خرید تور تابستان ایران بوم گردی

تحول از تقابل به تعامل در انتخاب مردم ایران

مجتبی انصاریان، کارشناس حقوق بین الملل در یادداشتی در روزنامه ی جهان اقتصاد نوشت:

«ما هشدار می دهیم که افراد شروری درجهان وجود دارند. ما جهان را از شرظالمان پاک می کنیم. هیچ زمینی بی طرف بین خیر و شر وجود ندارد». این جمله از «جورج د. بوش» جمله ای آشنا که از سوی دیگربنیادگراها هم چون «ایمن ظواهری» رهبر القاعده در کتاب «جهاد جهانی» بیان شده است.

ظاهر این عبارت بر خیرخواهی استوار است و گوینده چنین جمله هایی شاید برخود می بالند که جامعه خطابشان، نوع نگاه وتوجه آنان به اخلاق و خیر رامی ستاید. اما بینش ایجادکننده چنین گزاره هایی به دنبال محو و پاکسازی هر آن چیزی است که تصور می کنند بر خطاو گناه استوار است و به همین جهت با تقسیم ساکنان زمین به دو قطب خیر و شر به دنبال جنگ پیش گیرانه و آزادکننده سوق پیدا می کند مساله ای که با خشونت آغاز می شود اما پایانی بر آن نیست چون خشونت محصول خشونت است.

امروزه در جامعه جهانی علت ظهور و ایجاد هر خشونتی، انتقام گیری و عرض اندام جامعه قربانی خشونت پیشین است. دلیل گرایش افراد به خیر و شری نمودن جهان و نگاه دوقطبی به زندگی انسان ها ناشی از خودبرتربینی، اصالت بخشیدن به قومیت، فرهنگ و تصور بی نیازی از دیگران و بی توجهی به نظرات افراد و عدم ارتباط فعالانه است که آن نیز نشات گرفته ازانزواگرایی و خود را درمحاصره چارچوب های مشخص قرار دادن است. شروع این طرز تفکر را       می توان از همان زمانی دانست که گروه بندی های قومی و قبیله‌ای در جهان شکل گرفت که متاسفانه هم اکنون نیز شاهد آن هستیم. عامل تشدید کننده چنین گرایشی را باید در عقده های ناشی شده از بی توجهی یا کم توجهی و در انزوا قراردادن یک گروه خاص در اقلیت و یا مهاجران و پناهندگان دانست که موجب دور شدن از جامعه، احساس ضعف و بیگانگی می گردد که خود این عامل به تنهایی می تواند به خشونت منجر شود. شکنجه زندانیان در زندان «ابوغریب» و غلبه ترس و تحقیر آنان موجب زنده شدن میل به بدرفتاری، دگر‌آزاری و تقویت ذهنیت تقسیم جهان بین مسلمان و غیرمسلمان و لزوم مبارزه همیشگی و اجتناب ناپذیر باغیرمسلمان گردید.

نقطه مقابل این تفکر در سطح ملی تقسیم جامعه انسانی به شهروندان قانونگرا، انسان محور و متعامل در مقابل شهروندان قانون گریز، خود محور و بی تفاوت است و در سطح بین المللی تقسیم انسان ها بر افراد پایبند به حقوق بشر و محیط زیست است در مقابل هرآن چه که در تقابل با حقوق بشر و محیط زیست قرار می گیرد البته خود این تقسیم بندی نیز نباید محور اقدامات ضد انسانی  شود.

امروزه برحسب قاعده با وجود صدها مخاصمه داخلی و بین المللی با ریشه مذهبی و قومی و بر اساس خودخواهی های حاکمان و از طرفی پس از چند هزار سال زندگی مشترک جهانی و درک مشکلات گیتی نباید شاهد نفرت پراکنی ها و مخاصمه ها آن هم تنها بر اساس مذهب و قومیت متفاوت انسان ها باشیم چراکه این روزها زمان رویارویی قهرمانان جنگجویی که الگوی چندین نسل بعد از خود بودند چون «ریچارد شیردل» مسیحی  در دوره جنگ های صلیبی گذشته است و انسان هایی مبتکر، خلاق و اندیشمند در مسیر بازار جهانی چون «بیل گیتس» و «آمارتیاسن» (نویسنده کتاب توسعه به مثابه آزادی) تبدیل به الگوهای نسل امروز و فردا شده اند. اما با این وجود متاسفانه همچنان این قطب بندی های مصنوعی اصالت پیدا کرده اند.

ویژگی مشترک تقسیم کنندگان جهان به خیر وشر، وعده پیشروی نظامی و تسخیر قسمت های حساس و تاریخ ساز در اختیار جوامع دیگر است. چنان چه ابوبکر بغدادی که در پیام صوتی اعلام خلافت خود صلح، آزادی، دمکراسی وسکولاریسم را شعارهای گمراه کنندکان بی دینان خواند وعده فتح ایتالیا و اسپانیا را داد همان طور که رهبران مسیحی در قرون وسطی وعده الهی و کمک خداوند در بازگرداندن سرزمین های اسلامی چون مصر و فسلطین را می دادند.

تعلق به تفکر خیر و شر تنها به یک گروه فکری، قومی، مذهبی و اجتماعی وابسته نیست چنان چه افراد با مذهب ها، قومیت ها و سطح سواد مختلف در آن حوزه فکری جای می گیرند. رهبر گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) فارغ التحصیل دوره دکتری علوم اسلامی دانشگاه بغداد است و یا «ایمن ظواهری» که با نمره عالی در رشته پزشکی دوره خود را به اتمام رساند. بنابراین تصور این که هر کس از سطح دانش، اطلاعات و مدرک بالاتری برخوردار باشد حتما در جایگاه انسانی تری قرار می گیرد و رفتاری حقوق بشری از خود بروز می دهد صحیح نیست هرچند که نتیجه پژوهش های علمی نشان می دهد که عموما افراد تحصیلکرده از آرامش بیشتری برخوردارند و نسبت به عقاید امروزی دیگران از خود صبر و متانت بیشتری بروز می دهند.

هم چنین باید گفته شود تمام جنایتکاران، عاملان شروع جنگ های قومی و مذهبی و نفرت افکنان با تکیه بر بینش های تعصبی نسبت به مذهب و قومیت خود به جنایت مبادرت نورزیده اند بلکه عده ای نیز بودند که همراه با جریان حاکم در همگامی باجنایت نقش آفرین شدند.

نتیجه عمل چنین کسانی را در قرون گذشته و متاسفانه در جنگ های داخلی و نیابتی امروزی در کشتار وسیع و به شدت وحشی گرایانه و در زمان صلح ایجاد بیم و ترس و احساس ناامنی روانی و پریشانی فکری می بینیم.

ضروری است با وجود این حالت و وضعیت خطرناک میل به خشونت، به سوی افکار انسانی و تعامل گرایانه گرایش نشان داد، در برخورد با فرهنگ ها و نمادهای تمدنی ازخود مدارا نشان داد، به استهزا اقلیت قومی و مذهبی مبادرت نورزید و به چهره های مورد علاقه گروه های مذهبی و تاریخی احترام گذاشت مساله ای که در بعضی از کشورهای اروپایی رعایت نگردید و خود به عاملی برای ترویج اندیشه تقسیم جهان به خیر و شر منجر و فرصت برای خشونت گران و نفرت پراکنان بهتر ایجاد شد.

تاریخ سرشار از خشونت های غیرقابل تصور است ازطرف افرادی که وجودشان سرشار از نفرت و کینه بوده و حتی از سوی کسانی که قبل از ورود به فرایند اعمال خشونت، سابقه ای از ارتکاب خشونت نداشتند، در کتاب های خطی موجود از جنگ های صلیبی شاهد روایت های همراه با افتخار جنگجویان از وحشی گری های غیر قابل باور آنان بر رزمندگان، بانوان و کودکان به مثابه دارایی های طرف مخاصم شکست خورده هستیم. گرایش به خشونت آن چنان در نزد عده ای قوی است که حتی پس از به اسارت گرفته شدن و در حکم برده برای صاحبان خود خدمت نمودن با تغییر دین تبدیل به مبارزان بسیار خشن بر ضد هم کیشان و هم میهنان خود شدند. با درس از این وقایع تلخ و درک این جمله معروف هابز که انسان گرگ انسان است باید به سمت وسوی تعامل و زندگی مسالمت آمیز رفت.

باتوجه به این عبارت از«ژان پیکته» که خون همیشه و همه جا به یک رنگ است امروزه نوع نگاه اکثریت شهروندان، حقوقدانان، سیاستمداران و نخبگان نسبت به جهان هستی بر اساس قبول یکدیگر و همزیستی مسالمت آمیز است. فضایی که همه دریک وضعیت وابستگی متقابل قرار داشته باشند و نیاز به یکدیگر را درک کنند و زندگی آرام و شادی را برای هم بخواهند. گفتمان (رهیافت فکری) مورد اشاره غالب شده و این مساله باعث مسرت است.

مساله ای که در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ به خصوص در شهر تهران رقم خورد و شهروندان خسته از ممنوعیت ها، محدودیت ها و در یک کلام تحریم های ضد حقوق بشری نشان دادند که ضمن وفاداری به نظام سیاسی و قانون اساسی صداقت و گفتمان گفت و گو و تعامل عزتمندانه را به جای تقابل نابخردانه انتخاب می کنند.

در انتها لازم است بر تقسیم کنندگان جهان به خیر و شر توصیه کرد به جای نفرت پراکنی به فکر زدودن مشکلات عام جهانی چون تخریب محیط زیست که هیچ مرز جغرافیایی، قومی و مذهبی را نمی شناسد باشند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا