خرید تور تابستان ایران بوم گردی

زنان جهان اسلام ندای پایان خشونت سر دهند

فرهنگ برخی از کشورهای اسلامی به گونه‌ایست که نه تنها برای زنان آسیب دیده، نهادهای حقوقی، تشکل های غیردولتی و سازمان های بین المللی وجود ندارد، بلکه انگ بی عفتی را بر پیشانی این قشر از زنان می‌نشانند. در این میان زنان فعال جهان اسلام می‌توانند گردهم آیند و با تدوین برنامه‌های مشترک، مشکلات زنان آسیب دیده را پیگیری کرده و راهکاری برای کاهش خشونت ها طراحی کنند.
دکتر اشرف السادات بروجردی، محقق، پژوهشگر و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی، اولین دلیل خشونت و آسیب به زنان را پایین بودن سطح آگاهی و دوم صدای خاموش زنان می داند و پیشنهاد می کند زنان یک تشکل جدید در قالب کمپین یا سازمان‌های غیردولتی تشکیل دهند و با استفاده از یک رسانه بین‌المللی صدای خود را به گوش همگان برسانند و فریاد پایان خشونت و احقاق حق سر دهند.
به گزارش انصاف نیوز، گفت ‌وگوی شفقنا با دکتر اشرف بروجردی را در پی می‌خوانید:

* در کشورهایی مثل مصر با اینکه زنان در کنار مردان علیه استبداد قیام کردند اما نه تنها به سهم قابل قبولی از مدیریت اجتماعی نرسیدند بلکه میراث انقلاب برای جمعی از زنان مصری تحمل خشونت و تجاوز بوده است، دلیل این عقب ماندگی در برخی جوامع مسلمان چیست که توان تحمل حضور زن در اجتماع را ندارند؟
بروجردی: اینکه زنان حضوری جدی در تصمیم گیری‌ها و عرصه‌های مختلف ندارند، سیاست حاکمیت بر کشورهای اسلامی نیست؛ بلکه به دلیل جهل و ناآگاهی آنهاست. زنان کشورهای عربی و اسلامی در حوزه مطالعات حضور پررنگی ندارند مگر بعضی کشورهای اندک که گرایش‌های آنها نیز به سمت مدرنیسم است. این کشورها هنوز نتوانستند مبانی دینی و اسلامی را بهتر بشناسند، وظایف و جایگاه خود را بدانند و اجازه حضور زنان در مناصب تصمیم‌گیری و ایفای نقش را بدهند. مهم ترین علت مخالفت حضور زنان در اجتماع را باید در سطح آگاهی و دانش زنان جست وجو کرد، این سطح آگاهی به سواد افراد بازمی‌گردد. به عنوان مثال در مصر حدود 70 درصد زنان بی سواد هستند و این آمار برای یک کشور اسلامی فاجعه است. این در حالی است که همان مصر، دارای قدیمی ترین دانشگاه به نام الازهر و بهترین دانشمندان است. در مصر افرادی هستند که خیلی قبل از جامعه ایران و جمهوری اسلامی بر روی مباحث دینی فکر و مطالعه کردند و کتاب نوشتند، اما این دانش و آگاهی به لایحه های زیرین جامعه تسری پیدا نکرده و در بخشی از جامعه مانده است. افراد آگاه باید دانش خود را در کل جامعه تزریق کنند، در این صورت جامعه دچار تغییراتی خواهد شد و حضور زنان در زمینه‌های مختلف را خواهد پذیرفت.

* در بعضی از کشورها علاوه براینکه تحمل حضور زنان در صحنه را ندارند، در صورت حضور زنان با آنها با خشونت برخورد می شود، چرا مردان یا دولت‌ها برای ممانعت از حضور زنان در اجتماع خشونت را انتخاب می‌کنند؟
بروجردی: اولین علت این است که زنان سطح آگاهی و علم خود را بالا نبردند و دلیل دیگر اینکه نگاه مردان به زنان در چنین جوامعی نگاهی ابزاری است، زنان ابزار پاسخگویی به نیازها و خواسته های مردان قرار گرفتند و همین مساله باعث شده در بسیاری از جوامع اسلامی یا حتی در جوامعی که سابقه اسلامی ندارند ولی رویکرد دینی دارند مثل جامعه ترکیه شاهد باشیم که زن همیشه به عنوان ابزار مورد سوء استفاده قرار گرفته است و نگاه به زن نگاه جنس دومی است. باز هم تاکید می کنم بخشی از دلیل این نوع نگاه به زن مربوط به خود زنان می شود. اگر زن ها مقتدر وارد شوند و رویکرد آنان علم گرایانه باشد خود به خود نگرش مردان جامعه نسبت به زنان اصلاح می‌شود.

* چه وقت مرد جامعه به خودش اجازه می دهد زن را به عنوان ابزار مورد بهره برداری قرار دهد؟
بروجردی: وقتی که فکر می کند زن متوجه نیست، نمی شناسند، نمی داند و می تواند ابزاری برای مردان باشد. در امارات مانند ایران میزان ورودی زنان به دانشگاه 67 درصد است، اما همان زن ها مورد سوء استفاده قرار می گیرند چون نگاه آنها علم گرایانه نیست و فقط برای این است که سواد داشته باشند و فرض و کمال را در این می بینند که یک زندگی مفرهی داشته باشند. آنان مدرنیسم را در دارا بودن از زندگی مادی می‌دانند که متفاوت از گذشته باشد در حالی که ما در بحث مدرنیسم بیشتر بحث اندیشه را داریم. هرگاه زنان روشنفکر و نواندیش پا به عرصه وجود گذاشتند و بسیاری از فاکتورها و معیارها برای زندگی بهتر، متفاوت از گذشته شد، می‌توان گفت این جامعه پیشرفت و آینده خوبی خواهد داشت، اما هر زمان که جامعه به این سمت سوق پیدا کند که خود و برتری خود را در مال دنیا و رفاه ظاهری ببیند نه بارور شدن اندیشه، این جامعه ضربه خواهد خورد. جوامعی که مصرف زدگی و میزان بهره مندی از مظاهر دنیا در آنها بالاست، سطح آگاهی سیاسی، اجتماعی و دینی آنها پایین است. حتی آگاهی های دینی به جای اینکه بتواند برای زن ها در عرصه اجتماع و خانواده راهگشا باشد بعضا ممکن است به خرافات منتهی شود.

* زنان آسیب دیده و خشونت دیده کشورهایی مانند مصر، سوریه، ترکیه و بسیاری از کشورهای دیگر برای پیگیری حقوقشان به چه مراجعی می توانند رجوع و شکایت کنند؟ آیا تشکل های غیردولتی کافی که به امور زنان بپردازند در خاورمیانه وجود دارد که چنین شکایت ها یا مراجعاتی را پیگیری کنند؟
بروجردی: متاسفانه نه، یکی از مواردی که مورد غفلت است، همین نکته است. زنانی که در سوریه مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند یا کسانی که به خاطر خواسته یک عده قدرت طلب عزیزان، فرزندان و همسر خود را از دست داده اند و زندگیشان متلاشی شده است، مورد حمایت قرار نمی‌گیرند در صورتی که زنانی که در این کشورها مورد اذیت و آزار قرار گرفتند جزو کسانی هستند که باید زمینه ای برایشان فراهم باشد که بتوانند شکایت هایشان را به مراجع مختلف عرضه کنند. در صربستان نیز شاهد بودیم که چه تعداد زن مسلمان فرزندان و همسر خود را از دست داده بودند، اینها بعد از چندین و چند سال توانسته بودند اجساد بستگانشان را پیدا کنند و به سوگ آنها بنشینند. یا مسلمانان میانمار و بسیاری از کشورهای مختلف. گرایش تنگ نظرانه نسبت به فهم از دین باعث شده که دین آسیب ببیند و مسلمانان به خصوص زنان و دختران در معرض آسیب بیشتری قرار بگیرند، چون این قشر از جامعه سلاحی در اختیار ندارد تا بتوانند از خود دفاع کنند. در این گونه موارد به نظر من زنان باید توانایی دفاع شخصی را داشته باشند و در موارد سخت و کارزار بتواند از خودش دفاع کند، تا مورد آزار قرار نگیرند.

* شما اشاره کردید در خاورمیانه مکانی وجود ندارد که زنان آسیب دیده برای گرفتن حقوق خود شکایت کنند، در صورتی که در همه کشورها انسان‌ها برای هر نوع ظلم و پایمالی حقوقی می‌توانند به مرجعی جهت رسیدگی شکایت کنند، چرا این امکان از زنان گرفته شده است؟
بروجردی: در اکثر کشورها حکومت ها بیشتر به دنبال قدرت هستند تا به دنبال احقاق حق مردم. هر کسی در راس قدرت قرار می گیرد نگاهش به حفظ قدرتش است نه رفع مسایل جامعه. کمتر کسی چنان خود ساخته است که قدرت برایش ابزار باشد و بتواند احقاق حق کند.

* آیا این امکان تشکیل اجتماعی وجود دارد که زنان فعال جهان اسلام گردهم آیند و برنامه های مشترک برای ارتقای سطح فرهنگی جوامع خود، پیگیری مشکلات زنان آسیب دیده و راهکاری برای کاهش خشونت ها بیندیشند؟
بروجردی: سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان یک سازمان برای کشورها جایگاه تعریف شده‌ای دارد، این سازمان می تواند به خوبی این مقوله را تعریف کند و آن را در جوامع تسری دهد، اما متاسفانه تاکنون هیچ حرکتی نکرده است. ایران پیشنهاد کرسی بحث زنان را مطرح کرد ولی هرگز جدی گرفته نشد. در سازمان کنفرانس اسلامی جایگاهی برای زنان دیده نمی‌شود، زنان در آنجا پر رنگ نیستند، تا زمانی که وضعیت به این صورت باشد هر تشکیلاتی هم بخواهیم راه اندازی کنیم، باید جایگاهی که مورد قابل قبول همگان است، وجود داشته باشد. سازمان ملل کمیسیون حقوق زن راه اندازی کرد و از این طریق توانست بعضی از مطالبات زنان را پیگری کند، کشورهای اسلامی باید چنین جایگاهی را برای خود در سازمان کنفرانس اسلامی تعریف کنند و در خلال مطالبات، حقوق، آگاهی ها و ارتباط گیری با زنان فرهیخته کشورهای مختلف، ارتباط برقرار کنند، برنامه‌های خود را برای آنان تبیین کرده و کار را پیش ببرند. باید توجه کنیم هر حرکتی که بخواهیم انجام دهیم و سازمانی تشکیل دهیم باید آن سازمان مورد قبول عامه کشورها باشد. مثلا اگر ایران بخواهد آغازگر چنین حرکتی باشد، وقتی مورد قبول دیگران قرار نگیرد از این تلاش هیچ نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. زمانی می توانیم به نتیجه برسیم که کشورهای اسلامی که حول یک محور به توافق رسیده‌اند را در ضرورت و تشکیل چنین سازمانی متقاعد کنیم؛ برای انجام این امر نیز از خلال سازمان کنفرانس اسلامی می توانیم به نتیجه مطلوب دست یابیم.

* همانطور که در سال‌های اخیر شاهد بودیم سازمان کنفرانس اسلامی در انجام وظایف خود از جمله مساله شیعه کشی و حمایت از زنان و بسیاری از مسایل دیگر عملکرد ضعیفی داشته است، آیا این امکان وجود ندارد زنان جهان اسلام تشکیلات یا کمپینی تشکیل دهند تا از این طریق از حقوق خود و دیگر زنان حمایت و دفاع کنند؟
بروجردی: در این مورد مهم این است که کدام کشور محور باشد. ایران در یک برهه زمانی انجمن همبستگی زنان ایجاد کرد که در این انجمن با زنان کشورهای مختلف بدون در نظر گرفتن مذهب آنان، ارتباط برقرار ‌شد از این رو ایران به عنوان یک کشور اسلامی می تواند این پیشنهاد را داشته باشد. اگر دین به عنوان محور و پشتوانه ایدئولوژیک باشد در این مورد اینکه کدام کشور پیشتاز این صحنه شود اختلاف روی خواهد آمد بنابراین اگر ما بخواهیم جایی را تعریف کنیم سازمان کنفرانس اسلامی بهتر مکان است. دلیل عملکرد ضعیف سازمان کنفرانس اسلامی به رهبران کشورهای مختلف حتی ایران باز می‌گردد. کشورها در سازمان کنفرانس اسلامی برای خود جایگاه تعریف شده‌ای ندارند و قوی عمل نکرده‌اند و در حوزه‌های مختلف فعال نبودند تا در خلال آن حوزه‌ها بتوانند بحث زنان را نیز مطرح و پیگری کنند. مسلمانان با هر مذهبی باید حول یک محور حرکت کنند، آنان اگر مشترکاتشان یعنی قرآن، توحید، پیامبر اسلام را در نظر بگیرند و بتوانند حول این مشترکات با هم متفق شوند، بقیه مباحث قابل حل است. مراجع مختلف می توانند در این زمینه نظر دهند و مباحث زنان را پیگیر باشند حتی می توانند‌ آنها را به صورت قانون در کشورشان در بیاورند.

* اگر در سازمان کنفرانس اسلامی یک تشکیلاتی از زنان فعال جهان اسلام به وجود آید به نظرتان در کاهش خشونت ها و آزار به زنان و همچنین حمایت از آنان مؤثر خواهند بود؟
بروجردی: قطعاً می توانند تاثیر بگذارند. زنان فعال در کشور خود می‌توانند سازمان های غیر دولتی، انجمن های فعال در عرصه های فکری را فعال کنند و باعث آگاهی بخشی به جامعه شوند. همچنین می توانند با حضور در سازمان کنفرانس اسلامی خود را در سطح دنیا مطرح کنند و در مورد مسایل مختلف راهکار پیشنهاد دهند.
اسلام توان پاسخگویی به همه نیازهای بشریت را دارد. ما باید این مساله را با چارچوب جهان امروز بسنجیم. یعنی وقتی می گوییم اسلام توان پاسخگویی به همه نیازهای انسان را دارد باید بدانیم که زن کجا تعریف شده، چگونه تعریف شده، چه وجهی برایش در نظر گرفته شده است و چه وظایفی برای او باید لحاظ شود. چنین نگاهی به زن باید نگاهی فراگیر باشد نه نگاهی که انحصاری و مختص به یک قرائت خاص از دین باشد. باید موارد مشترک را کنار هم بگذاریم. از دل تاریخ، سنت و سیره پیامبر(ص) به راحتی می توانیم به یک فصل مشترک برسیم. زن ها حقی دارند، باید کرامتشان حفظ شود و بتواند در جامعه حضور فعال داشته باشد، یک زن هم می‌تواند همسر و مادری خوب در خانه باشد و هم در عرصه‌های مختلف از جمله سیاست، اقتصاد و… حضور یابد.

* پیامبر(ص)، 1400 سال پیش، رسالتش را با گفت وگو و صلح به کشورهای اطراف و افراد مختلف عرضه می کرد، چه اتفاقی در جوامع اسلامی رخ داده که پس از قرنها به دوره جاهلی بازگشت کرده و به جنگ به جای گفت وگو و به برادر کشی متوسل شده اند؟
بروجردی: این مساله به درک و فهم ما از دین و قرآن بازمی‌گردد. قرآن می فرماید: “افتومنون ببعض الكتاب و تكفرون ببعض” شما بعضی از آیات را می پذیرید و بعضی را رد می کنید. به عبارت دیگر آنکه به نفع و مطابق میلتان هست را می پذیرید.  در دین ما دو اصل وجود دارد، اول اینکه در پذیرش دین اجباری نباشد. “لا اکراه فی‌الدین” اصل دیگر اینکه مبنای دعوت و پذیرش انسان ها این است که شما بتوانید از طریق فهم بهتر آنها را به سمت خودتان دعوت کنید. “فَبَشِره عبادِالَذینَ یَستَمِعُونَ القولَ و یَتَبِعُونَ اَحسَنَهُ بشارت بده به آن بندگانی که همه حرف ها را می شنوند و بهترین را انتخاب می کنند.” خداوند در آیه دیگری می فرماید: “تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله‏و لا نشرک به شیئا،و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله اگر می خواهید دیگران را به دین دعوت کنید، از راه گفت وگو و فهم مشترک دعوت کنید نه فقط با مسلمانان دیگر و با ادیان دیگر.”
مسیحیان نیز در مورد مشترکات خود با مسلمانان می‌گویند: مشترکات ما این است که خداوندی یکتا داریم و جز او هم کسی دیگری را عبادت نمی کنیم و نسبت به او شرک نمی ورزیم و ولایت دیگری بر خودمان را قبول نمی کنیم. بنابراین مهم آن است که بتوانیم یک ادبیات مشترک بین همه مذاهب پیدا کنیم، که کار سختی نیست. با استناد به آیه‌های قرآن می‌یابیم که افراد براساس یک گفتمان مشترک توانستند به این نتیجه برسند که برای حل معضلات و مشکلات بشر می توانند راه حل هایی پیدا کنند. تنها باید توجه داشت در این راه حل کرامت انسان محفوظ بماند. یعنی کسی حق نداشته باشد حرمت شخصی دیگر را زیر پا بگذارد. با چنین رویکردی قاعدتاً انسان‌ها و جوامع دینی می‌توانند یک فصل مشترکی پیدا کنند که براساس آن دایره گفت وگو و مذاکره را توسعه و زمینه آن را فراهم کنند.

* در میان کشورهای اسلامی به طور کلی زنان کدام کشور وضعیتشان مطلوب تر است؟
بروجردی: بستگی دارد به اینکه ما از مطلوبیت چه تعریفی داشته باشیم و چه گزینه ای را به عنوان شاخص در نظر بگیریم که اگر کشوری به آن سطح رسید بگوییم وضع مطلوبی دارد. در ایران زن دارای یکسری ملاک هایی است. به عنوان مثال زن در خانواده محترم است، در دیدگاه دینی ما آمده است اگر کسی زنان را تکریم کند، خود او انسان کریمی است. در ترکیه زن‌ها از رشد خوبی در عرصه دینداری برخوردار هستند و ملاک‌های خوبی دارند. در عراق و افغانستان سهمیه ای برای حضور زنان در قدرت لحاظ شده که ایران آن سهمیه را ندارد. هرکدام از اینها می تواند به عنوان یک شاخص باشد. جامعه‌ای نداریم که همه ویژگی های مطلوب برای زنان را داشته باشد.

* برای اینکه زنان آسیب دیده بتوانند از حق و حقوق خودشان دفاع کنند، چه راهکاری را پیشنهاد می‌دهید؟
بروجردی: من فکر می کنم زن هایی که مورد اذیت و آزار قرار گرفتند ابتدا باید یک دادگاه ویژه ای را تشکیل دهند یا از دادگاه‌ها درخواست کنند به شکایت آنان رسیدگی کنند. آنچه به نظر من زنان را می تواند نجات دهد بلند کردن صدایشان است، اما صدای زن ها همچنان خاموش است. زنان می‌توانند صدای خود را با شکل‌گیری یک تشکل جدید حال در قالب کمپین یا از طریق نامه‌نگاری و ارجاع به مراجع ذی ربط به گوش همگان برسانند.
آنچه که به نظر من می تواند زنان را از این وضع بیرون بیاورد برخوردار شدن از یک رسانه بین المللی است. اگر کمپین هم راه اندازی کنیم، چطور می خواهیم این صدا را به گوش آحاد جامعه برسانیم. سازمان کنفرانس اسلامی این امکان را در اختیار زنان قرار نمی‌دهد بنابراین لازم است زنان خود برای شکل گیری یک رسانه بین المللی که صدای آن در همه جا شنیده شود، هزینه کنند این اقدام می تواند یک حرکت به سمت جلو باشد. بعد از آن زنان می‌توانند با تشکیل NGO ها و سازمان های غیر دولتی و تشکل های مردمی در داخل کشورشان، پیگیر مطالبات خود، رفع ابهام از وضعیت و حل مشکلاتشان باشند.

گفت وگو از سمانه معارف
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا