خرید تور تابستان ایران بوم گردی

دانشگاه و استبداد / علیرضا کفایی

علیرضا کفایی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

به نام خدا. استبداد منفورترین رژیم سیاسی است که بشر در طی روزگاران گذشته خویش با آن روبرو بوده است. آنگاه که استبداد حاکم می شود، مردم به هم راست نمی گویند، خود را سانسور می کنند، به یکدیگر اعتماد ندارند، شخصیت خود را از دست می دهند، وقار و متانت و غرور انسانی در آنها دیده نمی شود، به تملق و چاپلوسی روی می آورند، اراده در آنها مرده است، عزم و تصمیمی از خود ندارند، به خواست حاکمان مستبد عمل می کنند، ضعف بر آنها مستولی می شود و حاکمان نیز برای بقای خود و حفظ وضع موجود و مطلوب خود چاره ایی ندارند مگر اینکه فضای جامعه را امنیتی کنند.
ایجاد و مستولی کردن فضای امنیتی بر جامعه، اولین اصلی است که مستبدان به آن متوسل می شوند و اولویت آنها در ایجاد این فضای مستبدانه، مراکز علمی و دانشگاهی است که با سرسختی و روشهای زورمدارانه و توسل به خشونت و رعب و وحشت آفریدن و ژاندارمی عمل کردن سعی می کنند تا نخبگان و روشنفکران و عالمان را یا تحت انقیاد خود در آورند و یا منزوی کنند و یا به زندان و حصار بیفکنند.
بدیهی است در چنین فضای خفقان آور و پلیسی، نه تنها آزادی و اراده سرکوب می شود که قبل از آن انسانیت منهدم می شود و شخصیت بشری منکوب می گردد و علم مسکوت می ماند.
مصلحان و مربیان بزرگ تاریخ که خواسته اند بشر به کمال حقیقی خود نائل آید و انسان را خداگونه بسازند، زیربنای کار را بر انهدام رژیم استبداد نهاده اند و بی دلیل نیست که قرآن کریم فرعون را که سمبل مستبدان تاریخ است آماج حملات شدید خود قرار داده است.
کوتاه سخن آنکه اگر امروز دکتر روحانی تاکید می کند که باید از فضای امنیتی فاصله بگیریم معنای دیگری در درون خود دارد و آنهم تغییر شرایط کنونی است. گرچه آقای روحانی بنا به دلایلی نمی تواند به صراحت از شرایط موجود سخن بگوید اما فحوای کلام ایشان اشاره به همین شرایط دارد زیرا اذعان به امنیتی بودن فضای جامعه و مخصوصاً دانشگاه مساوی است با پذیرفتن شرایطی که فضای امنیتی، مولود و نتیجه ی آن است.
برچیدن فضای امنیتی از دانشگاهها و جامعه سخن جدیدی نیست و پیش از این و به طور اخص از 76 به این سو از جانب اصلاح طلبان بر آن تکیه شده است چنانکه آقای سید محمد خاتمی رهبر اصلاح طلبان معتقد است که ” …. دانشگاه پادگان نیست، باید مستقل باشد. فرمان بر نیست باید فرمان ده باشد. …. باید دید امنیتی نادرست در مورد دانشگاهها عوض شود. باید علم و عالم مورد اهتمام و احترام باشد. ما معتقد بودیم باید فضای امنیتی به فضای سیاسی تبدیل شود و زندانی سیاسی نداشته باشیم و سخت گیریها و حصرها برداشته شود اما برخی جریاناتی هستند که حیات خود را در تداوم این فضای امنیتی می بینند و آقای روحانی هم نمی تواند واقعیت ها را یک شبه عوض کند”.
و از 88 بیشتر به آن پرداخته شد و مهندس میر حسین موسوی راهکار خروج از بحران و تضمین آینده را در زدودن نگاه آن نوع نگاه و برداشتن فضای امنیتی می دیدند، چنانکه در مصاحبه ها و بیانیه های قبل از داستان حصر و حصار و زندان به صراحت اشاره کرده اند ” …. آینده کشور در گرو بسط آزادی هاست”.
و نیز گفته اند که ” …. چرا مسوولان باید با نگاه امنیتی به اظهار اندیشه و انتقاد، بهترین جوان ها و دانشجویان را بازداشت کنند؟ باید در دانشگاه فضای تضارب آرا و مناظره برقرار باشد و راهی جز اعتماد به دانشجویان نداریم و باید این راه را پیش گیریم. دانشجو نیاز دارد از طرف ما درک شود و با بی اعتمادی و ایجاد فضای امنیتی در دانشگاهها دچار اشتباه شده ایم”.
انتظار دانشگاهیان و مردم این است که به واقعیت ها برگردیم و چون خاتمی و موسوی و امروز روحانی درک درستی از وضعیت کنونی داشته باشیم و راه چاره را در اعتماد به دانشجویان و مردم بدانیم و از فضای امنیتی فاصله بگیریم و بقول سید جمال الدین اسد آبادی برای رسیدن به تمدن ” باید اراده ی انسان ها را آزاد کرد”.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا