خرید تور تابستان ایران بوم گردی

یک پیش‌بینی از سیاست خارجی دولت بایدن

متن گفت وگوی شفقنا با دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری ایران را می خوانید:

* پس از ورود جو بایدن به عنوان رییس جمهور به کاخ سفید، از جمله تغییر سیاست هایی که انتظار می رود شاهد آن باشیم، روابط آمریکا با برخی از کشورهای منطقه است، در عصر بایدن نسبت به دوره ترامپ، آمریکا با کدام کشورهای خاورمیانه روابط گرم تر و سردتری خواهد داشت؟

رابطه سرد آمریکا با عربستان و ترکیه در دوران بایدن

به نظر می رسد که دموکرات ها و آقای بایدن به حکومت هایی که موسوم به اقتدارگرا هستند و در این مدت رابطه نزدیکی با ترامپ برقرار کردند و در نقض آنچه به طور متعارف ارزش های آمریکایی نامیده می شود، بی توجه بودند و در این نقض پیشتاز بودند نگاه مثبت و رابطه خوبی نخواهند داشت و فکر می کنم در منطقه ما ترکیه و عربستان سعودی در صدر قرار دارند و طبیعتاً کشورهای دیگر مثل بحرین و امارات در درجه پایین تر مدنظر باشند، اما این مساله به نوع رفتار یا سازگاری این کشورها با دولت بایدن بستگی دارد، خصوصاً درباره ترکیه که اردوغان کاملاً عمل گراست و خود را سازگار می کند و می تواند تلاش می نماید تا با وضعیت پیش آمده در آمریکا انطباق بیشتری پیدا کند، ولی صرف نظر از آنچه آنها می توانند برای نزدیک شدن آقای بایدن و تطبیق سیاست ها با دولت جدید انجام دهند، معتقدم نظر دولت آمریکا در دوره بایدن به طور خاص نسبت به عربستان و ترکیه مثبت نباشد و حتماً از نظر آنها نیاز به تجدید نظر دارد.

* ترامپ رابطه بسیار نزدیکی با اسرائیل برقرار کرد، آیا بایدن هم در آینده به ادامه رابطه فعلی ترامپ با نتانیاهو ادامه خواهد داد؟

بایدن با برخی از سیاست های نتانیاهو مخالفت خواهد کرد

درست است که احتمالاً آقای نتانیاهو ترامپ را ترجیح می داد و دولت بایدن هم شاید در نزدیک شدن یا نزدیکی دولت اوباما نسبت به نتانیاهو خیلی رابطه کمی نداشته باشند، اما در نهایت رابطه اسرائیل و آمریکا مناسب تصور می شود بنابراین من فکر می کنم آمریکا و اسرائیل ساز و کارهایی را پیدا خواهند کرد. هر چند که ممکن است بایدن با برخی از سیاست های نتانیاهو در زمینه شهرک سازی ها و تلاش برای تخریب توافق هسته ای که نتانیاهو شخصاً در آن نقش مهمی داشت  مقداری اختلاف پیدا کند، اما در نهایت فکر می کنم که موضوع اسرائیل و آمریکا کاملاً جدا از سایر موضوعات در منطقه است و اسرائیل می تواند خود را با دولت بایدن انطباق دهند و در آمریکا هم مقاومت خیلی سرسختانه ای در برابر اسرائیل شکل نخواهد گرفت، اما اگر بخواهیم رابطه آمریکا و اسرائیل در دوره بایدن را با دولت ترامپ مقایسه کنیم، رابطه نتانیاهو با دولت بایدن صمیمی و گرم نخواهد بود.

* بنابراین در دوره بایدن ادامه برنامه های ترامپ در اسرائیل از جمله معامله قرن و الحاق کرانه باختری یا عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل را شاهد خواهیم بود؟

عادی سازی روابطه کشورهای عربی با اسرائیل در دولت بایدن هم ادامه خواهد داشت

به نظرم آنچه عادی سازی رابطه اسرائیل با کشورهای عربی نامیده می شود احتمالاً در دولت بایدن هم ادامه خواهد داشت، ولی آنچه برای دولت بایدن مهم خواهد بود این است که این نوع رفتارها و برنامه ها تعارضی با سایر منافع آمریکا و روابط آمریکا با کشورهای منطقه پیدا نکند بنابراین این برنامه و رابطه به آن زخمتی که در دولت ترامپ شاهد بودیم در دولت بایدن ادامه پیدا نمی کند، ولی در نهایت آمریکای بایدن هم از عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی حمایت خواهد کرد و در عین حال بایدن باید تلاش کند و احتمالاً این کار را انجام می دهد که اگر در مناقشه فلسطین نقش میانجی گرایانه آمریکا در دوره ترامپ کاملاً از بین رفته، آن را تا اندازه ای احیا کند، البته اینکه بایدن در این زمینه چقدر موفق شود، موضوع دیگری است.

* در دوره ترامپ شاهد نزاع بین آمریکا و چین به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان بودیم، در دوره بایدن ارتباط امریکا و چین به شکل «نزاع» باقی خواهد ماند یا به «رقابت» تغییر شکل خواهد داد؟

چالش آمریکا و چین ادامه خواهد یافت اما با تکنیک ها و شیوه های متفاوت
توافق دو حزبی و گسترده در آمریکا وجود دارد مبنی بر اینکه چین در حال تبدیل شدن به یک چالش جدی برای آمریکاست در درجه اول به لحاظ اقتصادی و سپس به لحاظ امنیتی، این موضوع به دولت ترامپ ارتباط ندارد و این احساس تهدید حداقل از زمان دولت جورج بوش در سال ۲۰۰۱ به بعد آغاز شده بود و در دولت اوباما هم ادامه پیدا کرد. در واقع تهدید اصلی برای چین از زمانی آغاز شد که خانم کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا استراتژی را در برابر چین در سال ۲۰۱۲ مطرح کرد، از همان زمان چینی ها مطمئن بودند که اولویت اصلی دولت اوباما در مناطق جهانی رسیدگی به چالش چین در شمال شرق آسیاست. این هدف در دولت ترامپ مقداری صریح تر پیش رفت، ولی ادامه آن چیزی بود که دولت اوباما هم خود را به آن متعهد می دانست بنابراین در دولت بایدن هم مساله چین، مساله اول آمریکا خواهد بود، اما در شیوه های مواجه با حل این مشکل ممکن است که به لحاظ تکنیکی اختلاف ها و تفاوت هایی ایجاد کند مثلاً ممکن است که بایدن با این صراحت و شدتی که دولت ترامپ علیه چین موضع می گرفت و جنگ تجاری را علناً آغاز کرده بود، پیش نرود، ولی حتماً فشارهای آمریکا بر چین در خصوص رسیدن به توافق تجاری جدیدی که منافع آمریکا را در آن لحاظ کند، ادامه پیدا خواهد کرد بنابراین از نگاه چینی ها خیلی تفاوت عمده ای بین بایدن و ترامپ وجود ندارد، هر چند که دولت ترامپ ممکن است که یک دولت بی ملاحظه تر شناخته شود که ممکن بود دو کشور را تا آستانه جنگ هم جلو ببرد، ولی در دولت بایدن حداقل این اطمینان را پیدا می کنند که آقای بایدن مقداری زیرکانه تر و با ملاحظات بیشتری همان هدف واحد را جلو خواهد ببرد.

* پس از انتخاب جوبایدن به عنوان رییس جمهور آمریکا، آینده رابطه ایران و آمریکا بسیار مورد توجه قرار گرفت و تحلیل های متفاوتی را شاهدیم. در دوره بایدن موضوع برجام، توافق هسته ای و سایر مسایل و اختلافات میان ایران و امریکا به چه سمت و سویی خواهد رفت؟

موضوع تغییر رژیم ایران در آمریکای بایدن کنار گذاشته خواهد شد

رابطه ایران و آمریکا بسیار مساله پیچیده و عمیق و گسترده ای است. محوری که امروز وجود دارد موضوع توافق هسته ای و برجام است و بایدن از همان روز اولی که ترامپ از برجام خارج شد با این روش مخالفت کرده بود و در کمپین های انتخاباتی هم بارها قول داده که به برجام برگردد؛ فکر می کنم این تفاوت اصلی است و نگاه آنان به ایران هم تغییر می یابد. دولت ترامپ و شخص ترامپ عملاً دست کسانی را که به دنبال براندازی و تغییر رژیم بودند باز گذاشته بود تا به زعم خود به توافق بهتر با ایران دست پیدا کند به خاطر فشارهایی که ایجاد می شود و اینکه ایران بخواهد با قرارداد جدید خطر طرفداران تغییر رژیم را دفع کند، فکر می کنم که بایدن  از این نگاه کاملاً فاصله خواهد گرفت و احتمالاً موضوع تغییر رژیم در آمریکای بایدن کنار گذاشته خواهد شد.

موضوع برگشت آمریکا به برجام می تواند شروع یک سلسله تغییرات در آینده باشد، ولی آنچه در رابطه با برجام هم وجود دارد و معمای اصلی آینده روابط ایران و آمریکای بایدن هست این است که بایدن نمی تواند به برجام برگردد مگر اینکه چشم اندازی برای رسیدگی به چالش هایی که آنها می شناسند یعنی مسایل تسلیحاتی و سیاست های منطقه ای ایران وجود داشته باشد. به رغم اینکه تفاوت نگاه عمده بین بایدن و ترامپ وجود دارد، ولی شیوه رسیدگی به این مساله و نحوه بازگشت آقای بایدن به برجام یک مساله اصلی و پر تنش بین ایران و آمریکا در دولت ایشان باقی خواهد ماند.

* نکته مهم دیگر درباره منطقه این است که ترامپ به طور کامل صف بندی را در منطقه علیه ایران ترتیب داد، آیا بایدن نیز این مسیر را ادامه خواهد داد؟

احتمالاً عربستان سعودی مجبور به پایان جنگ در یمن می شود

بایدن در ادامه مسیری که اوباما طی کرده بود، ترجیح می دهد یک توافق منطقه ای بین ایران و کشورهای همسایه شکل بگیرد و نگرانی ها برطرف شوند. من تصور می کنم که همین مساله می توان فشار قابل توجهی را به عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ یمن و نشستن پشت میز مذکره با ایران برای حل اختلافاتشان وارد کند و همچنین از مانع تراشی های اسرائیل جلوگیری می شود. بنابراین بخشی از انرژی دولت بایدن صرف مجاب کردن متحدان خود خواهد بود تا به یک شکلی به توافق با ایران در مسایلی مثل یمن، لبنان، فلسطین، اسرائیل، سوریه یا حتی عراق دست پیدا کنند. به نظرم این مسایل در روابط بین ایران و آمریکا و کشورهای منطقه ماه های طولانی را به خود اختصاص خواهد داد، به طور کلی نسبت به امروز جهت گیری کلی آمریکا در این رابطه تغییر خواهد کرد.

واقعیت این است که از نگاه آمریکایی بایدن هم ایران یک چالش محسوب می شود، ما نباید فکر کنیم که بایدن می تواند ایران را به عنوان یک کشور دوست و بی دردسر قلمداد کند، نگاه هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه به ایران منفی است، منتها منظور این است که به رغم وجود همه این اختلافات بتوان از طریق دیپلماسی با دولت بایدن به یک چارچوبی رسید که امکان تنش را کمتر کند و ترتیبات امنیتی تازه ای را در این منطقه ایجاد نماید، این وضعیت با دولت ترامپ تقریباً غیر ممکن بود چون ترامپ اهمیتی به این موضوعات نمی داد و دست طرفداران تغییر رژیم ایران را کاملاً و به طور یک جانبه باز گذاشته بود، ولی در رابطه با بایدن از این جهت امکان پذیر خواهد بود، ولی این تصور هم نباید کرد که بایدن نگاه کاملاً مثبتی به ایران دارد و فکر می کنم یکی از دستور کارهای دولت بایدن رسیدگی به چالش برنامه های موشکی ایران و مسایل منطقه ای است که ایران را یکی از عوامل اصلی آن می دانند.

* در زمان ریاست جمهوری ترامپ سیاستگذاری ها و حتی ادبیاتی را شاهد بودیم که شاید در میان روسای کاخ سفید بی سابقه بود مانند مواردی که به آن اشاره داشتید از جمله نزاع آشکارا با چین، خروج از توافقات بین المللی، معامله قرن و… آیا در دوره بایدن هم شاهد چنین سیاست های بی منطقی با نام و شیوه ای جدید، خواهیم بود؟

پاسخ به این پرسش در واقع نوعی پیش بینی از آینده است و نمی توانم پیش بینی کنم که ممکن است بایدن به اقدامات پیشگیری کننده دست بزند یا خیر، ولی فکر می کنم که آقای بایدن در ادامه طرز تفکر نسبتاً غالبی که در آمریکا به ویژه در حزب دموکرات وجود دارد باید به تدریج تعهدات خود در مناطق مختلف و غیر ضروری در جهان را کمتر کند و انرژی خود را صرف رسیدگی به مساله و چالش چین در شرق آسیا نماید. برای اینکه آمریکا در این منطقه موفق به انجام این اقدام شود باید چند موضوع اصلی را حل و فصل کند که یکی از آنها، موضوع برجام و برنامه هسته ای ایران بود که از طریق برجام بنا بود در دولت اوباما رسیدگی شود و همینطور برنامه موشکی و منطقه ای ایران که باز هم اوباما راغب بود که چنین اقدامی را انجام دهد و کشورهای منطقه و عربستان را تشویق نماید تا با ایران به مذاکره بنشینند که این اتفاق رخ نداد و وقت کافی برای پیگیری این مساله نبود و در دولت ترامپ به طور کلی فراموش شد و ممکن است امروز دوباره احیا شود یعنی تا وقتی برنامه هایی که تهدید ایران در منطقه نامیده می شود مورد رسیدگی قرار نگیرد، امکان کاهش تعهدات امریکا در منطقه وجود نخواهد داشت بنابراین به نظرم در دولت بایدن عمده تحولاتی که رخ خواهد داد، همچنان حول مساله ایران البته این بار کمتر روی برنامه های هسته ای و بیشتر بر برنامه های موشکی و مسایل منطقه ای متمرکز خواهد شد تا به هدف اصلی یعنی کاهش تعهدات و کاهش درگیر شدن امریکا در منطقه برسد.

* سالهاست روسای جمهور آمریکا تلاش دارند نیروهای نظامی این کشور را از خاورمیانه خارج کنند، شواهد نشان می دهد حزب دموکرات و جمهوری خواه علی رغم همه اختلاف نظرها، در مورد خروج از خاورمیانه هم نظر بوده‌اند. در دوران بایدن خروج نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه با چه سرعتی و در چه چارچوبی انجام خواهد شد؟ در صورت خروج نیروهای نظامی آمریکا، چه تحولی در خاورمیانه رخ خواهد داد؟

نیروهای نظامی آمریکا به طور کامل منطقه را ترک نخواهند کرد اما از افزایش غیر ضروری نیروی ها خودداری می شود

استقرار نظامیان در منطقه که هزینه بسیار سنگینی برای آمریکا یاجاد کرده و به مراتب خواهد کرد، منتها یک دستور کار کلی نه فقط در دوره بایدن بلکه در چشم انداز قابل پیش بینی در آینده وجود داشته باشد که به طور کامل نیروهای نظامی مریکا از این منطقه خارج شوند، آنچه مساله است این است که این نظامیان که مستقر هستند به اندازه ای حضور داشته باشند که برای تأمین امنیت منافع حیاتی آمریکا ضروری است، دوم اینکه ممکن است دولت بایدن کاملاً مورد به مورد در این موضوع وارد شود و به این جمع بندی برسند که آمریکا به طور مثال هیچ نیازی به نیروهای نظامی در عراق ندارد، ولی  باید بخش هایی از نیروهایش را در بخش هایی از افغانستان که هنوز چالش طالبان وجود دارد تقویت کند و در مورد سوریه هم به همین ترتیب ممکن است که به این جمع بندی برسند که بخشی از نیروهای عملیاتی آمریکا در حد محدود باقی بمانند بنابراین فکر می کنم این مورد بسته به میدان مناظره کاملاً متغییر است و نمی توان حکم کلی صادر کرد که بایدن مایل است همه نیروها را از منطقه خارج کنند، آنچه مسلم است، این است که آمریکایی ها به لحاظ نظامی آمادگی این را ظاهراً ندارند که این منطقه را به طور کلی به لحاظ نظامی ترک کنند. من فکر می کنم چنین اتفاقی هم نخواهد افتاد، ولی مسلماً چنین تمایل قوی وجود دارد که از افزایش غیر ضروری نیروی های نظامی امریکا در منطقه که منجر به گرفتار شدن آمریکا در باتلاق های مختلف می شود خودداری کنند البته این رویه در دولت ترامپ هم بود و در دولت بایدن هم ادامه خواهد داشت.

* در دولت ترامپ مهاجرین به خصوص مسلمانان برای ورود به آمریکا با مشکلات بسیاری مواجه شدند، در دولت بایدن وضعیت برای مهاجرین مطلوب تر خواهد شد؟

در روزهای ابتدایی ورود بایدن به کاخ سفید، محدودیت های صدور ویزا برطرف خواهد شد

ریشه اصلی مشکل مهاجرین به قانونی باز می گردد که ترامپ تصویب کرد مبنی بر عدم ورود مسلمانان به جامعه آمریکا و این بخش هم ادامه نگاه ضد اسلامی یا به نوعی ضد خاورمیانه ای دولت ترامپ بود؛ پس از روی کار آمدن بایدن حتماً در روزهای اول محدودیت برای صدور ویزا برطرف خواهد شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا