خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روزنوشت مسعود بهنود، 20 بهمن 57

مسعود بهنود روزنامه نگار در کتاب 275 روز بازرگان خاطراتی از روزهای ابتدای انقلاب را به صورت روزانه نوشته است که بخش مربوط به این ایام به صورت روزانه بازنشر می شود.
به گزارش انصاف نیوز، بخش پنجم روزنوشت بهنود مربوط به 20 بهمن ماه 57 در پی می آید:
–       در اخبار رادیو تلوزیون که توسط گروه اندکی ضد اعتصابی و افسران ارتش برنامه پخش می کند اعلامیه ای خوانده شد از سوی «حزب کمونیست» که بلافاصله توسط خبرگزاری ها در سراسر جهان پخش شد. در این اعلامیه ادعا شده بود که این حزب با بازرگان نخست وزیر منتخب امام در ارتباط است.
–       ژنرال کاست بلافاصله خبر تاسیس حزب توده و آغاز فعالیت این حزب را به واشنگتن گزارش داد. ویلیام سولیوان توسط رابط خود از یکی از اعضای نهضت آزادی درباره خبر آغاز فعالیت حزب توده(کمونیست) توضیح خواست.
–       در اجتماع عظیمی که در دانشگاه تهران برای جانبداری از بازرگان برپا شده بود، بازرگان، انقلاب ایران را پیروزممند توصیف کرد و گفت: «حالا ملت باید در شبانه روز 48 ساعت کار کند». وی ارتش را «در خدمت ملت» خواند و با لحن مهربانی از سوابق مبارزاتی شاپور بختیار گفت و در نهایت از او خواست تا دیر نشده «شاپور خان لُر، دکتر بختیار حُر بشود». جمعی از ایل بختیاری با پوشیدن لباس محلی در این مراسم شرکت کرده و وفاداری آن ایل را به انقلاب و رهبر آن یادآور شدند.
–       جمعی که تعداد آنها را از 30 هزار نفر اعلام کردند به طرفداری از قانون اساسی در امجدیه تظاهراتی برپا داشتند. تظاهر کنندگان شعار هایی در طرفداری از شاه و بختیار سرداده بودند، ولی پس از حمله عده ای در خارج از امجدیه که خبر آن توسط سخنرانان اعلام گردید شعار های «جاوید شاه» به گوش رسید و عکس هایی از شاه و ملکه هم عیان شد. این تظاهرات در بیرون از امجدیه به درگیری انجامید و چندین مجروح به جا گذاشت. قطعنامه ای که خوانده شد نشان می داد که این گروه خواهان اجرای کامل قانون اساسی، آزادی قلم، کوتاه کردن دست عوامل بیگانه و احترام به ارتش است. در پایان از مردم دعوت شد تا در تظاهرات عمومی هفته ی بعد در مقابل بهارستان شرکت کنند. خبرگزاریها از شرکت گروه کثیری از افسران ارتش و خانواده های آنها در این مراسم خبر دادند. اتوبوس های ارتشی که در خیابان های اطراف امجدیه پارک شده بود، زیر باران سنگ های پرتاب شده توسط مخالفان قرار داشت.
–       گروه پنج نفره سران ارتش که ژنرال هویزر آنان را به همکاری با هم و جلسات هر روز با شرکت ریاست مستشار نظامی آمریکایی در تهران (ژنرال کاست) فراخوانده بود به ملاقات بختیار رفتند و مشکلات روحیه سربازان و فرار از سربازخانه ها را برشمردند. در این ملاقات قره باغی (رییس ستاد) بدره ای، ربیعی و حبیب اللهی (فرمانده نیروهای سه گانه) و توفانیان (قائم مقام وزیر جنگ) شرکت داشتند. در میان جلسه سپهبد ناصر مقدم رئیس ساواک نیز به جمع پیوست. به نوشته ی هویزر این نخستین باری بود که آنها بدون حضور یک ژنرال آمریکایی دست به ابتکاری میزدند. مساله ی اصلی در این جلسه عکسی بود که در کیهان به چاپ رسیده بود. آنها در عین حال که اصرار داشتند آن عکس را «مونتاژ» بخوانند، خود می دانستند که از ارتش چیزی باقی نمانده است.
–       بازرگان اعلام داشت که با هیچ نماینده ای از حزب توده یا حزب کمونیست و یا هیچ نامی از این قبیل دیداری نداشته و اصلا ارتباطی با آنان ندارد.
–       ساعت 21 همزمان با ساعات منع رفت و آمد شبانه، رادیو تلوزیون که اکثریت کارکنانش در اعتصاب بودند و برنامه های مختصری پخش می کرد، بعد از اخبار کوتاه شبانه، از ترکیب فیلم های مربوط به امام (نوفل لوشاتو، پرواز انقلاب و ورود به تهران و نطق بهشت زهرا) برنامه ای ساخته بود که نوعی ژست آشتی جویانه توسط دولت بختیار نسبت به انقلابیون به حساب می آمد. دقایقی پس از شروع نمایش این فیلم در پادگان نیروی هوایی (فرح آباد) ماجرایی رخ داد. به دنبال یک مشاجره ی لفظی بین همافران که با دیدن تصویر امام صلوات فرستادند و جمعی از افسران ناسزاگو، کار به تیراندازی کشید و با درخواست کمک افسر کشیک، لشگر گارد وارد میدان شد، اما پیش از رسیدن نیروی گارد، خبر این درگیری توسط یک روحانی با صدای بلند در خیابان اعلام شد و قوروق شکست، مردم که تصور می کردند قتل عام همافران در پیش است به خیابان های اطراف ریختند. در این فاصله درب اسلحه خانه شکسته شد و حادثه ای که مدتی بود انتظار آن می رفت به وقوع پیوست. مردم مسلح شدند، افسران مجهز گارد شلیک کردند. فریادها بلند شد. تیراندازی تا دو صبح ادامه یافت و دهها تن از طرفین مجروح شدند. سرانجام با رسیدن سپهبد ربیعی به صحنه، دهها تن کشته و مجروح را از محل حادثه بردند.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا