خرید تور تابستان ایران بوم گردی

هدف؛ تخریب پل‌های احتمالی پیش رو!

غلامرضا بنی‌اسدی، روزنامه‌نگار در یادداشتی برای انصاف نیوز درباره‌ی واکنش‌ها به ترور شهید محسن فخری‌زاده نوشت:

شهادت شهید فخری‌زاده، اوج دشمنی صهیونیست‌ها با ایران است. هم امنیت ما را هدف گرفتند و هم سلامت ما را. مگر نه این که به گفته وزیر دفاع او مسئول تولید کیت‌های تشخیص کرونا و پروژه‌ای در موضوع دفاع از سلامت مردم بود؟ آنان سلامت ما را هم هدف قرار داده‌اند و ورای این دو انگار می‌خواهند ما را به بازیی تحریک کنند که میدانش را خود آراسته و نوع بازی را طراحی کرده و مهره‌های خود را هم – یقینا – چیده‌اند.

هم افزایی عبری – عربی- ترامپی، که این روزها قله یخی آن بیش از همیشه خود را نشان می‌دهد می‌خواهند ما را وارد معرکه‌ای تازه کنند. گواهش هم همین فضای مجازی است و هزاران کانال و گروه و میلیاردها کلمه و تصویری که با نیت‌های متضاد، از صد در صد خیر تا صد در صد شر، دارد تولید و منتشر می شود. از همین زاویه، فضای مجازی، را نگاه کنید! پست‌های متعدد از افراد گوناگون صاحب نام یا غیر نامی را رصد فرمایید!

فکر می‌کنم داریم به بیراهه می‌رویم در موضوع شهادت دکتر محسن فخری‌زاده. تروریست‌های صهیونیستی، این سرپنجه‌های شوم امپریالیسم آمدند، زدند و ما به جای این که به آنان بپردازیم و دگرباره در پرتو خون شهید، جنایت‌کرداری آنان را نشان دهیم، آمده‌ایم و یقه خودمان را چسبیده‌ایم. معلوم است وقتی “خوددرگیری” داشته باشیم، آنان می‌زنند و می‌روند، حال آنکه باید با همه توان به تعقیب دشمن بپردازیم و عملا حالی‌شان کنیم که “زمان بزن دررویی تمام شده است”. ما به کلام روشن رهبر انقلاب امید داریم که “اگر یکی بزنند، ده تا می‌خورند” برای این هم همه ظرفیت‌ها باید در مسیر درست فعال شود. نباید انرژی‌مان در دعواهای بی حاصل داخلی و در سویه‌گیری‌های غلط انگشت‌های اشاره به سمت همدیگر هدر برود. نباید دشمن اصلی را و گرای کانون توطئه را گم کنیم.

در همین ماجرا هم مقام معظم رهبری به درستی و دقت ادامه مسیر را نشان دادند؛ “دو موضوع مهم را همه‌ دست‌اندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه‌ی بخش هائی که وی بدان ها اشتغال داشت.”

فکر می کنم برای همه، نقشه راه روشن است مگر برای کسانی که خواب‌های دیگر می‌بینند و از خون شهید هم می‌خواهند ابزاری بسازند برای تفرقه و از این کوچه رسیدن به قدرت. غافلند از این که “تفرقه” همه ما را می‌شکند. این نوع رفتار دست دشمن را بازتر می‌کند که از میان صفوف ما بگذرد و تیغ در جان مان نهد.

در بررسی فضای مجازی، علاوه بر “غفلت نویسی‌های ناشیانه” برخی‌ها با نیت خوب، به راحتی می توان طعم “کلماتِ آلبانی نوشته” را هم احساس کرد که می‌خواهند قربانی جشن خود را هم به دست خود ما و از میان خودما انتخاب کنند. باز بخوانید نوشته ها را! فراتر و عجیب‌تر از آنکه این ماجرا را به آن فرد نیامده – بایدن – نسبت می دهند، دست بر یقه‌ی مسولان خودمان دارند. نه از این رو که کاستی کجا بود و از کدام حفره، ضربه خوردیم بلکه به مذاکره احتمالی آینده گره و به مذاکره‌کنندگان طعنه می‌زنند و توهین می‌کنند. یادشان نیست اما که ترور چهار دانشمند هسته ای در زمانی اتفاق افتاد که کار به دست خودشان بود و از مذاکره جز بیانیه خوانی – به قول ولایتی – خبری نبود اما امروز چه غیب‌گویی‌ها و عیب‌جویی‌ها که نمی‌کنند. حتی آن آقای رکورددار مطالب تکذیب شده، باز مطلبی می دهد که از سوی یاران خودش هم تکذیب می شود!

در این فضای غبار آلود و هیجان زده است که مسئولان باید تدبیر کنند. در این هنگامه که هر کداممان – به حق – می‌خواهیم انتقام گرفته شود، “امنیتی مردان” ما باید بهترین تصمییم را بگیرند و در درست‌ترین زمان و راهبردی‌ترین مکان، انتقام بگیرند. عیار کار هم در عقلانی‌ترین تصمیم در هیجانی‌ترین فضا سنجیده می شود. در شرایط عادی که افرادی چون ما مردم معمولی هم بر مدار عقل حرکت می‌کنیم.

ما به نهادهای امنیتی باور داریم. ترورهای هر از گاه در کشوری که بسیاری تفنگ‌ها به سوی آن نشانه رفته است از عظمت کار سربازان گمنام امام زمان نمی‌کاهد فقط مسولیت‌شان را سنگین و شرایط را سخت‌تر می‌کند. آنان هم مردان روزهای سخت‌اند و اهل عمل به تکلیف. ما باید حواس‌مان به این باشد که خود عرصه را بر آنان تنگ نکنیم با هیجانی‌تر کردن فضا. با تفرقه‌انگیزی و غبار افزایی. با رفتارهایی که عملا آنان از پیش خوانده و پاتکش را هم طراحی کرده‌اند. اجازه بدهیم تا سربازان گمنام امام زمان به موقع، ضربه را بزنند…

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. با عرض سلام

    این ضربه تلخ شاید مانند واکسن عمل کند

    هر چند که همه در شوک و عصبانیت این ترور دردناک هستند ولی با کمی خونسردی میتوان نقاط ضعفی را هم در این حرکت مذبوحانه دید. و اگر بیداری و هوشیاری لازم موجود باشد شاید حتی ریختن شدن خون این دو شهید بتواند به برد مهمی برای کشور منجر شود.

    این عمل تروریستی سه چیز را را بر ملا میسازد:

    ۱) دشمن جایگاه تشکیلاتی و عملیاتی در کشور ما ایجاد کرده و مادام که ابعاد دقیق و کامل این نفوذ ناشناخته هست، باید از بدترین حالت آن حرکت کرد به معنی اینکه اینها قادر به اختلال های بزرگتری هم هستند.

    ۲) ظاهرا این ضربه بدنبال تحریک حداکثری ایران و وادار کردن حکومت ایران به یک حرکت متقابل شتابزده انجام شده. این باید درس مهمی برای همه باشد. اینکه دشمن روی حرکت کرگدنی ما حساب میکند و حداقل درصدی احتمال میدهد که ایران احمقانه در دامی بزرگتر گرفتار شود، صرفا تصور اشتباه آنها نیست. به فعالیت های زیادی که در چهار دهه گذشته با هزینه های سنگین صورت گرفته و بجای عقب راندن تهاجم بیگانه، به خود زنی و تضعیف میهن دوستان منجر شده، توجه کنیم، متوجه میشویم که تصور دشمن از ما آنچنان هم غیر واقعی نیست.
    ۳) این عمل تروریستی شاید داری یک پیام دیگر هم باشد، و آنهم اینکه دشمن شتابزده عمل کرده و در هراس است. از طرفی آرامش نسبی در کشور امکان به جان هم انداختن نیروهای خودی را مشکل کرده و آنها را مجبور کرده که خود وارد ماجرا شوند و از طرف دیگر خویشتن داری ایران در برابر تحرک های ترامپ و نتانیاهو ممکن است یک شکست دردناک را برای آنها در منطقه رقم بزند. آنها که بیشتر در نقش سیرک باز در بجان انداختن کشورهای خاورمیانه و نیروهای مختلف در داخل کشور ، زوال و تضعیف این منطقه را فراهم کردند، ممکن است از نقش سیرک بازی خود بزودی ساقط شوند.

    با احترام

    بهمن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا