خرید تور تابستان ایران بوم گردی

توصیه‌ی طلایی به پلیس: با سعه‌ی صدر رفتار کنید

/ گفت‌وگوی انصاف نیوز با مرتضی طلایی درباره‌ی دختر آبی /

نسترن فرخه، انصاف نیوز: سحر در لحظه‌ی خودسوزی مملو از خشم بوده، خشمی که برای او تبدیل به انگیزه‌ای در جهت اقدام به مرگ خودخواسته شد، اما کم‌تر صحبتی در مورد خشم ایجاد شده در این دختر و علل آن دیده شد. یکی از خبرهایی که بعد از مرگ سحر خدایاری منتشر شد اشاره به درگیری او با نیروی انتظامی  در زمان تلاش برای ورود به ورزشگاه بود که کار را به شکایت پلیس از او کشاند، اما او چه چیز شنیده و چه چیز گفته که درگیری شکل گرفته است؟

رییس پلیس سابق تهران بزرگ مرتضی طلایی در اینباره با انصاف نیوز به گفت‌و گو پرداخت، او تاکید کرد که دستگاه‌هایی که باید در این موضوع تعیین تکلیف کنند و شرایط و زمینه‌ها را فراهم کنند تا این امکان فراهم شود، کار خود را انجام ندادند و کوتاهی و ناکارآمدی، قصور، سهل‌انگاری و اقدام نکردن به هنگام و به موقع دستگاه‌های اجرایی برای تعیین تکلیف وجوه اجتماعی، زمینه‌ای را ایجاد می‌کند تا شاهد چنین صحنه‌ی تلخی باشیم که دختر جوان به ورزشگاه بیاید و از ورودش جلوگیری کنند. او می‌گوید: «در این شرایط می‌توان از پلیس انتظار داشت که اخلاق‌گرایانه و با سعه‌ی صدر رفتار کند تا تنش و درگیری کم‌تری را در جامعه شاهد باشیم»

طلایی همچنین به استفاده‌ی ابزاری جریان‌های سیاسی از موضوع ورود زنان به ورزشگاه نیز پرداخت و گفت: « اگر دولت و کارگزاران ما این موضوع را به درستی تعیین تکلیف می‌کردند، چنین نمی‌شد، چند سال است که برسر این موضوع در جامعه بحث است؟ فارغ از خوب و بد بودن این مساله، اما تبدیل به موضوعی شده است که هر دولت و جریانی می‌خواهد از این موضوع استفاده‌ی ابزاری کند، در حالی که این کاملا یک پدیده‌ی اجتماعی است، باید به جهت اجتماعی شرایط لازم را مهیا کنیم تا خانم‌ها در کمال آرامش و امنیت به ورزشگاه بروند.»

سعه‌ی صدر در رفتار پلیس زمینه‌های تنش و درگیری را کمتر می‌کند

طلایی در مورد تاثیر رفتار پلیس افزود: «پلیس حکم جلب این خانم را گرفته و موضوع قضایی شده است، در این شرایط می‌توان از پلیس انتظار داشت که اخلاق‌گرایانه و با سعه‌ی صدر رفتار کند تا تنش و درگیری کمتری را در جامعه شاهد باشیم، مخصوصا در جامعه‌ای که فرصت‌طلبان سیاسی و دشمنان بیرونی ما منتظر هستند تا هر روز سوژه‌ای را پیدا کنند که آن را به مقاصد سیاسی خود تبدیل کنند.

در این میان می‌بینیم که پلیس و دستگاه قضایی قربانی می‌شود، شهروندان از نظر روحی و روانی آسیب می‌بینند و کاسبان سیاسی موج‌سواری‌های خود را می‌کنند، کسانی که برای مهم‌ترین مسایل اجتماعی موضع‌گیری نمی‌کنند و حرفی نمی‌زنند  ناگهان در شرایط خاص مثل حالا که درگیر آن هستیم سوژه‌سازی می‌کنند و به دست جوامع بیگانه، بین‌المللی و اپوزسیون‌ها می‌دهند تا به دروغ و فضاسازی، دستگاه قضایی را مورد هجمه قرار دهند که برای آن دختر خانم شش ماه محکومیت صادر شده بود و بعد این اتفاق افتاده است، در صورتی که اینطور نبوده است.»

مرتضی طلایی  افزود: «نتیجه‌گیری نهایی این است که افکار عمومی و جامعه‌ی زنان ما از نظر روحی و روانی آسیب دیده است، پس ای کاش دلسوزان، نهادهای قانونی و قضایی به خاطر این حادثه‌ی تلخ که افکار عمومی را متاثر کرده، از مردم دلجویی می‌کردند و به مردم می‌گفتند ما برای حل موضوع ورود و بررسی می‌کنیم تا راهکارهای مساله را پیدا کنیم.»

شرایط عامل عمل اشتباه می‌شود

سردار مرتضی طلایی با بررسی دلایل وجود آشفتگی اجتماعی گفت: «در جامعه، سه سطح یا سه لایه در مسایل اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و اخلاقی وجود دارد، این موارد در حوزه‌‌های آسیب‌ها، انحرافات و آشفتگی‌ها جای می‌گیرد؛ اگر بخواهیم این سطح آسیب و آشفتگی‌ها را تفکیک کنیم، مصادیق آن را دریابیم و بخش‌هایی که در این حوزه مسوولیت دارند را بررسی کنیم، نتیجه‌ی روشنی به ما می‌دهد و متوجه می‌شویم رفتار پلیس در کدام یک از اینها تاثیر داشته است.»

طلایی با مثالی توضیح داد: «اگر یک ایستگاه اتوبوس را تصور کنیم، قاعده بر این است که مردم تا زمانی که اتوبوس نرسیده منتظر بمانند و بعد به نوبت سوار شوند و به مقصد برسند، اگر همه این کار را رعایت کنند همه چیز منطبق بر ارزش‌ها و هنجارهای جامعه است، اما در صورتی که افراد بدون رعایت نوبت سوار شدند این خود یک نوع از آسیب اجتماعی است.

حال اگر در همان شرایط افراد در نوبت اتوبوس باشند، اشخاص دیگر رعایت نوبت نکنند و شروع به فحاشی هم کنند، این دیگر آسیب نیست بلکه در سطح بالاتری قرار دارد، در علوم جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی به این شکل رفتارها انحرافات اجتماعی می‌گویند؛ سطح سوم آن جایی است که افرادی حضور داشته باشند که علاوه بر رعایت نکردن نوبت و فحاشی، از سلاح سرد مثل چاقو برای پیشبرد عمل خود استفاده کنند، این سطح را دیگر آشفتگی می‌نامیم.

پس فرد اول رعایت نوبت نمی‌کند و سوار اتوبوس می‌شود، دومی علاوه بر رعایت نکردن نوبت فحاشی هم می‌کند و نفر سوم در کنار تمام این کارها چاقو کشی هم می‌کند، باید چه کار انجام دهیم تا این سه دسته در جامعه نباشد؟ برای گروه اول باید در موارد اجتماعی فرهنگی و آموزشی، خانواده، معلم  و موارد دیگر همه کار خود را به درستی انجام دهند، زیرا تمام آشفتگی‌های اجتماعی از بستر موارد اولیه شکل می‌گیرد.»

موضوع قابل تامل این است که علاوه بر کارهای اولیه همچون موارد آموزشی، فرهنگی، تربیتی که باید قبل از هر چیز انجام شود، باید مدیریت اداره کننده‌ی شهر تعداد اتوبوس را به حد نیاز تامین کند تا موجب این مسایل نشود، چون فرضی وجود دارد که یک فرد به هزار و یک دلیل می‌خواهد زودتر به مقصد برسد، بنابراین همیشه  فرد ناهنجار هدف ارتکاب جرم و ورود به خط قرمزها را ندارد، اما شرایط عامل آن عمل اشتباه شده است.

پس کاملا مشخص است که علاوه بر تعلیم و تریبت و آموزش، نظام اجرایی و مدیریت اجرایی باید ورود کند و در حوزه وظیفه‌ی خود اقدام کند. در سطح بعدی پلیس و دستگاه قضایی باید آنچنان مقتدرانه در آن جامعه حضور داشته باشند و ایفای نقش بازدارندگی داشته باشند که کسی جرئت نکند تا آشفتگی ایجاد کند و اگر این کار را انجام داد بداند هزینه‌ی سنگینی دارد.

اگر ما به درستی آسیب‌های اجتماعی را مدیریت کردیم و نظام آموزشی ما خوب کار کرد پس دیگر آسیبی هم به وجود نمی‌آید و یا کاهش پیدا می‌کند، بنابراین انحراف هم کم‌تر پیش می‌آید و به همین دلیل آشفتگی کم‌تر از قبل می‌شود، حتی برخورد قاطع با آشفتگی هم نقش پررنگی در بازدارندگی از آسیب‌ها دارد.»

اگر ورود زنان به ورزشگاه زودتر تعیین تکلیف می‌شد، این اتفاق نمی‌افتاد

رییس پلیس سابق تهران بزرگ به بررسی ماجرای دختر آبی از سه جنبه پرداخت و گفت: «حالا از اینجا به بعد می‌توانیم به نقش پلیس اشاره کنیم که در مواجهه با آشفتگی چه باید انجام دهد؟ آیا نمی‌توان در حین اجرای قانون و با اقتدار بر محور اخلاق با مجرم برخورد کرد؟ بنده معتقدم که می‌شود، یعنی ما می‌توانیم طوری اخلاقی برخورد کنیم که هم برای مجرم تاثیر تربیتی داشته باشد و افکار عمومی هم در اقتدار و قانون‌مداری پلیس در برخورد با مجرمین اذعان داشته باشند که پلیس وظایف خود را در قالب اخلاق پیش می‌برد.

فرض را این طور در نظر می‌گیریم که پلیس بر حسب وظیفه‌ی قانونی خود باید از ورود زنان به ورزشگاه جلوگیری می‌کرده، ای کاش در حوزه‌ی تعلیم و تربیت، نظام خانواده، فرهنگی و آموزشی جامعه به گونه‌ای رفتار می‌کردیم که این دختر جوان که آگاه است امکان ورود خانم‌ها به ورزشگاه نیست، نمی‌آمد و همین گام اول بود. می‌بینیم آن نظام  تعلیم و تربیت به درستی کار نکرده که در نتیجه آن دختر جوان با وجودی که عالم به ممنوعیت حضورش در آن مکان و مغایر با قانون بودن موضوع بوده اما با تغییر چهره وارد می‌شود.

دومین موضوع مربوط به بخش اداره کننده‌ی جامعه‌ی ما است که اگر دولت و کارگزاران ما این موضوع را به درستی تعیین تکلیف می‌کردند، چنین نمی‌شد؛ چند سال است که سر این موضوع در جامعه بحث است؟ فارغ از خوب و بد بودن، این مساله تبدیل به موضوعی شده است که هر دولت و جریانی می‌خواهد از این موضوع استفاده‌ی ابزاری کند، در حالی که این کاملا یک پدیده‌ی اجتماعی است، باید به جهت اجتماعی شرایط لازم را مهیا کنیم تا خانم‌ها در کمال آرامش و امنیت به ورزشگاه بروند.

در حال حاضر وقتی مسابقات لیگ فوتبال خانم‌ها برگزار می‌شود فاقد تماشاچی است اما برای دو تیم دیگر خانم‌ها می‌خواهند به ورزشگاه بروند، در حالی که شرایط اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی حاکم بر محیط ورزشگاه مناسب نیست و به حیثیت و شخصیت خانم‌ها لطمه وارد می‌کند.

در این جا می‌بینیم دستگاه‌هایی که باید برای این موضوع تعیین تکلیف کنند و شرایط و زمینه‌ها را فراهم کنند تا این امکان فراهم شود، کار خود را انجام نمی‌دهند، در حالی که به فرض مثال اگر تصدیقات قانونی را می‌گرفتند و بعد تیم‌‌ها، لیدرها و تماشاچیان را درگیر می‌کردند، و حتی کار فرهنگی و آموزشی در فضای رسانه‌ای انجام می‌دادند به طور منطقی ما شاهد مشکل سوم نمی‌شدیم.

پس در اینجا کوتاهی و نا کارآمدی، قصور، سهل انگاری و  اقدام نکردن به هنگام و به موقع دستگاه‌های اجرایی برای تعیین تکلیف وجوه اجتماعی زمینه‌ای را ایجاد می‌کند تا شاهد چنین صحنه‌ی تلخی باشیم که دختر جوان به ورزشگاه بیاید و از ورودش جلوگیری کنند و طبق گفته‌ها با پلیس درگیر شود و پلیس هم طبق وظیفه‌ی قانونی خود مانع ورود شود و درگیری پیش آید، در این وضع باید شرایط پلیس را هم درک کرد.

طلایی در پایان گفت: نتیجه‌گیری نهایی در بحث من این است که متاسفانه افکار عمومی آسیب دیده، جامعه‌ی زنان ما هم از نظر روانی و روحی آسیب دیدند؛ ای کاش دلسوزان و نهادها و مراجع قانونی بجای فرافکنی و رفتارهای کاسبکارانه از یک حادثه‌ی تلخ که احساست جامعه را جریحه‌دار کرده، از مردم دلجویی می‌کردند و می‌گفتند برای حل موضوع کارهای کارشناسی کرده و اقدام خواهیم کرد. در این صورت گفتار و رفتار و اعمالشان موجب آرامش فضای جامعه می‌شود؛ نه اینکه فضای  موجود جامعه را تشدید کنند تا جایی که کشورهایی که محلی از اعراب ندارند برای ما خط و نشان‌ بکشند، واقعا از این بابت باعث تاسف است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا