خرید تور تابستان ایران بوم گردی

فارسی یا دری؟

دکتر علی اشرف صادقی عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر پروژه فرهنگ جامع فارسی در یادداشتی در روزنامه‌ی اعتماد نوشت:

زبان فارسی همان طوری که از نام آن پیداست منسوب به استان فارس است. در زمان اشکانیان زبانی که رسمیت داشت زبان پهلوی بود. پهلوی منسوب به پهله است و نام آن شمال شرقی ایران کنونی از مرو تا قومس (سمنان کنونی) بوده است. اما این نام رفته‌رفته به غرب ایران، از ری تا قم و اصفهان و همدان و قزوین و ابهر و زنجان و بخش‌هایی از آذربایجان اطلاق شد و بخشی از منطقه‌ای که قبلا پهله نامیده می‌شد خراسان نام گرفت. خراسان در لغت به معنی شرق است، یعنی محلی که خورشید از آنجا طلوع می‌کند. رفته‌رفته دایره اطلاق نام خراسان وسعت یافت و هرات را نیز دربر گرفت. با سقوط اشکانیان و روی کار آمدن ساسانیان که از پارس بودند زبان آنان که پارسیگ نامیده می‌شد، زبان رسمی ایران شد و زبان پهلوی که امروز آن را پارتی- منسوب به قوم پارت یا همان اشکانیان- هم می‌نامند رفته‌رفته عقب‌نشینی کرد و جای خود را به زبان پارسیگ داد اما در عین حال عناصری از آن وارد زبان پارسیگ شد. پایتخت ساسانیان ابتدا شهر اصطخر، نزدیک تخت جمشید کنونی، بود که مسقط‌الراس آنها بود؛ اما ساسانیان در قرن چهارم میلادی پایتخت را از اصطخر به جندیشاپور در خوزستان منتقل کردند و پس از مدتی نیز آن را از جندیشاپور به مداین یا طیسفون انتقال دادند. زبان پارسیگ نیز همراه با پادشاهان ساسانی و درباریان و دیوانیان و سپاهیان از فارس به مداین منتقل شد. حکومت ساسانیان نزدیک به 425 سال طول کشید. در ظرف این مدت زبان آنان نیز به تدریج تحول پیدا کرد؛ به طوری که در اواخر حکومت آنان شکل گفتاری پارسیگ یا زبان تداول مردم با آنچه در کتاب‌ها و اسناد نوشته می‌شد تفاوت پیدا کرد. این تفاوت اساسا در پایتخت بسیار محسوس بود. در آن دوره به پایتخت «دَر» گفته می‌شد که به معنی همان چیزی است که برای ورود و خروج از آن استفاده می‌شود و امروز در کلمه «دربار» باقی مانده است. به زبان تداول مردم پایتخت نیز دری گفته می‌شد، یعنی زبان پایتخت، همان‌طور که امروز به زبان مردم تهران زبان یا گویش یا لهجه تهرانی گفته می‌شود. در طول دوره ساسانی اقوام مهاجم آسیای مرکزی- هیاطله و ترکان- کوشش می‌کردند برای یافتن چراگاه و مناطق خوش‌آب و علف به درون ایران بیایند. ساسانیان برای جلوگیری از هجوم آنان پادگان‌های مستحکمی در خراسان ایجاد کرده بودند و مرتبا از طیسفون به آنجا سرباز می‌فرستادند. رفت و آمد دائم سربازان و کارمندان دولتی و پادشاهان و شاهزادگان به خراسان موجب شد که به تدریج زبان مردم پایتخت یعنی زبان دری به خراسان منتقل شود و جایگزین زبان پهلوی یا پارتی گردد.

آخرین آثار زبان پهلوی به عنوان زبان زنده مربوط به حدود اواخر قرن ششم میلادی بوده است. از این پس زبان خراسان زبان دری یا زبان پارسی دری نامیده شد. سپس پارسی دری به معنی زبانی است که اصل آن از پارس است اما مربوط به «در» یا پایتخت است. به تعبیر دیگر معنای آن زبان پارسی پایتخت است. با روی کار آمدن نخستین سلسله‌های مستقل ایرانی مشرق ایران این زبان، زبان رسمی دربارهای این پادشاهان شد و شعرا و نویسندگان نیز به این زبان شعر گفتند و کتاب نوشتند و به تدریج به سایر نقاط ایران هم گسترش پیدا کرد. از جمله به ماوراءالنهر یا آسیای مرکزی که قلمرو زبان سغدی بود. در متون عربی به پارسی دری «الفارسیه الدریه» گفته می‌شد. ابن مقفع در قرن دوم هجری می‌نویسد بهترین شکل فارسی دری آن گونه‌ای از آن است که در مدائن و در بلخ رایج است. رفته‌رفته از تعبیر «فارسی دری» کلمه دری حذف شد و فارسی یا پارسی باقی ماند. در طول هزار سال گذشته به این زبان اساسا فارسی گفته شده نه دری. در قرن حاضر که در کشورهای افغانستان و تاجیکستان گرایش‌های ملی‌گرایانه پیدا شد، عده‌ای در این دو کشور کوشش کردند برای فارسی متداول در این دو کشور نام‌های جداگانه‌ای انتخاب کنند. در تاجیکستان که نامی جدید است این زبان را با القاء روس‌ها تاجیکی نامیدند؛ درحالی که نویسنده بزرگ تاجیکستان صدرالدین عینی زبان خود را فارسی دانسته است. در افغانستان هم در سال 1344 به دلایل سیاسی کلمه فارسی به دری تبدیل شد و فارسی نامیدن این زبان به کلی ممنوع اعلام شد. سیاستمداران افغان گفتند فارسی زبانی است مربوط به ایران شیعه مذهب و زبان ما با فارسی ارتباط ندارد و نام آن دری است. در حالی که دانشمندان افغان می‌دانستند که آنچه به سه نام فارسی و دری و تاجیکی نامیده می‌شود یک زبان است. امروز مردم افغانستان هم جدا از نام رسمی دری، زبان خود را فارسی می‌دانند. در ادوار قبل از اسلام در بلخ زبان دیگری رایج بوده که در دهه‌های اخیر اسناد زیادی از آن کشف و خوانده شده است. این زبان یکی از زبان‌های شرقی خانواده زبان‌های ایرانی است و با فارسی ارتباط دوری دارد. دانشمند پشتو زبان افغانستان عبدالحی حبیبی در 1342 رساله‌ای منتشر کرد به نام زبان دو هزار ساله افغانستان یا مادر زبان دری و بی‌هیچ توفیقی خواست نشان دهد که مادر زبان دری افغانستان زبان بلخی قدیم است. ما در بالا نشان دادیم که منشاء زبان فارسی دری فارس و بعدها طیسفون بوده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا