خرید تور تابستان ایران بوم گردی

عرب سرخی: نیاز حکومت به رای مردم تاریخ انقضا ندارد

/ گفت‌وگوی تفصیلی فیض‌الله عرب سرخی با انصاف نیوز /

زهرا منصوری، انصاف نیوز: هرزمان به انتخابات نزدیک می‌شویم، یکی از دغدغه‌ها میزان مشارکت مردم با فاکتوری به نام «وضع موجود» است. آیا بحران‌ اقتصادی و کوچک شدن سفره‌ی مردم و شعارهایی که برخی از مردم در دی ماه 96 سر دادند و ناامیدی که در جامعه رخنه کرده، باز هم مردم به پای صندوق‌های رای خواهند آمد؟ فیض الله عرب‌سرخی فعال اصلاح‌طلب از «کاسبان ناامیدی» در شرایط کنونی سخن می‌گوید.

اکنون با توجه به افزایش  فشارهای بین الملی و  تحریم‌های اقتصادی که وجود دارد؛ آیا برگزاری یک انتخابات پرشور می‌تواند به عنوان یک عامل بازدارنده عمل کند و  راهی برای برون رفت از این وضعیت کشور باشد؟ الزامات یک انتخابات پرشور چیست؟ از سوی دیگر نقش جناح‌های سیاسی در انتخابات چیست؟ آیا اصلاح‌طلبان می‌توانند در انتخابات‌های پیش رو بروز و ظهور یابند؟ و اصلاح‌طلبان برای اینکه در این کارزار پیروز شوند چه تغییراتی باید در آن‌ها رخ دهد؟

در این باره با فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگویی کردیم.

عرب سرخی، می‌گوید گفتمان اصلاح‌طلبی تا به حال بسیار موفق بوده است و سعی کرده تا همگام با جامعه پیش رود؛ او معتقد است صحبت‌های محمد رضا تاجیک درباره‌ی نو اصلاح‌طلبی خیلی دقیق نیست و اصلاح‌طلبان باید با توجه به گرفتاری‌ها و تقاضاهای روز برنامه‎ی خود را ارائه دهند. از سوی دیگر معتقد است برخی از نیروهای داخلی و خارجی سعی می‌کنند با بزرگنمایی‌هایی و انتشار اخبار دروغ مردم را در جامعه مایوس کنند؛ اوتاکید می‌کند که اصلاحات از انقلاب با آن هزینه‌ی گزاف موثرتر است.

فرصت حضور برای نامزدهایی متنوع را در انتخابات فراهم کنیم

انصاف نیوز: با توجه به وضعیت کشور و بحران‌هایی که وجود دارد؛ همچنین فشارهای بین المللی؛ آیا برگزاری یک انتخابات پرشور می‌تواند عاملی بازدارنده برای خنثی کردن برخی مشکلات شدیدتر باشد؟ و اینکه ملزومات یک انتخابات پرشور چیست؟

عرب سرخی: براساس تجربه‌ هربار که یک انتخابات با مشارکت گسترده‌ی مردم برگزار شده، تهدیدات بیرونی ضعیف شده است، حوالی سال ۷۶ پیش از جریانات انتخابات ریاست جمهوری، یک سری اتفاق‌ها افتاد که به تبع آن مشکلاتی با اروپا به وجود آمد. در آن سال‌ها مسایلی درباره‌ی اروپا مطرح شد، مثل موضوع دادگاه میکونوس، محکومیت ایران و رفتن سفیر‌ها از ایران و تهدیدات نظامی‌ای که درباره‌ی ایران وجود داشت؛ اما برگزاری انتخابات سال ۷۶ با مشارکت تقریبا ۸۰ درصدی باعث شد که فضای بین‌المللی به طور کلی عوض شود.

بدون اینکه بخواهیم بحثی نظری مطرح کنیم، باید بگوییم یکی از عواملی که می‌تواند پایه‌های یک حکومت را مستحکم کند، حضور و مشارکت گسترده‌ی مردم در صحنه‌ی سیاسی است. در یک نگاه نه چندان عمیق می‌توان نتیجه گرفت که وقتی یک حکومت پشتیبانی گسترده‌ی مردم را دارد، یکی از نشانه‌هایش حضور گسترده‌ی آن‌ها در انتخابات است، زیرا سایر کشورها به این نتیجه می‌رسند که این دولت حمایت مردم را دارد و به سادگی سقوط نمی‌کند. بنابراین برای حل مشکلات خود به راه‌های دیگری جز برخورد رو در رو روی می‌آورند.

حرف قابل تاملی است که حکومت بتواند به گونه‌ای رفتار کند که رضایت مردمی از رفتار او وجود داشته باشد و در صحنه‌های مختلف بروز و ظهور داشته باشد. یکی از آن صحنه‌ها هم، انتخابات است. در بررسی وضعیت یک حکومت، حمایت مردم؛ یکی از عواملی است که مورد بررسی قرار می‌گیرد. در نتیجه باید توجه کنیم که امروز مردم نارضایتی‌هایی دارند و عدم رضایت مردم می‌تواند پایه‌های یک حکومت را سست کند اما این آسیب تنها به حکومت وارد نمی‌شود.

اما اینطور نیست که اگر مردم پشتیبانی خود را از سیستم بردارند، تنها حکومت ضربه بخورد یا احیانا حکومت ساقط شود، مخاطراتی می‌تواند استقلال و تمامیت ارضی یک کشور را به خطر بیندازد؛ هرچند بسیاری از مخاطرات و تهدیدها به خود کشور هم برمی‌گردد. کشوری که در طول تاریخ خود، اقوام مختلفی را زیرچتر خودش داشته، ممکن است تمامیت ارضی آن -در صورتی که رضایت مردمی درباره‌ی آن وجود نداشته باشد- مورد تهدید قرار گیرد. بنابراین وقتی از زاویه‌ی مردم به قضیه می‌پردازیم فقط نباید به حکومت توجه کنیم، بلکه باید به وضعیت کشور هم توجه کرد. وقتی تمامیت ارضی، یکپارچگی کشور مورد تهدید قرار گیرد؛ بیش از همه، مردم آسیب می‌بینند، زیرا حکومت‌ها می‌توانند یک عمری داشته باشند و پس از دوره‌ای از صحنه خارج شوند، اما یک ملت هیچوقت صحنه را ترک نمی‌کند؛ ایران و ملت ایران به عنوان یک امر جدا ناشدنی همزیستی دارند؛ حکومت‌های فئودالی، سلطنتی و حالا در چهل سال گذشته یک حکومت جمهوری در ایران حاکم بوده، اما مردم همواره وجود داشته‌ا‌ند. این نگاه از زاویه‌ی مردم، کشور و یکپارچگی بود اما اگر حکومت هم به بقا، استقلال و تمامیت ارضی خود فکر کند؛ باید به شاخص‌هایی که یک ملت را در دنیا ممتاز می‌کند، توجه کند. اگر این عوامل برای او مهم باشد می‌بایست به گونه‌ای حرکت کند که رضایت مردم را برای خودش جلب کند. در چنین وضعیتی باید پارامترهایی که می‌تواند منشا رضایت ملی باشد را فهرست کرد. چیزی که هیچ تاریخ انقضایی ندارد این است که قانون اعتبار و دوام خود را از رای مردم می‌گیرد.

قبل از اینکه یک قانون خوب یا بد باشد، رضایت مردم حائز اهمیت است. حکومت باید رضایت مردم را داشته باشد تا این رضایت منجر به حضور مردم در عرصه‌هایی شود که حکومت به حمایتش نیاز دارد، انتحابات یکی از این عرصه‌ها است. حکومت برای رفع این نیاز، باید نگاه جامع‌تری به نیازهای مردم و انتخابات داشته باشد. یکی از شرایطی که باعث می‌شود، مردم با رغبت بیشتری در صحنه‌ی انتخابات شرکت کنند؛ حضور نامزدها با سلایق متفاوت است. هر مقدار که بتوانیم فرصت حضور برای نامزدهای متنوعی را فراهم کنیم، می‌توانیم انتظار حضور گسترده‌تر مردم را هم داشته باشیم و برای محقق شدن این امر حکومت باید انتخاباتی سالم در همه‌ی ابعاد برگزار کند. در همه‌ی کشورها درباره‌ی انتخابات شائبه‌هایی وجود دارد، مثلا در انتخابات دو سال پیش در آمریکا، این شائبه ایجاد شد که خارجی‌ها از جمله روس‌ها در آن مداخله و تاثیری داشته‌اند.

بنابراین حاکمیت باید مراقبت کند تا انتخابات سالم برگزار شود؛ یعنی به طور صحیح از واجدین شرایط رای‌گیری و شفاف و درست شمارش و نتایج اعلام شود. مورد دیگر تبعیض‌آمیز نبودن رفتار حکومت در رابطه با نامزدها است؛ مثل موضوع تایید صلاحیت‌ها. در دوره‌های مختلف این موضوع بنیادی مطرح می‌شود که حاکمیت با نامزدها برخورد تبعیض‌آمیزی داشته. این مساله نیازمند مراقبت است و حکومت باید از ارتکاب عملی که از آن تلقی تبغیض‌آمیز بودن شود، اجتناب کند.

حکومت باید در هر موضوعی که رغبت مردم برای شرکت در انتخابات را کم کرده و آن‌ها را در صحنه‌ی سیاسی و انتخابات منزجر و منفعل می‌کند، مدبرانه در جهت منافع ملی عمل کند. در این صورت مردم هم مصالح کشور و مصالح ملی را مدنظر قرار می‌دهند. لااقل برای مقابله با تهدیدها با حضور گسترده‌ی خود در عرصه‎ی رقابت‌های انتخاباتی و در انتخاب مهره‌ها، مداخله کنند. انتخاب افراد می‌تواند در سلامت، سیاست‌هایی که پیش گرفته می‎شود و حذف و کاهش تهدیدها موثر باشد.

وقتی که حکومت پایه‌ی مشروعیتش در وهله‌ی اول رضایت مردم است، در اجرای قانون باید به خواست و انتظارات جامعه نگاه کند و در مسایل اجتماعی به انتظارات مردم توجه کند. حکومت باید این هنر را داشته باشد که بتواند با فعالیت تبلیغی، ترویجی، فرهنگی و همچنین با مدد گرفتن از متفکرین، مبلغین، روشنفکران و رسانه‌ها اعم از رادیو و تلویزیون و رسانه‌های مکتوب و فضای مجازی، سیاست‌های خود را به گونه‌ای عرضه کند که برای مردم پذیرفتنی شود. در نهایت اگر نزاع و اختلاف نظری وجود داشت، آن کسانی که در اختلاف نظرها حرف و حکم‌شان نافذ است و باید مسلط باشد؛ نظر مردم است. نه اینکه حرف و انتظار مردم همیشه درست است؛ در حقیقت یک کشور ملک مشترک یک ملت است و بنابراین یک ملت تصمیم می‌گیرند که چه سرانجامی داشته باشد.

حاکمیت از حیث مشروعیت‌بخشی باید به رای و نظر مردم تمکین کرد؛ طبیعی است مردم هم ممکن است دچار اشتباه شوند؛ حکومت و رسانه‌ها باید بتوانند با راهنمایی و آگاهی‌بخشی‌های بی‌جهت خودشان، مردم را از اشتباه در بیاورند و آنچه که باید حاکم شود، در حقیقت رای مردم است. در مسایلی مثل ورزشگاه‌ها و برخی از تحمیل‌هایی در رابطه با سبک زندگی که در جامعه ما وجود دارد، مردم باید تصمیم آخر را بگیرند؛ جمهوری اسلامی با رای مردم آمده، اگر روزی شرایط به گونه‌ای شود که مردم از حکومت حمایت نکنند، حکومت امکانی برای تداوم خودش ندارد.

 آقای روحانی گفتند، وقتی  اعتراضات دی ماه 96 پیش آمد، فشار بین المللی به ایران بیشتر شد؛ آیا الان هم در انتخابات پیش‌رو می‌توان گفت اگر مشارکت مردم گسترده نباشد بازهم فشارها به ایران افزایش یاید؟

 هر چقدر ما می‌گوییم رضایت مردم تهدیدهای خارجی را تضعیف می‌کند، نقطه‌ی مقابل آن هم وجود دارد؛ اگر جامعه ملتهب باشد و مخالفت‌هایی با حکومت داشته باشد، از قبیل همان تجمعاتی که در دی ماه ۹۶ شاهدش بودیم، این دست از اتفاقات می‌توانند قدرت‌های خارجی را به طمع بیندازند. حکومت باید طوری عمل کند که به جای عدم رضایت، نشانه‌های ملموس رضایت از جانب بدنه‌ی جامعه بروز کند. به جای اینکه مردم در مخالفت با یک موضوع تجمع کنند، در حمایت از عملکردی که خواستشان است تجمع کنند؛ در حقیقت انتخابات نوعی تجمع و اعلام حضور در حمایت از سیاست‌های مورد نظر آنهاست. به همین دلیل انتخابات می‌تواند تهدید خارجی را تضعیف کرده و موقعیت حکومت را تحکیم ببخشد.

در انتخابات پیش‌رو نقش جناح‌های سیاسی چیست؟ محمدرضا تاجیک معتقد است اصلاح‌طلبی موجود دیگر جوابگو نیست و از سوی دیگر آقای کرباسچی هم می‌گفت «اصلاح‌طلبی کهنه چه بود که نوی آن چه باشد؟» با وجود این مشکلاتی که جریان اصلاح‌طلبی با آن دست و پنجه نرم می‌کند که پس از گذشت چند سال هنوز برای خود یک مانیفست هم ندارد اکنون در انتخابات پیش رو چگونه می‌تواند بروز و ظهور پیدا کند؟

این صحبت‌ها اصلا دقیق نیست، نمی‌توان گفت که اصلاح‌طلبان هیچ مانیفستی ندارند. کافی است سرچ کنید و برنامه‌هایی که در هر دوره‌ی انتخاباتی ارائه شده است را ببینید.  نباید انتظار داشته باشیم این برنامه‌ها طی سال‌های مختلف مثل ۷۶، ۸۴ بدون تغییر باشد. تقاضا و گرفتاری‌های یک مقطع با مقطع دیگر فرق دارد، پس برنامه‌ها هم  متناسب با آن تغییر می‌کند. بنابراین برنامه‌های سال ۷۶ با برنامه‌ی سال‌های دیگر یکسان نیست. اصلاح طلبی ناظر به مشکلات و گرفتاری‌های جامعه، عمل می‌کند؛ کسانی هستند که می‌خواهند از مسیر کنار زدن یا جایگزین کردن یک حکومت، گرفتاری‌ها را حل کنند و در مقابل کسانی معتقدند از این راه به جایی نمی‌رسند و باید با رویه‌ی اصلاحی و تلاش برای بهبود وضعیت‌ها مسیر را پیش ببرند.

بخشی از اصلاح اوضاع از طریق جنبش‌های اجتماعی و بخشی هم از مسیر بهبودخواهی حکومت رخ می‌دهد. یعنی بخشی از نیروهایی که درون حکومت حضور دارند؛ سعی می‌کنند با روش‌های اصلاحی و با اصلاح روش‌های حکومتی، اصلاح قوانین، توجه به انتظارات و مطالبات اجتماعی ساختار را اصلاح کنند؛ جنبش‌های اجتماعی با طرح مطالبات اجتماعی در حقیقت با فشار افکار عمومی جامعه به حکومت، سعی می‌کنند از پایین اصلاحات را شروع کنند. هیچ‌کدام از کسانی که از کنار گذاشتن روش‌های اصلاحی صحبت می‌کنند ایده‌ی جایگزینی ندارند. هر زمان که ما روش مطلوب‌تری را نسبت به رویه‌ی اصلاح طلبی برای بهبود وضعیت کشور و حکومت پیدا کردیم حتما به سراغ آن رویه می‌رویم.

اصلاح‌طلبی یک تقاضای ثابت نیست

 انصاف نیوز: برخی نواصلاح طلبی را مطرح می‌کنند

عرب سرخی: اصلاح‌طلبی یک تقاضای ثابت نیست که نواصلاح‌طلبی چیز جدیدی باشد. اصلاح‌طلبی رفع و رجوع مشکلات کشور و حکومت طی یک دوره، آرام و بدون آسیب به ساختارها بوده و ناظر به یک مطالبه خاص نیست، بلکه همه‌ی تقاضاها و مشکلات کشور را در برمی‌گیرد، در نتیجه راهکارها هم باید روز به روز متناسب با شرایط تغییر کرده و بهبود پیدا یابد. ۲۰ سال پیش که فضای مجازی چنین قدرتی نداشت، بحث فیلترینگ مطرح بود؟ همه مسایل از طریق رسانه‌های کاغذی، دیداری و شنیداری اطلاع‌رسانی می‌شد، در آن صورت سانسور و ابلاغیه به رسانه‌ها برای آگاهی‌بخشی یا سکوت درباره مسائل وجود داشت. در آن روزها اعتراض ما به سانسور و گزینش‌های سلیقه‌ای و بی‌قانون بود.

اما اکنون فضای مجازی رقیب همه‌ی رسانه‌های گذشته است. امروز ماغ در فضای مجازی مشکلاتی داریم که باید برای آن راه حل پیدا کنیم، کسانی فکر می‌کنند که فیلترش کنیم تا از رده خارج ‌شود و کسانی دیگر فکر می‌کنند همانطور که سایر تکنولوژی‌های مدرن آمدند و پس از بومی شدن و فرهنگ‌سازی برای استفاده مناسب از آن، مشکلات آن‌ها برطرف شد، مشکلات فضای مجازی هم با تدبیر و فرهنگ‌سازی حل می‌شود. امروز اگر کسی از پدیده‌ی تلفن سوءاستفاده کرد کسی دیگر نمی‌گوید آن را تعطیل کنیم، چون یک عده‌ای از تلفن سوءاستفاده کرده‌اند؛ راه های دیگری برای خنثی کردن سیستم مخابراتی به وجود آمده. ایده‌ی اصلاح‌طلبی هم این است که باید از فضای مجازی استفاده‌ی صحیح صورت گیرد و برای مشکلات راه‌حل‌های معقول و منطقی با استفاده از تجربیات همه‌ی کشورها و همه‌ی مردم دنیا پیدا کنیم. چالش‌های فضای مجازی فقط برای ما نیست بلکه برای همه مشکل‌ساز است. وقتی از اصلاح طلبی صحبت می‌کنیم از یک سیاست مشخص حرف می‌زنیم. یعنی از سیاست‌های مشخص و روز به روزی که برای پدیده‌های اجتماعی می‌تواند روش‌های جدیدتری را ارائه دهد.

اصلاح طلبی تاکنون توانسته است چیزی را اصلاح کند؟

حتما اصلاح کرده است

 می‌توانید مصداقی را مطرح کنید؟

بله، مثلا وضعیت زندان‌های ما امروز مثل بیست یا سی سال پیش است؟ تغییرات و تحولات که یک دفعه و انقلابی صورت نمی‌گیرد، بلکه گام به گام و به صورت مرحله‌ای با تعامل، تقویت و دامنه زدن به گفت‌وگو در جامعه شکل می‌گیرد. باید درباره هر مساله‌ای که حائز اهمیت است در جامعه گفت‌وگو کرد. نیاز به گفت‌وگو  در رسانه‌ها و آموزش و پرورش وجود دارد. وقتی توانایی گفت‌وگو در افراد با بیان بی‌لکنت نظرات و نقدها تقویت شود، به مرور اصلاح هم آغاز می‌شود. روش اصلاحی نسبت به انقلاب کردن روش عاقلانه‌تری است. اصلا زورش را داریم یک حکومت را عوض کنیم؟ اما اینکه حکومت را تحت فشار بگذاریم و آن را اصلاح کنیم بسیار راحت‌تر است. فراموش نمی‌کنیم که اگر زمینه‎ی اصلاح وجود نداشته نباشد، زمینه‌ی انقلاب کردن به مراتب کمتر فراهم است. اگر همکاری اجتماعی برای اصلاح نباشد برای حرکت‌های انقلابی که بسیار هم پرهزینه هستند، شرایط مهیا نیست. بنابراین معتقد هستم روش‌های گذشته بسیار موثر بوده و در بسیاری عرصه‌ها حکومت خودش را اصلاح کرده و با خواست جامعه تطبیق داده است. البته به این معنا نیست که به همه‌ی مطالبات پاسخ داده شده، بلکه معتقدم باید این روش را به عنوان یک خواست و مطالبه تعقیب و دنبال کنیم.

 انگار نه انگار حکومت قبل از انقلاب بر خرابه‌های حکومت ملی دکتر مصدق بنا شد

 انصاف نیوز: مردم از جریان‌های سیاسی در کشور ناامید هستند؛ در اعتراضات دی ماه ۹۶ با شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » این ناامیدی را به وضوح مشاهده کردیم

واقعیت‌هایی وجود دارد غیرقابل انکار و تردید. مثلا مردم  ناراضی هستند. مردم انتظارات بسیار بیشتری دارند و در برخی از مقاطع  ناامیدی خود را نشان داده‌اند. ناامیدی اصلا برای جامعه خوب نیست. همه‌ی جناح‌های سیاسی چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و همچین حکومت در این مواقع وظایفی دارند. اگر برای مردم و حتی برای حاکمیت ارزشی قائل هستند باید کاری کنند که مردم راضی باشند. حالا آنچه علیرغم همه این واقعیت‌ها می‌بینیم این است که متاسفانه بخش‌هایی از حاکمیت همه‌ی تلاش خود را می‌کنند که مردم را از شرکت در انتخابات و از مسیرهایی مثل اصلاح مایوس کنند.

باید ببینیم چه کسانی بذر ناامیدی و یاس را در جامعه می‌کارند؟ بسیاری از بحث‌هایی که در جامعه منتشر می‌شود دروغ است. یعنی ترویج کذب می‌کنند تا جامعه مایوس شود. کاسبان ناامیدی بسیاری از اتفاق‌های مثبت را منعکس نمی‌کنند زیرا می‌دانند بازتاب آن و شکل‌گیری جامعه‌ی امیدوار به نفع آنان نیست و نانشان در سیاهی است. بخشی از این مایوس شدن ناشی از ضعف‌های حکومتی است، بخشی به اصلاح طلبان برمی‌گردد و بخشی هم از برنامه‌ها و سنگ‌اندازی‌های داخلی و خارجی نشات می‌گیرد.

تصاویری که جریان‌های برانداز خارج از کشور ارائه می‌دهند، بسیار غلط است. یک نقص را می‌گیرند و حول آن حاشیه‌هایی می‌سازند که یا واقعیت ندارد و یا تحریف و جهت‌دار است. امروز تصویری از حکومت پیش از انقلاب ارائه می‌شود که گویی در آن زمان کشوری پیشرفته و صنعتی داشتیم، تازه اینکه زمان زیادی از آن نگذشته و کسانی که آن دوره را تجربه کرده‌اند، هنوز هم در قید حیات هستند. انگار نه انگار حکومت قبل از انقلاب بر خرابه‌های حکومت ملی دکتر مصدق بنا شد. برای اینکه فساد این حکومت را ببینند اسناد منتشر شده‌ی همان دوره را مطالعه کنند هم کافی است. اصلا لازم نیست جمهوری اسلامی در این زمینه چیزی بگوید؛ خاطرات هفت جلدی اسد الله علم -یار غار شاه- از مفاسد در دربار شاه و مجلس می‌گوید، خودتان بخوانید تا ببینید چقدر گسترده بوده است.

این ضعف به مردم برمی‌گردد؟

نیروهای برانداز در خارج از کشور و بخش‌هایی از حاکمیت در داخل، تلاش می‌کنند هرکدام به زبانی با بزرگ‌نمایی بیش از حد مشکلات و ضعف‌ها، مردم را مایوس کنند؛ شاید این مشکلات تا حدی درست است اما با سرپوش گذاشتن بر خدمات و تلاش‌هایی که نهادهای مختلف حکومتی انجام می‎دهند، آینده‌ای تاریک برای مردم ترسیم می‌کنند که البته بخش‌هایی هم از آن ممکن است درست باشد، اما نه با تحلیل آنها؛ شما کافی است یک فهرست از مسایل مختلف را ببینید؛ خدمات قابل اعتنایی وجود داشته و دارد که باید مورد حمایت قرار گیرد. بخشی از یأس موجود در جامعه به خاطر عملکردها و تخریب‌هایی است که در رسانه‌ها منتشر می‌شود.

رسانه‌های خارجی؟

نه فقط آنها. اتفاقا فعالیت رسانه‌های داخلی و جریانات خارجی در این حوزه بسیار پررنگ است. بخش‌هایی از آن ناشی از این است که عملکردها اگر به درستی تبیین شود، می‌تواند جامعه را امیدوار کند و طبعا جام امیدوار مطلوب کسی که در پی براندازی‌ست، نبوده و نیست.

اصلاح‌طلبی موجود و نقدهایی که به آن و همچین آقای عارف و شعسا وارد است -در مجموع با بدنه‌ای که دارد- آیا می‌تواند در انتخابات بروز پیدا کند و خود را نشان دهد؟

اصلاح طلبان باید تلاش کنند خودشان اشتباه‌ها را جبران کرده و به طور منظم عملکردهای ضعیف را نقد کنند و عمکردهای مثبت را در جامعه بازتاب دهند. راه دیگری وجود ندارد یعنی معجزه‌ای رخ نخواهد داد؛ به هر حال ضعف‌هایی داریم که برای ترمیم آن، باید مورد نقد قرار گیرد. گام‌هایی هم باید در حوزه‌ی اطلاع‌رسانی انجام دهیم، می‌بینیم که سال‌هاست پاهایی روی گلوی رسانه‌ای اصلاح‌طلبان است و آنها نه تریبونی در رادیو و تلویزیون دارند و نه در دیگر محافل رسمی. مثلا یکبار روابط عمومی دولت اطلاعیه داد و برخی از صحبت‌هایی که در تلویزیون مطرح شد را تکذیب کرد. مشکلاتی  که ناشی از ضعف در اطلاع‌رسانی است، باید حل شود. جامعه را هم قانع کنیم با انتخاب بهترین‌ها این مسیر را ادامه دهد، البته برای مردم هیچ تعیین و تکلیفی نمی‌توان کرد و مردم با حضور و رای خود، نظرشان را اعلام و تکلیفشان را مشخص می‌کنند. اگر بگویند ما رای نمی‎دهیم، حقشان است و کسی نمی‌تواند آنان را به خاطر عدم مشارکت محکوم کند، اما باید تلاش کرد تا مردم قانع شوند اگرچه از این مسیر همه‌ی مشکلات حل نمی‌شود اما بازهم مناسب‌ترین مسیر است و هنوز راه دیگری برای ساختن یک «جمهوری» واقعی و افتادن در ریل اداره کشور از دموکراتیوترین روش پیدا نکرده‌ایم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ولی نیاز مردم به رای دادن برای حکومت (بجای رای دادن برای خودشون) تاریخ انقضا داره. میگی نه ؟ اسفند، می بینی

  2. انشا ا… نیاز مردم به رای دادن به یکی از چیزهایی که حکومت می خواهد فتاریخ انقضا داشته باشد و دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا