خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روایت شاهدان عینی از ماجرای مهرداد سپهری

ایسنا نوشت: اهالی محله شهرک حجت مشهد از اتفاقاتی که در ماجرای درگیری پلیس و مهرداد سپهری رخ داده، روایت می‌کنند.

امروز قرار است مراسم هفتمش برگزار شود این را از آگهی‌ای که پشت شیشه یک سوپرمارکت چسبانده شده می‌فهمیم. مهرداد سپهری، 27 مهرماه در درگیری با پلیس جان خود را از دست می‌دهد؛ این خبر را هم شنبه شب، 3 آبان یکی از رسانه‌های خارج از کشور منتشر می‌کند.

انتشار این خبر و دست به دست شدن فیلم‌های درگیری پلیس با مهرداد سپهری واکنش‌های مختلفی دربرداشته است. هنوز 24 ساعت از  انتشار این خبر و فیلم نگذشته که به شهرک حجت مشهد، جایی که ماجرا در آن اتفاق افتاده می‌آییم تا با شاهدان عینی روز حادثه گفت‌وگویی داشته باشیم.

آدرس دقیقی از محل حادثه نداشتیم و از زمان ورود به شهرک به دنبال آدرس دقیق منطقه و محله مرحوم مهرداد سپهری بودیم. در ابتدا وارد یک مغازه شدیم. با وجود پخش فراوان اخبار مربوط به درگذشت مرحوم سپهری، فکر می‌کردیم وقتی نام او را ببریم مردم می‌توانند کمک کنند تا آدرس دقیق محله را پیدا کنیم اما در چندین برخورد اول کسی به خوبی شناخت کافی از مهرداد سپهری نداشت و مجبور بودیم تا ماجرا را تشریح کنیم. به قول یکی از ساکنین، میزان درگیری‌ها در این منطقه بالاست و چنین مواردی برایشان اتفاق خاصی قلمداد نمی‌شود و به سادگی از کنار آن عبور می‌کنند.

پس از پرس‌وجوهای فراوان به نام کوچه شهید فتحی رسیدیم. بچه‌هایی که در کوچه‌های تنگ و باریک مشغول بازی کردن بودند ما را به کوچه‌ای که حادثه در آن رخ داده بود،رساندند؛ کوچه‌ای بن‌بست با عرض باریک که یک ستون آبی رنگ در کنار تیر چراغ برق در ابتدای کوچه قرار داشت. با توجه به ویدئوهایی که در فضای مجازی منتشر بوده، تنها نشانی ما از محل حادثه همین ستون آبی رنگ در کنار تیر چراغ برق بود. اعلامیه ترحیم مراسم روز هفتم مرحوم سپهری بر روی سوپرمارکت پارسا در ابتدای کوچه توجه ما را جلب کرد. بچه‌های آن محله می‌گفتند که پارسا نام فرزند خردسال مهرداد سپهری بوده و سوپرمارکت هم متعلق به خودش است.

اغلب افراد  محله از صحبت کردن در خصوص این موضوع  و پاسخ به سوالات ما طفره می‌رفتند. به ناچار مجبور شدیم با کودکان خردسالی که مشغول بازی بودند صحبت کنیم. از یکی از بچه‌های محل درخواست کردیم تا پدرش را که در صحنه وقوع حادثه بوده صدا بزند تا با او گفت‌وگویی داشته باشیم. در همین حین به خاطر جلب توجهی که بابت گفت‌وگو با بچه‌ها داشتیم یکی دیگر از همسایه‌های مرحوم سپهری داخل کوچه آمد. با این خانم که به عنوان شاهد عینی در محل حادثه حضور داشته و از نزدیک شاهد اتفاقات به وجود آمده بود، گفت‌وگو کردیم.

وی اظهار می‌کند: همسر مرحوم مهرداد سپهری مدتی پیش درخواست طلاق داده بود و حدود یک ماه بود که با او زندگی نمی‌کرد. یک روز پیش از وقوع این حادثه، درخواست طلاق همسرش به دست مهرداد سپهری می‌رسد. مهرداد سپهری نیز از این قضیه عصبانی شده و واکنش نشان می‌دهد. حتی همسایه‌ها ساعت 6:30 روز حادثه صدای گریه‌های مهرداد سپهری را در خانه می‌شنوند.

وی ادامه می‌دهد: مهرداد سپهری پس از مواجه شدن با درخواست طلاق همسر خود عصبانی شده و در روز حادثه، شیشه‌های ماشین و خانه پدرخانم خود که خانه آنان دو کوچه پایین‌تر از خانه مهرداد سپهری قرار دارد، را می‌شکند. پدرخانم مهرداد سپهری در پی این اتفاق به پلیس زنگ زده و قضیه را گزارش می‌کند. مرحوم سپهری در آن روز به قدری مواد مخدر مصرف کرده بود که چشمانش از حدقه بیرون زده و رنگش سفید شده بود. در حالت طبیعی قرار نداشت و حرکاتش دست خودش نبود. چهار تا پنج سال است که همسایه مرحوم سپهری هستیم اما تا کنون پیش نیامده بود که فحاشی کرده و برای همسایه‌ها مزاحمتی ایجاد کند اما ادعا میشد که بارها از همسایه‌ها دزدی کرده بود.

این خانم بیان می‌کند: مهرداد پس از شکستن شیشه‌های ماشین پدرخانم خود به خانه خودش باز می‌گردد و کولر خانه خود را از طبقه سوم به حیاط داخل ساختمان پرت می‌کند. پس از آن نیز قصد اقدام به خودکشی داشت که همسایه‌ها مانع کار مرحوم سپهری می‌شوند. پس از ممانعت همسایه‌ها از خودکشی او، مهرداد سپهری به ابتدای کوچه آمده و با یکی از مغازه‌داران درگیر شده و مقابل همسرش به او فحاشی می‌کند. پلیس هنوز در محل حضور نیافته بود اما اهالی محله مدام فریاد می‌زدند که کسی از خانه بیرون نیاید. مهرداد سپهری بخاطر حالت نامساعدش امکان داشت به هرکسی آسیب وارد کند اما این که می‌گویند مهرداد سپهری چاقو یا قمه به همراه داشته واقعیت ندارد.

وی عنوان می‌کند: پیش از حضور پلیس، مهرداد به دو نفر از اهالی کوچه به شدت فحاشی می‌کند که آن دو نفر کنترل خود را از دست داده و او را کتک می‌زنند. سپس پلیس به دلیل گزارش پدرخانم مرحوم سپهری در محل حاضر می‌شود و به دلیل فحاشی فراوان سپهری او را به ستون ابتدای کوچه دست‌بند می‌زند. مامور پلیس به نوشتن صورت جلسه روی موتور خود مشغول بود که مهرداد سپهری در همان موقع به پای مامور لگد زد و سپس تلاش کرد موتور پلیس را بیندازد. پس از فحاشی‌های فراوان مهرداد سپهری به پلیس، مامور از شوکر و اسپری فلفل استفاده کرد.

این خانم خاطرنشان می‌کند: در زمان درگیری پلیس با مهرداد سپهری مردم واکنش به خصوصی نداشتند. برخی از اهالی به دنبال آتش زدن کاغذی بودند تا آن را مقابل چشمان مرحوم سپهری بگیرند و شدت سوزش اسپری فلفل را کاهش دهند. پس از 20 دقیقه ماشین پلیس در محل حاضر می‌شود و او را به کلانتری می‌برند. شاید اگر ماشین پلیس زودتر در محل حادثه حاضر می‌شد، می‌توانستند از اتفاقات به وجود آمده جلوگیری کنند که در نهایت آسیب کمتری به مهرداد سپهری وارد می‌شد.

وی ادعا می‌کند: تا پیش از سوار شدن در ماشین پلیس، مهرداد سپهری حال کاملا مساعدی داشت و این که می‌گویند سپهری پیش از این که به ماشین منتقل شود بیهوش شده نیز واقعیت ندارد. حال مهرداد سپهری پیش از سوار شدنش به ماشین به قدری خوب بود که حتی پس از شنیدن خبر درگذشتش تعجب کردیم.

این خانم می‌گوید: پس از درگذشت مهرداد سپهری خانواده او بارها در محل حاضر شده و به خاطر تماس با پلیس، اهالی را تهدید می‌کردند که به دلیل این کارشان مجبور خواهند شد درب خانه‌هایشان پرچم سیاه بزنند. خانواده‌اش در محل می‌گفتند که کسی که برادر ما را کتک زده باید تقاص پس دهد. خانواده مقتول به طور ناگهانی به خانه یکی از همسایه‌هایی که نسبت فامیلی با همسر مهرداد سپهری داشت وارد شدند و آن‌ها را نیز تهدید کردند.

پدر آن کودک خردسال که از میانه صحبت‌های این خانم به جمع ما اضافه شده، در تایید حرف‌های همسایه خود می‌گوید: مهرداد سپهری آدم خوبی بود. نمی‌دانم در آن روز چه چیزی مصرف کرده بود اما اصلا حال خوبی نداشت. چندین بار نیز برای ترک اعتیاد اقدام کرده بود اما نتوانسته بود اعتیاد را کنار بگذارد. دلیل درخواست طلاق همسرش نیز همین موضوع بود. همسرش هم با او به مشکل خورده و به خانه پدرش رفته بود.

وی می‌گوید: هیچکس از او شاکی نبود. شنیدم بخاطر فحاشی‌های فراوان آن روز برخی از همسایه‌ها با پلیس تماس گرفته و گزارش می‌دهند. مهرداد سپهری پیش از این سابقه نداشته که در محل با صدای بلند فحاشی کند اما در آن روز حال خوبی نداشت. پلیس بلافاصله پس از این که در محل حاضر می‌شود به‌خاطر فحاشی‌های فراوان مهرداد سپهری، او را به ستون دست‌بند می‌زند. مهرداد به پلیس هم به شدت فحاشی کرد که پلیس مجبور شد از شوکر و اسپری استفاده کند.

این آقا عنوان می‌کند: نگه داشتن مهرداد سپهری در محل کار اشتباهی بود. باید هرچه زودتر او را با آژانس به کلانتری منتقل می‌کردند اما حدود 20 دقیقه او را معطل کردند تا ماشین پلیس برسد. در همین مدت هم مهرداد سپهری مدام فحاشی می‌کرد که باعث به وجود آمدن این قضایا شد.

وی با اشاره به خانواده مقتول خاطرنشان می‌کند: چند روز پیش سه ماشین به محل آمده و سرنشینان آن قلدری کرده و مردم را تهدید کردند. همچنین آنها گفتند به کسی که از کتک زدن برادرشان فیلمی داشته باشد، یک میلیارد تومان مژدگانی می‌دهند. مهرداد چندین سال است که اعتیاد داشته و با همسرش مشکل داشت اما کسی از خانواده‌اش مشکلش را حل نمی‌کرد. حتی پس از این اتفاق که خانواده مهرداد به محل آمده بودند، از آدرس خانه برادر خود اطلاعی نداشتند. تا زمانی که مهرداد سپهری زنده بود به او توجهی نمی‌کردند اما حالا که او کشته شده، به دنبال مقصرین حادثه هستند.

پس از گفت‌وگو با دو همسایه نزدیک مهرداد سپهری به سراغ مغازه‌ لوازم خانگی‌ای رفتیم که در کنار سوپرمارکت مهرداد سپهری قرار دارد. طبق گفته همسایه‌ها، مهرداد پس از خروج از خانه با صاحب این مغازه درگیری لفظی پیدا کرده است. پس از اتفاقاتی که در هفته گذشته برای مهرداد رخ داده، مغازه لوازم خانگی تا کنون بسته بوده و صاحب آن به دلیل ترس از بروز اتفاقات دیگری و تهدیدهای خانواده مقتول جرات بازگشایی مغازه و حضور در محل را نداشته است. از یکی از همسایه‌ها تقاضا کردیم با او تماس بگیرد تا به عنوان یکی دیگر از شاهدان عینی با او گفت‌وگویی داشته باشیم.

در این مدت که منتظر رسیدن صاحب مغازه لوازم خانگی هستیم، یکی از جوانان محل که گویا حال خوبی هم نداشت، ادعا می‌کند که تمام فیلم‌های روز حادثه را دارد. کارت خبرنگاری‌ام را به او نشان داده و خود را معرفی می‌کنم. کارت را از دستم می‌قاپد و پس از لحظه‌ای آن را پرت کرده و می‌گوید که به نفعت است که در این محل با این کارت حاضر نشوی. یکی از همسایه‌ها که از ابتدا در کنارمان حضور داشته از ما می‌خواهد تا خونسرد باشیم. او می‌گوید که وجود چنین جوانانی در این منطقه و یا چنین رفتارهایی طبیعی است و نباید کاری به کارشان داشته باشیم.

پس از مدتی صاحب مغازه لوازم خانگی به همراه همسرش به محل می‌رسد. در ابتدا فکر می‌کردیم که می‌تواند اطلاعات دقیق‌تری در اختیارمان قرار دهد اما تمام اتفاقات را تکذیب می‌کند. حتی عنوان می‌کند که با مهرداد سپهری درگیری لفظی هم نداشته است. به سراغ همسرش می‌روم تا با او گفت‌وگو کنم اما صاحب مغازه به او اشاره می‌کند تا حرفی نزند. همسایه‌ای که از ابتدا در کنارمان حضور داشته می‌گوید که صاحب مغازه به خاطر اتفاقات پیش آمده در این مدت توسط خانواده مقتول می‌ترسد و دیگر نمی‌خواهد از اتفاقات آن روز صحبت کند.

سراغ خانه پدرخانم مهرداد سپهری را هم از او گرفتیم. خانه پدر خانم مهرداد سپهری  چند کوچه پایین‌تر از خانه مهرداد قراردارد اما پس از مراجعه به آن جا متوجه می‌شویم که آنها در خانه حضور ندارند. به گفته همسایه سپهری، آنها پس از درگذشت مهرداد از خانه رفته‌ و حتی شماره‌های خود را هم تغییر داده‌اند.

همچنین در نظر داشتیم با خانواده‌ای که از سوی خانواده مقتول تهدید شده بود گفت‌وگویی داشته باشیم که حاضر به مصاحبه در این خصوص نشدند. شاهد عینی دیگری که به همراه ماشین پلیس و مهرداد سپهری به کلانتری منتقل شده بود، به دلیل تهدیدهای فراوان صورت گرفته از جانب خانواده مقتول حاضر به گفت‌وگو نشد و نتوانستیم بفهیم در طول مسیر انتقال مهرداد سپهری به کلانتری چه گذشته است.

در همان شب انتشار خبر ماجرای مرگ مهرداد سپهری معاون دادستان نظامی خراسان رضوی  دستور نمونه‌برداری از ریه و تاثیر اسپری بر مرگ مهرداد را صادر کرد و روز گذشته هم مامور متخلف در این ماجرا احضار و بازداشت شد. برای تعیین علت دقیق فوت مهرداد سپهری باید منتظر نظر پرشکی قانونی باشیم، آما آنچه در ماجرای مرگ او واضح و مبرهن است، رفتار غیرحرفه‌ای مامور نیروی انتظامی با مهرداد سپهری بوده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا