریه با صورت های بسته گرفته بودند. وقتی این صحنه را دیدم یاد خاطره معروف حضرت امام افتادم که وقتی ساواکی ها امام را از قم میبردند ایشان خیال‌شان راحت بود ولی ساواکی‌ها می ترسیدند. این صحنه هم دقیقا همین گونه بود. امنیتی ها با اینکه با اسلحه بودند به شدت نگران بودند اما شیخ در کمال آرامش بود.

*آخرین سوال را اجازه دهید از عربستان بپرسم. با توجه به جنایت های اخیر عربستان سعودی به نظر شما آیا سخت گیری بر شیعیان این کشور بیشتر شده است؟

اول نکته ای را بگویم. حساب مردم عربستان از دولت آنها جداست. برخی از آنها عامل دولت هستند اما عموما آنها بی‌گناه هستند. اما دولت عربستان سعودی ظالم و دشمن دین و عدالت و مردم است. گاهی ما اینها را اشتباه میکنیم.

ما از ابتدای فعالیت‌مان روی این دولت خبیث کار کرده ایم، نشانه ای از این نیست که اینها سنی مذهب هستند! تعداد زندانیان سیاسی سعودی را ما ده سال قبل بیرون آوردیم که الان به آن استناد میشود. 30هزار زندانی سیاسی در زندان های آنها هست که 80درصد آنها سنی هستند. این مساله عربستان سعودی مساله شیعه و سنی نیست. یعنی سعودی ها شیعه هایی که زیر چارچوب او حرکت کنند را مورد احترام قرار می‌دهند و برعکس؛ سنی هایی که علیه آنها باشند را به همین صورت که شیعیان را می‌کشند می‌کشند! شاهزاده خبیث سعودی اصلا دین نمیفهمد که مذهب بفهمد!

*آقای دکتر صحبت نهایی اگر دارید بفرمایید.

وقتی امام حسین به طاغوت می گوید اشخاصی مثل من با اشخاصی مثل تو بیعت نمیکنند یعنی پیروان من هم با پیروان تو بیعت نمیکنند. امام حسین بر علیه ظلم ایستادند. تعارف نداریم تمام ائمه ما با طاغوت وقت مساله داشتند. آخر هم امامان ما را شهید کردند. پس چطور می شود که ما می خواهیم با طاغوت چایی و قهوه بخوریم و بگوییم مساله‌ی ما سوتفاهم است و آن را حل کنیم. این راه راهِ اسلام محمدی نیست.

رابطه ما با طاغوت و ظالمان باید اینگونه باشد که آنها را هدایت کنیم همچنین از طرفی باید مانع ظلم آنها به مستضعفین بشویم. این دو با هم است. نمی شود بگوییم من میخواهم بروم به مستضعفین شیرینی بدهم و از طرفی هم بگذاریم طاغوت کار خودش را بکند!

*باتشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا