خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«غیرقابل پیش بینی است» | جواد کاشی

جواد کاشی در یادداشتی تلگرامی نوشت: «غیرقابل پیش بینی است». این روزها چنین عبارتی را در پاسخ به این سوال می‌شنویم: آیا جنگی در کار خواهد بود؟ من اما تصور می‌کنم این عبارت پاسخ به یک سوال دیگر هم هست: اگر جنگی دربگیرد، مردم چه خواهند کرد؟

از این نکته بگذریم که واقعاً جنگی در خواهد گرفت یا نه. بیاییم وضعیت پیچیده امروز را امکانی برای آزمون هستی جمعی خود قرار دهیم. واقعاً واکنش مردم در شرایط یک جنگ محتمل چه خواهد بود؟ حتماً گروهی دست به مقاومت می‌زنند. اما کمیت و کیفیت این گروه چه اندازه است؟ دیگران چه خواهند کرد؟ غیرقابل پیش بینی است و اهمیت بررسی این نکته کم اهمیت‌تر از اندیشیدن پیرامون احتمال وقوع جنگ نیست.

همه حکومت‌ها باید برای روز جنگ آماده باشند و نیروهای آماده، ابزارهای جنگ و مهارت‌های نظامی را به اندازه کافی بیاندوزند. اما همزمان با همه این‌ها کسب اعتماد از اینکه مردم چه خواهند کرد، از این همه مهم‌تر است. شاید بتوان بر اساس پیشرفت‌های تکنولوژیک در حوزه نظامی و شناسایی نقاط ضعف و قدرت خود پیامدهای جنگ را پیش بینی کرد، اما کسب اعتماد از واکنش مردم به الگوهای دیگری نیازمند است.

پاسخ به این سوال که مردم چه خواهند کرد، همان قدر برای حکومت حائز اهمیت است که برای مردم، حتی برای نیروهای مخالف و منتقد سیاسی. اگر نتوان فردای وقوع یک جنگ محتمل را پیش بینی کرد، آنگاه باید در باره اصل هستی جمعی خود بازاندیشی کنیم. اگر همه خطرهای امروز نیز رفع شوند، باز هم باید این سوال را پیش روی خود بگذاریم و به آن بیاندیشیم. این پرسش، راه به یک پرسش کلی تر می‌برد: اصولاً تا چه اندازه به منزله یک ما، وجود داریم. یک مای قابل اعتماد و اتکا در روزهای پر مخاطره؟

آنها که در شب تاریک یک کوهستان گم شده‌اند، فریاد می‌زنند و با شنیدن پژواک صدای خود در کوهستان احساس آرامش می‌کنند. شنیدن پژواک صدای خود، کوهستان را به جایگاهی امن برای گمگشتگان تبدیل می‌کند. ما نیز کم و بیش، در چنین وضعیتی به سر می‌بریم. باید سخن بگوییم و منتظر پژواک صدای خود در میان مردم باشیم. اگر مردم صدایی را که شنیدند، بازتاب دادند، آنگاه می‌توانیم از هستی جمعی خود مطمئن باشیم اما اگر سکوت بر کوهستان مردم حاکم است، باید نگران بود.

امروز بیش از همه روز، نیازمند بازگشایی فضای سیاسی هستیم. حتی برای آزمون موقت هم که شده باید در فضای سیاسی گشایش‌ ایجاد کرد تا بتوانیم بازتاب صدای خود را بشنویم و از چند و چون واکنش مردم در یک روز پر مخاطره اطمینان کسب کنیم. مسدود کردن فضای سیاسی در چنین روزهایی مثل آن است که همه کوه‌ها را با نمد بپوشانیم، و بعد در شب تاریک گمگشتگی منتظر پژواک صدای خود باشیم. هر چه فریاد بکشیم، سکوت دریافت می‌کنیم و سکوت در چنین شب‌هایی، وحشت بر وحشت خواهد افزود.

البته اگر فضا گشوده باشد، صداهای مختلف برخواهد خاست و کوهستان به پژواک در هم آمیخته صداهای گوناگون تبدیل خواهد شد. اما همان پژواک در هم آمیخته صداهای گوناگون، فضا را قابل اعتماد خواهد کرد. مهم نیست که نظرها متفاوت‌اند مهم این است که بستر احساس تعلق را گشوده‌ایم و خورشید روشنایی بخش حیات سیاسی، همین احساس تعلق است. احساس تعلق با احساس وجود هر گروه آغاز می‌شود و آنگاه بستر احساس تعلق جمعی در یک موقعیت مخاطره آمیز است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا