خرید تور تابستان ایران بوم گردی

سرابی به نام «منتقدکُشی»

چرا منتقدان و کنشگران اجتماعی و رسانه‌ای مورد تهدید و شکایت قرار می‌گیرند؟

توحید مهدوی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

توحید مهدوی

تهدید یا شکایت از منتقدان و کنشگران اجتماعی توسط متولیان “سراب منتقدکُش” است غافل از اینکه این سراب آنها را به آب مراد نمی‌رساند.

منتقدان و کنشگران اجتماعی به مانند آژیر خطری هستند که هر جا ببینند خطری مردم و اجتماع را تهدید می‌کند به صدا در می‌آیند زیرا عده‌ای نگاه تک بعدی به جامعه دارند و از این زاویه به مسئله نگاه می‌کنند اما کنشگران با ژرف‌اندیشی و نگاه‌ مکعبی به موضوع نگاه کرده و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند.

فعالان مدنی و رسانه‌ای‌ بدون هیجانات کاذب و با بررسی ابعاد مختلف موضوع، به کنش‌های اطراف خود، واکنش عقلایی و اندیشمندانه نشان می‌دهند به همین دلیل با استقبال مردمی مواجه شده و مردم را با خود همراه و همگام‌ می‌کنند، از طرف دیگر این کنشگران به دلیل قرار گرفتن در کنار مردم و جامعه برای خود سرمایه اجتماعی جذب کرده و از این سرمایه هم برای فریادهای‌ فروخفته خود تریبونی با بسامد بالا ایجاد می‌کنند تا قطعات پازل تاثیرگذاری خود را کنار هم قرار داده و تکمیل کنند.

کنشگران مدنی و رسانه‌ای برای مطرح کردن خواسته‌ها و مطالبات خود، ابزاری جز رفتار مدنی و کار رسانه‌ای ندارند. آنها انتقادات خود را با استفاده از ظرفیت‌های پیدا و پنهان شهروند-رسانه‌ای مطرح می‌کنند، لازم ببینند کارزارهای مجازی راه می‌اندازند یا حتی دست به دامان کمپین مجازی می‌شوند تا متولیان امور را به عکس‌العمل مدنی وا دارند غافل از اینکه عده‌ای از متولیان چیزی که بلد نیستند، مدنیت است و زبان رسانه.

آنها در اولین فرصت دست به تهدید یا شکایت می‌برند و این موضوع به خصوص در شهرستان‌های کوچک بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرد و نهادهای دولتی، خصولتی، خصوصی و عمومی‌های غیردولتی یا افراد اولین واکنش در برابر انتقاد را شکایت می‌دانند؛ هر چند شکایت حق قانونی فرد است اما جواب قلم، چوب و چماق نیست بلکه کنش رسانه‌ای نیازمند واکنش رسانه‌ای و عمل مدنی نیازمند عکس‌العمل مدنی است.

اما چرا عده‌ای در برابر کنش مدنی و رسانه‌ای دست به تهدید و شکایت می برند؟

یک: این افراد به دلیل فقدان سواد رسانه‌ای با کارکرد و زبان رسانه بیگانه‌اند‌. آنها نمی‌دانند و نمی‌توانند‌ بفهمند‌ برای کنش رسانه‌ای یا انتقادات چه واکنشی باید نشان دهند زیرا چارچوب‌ها را نمی‌شناسند و از سر استیصال دست به شکایت می‌برند در حالی که با یک فرد مسلط به جو رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی مشورت کنند به راحتی می‌توانند راه را از چاه تمیز کرده و با یک رفتار حرفه‌ای قال قضیه را بکنند.

دو: عدم آشنایی با کنشگری اجتماعی دومین عاملی است که سبب می شود متولیان امور آخرین راه را در اول مسیر بپیمایند غافل از اینکه این ره که می‌روند به ترکستان است. در پاسخ به مطالبات و انتقادات اجتماعی می‌توانند راه گفتگو را در پیش گیرند یا اگر از گفتگوی حضوری ابا دارند برای اقناع‌سازی افکار عمومی تلاش کنند تا بتوانند پاسخگوی ابهامات باشند. هر چند مهارت گفتگو هنوز در جامعه همه‌گیر نشده است اما نهادها و افرادی که زیر ذره‌بین اقشار مردم هستند باید این مهارت را در خود تقویت کنند.

سه: نگاه عمودی و توهم خود حق‌پنداری سومین عاملی است که متولیان را به چاه تهدید و شکایت پرت می‌کند زیرا این طیف فکر می‌کنند که همه باید در مقابل آنها کلاه از سر بردارند و کسی کاری به کار آنها نداشته باشد.

واقعیت مسئله این است که شکایت و تهدید پاسخ عقلانی به کنش‌های مدنی و رسانه‌ای نیست و این مساله به خصوص در شهرستان‌های کوچک معمولا به واسطه حلقه دوستان طرفین و به روش کدخدامنشانه حل می‌شود پس باید متولیان دوراندیشی کرده و شکایت را تنها راهکار خود ندانند بلکه آخرین راهکار خود بدانند زیرا منتقدکُشی با تهدید و شکایت سرابی بیش نیست.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا