خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روایت مهاجرزاده‌های افغانستانی

کاربر توییتر با نام «حسن صالحی» در صفحه‌ی توییتر خود نوشت:

‏ما مهاجرزاده های افغانستانی هستیم. پدربزرگم و پدرم چهل سال پیش، یعنی سال 59، اومدن ایران. این یعنی من و همسرم نسل سوم و پسرم نسل چهارمی هست که در ایران بدنیا اومدیم اما هیچ کدوم شناسنامه ایرانی نداریم. بنده بعد از اتمام تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک، ‏اقامتم رو از «اقامت تحصیلی» به اقامت «تبدیل وضعیت» تبدیل کردم. اقامت موسوم به «تبدیل وضعیت» برای کسانی هست که قبلا کارت آمایش داشتند و تمایل دارند برای برخی امور نظیر ادامه تحصیل در دانشگاه، رفت و آمد به افغانستان یا دریافت گواهینامه، پاسپورت داشته باشند.

‏این افراد باابطال کارت آمایش، درخواست اقامت «تبدیل وضعیت» میدهند. این اقامت سال به سال تمدید میشه اما معلوم نیست تا کی؟ مرحله بعد برای اینکه مساله اقامت پسرم رو حل کنم، کارت امایش همسرم رو هم باطل کردم و براش اقامت تبدیل وضعیت گرفتم و ایشون رو هم آوردم توی پرونده اقامتی خودم.

‏این شد که برای پسرم هم تونستم اقامت بگیرم. تا اینجا همه چی مو به مو بنا به دستورات پلیس مهاجرت ناجا انجام شد. اما مشکل از اون‌جا شروع شد که بعد ارشد، توی این پنج شش سال، نتونستم کار درست و حسابی پیدا کنم و در تامین مخارج خونواده لنگ شدم.

‏کارای مختلفی از کار مهندسی تا کارگری بنایی و برق کشی رو امتحان کردم، اما هیچکدوم نگرفت. تا اینکه یه قبولی دکترا از کره جنوبی گرفتم که کنار بورسیه، یه حقوق مختصری هم میدادن. حساب کتاب کردم دیدم لااقل میتونم خرج و مخارج خانواده رو باهاش تا یه مدتی تامین کنم.

‏اینه که یه مقدار طلای خانمم رو فروختم و دوهزار یورو هم از دوستان قرض کردم و به تنهایی اومدم کره. همه چی خوب پیش می رفت تا اینکه پلیس مهاجرت ناجا به اقامت همسرم و پسرم در ایران گیر داد. منطق حرفشون هم اینه که طبق قانون ایران، وقتی شوهر که سرپرست خانواده است از ایران خارج شد،

‏به تبعش اقامت همسر و فرزندانش هم در ایران باطل میشه و بدون حضور پدر خانواده، اقامت افرادی که توی پرونده اقامتیش بودند تمدید نخواهد شد و باید هرچه سریعتر ایران رو ترک کنند. الان همسرم و پسرم که ایران به دنیا اومدن و اصلا افغانستان رو ندیدن، چطور ایران رو ترک کنند؛ ‏اونم تواین شرایط وخیم کرونا. تاالان مسئولین پلیس مهاجرت لطف کردند و دوبار و هر بار به مدت شش ماه، اقامت خانواده م رو تمدید کردند تا من بیام و خانواده‌م رو با خودم بیارم کره. امامشکل اینجاست که خداییش من توانایی مالی این کار رو ندارم. هنوز حتی نتونستم اون دوهزار یورو رو پس بدم و طلای خانمم رو هم نگرفتم. نمیدونم چه میشه کرد تا مشکل تمدید اقامت همسرم و پسرم رو در ایران حل کرد. من خانواده‌م رو امانت گذاشتم ایران. امیدوارم امانت دار خوبی باشن! خودم هم قصد ترک ایران نداشتم و ندارم. فقط برای ادامه تحصیل و حل مشکل اقتصادی از ایران خارج شدم ‏و در نهایت تصمیم دارم برگردم ایران و جایی که بهش علاقه قلبی دارم زندگی کنم و سرم رو روی خاک بذارم. برای امثال من و همسرم و پسرم که در ایران به‌دنیا اومدیم و بزرگ شدیم، ایران حکم خونه رو داره و من خودم وقتی ایران رو ترک کردم که بیام کره، اولین بار احساس غربت کردم، احساس دوری ازخونه.

‏قرابت‌های فرهنگی، زبان شیرین فارسی، دوستان خوب ایرانی و خیلی چیزای دیگه هم این حس خونه بودن رو تقویت می کنه. الان هم نگران مساله اخراج خانواده‌م از خونه مون و تهدید های پلیس مهاجرت ناجا مبنی بر لزوم ترک خاک ایران از سوی همسرم و پسرم هستم. امیدوارم کسی راه حلی پیشنهاد کنه.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. پذیرفتن افغان ها در ایران از ابتدا یک اشتباه و یک خیانت در حق ایران بود و اتباع افغان با حفظ حرمت انسانی شان باید به سرعت از ایران خارج شوند.

    1
    4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا