خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نظر عضو خانواده یک معلول درباره حوض نقاشی

برادر یک فرد معلول بعد از بازپخش فیلم سینمایی حوض نقاشی از تلویزیون نوشت: فیلم لحظات دردآور و کوبنده – برای من – کم نداشت. به عنوان کسی که یک عضو خانواده اش معلول است، این بی فرهنگی و فقدان ساز و کار اجتماعی لازم برای کاستن از رنج و درد معلولیت و خانوادۀ یک معلول برایم بسیار ملموس بود.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این نوشته ی تامل برانگیز در پی می آید:
برادر کوچکتری دارم که بیش از ده سال است در یکی از مراکز سازمان بهزیستی نگه داری می شود. خوشبختانه او ما را نمی شناسد. مبتلایان به اوتیسم (درخودماندگی) در برقراری ارتباط با محیط و اطرافیان مشکل دارند.
فیلم یا گزارشی، اگر دربارۀ معلولیت ذهنی و افراد معلول ذهنی باشد، ترجیح می دهم نبینم. برای من که ده سال تنها بچۀ خانه بودم و احساس تنهایی می کردم و پس از شش سال، باز هم تنها بچۀ «خانه» شدم، هر چیز که یادآور آن روزهای سخت باشد و تلخ کامی امروز، آزارنده است.
فیلم «حوض نقّاشی» داستان چند روزی از زندگی زوجی معلول است که فرزندی سالم و باهوش دارند. قصد نداشتم فیلم را ببینم و همسر عزیز نیز این را می دانست.
با دوستش قرار سینما گذاشته بود و قرار بود ما همسران عزیز نیز برویم. روزی که خواستیم برویم، وقتی فهمیدم چه فیلمی است، قدری تعجّب کردم و نگران شدم. امّا با خود گفتم، حتماً خیر و صلاح در همین است.
فیلم داستان تنهایی این زوج است در جامعه ای که برای زندگی آنها طرّاحی نشده است. نه طرّاحی فرهنگی و نه طرّاحی اجتماعی.
از خنده و تمسخرهای بی دلیل کمک راننده و دواندن آنها به دنبال مینی بوس گرفته تا خنده و بی توجّهی مغازه دارانی که «رضا»ی جویای کار را ردمی کردند. و یا حتّی خانم مدیری که نمی فهمید مادر «سهیل» چه حدّی از توان ذهنی دارد و از او توقّع داشت اهمّیّت کلاس چهارم را درک کند؛ اینها نمونه هایی از نبود درک و رفتار درست در فرهنگ عمومی ماست.
چه این که لحظه هایی بود که بسیار برای من و تا جایی که فهمیدم برای همسر دوست همسرم هم دردآور بود و جماعت حاضر در سینما سپیده قاه قاه می خندیدند به رفتار به تصویر کشیده شده از یک معلول.
چنین فرهنگ عمومی بیماری است که از ایجاد ساز و کار اجتماعی کارآمد برای آرامش و امنیت این افراد سرباز زده است. این زوج که برای تأمین معاش تمام زور خود را می زنند در برقراری ارتباط سالم با فرزند دچار مشکل اند و در حلّ این مشکل تنها خانم ناظمی با صرف وقت و انرژی در زندگی شخصی خودش یاریگر آنهاست. حتّی نزدیکان نیز آنها را تنها گذاشته اند.
فیلم لحظات دردآور و کوبنده – برای من – کم نداشت. از لحاظ فنّی نمی دانم و برایم مهم نبود و نیست چه امتیازی بتوان به آن داد.
به عنوان کسی که یک عضو خانواده اش معلول است، این بی فرهنگی و فقدان ساز و کار اجتماعی لازم برای کاستن از رنج و درد معلولیت و خانوادۀ یک معلول برایم بسیار ملموس بود.
من هم اگر این فیلم را ندیده بودم شاید اصلاٌ به یاد اینها نمی افتادم.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا