خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نامسلمان‌ها!

امیر بحرینی فرد، دانشجوی دانشگاه فرهنگیان، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز درباره‌ی سخنان آیت الله علم الهدی پس از انتخابات ۲ اسفند ماه نوشت:

آیت‌الله علم‌الهدی، عضو محترم مجلس خبرگان، در خطبه‌های نمازجمعه‌ی مشهد و در روز انتخابات اظهار داشتند: «کسی که در انتخابات شرکت نکند، مسلمان نیست.» و برای اثبات سخن خود، به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) استناد کردند.

این اولین بار نیست که نظرات آیت‌الله علم‌الهدی تیتر سایت‌های خبری می‌شود، چراکه ایشان یکی از مشهورترین ائمه جمعه‌ی کشور و از نظر سیاسی شخصیتی مطرح به شمار می‌رود. اما آنچه که محل بحث است، روش «برچسب‌زنی» است که متأسفانه در مباحثات مختلف و به ویژه بحث‌های سیاسی رواج یافته و چپ و راست نمی‌شناسد و همه‌ی ما در معرض این خطای اخلاقی در حین موضع‌گیری‌های سیاسی‌مان قرار داریم.

در سال‌های نخست پیروزی انقلاب، صاحب‌نظران بزرگی نظیر شهید مطهری و آیت‌الله طالقانی در سال‌های پر تب و تاب آن سال‌ها در دفاع از نظام نوپای اسلامی، در مقابل مخالفان سلاح تفکّر و استدلال را برداشته و در عین شجاعت و صراحت، روشی اخلاق‌مدارانه را در مباحثات سیاسی و دفاع از انقلاب و نظام برگزیدند از روش‌های نادرست امتناع کردند. شاید همین مسئله یکی از دلایلی است که این شخصیت‌ها همواره مقبول همه‌ی گروه‌های وفادار به انقلاب و نظام بوده و به عنوان الگوی تفکّر و اندیشه برای جوانان انقلابی درآمده‌اند. اما 40 سال گذشته است و امروزه گاهی اثری از بحث‌های محترمانه و اظهارنظرهای لطیف -چه در سطح نخبگان سیاسی و چه در سطح توده‌ها- نمی‌بینیم. در این وضعیت، از عالمان مذهبی و نخبگان سیاسی جامعه که سرد و گرم دنیای سیاست را چشیده و رقابت رقیبان در میدان قدرت را دیده‌اند، انتظار می‌رود با سخنان اخلاقی و رعایت حرمت‌ها، نقش مثبتی در جهت تقویت اخلاق و بهبود نحوه‌ی بحث میان مردم ایفا نمایند.

به مشهد برگردیم. گمان می‌کنم این اظهارنظر آیت‌الله علم‌الهدی نیز تواند مصداقی برای عمل نادرست برچسب زدن باشد. رأی دادن یا رأی ندادن در عصر مدرن، ناظر به مباحث مختلفی است که مدافعان و مخالفان مختلفی نیز دارد و هرکدام برای اثبات سخن خود دلایلی دارند. هرکس بنابر تفکری که دارد دست به تحلیل می‌زند و طبق تحلیل خود به رأی دادن یا ندادن اقدام می‌کند. چیز پیچیده‌ای نیست، یک حق است که هر شهروندی از آن برخوردار است. اطلاق صفت «نامسلمانی» به یک فرد تهمت سنگینی است که نمی‌توان به راحتی آن را اظهار کرد! قطعاً ایشان که سال‌هاست در حوزه‌ی دین و فقه از اشخاص شاخص کشور است این را خیلی بهتر از بنده می‌داند. کنش سیاسی افراد و رأی ندادن در انتخابات، امری نیست که موجب خروج انسان از مسلمانی شود.

علاوه بر این، با نگاهی به میزان مشارکت در انتخابات، عواقب پذیرش این حرف بهتر معلوم می‌شود. طبق اعلام وزیر کشور، میزان مشارکت در انتخابات 42 درصد بوده است. یعنی طبق سخن آیت‌الله، ما 58 درصد نامسلمان در کشور داریم! حال با این نتیجه‌گیری که اکثر مردم ما مسلمان نیستند، یک معاند می‌تواند مقبولیت نظام اسلامی را به راحتی زیر سؤال ببرد. بله، به راحتی! و اینجاست که تبعاتِ نادرستِ سخنان نادرست معلوم می‌شود.

نکته‌ای که پیش از این مباحث باید به آن توجه می‌شد، اظهارات بعضی از گروه‌های سیاسی است -که من آنها را “انقلابی‌های خودخوانده” می‌نامم- که در چند سال اخیر بر طبلِ جداییِ مدافعان انقلاب و وفاداران نظام کوبیدند و خود را انقلابی و دیگران را غیرانقلابی نامیدند. نکته‌ی جالب اینجاست که این تقسیم‌بندی را با تخریب بعضی از شخصیت‌های مؤثر در انقلاب انجام داده و با دوگانه‌سازی «انقلابی-لیبرال» سعی در مصادره‌ی تفکر انقلابی به نام خود نمودند؛ بدین معنا که ما فرزندان انقلابیم و هرکه راه ما را قبول ندارد غیرانقلابی است؛ روشی جدید در مصادره‌ی انقلاب، انقلابی که همه‌ی مردم و گروه‌ها در آن مشارکت داشتند و بنای آن بر رویش بوده نه ریزش، اما هر دهه که می‌گذرد، انقلابی‌های خودخوانده گروهی را از قطار انقلاب پیاده می‌کنند؛ یک روز اصلاح‌طلبان، روز دیگر اعتدال‌گرایان، و امروز اصولگرایان! و باز هم معلوم نیست با تبعاتِ این تفکر چه خواهند کرد، وقتی مردم به کاندیدایی که آن‌ها می‌گویند انقلابی است رأی نمی‌دهند و به جریانی که تهمت لیبرال، انگلیسی و غیرانقلابی می‌خورد رأی می‌دهند. این یعنی محدود کردن دایره‌ی انقلاب و نظام که به نفع وحدت جامعه نیست. 

اما حالا می‌بینیم که این رویه ابعاد جدیدی پیدا کرده و امام جمعه‌ی محترم شهر مشهد اقدام به تقسیم‌بندی «مسلمان-نامسلمان» می‌کند. نمی‌دانم این رویه‌ی دوقطبی ساختن‌ها و برچسب زدن‌ها تا کِی و کجا ادامه خواهد داشت و تا چه اندازه به وحدت مردم آسیب خواهد زد؟

من به عنوان یک شهروند که به انقلاب اسلامی معتقدم، در روز انتخابات در صف ایستادم و رأی دادم، و به این رأی که در حمایت از نظام جمهوری اسلامی به صندوق ریخته‌ام نیز افتخار می‌کنم. امّا، این شیوه‌ی برخورد را در حق کسانی که با ما اختلاف‌نظر داشته و رأی نداده‌اند نمی‌پسندم. محدود کردن دایره‌ی انقلاب، نظام و اخیراً اسلام، درنهایت می‌تواند وحدت گروه‌ها و مردم معتقد ایران اسلامی را خدشه‌دار کند، گروه‌هایی که در انقلاب نقش مؤثری داشتند و به نظام وفادار ماندند. طبیعی است که همه‌ی ما تفسیرمان را از اسلام و انقلاب آزادانه بگوییم و دیگران را نقد کنیم چراکه این حق هر کسی است، اما بیایید این رویه‌ی خود حق پنداری و برچسب زنی را متوقف کنیم و مخالف را با همه‌ی تفاوت‌هایش به رسمیت شناخته و بپذیریم، نه اینکه او را یک روز از انقلاب و روز دیگر از مسلمان بودن ساقط کنیم.

در آخر، آیت‌الله علم‌الهدی فرمودند: «دو روز دیگر در فضای مجازی آدم‌های “عوضی” خواهند گفت فلان کس [علم‌الهدی] گفته که هرکس رأی ندهد مسلمان نیست»، و حالا فکر می‌کنم لطف ایشان شامل حال بنده هم شد!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. اگر مسلماني اين است كه من از پدر و مادري مسلمان زاده شده ام حق با شماست.اما كساني كه با عدم شركت در انتخابات تحت تاثير عوامل استكبار به منظور ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي منافقند و به گفته ي امام خميني منافقين از كفار بدترند. اقاي علم الهدي هم اجتهادشان بر مسلمانان مسلم است.منافقين با اين حرفها هدفشان تقابل با نظام است و ساده لوحان بي مزد در خدمتشانند

    1
    32
    1. سلام.متاسفم که مسلمان بودن یا نبودن مردم ایران توسط این آقا باید تعیین بشه.پس نماز و روزه و قرآن و… برای چی از طرف خدا برای مردم جهان اومده.

      24
      6
  2. ازسخنان جناب علم الهدی تأسف باید خوردبقول مولانا از قیاسش خنده آمد خلق را.هرچه بگندد نمک ش میزنند وای به روزی که بگندد نمک

    5
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا