خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نامه‌ی سرگشاده‌ی استاد معترض دانشگاه ایلام

محمد نقدی، عضو هیئت علمی در متنی ارسالی به انصاف نیوز نوشته است:

مدیر محترم پایگاه خبری و تحلیلی  انصاف نیوز،

با سلام و احترام،

با عنایت به انتشار نامه سرگشاده قبلی در مورد ماجراهای کاری اینجانب در دانشگاه ایلام و (مرکز جذب) وزارت علوم در آن رسانه در اردیبهشت ١٣٩٧ و از طرفی دیگر، عدم به سرانجام قانونی رسیدن آن کار اداری با گذشت پنج سال در اثر رویه های خلاف قانون و کارشکنی های برخی مدیران در آن مجموعه ها، مستدعی است نسبت به انتشار نامه سرگشاده شماره ٥  اینجانب در پیوست، با عنوان:

فریاد از تخلفات از قوانین، رویه های سلیقه ای، غیرعلمی و غیر دانشگاهی رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم در مورد کاری اینجانب؛ در کنار بی مسئولیتی، انفعال و ناکارآمدی مدیریتی، عدم رعایت قوانین و عدم نظارت جدی بر اجرای آنها در مجموعه وزارت علوم  در آن پایگاه اینترنتی  با توجه به انتظاری که از آن می رود، اقدام فرمائید.

با تشکر، دکتر محمد نقدی


متن کامل نامه‌ی سرگشاده‌ی آقای نقدی به این شرح است:

نامه سرگشاده شماره ٥: فریاد از تخلفات از قوانین، رویه های سلیقه ای، غیرعلمی و غیر دانشگاهی رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم در مورد کاری اینجانب؛ در کنار بی مسئولیتی، انفعال و ناکارآمدی مدیریتی، عدم رعایت قوانین و عدم نظارت جدی بر اجرای آنها در مجموعه وزارت علوم

تخلفات مکرر و مستمر و رویه های خلاف قانون رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم، در سایه انفعال و مسئولیت ناپذیری مدیران ارشد آن، عدم نظارت واقعی بر اجرای قوانین، عدم بررسی جدی، بازرسی و پاسخگویی به شکایات در آن مجموعه با مدیریت های غیرعلمی، ناکارآمد و مافیایی حداقل در مورد کاری بنده، باعث شده است که پس از گذشت بیش از پنج سال از پایان وضعیت قبلی هیات علمی، علیرغم تایید چندباره پرونده از تمام لحاظ و مراجع مربوطه، کار اداری اینجانب و تبدیل وضعیت هیات علمی ام به سرانجام قانونی نرسد.

چکیده ماجرا:

اینجانب محمد نقدی، دانش آموخته دکترای فیزیک ذرات بنیادی، از حدود شش سال پیش تاکنون، با توجه به بورسیه قانونی بودن به مدت چهار و نیم سال، بمنظور خدمت پس از آن بصورت هیات علمی در دانشگاه ایلام، تقاضای تبدیل وضعیت از هیات علمی طرح سربازی (بورسیه) به پیمانی نمودم. اگرچه در ابتدای حضور رسمی در دانشگاه از شهریور ١٣٩٠ موانعی برای بنده ایجاد شد، ولی در نهایت تا آذر ١٣٩٤ چهار سال بصورت قانونی عضو هیات علمی طرح سربازی بودم و پس از آن نیز بی هیچ مشکلی فعالیت های آموزشی و پژوهشی کیفیت بالا و فرهنگی خود را در دانشگاه انجام نموده و در محل فعالیتم نیز به مانند هیات علمی حضور داشتم، علاوه بر اینکه متعهد بورسیه دانشگاه بوده ام و نیاز قطعی دانشگاه به رشته و تخصص بنده و مقبولیت در بین اعضای گروه فیزیک و دانشجویان نیز مستند بوده است. اما در نتیجه رویه های غیرقانونی رئیس دانشگاه ایلام و انتظارات دون شان دانشگاهی ایشان، بدون توجه به جایگاه و شان فردی علمی، فرآیند تبدیل وضعیت بنده دچار تاخیرها و کارشکنی های طولانی بوده است (با توجه به زمان بندی حدود سه ماه مصوب هیات عالی جذب برای به سرانجام رساندن یک پرونده در دانشگاه). با این وجود، پرونده تبدیل وضعیت اینجانب با انجام مکرر و مستمر گزینش ها و استعلامات مختلف بدون مشکلی در مورد بنده، البته با تاخیرهای ده ها برابر مهلت قانونی، در سال های ١٣٩٥، ١٣٩٦ و نهایتا در اسفند سال ١٣٩٧ به تایید هیات اجرایی جذب دانشگاه رسیده و به مرکز جذب وزارت علوم ارسال شده است. از ابتداء مهمترین شکایت بنده، عدم صدور حکم کاری علیرغم بورسیه بودن و فعالیت مستمر و بدون مشکل و ممانعتی در دانشگاه پس از پایان دوره چهار ساله هیات علمی طرح سربازی در آذر ١٣٩٤ بود؛ ولی علیرغم اخذ مجوز استخدامی از هیات امناء، تنها در بهمن ١٣٩٦ و پس از ٢٦ ماه تاخیر و با تغییر غیرقانونی عنوان تبدیل وضعیت، حاضر به صدور حکم پیمانی من آنهم مشروط شدند که من هم آن تاریخ و نوع حکم بی مبنای قانونی را نپذیرفتم. سپس، ایشان بدون هیچ اعلام و ابلاغی قانونی و رسمی، در حالیکه پرونده تکمیل و تایید و کلاس های تدریس ترم من در جریان بود، ابتداء قفل اتاق محل کار و سپس با تهدید دانشجویان تحصیلات تکمیلی در اردیبهشت ١٣٩٧ و در میانه کلاس های تدریس ترم از حضورم در دانشگاه ممانعت عملی بعمل آوردند. بنده نیز در اعتراض به چنین رویه هایی، ماجرا را رسانه ای و همچنین مقابل ساختمان وزارت علوم چند روز تحصن نمودم؛ و تعدادی از نمایندگان دوره قبل مجلس شورای اسلامی نیز نامه های به وزارت علوم ارسال نمودند؛ اما متاسفانه هیچ پاسخ قانونی یا رسیدگی جدی و مسئولیت پذیری از طرف مسئولان وزارت علوم نیز انجام نشد. با مشاهده این وضعیت، بنده در مهر و آبان ١٣٩٧ برای پذیرش نظر قبلی دانشگاه اعلام آمادگی نمودم، ولی رئیس دانشگاه، علیرغم همراهی ظاهریش، با بی توجهی به وظایف قانونی، اختیارات و مسئولیت خود، مرا به رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم ارجاع نمود و ایشان هم برخلاف وعده ها و نظرات مثبت شفاهی خود و معاونش، متاسفانه کتبا پاسخ گفته بود که بنده باید در فراخوان سراسری جذب اعضای علمی شرکت نمایم! که بوضوح برای بورسیه هایی مانند من وجاهت قانونی نداشته و ندارد، سوای از اینکه بنده هیات علمی و سابقه کار مستمر در دانشگاه را نیز داشتم و برای پایمال شدن حقوق قبلی ام معترض شده بودم. پس از کوتاه آمدن ایشان از آن اصرار خلاف قانون، متاسفانه رئیس دانشگاه ایلام بازهم خلف وعده نمود و تنها در اسفند ١٣٩٧ پرونده قبلا تایید شده را با تغییر عنوان آن از هیات علمی طرح سربازی به پیمانی به بورس/راتبه به پیمانی، پس از ٥/٣ سال به جای سه ماه زمان مصوب قانونی انجام آن کار در دانشگاه، به مرکز جذب وزارت علوم فرستادند، این درحالی بود که همچنان حقوق و ارتباط مرا با دانشگاه بطور غیرقانونی قطع نموده بودند. متعاقب آن و با وجود تایید کارشناسان مرکز جذب مبنی بر بدون نقض بودن پرونده و وعده طرح آن در جلسه هیات مرکزی جذب در بازه زمانی ٤٥ روزه مصوب قانونی برای تعیین تکلیف پرونده در آن مرکز، اکنون نزدیک ٢١ ماه است که علیرغم انجام مجدد استعلامات و تحقیقات دیگر، از جمله استعلام بدون مشکل مجدد در مورد بنده از وزارت اطلاعات در آبان ١٣٩٨، تایید پرونده در کارگروه صلاحیت عمومی آن مرکز در اسفند ١٣٩٨ و حتی اجبار عملی برای بازپس گیری شکایت ناگزیرانه اینجانب به دیوان عدالت اداری در این زمینه در دی ١٣٩٨ بمنظور بلافاصله تعیین تکلیف پرونده در آن مرکز، با رویه های خلاف قانون، رئیس آن مرکز (و رئیس دانشگاه ایلام) و بنظر در اثر اعتراض به ایشان، با خلف وعده های مکرر، مانع به سرانجام رسیدن آن شده اند. آخرین مورد از این رویه های خلاف قانون مرکز جذب و دانشگاه ایلام در این زمینه، اقامه نمودن “اقرارنامه” ای خاص، بدون مرجع، بدون پذیرش مسئولیت آن، خلاف قانون و دون شان دانشگاه و شخص علمی است که نه تنها آنچه در آن آمده است دعاوی و مطالبات قانونی بنده هستند بلکه در اصل، تلاش ایشان برای فرار از مسئولیت ها و تخلفات شش ساله در جریان کار اداری و انداختن آنها به گردن بنده و پایمال نمودن حقوقم با ایجاد محدودیت حتی برای شکایات قانونی به مراجع قضایی و قانونی دیگر است؛ این درحالیست که پرونده در جلسه هیات مرکزی جذب وزارت علوم در نیمه مرداد ١٣٩٩ مطرح شده و طبق اعلام کارشناس مربوطه، مخالفتی با ادامه کار من در دانشگاه ایلام نبوده و در عمل در آن مرجع نیز تایید شده است؛ علاوه بر اینکه بنده در آن زمان حاضر شدم که با توجه به شرایط آنها، نظر هیات مرکزی جذب برای نوع تبدیل وضعیت و تاریخ صدور حکم را بپذیرم، ولی حق شکایت قانونی برای مواردی که نسبت به آنها ادعا داشته و دارم، محفوظ بماند. این همه درحالیست که اینجانب در طی پنج سال گذشته از طریق تمام مقامات مربوطه در وزارت علوم، از دفتر بازرسی آن، دفتر وزارتی، دفتر نظارت و امور بورسیه ها، دفتر قائم مقام وزیر و هیات امناء، علاوه بر مرکز جذب و دانشگاه ایلام، همواره پیگیر موضوع و مطالباتم بوده ام؛ اما متاسفانه، با رویه های خلاف قانون رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب وزارت علوم، در کنار انفعال و مسئولیت ناپذیری مقامات دیگر آن وزارتخانه، نتیجه ملموسی حاصل نشده است، بگونه ای که پس از شش سال از تقاضای قانونی بنده، هنوز هم مرا تعیین تکلیف ننموده و با فرافکنی از مسئولیت و وظایف خود، رئیس دانشگاه ایلام (دکتر محمد علی اکبری) در این میان حکم کاری قانونی را صادر نمی نماید و رئیس مرکز جذب وزارت علوم (حجت الاسلام دکتر محمدرضا رضوان طلب) هم حاضر به ابلاغ رای قانونی مربوطه با استمرار این رویه های خاص نیست؛ و کسی هم در مجموعه وزارت علوم و حتی هیات عالی جذب به چنین تخلفات بدیهی چندین ساله رسیدگی نمی نماید.

توجه ١: مستندات در دست مربوط به این ماجرا بیش از ١٣٠ مورد هستند؛ و تنها چند مورد از آنها را در انتهای این نامه پیوست نموده ام.

 

مختصر از شروع ماجرا تا تحصن و اعتراضات بنده تا نیمه اول سال ١٣٩٧:

اینجانب محمد نقدی، دانش آموخته دکترای فیزیک (با تحصیل در شاخه های هسته ای، ذرات بنیادی و گرانش) در سال ١٣٩٠، بورسیه قانونی وزارت علوم از سال ١٣٨٤ به مدت ٥/٤ سال برای خدمت پس از پایان تحصیلات بعنوان هیات علمی در دانشگاه ایلام، عضو هیات علمی طرح سربازی به مدت چهار سال تا آذر ١٣٩٤ در دانشگاه ایلام و پس از آن هم به صفت هیات علمی در آن دانشگاه حضور و  مشغول به کار  بوده ام. اما در روالی نامتعارف و خلاف قانون، حقوق بنده قطع بوده و قرارداد کاریم منعقد نشده بود درحالیکه نیاز بدیهی دانشگاه به رشته و تخصص اینجانب، بورسیه بودن، سابقه هیات علمی و فعالیت مستمر و بدون مشکل یا ممانعت قانونی بنده پس از آن، با وجود انجام گزینش های متعدد و تایید بنده و بدون مشکل بودن ادامه فعالیتم حتی از نظر خود مدیران دانشگاه ایلام نیز در دانشگاه بدیهی و برقرار بوده است. در واقع علت اصلی ایجاد این مشکلات و بلاتکلیفی کار اداری اینجانب، در وحله اول بی توجهی علمی شخص رئیس دانشگاه ایلام (دکتر محمد علی اکبری) به قوانین مربوطه به جذب و تبدیل وضعیت اعضای هیات علمی در این مورد، رویه های سلیقه ای و انتظارات دون شان دانشگاهی و غیرعلمی ایشان از اعضای هیات علمی مانند گفتار و رفتار باب میل ایشان نمودن و تغییر کردن بر آن مبنا، “پسر خوبی شدن” و رویه های غیرقانونی مشابه ایشان بوده و هست.

این درحالی بوده است که طبق مصوبه هیات عالی جذب، دانشگاه می تواند تا یکسال (حتی از بدو ورود یک متقاضی و نه شخصی با سابقه مانند بنده) تا تایید هیات مرکزی جذب وزارت علوم، حکم پیمانی را برای متقاضی صادر کند تا نظر نهایی هیات مرکزی جذب وزارت در مورد پرونده را آنهم حداکثر ظرف شش ماه اخذ نمایند؛ به این وضعیت، طبق قانون استخدامی هیات علمی، وضعیت آماده به خدمت گفته می شود که مدت آن یکسال است. همچنین طبق مصوبه دیگر هیات عالی جذب، هیات اجرایی جذب در مورد استخدام متقاضیان، قرارداد کاری و غیره مسئولیت قانونی و اصلی را دارد. اما در حالیکه (علاوه بر ٥/٤ سال بورس بودن و ٤ سال هیات علمی متعاقب آن) بنده از روز پس از پایان خدمت هیات علمی طرح سربازی در هشتم آذر ١٣٩٤، همچنان بطور مستمر به فعالیتهای علمی خود به صفت هیات علمی بدون مشکل یا ممانعت قانونی در دانشگاه ادامه داده ام، متاسفانه حقوق من قطع بوده و قرارداد هیات علمی طبق قوانین اجرایی هیات عالی جذب با من منعقد نشده است؛ این درحالیست که روال معمول این بوده و هست که حتی برای کسی که تازه به دانشگاه می آید تا زمان انجام مراحل گزینش، تکمیل پرونده و اخذ رای هیات مرکزی جذب، حداقل یک حکم و قرارداد داخلی/موقت/مشروط هیات علمی با او منعقد می شود.

در این میان، متاسفانه شکایت های متعدد چندساله و مراجعات و گفتگوهای مکرر بنده با مسئولان مختلف در وزارت علوم (مانند وزیر علوم، مدیر کل دفتر وزارتی، رئیس دفتر نظارات و ارزیابی آموزش عالی بعنوان متولی امور بورسیه ها،  رئیس و معاونان و کارشناسان مرکز جذب اعضای هیات علمی، مدیرکل، معاون و کارشناسان دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات و افراد مرتبط دیگر) بعنوان نهاد بالادستی و ناظر بر دانشگاه ها، علیرغم گفتگوها و نامه نگاری های موردی آنها با رئیس دانشگاه ایلام، متاسفانه با انفعال، عدم توجه و عدم اقدام قانونی جدی آنها، به نتیجه ای مطلوب نرسیده است.

تا اینکه با اعلام مکرر و رسمی اینجانب در طی سالتحصیلی ١٣٩٥-١٣٩٦ به رئیس دانشگاه ایلام مبنی بر اینکه اگر کار قانونی را انجام ندهند، ماجرا را رسانه ای و اعتراض عمومی می نمایم، متاسفانه در اثر رویه معمول ایشان در عدم پاسخگویی و توجه جدی به قانون، اینجانب با توجه به شرایط موجود و در واقع ناگزیرانه در نامه های سرگشاده شماره ١ و ٢ [1] ، [2] در شهریور و مهر ١٣٩٦ ماجراهای مربوطه تا آن زمان را در سایت ها و رسانه های مجازی منتشر نمودم؛ و نیز در پاسخ به جوابیه شامل مطالب خلاف واقع و مغلطه های رئیس دانشگاه ایلام [3]، بنده مطالب و موارد لازم را با تفصیل لازم، در قالب نامه سرگشاده شماره ٣ در آذر ١٣٩٦ در رسانه ها منتشر نمودم [4].

پس از آن و به دنبال انجام چند باره گزینش ها و استعلامات وضعیت کاری بنده (مانند کارگروه های صلاحیت عمومی و علمی تبدیل وضعیت هیات علمی) در سالهای ١٣٩٤ تا ١٣٩٦، همچنان بدون مشکل و ممانعت قانونی در ادامه کار اینجانب و به دنبال گفتگوها و نامه های معاون وقت نظارت مرکز جذب وزارت علوم (دکتر غلامرضا لطیفی) و مدیران کل وقت دفتر بازرسی (دکتر عباس یزدانی و دکتر غفور خوئینی) و دفتر وزارتی (دکتر عبدالحسین فریدون) وزارت علوم با و به رئیس دانشگاه ایلام در سال های ١٣٩٥ و ١٣٩٦، علیرغم موافقت مکتوب قبلی و وعده های مکرر ایشان و معاونان آموزشی و دبیران جذب دانشگاه (سابق : دکتر علی دانشفر و کنونی: دکتر مصطفی نعمتی)، با تغییر غیرقانونی عنوان تبدیل وضعیت بنده از هیات علمی طرح سربازی به پیمانی به بورس/راتبه به پیمانی، اعلام نمودند که حاضرند از اول بهمن ١٣٩٦ بدون توجه به سابقه کاری، بورسیه، عضویت هیات علمی قبلی و ٢٦ ماه فعالیت مستمر قانونی بنده در دانشگاه از زمان خاتمه عضویت هیات علمی قبلی در ٨ آذر ١٣٩٤ تا اول بهمن ١٣٩٦، حکم پیمانی را آنهم مشروط به انواعی از قید و شرط صادر نمایند که بنده هم نپذیرفتم، چون هیج دلیل و مبنای قانونی نداشت و در واقع زورگویانه و سیلقه شخص رئیس دانشگاه بود. البته، در این میان نامه فرافکنانه رئیس دانشگاه ایلام به مرکز جذب وزارت علوم در مهر ١٣٩٦ در مورد تاریخ صدور حکم کاری بنده نیز قابل توجه است، که معاون وقت تایید صلاحیت آن مرکز (دکتر عباس برومند اعلم) بدون توجه به سابقه بورسیه، هیات علمی و کار پس از آن بنده در دانشگاه ایلام، جوابیه ای فرستاده بود با این مضمون که دانشگاه می تواند از تاریخ تایید هیات اجرایی جذب، حکم پیمانی یکساله متقاضی را تا زمان تایید پرونده در هیات مرکزی جذب وزارت علوم صادر نماید، که قاعده ای بدیهی و مرسوم است و قطعا در مورد بنده با وضع ذکر شده، باید حداقل آن کار را از تاریخ پایان هیات علمی طرح سربازی ام انجام می دادند نه ٢٦ ماه پس از آن؛ و بویژه که قبلتر از آن دبیر وقت جذب دانشگاه ایلام در پاسخ به نامه معاون وقت نظارت و امور استان های مرکز جذب پاسخ داده بود که با تبدیل وضعیت بنده از هیات علمی طرح سربازی به پیمانی در جلسه تاریخ ٢٣/٠٤/١٣٩٥ هیات جذب دانشگاه ایلام موافقت نموده اند (پیوست ٣٤، متعاقب انجام کارگروه عمومی/فرهنگی پیوست ٣٥). به هر روی، متاسفانه علیرغم رایزنی های مختلف، رئیس دانشگاه ایلام از آن موضع سلیقه ای در مورد نوع تبدیل وضعیت و تاریخ صدور حکم کاری بنده کوتاه نیامدند.

در عین حال، بنده طی مراجعات، گفتگوها و نامه های متعدد به رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم (حجت الاسلام دکتر محمدرضا رضوان طلب)- که در مهر ١٣٩٤ طی دو نامه به رئیس دانشگاه ایلام، در پاسخ به استعلام بنده از ایشان، مجوز ادامه کار بنده در دانشگاه را با تشکیل، تکمیل و ارسال پرونده پیمانی به آن مرکز رسما اعلام نموده بود؛ و در دانشگاه نیز باید در بازه حدود سه ماهه قانونی پرونده مرا تعیین تکلیف نهایی می نمودند- با توجه به وظیفه شان در نظارات بر عملکرد و رسیدگی به شكایات از هیات های اجرایی جذب، اعتراضم را برای چندمین بار به این رویه های رئیس دانشگاه ایلام در مورد کاریم اعلام نمودم. در نتیجه و با توجه به گفته های شفاهی موافق ایشان، درخواست نمودم که این مورد قانونی را به رئیس دانشگاه رسما اعلام نماید که همانگونه برای تبدیل وضعیت افراد دیگر با وضعیت مشابه بنده (یعنی دارای سابقه بورسیه قانونی و عضویت هیات علمی طرح سربازی، با نیاز دانشگاه و بدون مشکل علمی و عمومی در انجام کار اداری) در دانشگاه ایلام انجام می شود، در مورد من نیز اقدام شود. اما متاسفانه ایشان با نگارش نامه ای در ٢٥ بهمن ١٣٩٦ حاوی مطالب مبهم، خلاف واقع و خلاف قانون،  برخلاف گفته های شفاهی اش، با انکار سابقه بدیهی و مسلم بنده، مانند ٥/٤ سال بورسیه بودن، ٤ سال هیات علمی قانونی طرح سربازی و ٢٧ ماه کار مستمر و بدون مشکل بنده پس از آن و تا آن زمان به صفت هیات علمی در دانشگاه ایلام، به جای حل مسئله ای که رئیس دانشگاه ایلام با رویه های سلیقه اش ایجاد نموده بود، باعث ایجاد مسائل و حاشیه های بیشتر شدند. در واقع، پس از آن و به بهانه آن نامه رئیس مرکز جذب- اما در واقع در اثر عدم پذیرش تاریخ مدنظر رئیس دانشگاه برای صدور حکم پیمانی از اول بهمن ١٣٩٦- بدون هیچگونه اعلام و ابلاغی به بنده، به دستور شخص رئیس دانشگاه ایلام، ابتداء تابلوی اتاق محل کار قانونی بنده را برداشته و سپس قفل اتاق محل کارم را در روز ٢٨ بهمن ١٣٩٦ تعویض نمودند (به گواهی پیوست از همکاران در دانشکده علوم پایه).

بنابرآن، بنده به رئیس دانشگاه ایلام و برخی مسئولان مرتبط در وزارت علوم اعلام نمودم که در اعتراض به این وضعیت، رویه ها و اقدامات خلاف قانون، توهین آمیز، خلاف شان، رویه علمی و دانشگاهی و لجوجانه ایشان، مقابل ساختمان وزارت علوم تحصن اعتراضی برگزار می نمایم. در نتیجه عدم توجه و عدم رسیدگی آنها طبق معمول به شکایات های قانونی بنده، بنده در ١٢ اسفند ١٣٩٦ مقابل ساختمان وزارت علوم تحصن کوتاهی نمودم که با وساطت حراست و نامه مدیرکل دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات آن وزارتخانه (دکتر فریدون جعفری)- متعاقب گفتگوی تلفنی ایشان با رئیس مرکز جذب وزارت علوم در حضور خودم- به رئیس دانشگاه ایلام که با توجه به تایید پرونده بنده و موافقت دانشگاه، حکم کاری بنده به تاریخ شروع٢٣ تیر ١٣٩٥ (طبق موافقت نامه  پیوست) صادر و نسخه ای از آن به آن دفتر نیز ارسال شود، بنده نیز ضمن خاتمه تحصن به دانشگاه برگشتم و خواستار اجرایی شدن مفاد آن نامه شدم. اما متاسفانه، بجای اجرای آن، در دانشگاه ایلام و به دستور شخص رئیس دانشگاه، با ادامه فشار بر بنده که یا همان تاریخ مدنظر برای صدور حکم از اول بهمن ١٣٩٦ (طبق اعلام پیوست) را می پذیرید و همچنین امضاء می کنید که در فاصله بین عضویت قبلی هیات علمی و آن تاریخ حق التدریس یا مدرس مدعو بوده اید، یا حتی اجازه تدریس در دانشگاه (در واقع به مثابه ملک شخصی ایشان و دوستانش!) را به شما نمی دهیم، ابتداء با حذف دروس تدریس ترم دوم سالتحصیلی ١٣٩٦-١٣٩٧ از اسم من در سامانه آموزشی، سپس با تهدید دانشجویان کارشناسی به عدم حضور در کلاس های تدریس و فرستادن افرادی دیگر به جای بنده، در نهایت تا آخر فروردین ١٣٩٧ و  پس از برگزاری بیش از نصف کلاسهای تدریس ترم دانشجویان کارشناسی ارشدی که به همت خودم و در گرایش خودم از سه سال قبل از آن پذیرفته شده بودند و دو درس گرایشی و تخصصی شان را با بنده داشتند و فردی متخصص مرتبط هم در عمل برای تدریس و راهنمایی آنها در دانشگاه وجود نداشته و ندارد، با تهدید معاون آموزشی دانشگاه، آن تدریس هایم نیز توسط ایشان لغو و ارتباط بنده را به اجبار و در عمل با دانشگاه قطع نمودند.

در نتیجه استمرار این رویه های خلاف قانون و غیردانشگاهی ایشان در دانشگاه ایلام که در واقع و به تاکید با سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری و انگاشتن دانشگاه به مثابه ملک شخصی خود و دوستانش، اینگونه خلاف قانون عمل می نمودند و همچنین با توجه به انفعال و عدم رسیدگی جدی و مسئولیت پذیری مقامات وزارت علوم در آن زمینه، بنده دو مرحله دیگر تحصن اعتراضی، از ٢٣ اسفند ١٣٩٦ به مدت سه روز و از دوم اردیبهشت ١٣٩٧ به مدت چهار شبانه روز، را در مقابل ساختمان مرکزی وزارت علوم با نصب بنر و بیان خواسته های قانونی ام به انجام رساندم؛ اما متاسفانه هیچ عکس العمل و یا پاسخگویی قانونی از طرف هیچکدام از مسئولان و مقامات مربوطه در وزارت علوم مشاهده نشد. هر چند که تحصن آخر بنده در اردیبهشت ١٣٩٧ با حضور و وساطت سرکلانتر منطقه شمال غرب تهران (سرهنگ میرشمسی) و انعقاد قرارد/صورت جلسه ای بین ایشان، بنده و نماینده وزارت علوم (آقای صبحی از حراست) خاتمه یافت با این مضمون که وزارت علوم پاسخ بنده را در ١٥ روز بدهد، که متاسفانه به آن هم هیچ پاسخی از طرف وزارت علوم داده نشد و بلکه متاسفانه حتی وزارت علوم (وزیر علوم و معاونان حقوقی و امور مجلس آن) به نامه¬های حداقل پنج نماینده مجلس شورای اسلامی از استان¬های ایلام، لرستان، اصفهان، گیلان و تهران در مورد کاری من نیز پاسخ نداد؛ هر چند متاسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز بنظر هیچ پیگیری جدی بجز نگارش همان نامه ها را انجام ندادند. به همان ترتیب، متاسفانه هیچ خبر و نتیجه ای از شکایات های مربوطه ام در اردیبهشت ١٣٩٧ و نیز در آبان ١٣٩٨ به کمیسیون آموزش و تحقیقات و همچنین به کمیسیون اصل ٩٠ مجلس شورای اسلامی  نیز حاصل نشده است.

در این میان و به دنبال پوشش خبری این ماجرا و تحصن های بنده توسط برخی رسانه ها، از جمله خبرگزاری تابناک [5]، [6] ، (رئیس) دانشگاه ایلام جوابیه ای کوتاه حاوی کذبیات و مطالب خلاف واقع دیگری را برای انتشار به آن خبرگزاری ارسال نموده بود [7]، که بنده نیز پاسخ آن را در همان زمان منتشر نمودم [8]. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نیز گزارشی از تحصن بنده را ضمن گفتگو با اینجانب، مدیرکل دفتر بازرسی و رئیس مرکز جذب وزارت علوم و رئیس دانشگاه ایلام منتشر نمود [9]، که بویژه رئیس مرکز جذب و رئیس دانشگاه ایلام گفته های خلاف واقع و کذبیاتی را در مورد بنده در آن بیان داشتند؛ و البته بنده نیز در قالب نامه سرگشاده شماره ٤ که در برخی رسانه ها (از جمله پایگاه خبری و تحلیلی انصاف نیوز) منتشر شد، به آنها بطور تفصیلی و مستند پاسخ گفتم [10].

مدیر کل دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم نیز متعاقب شکایت دیگر بنده به ایشان مبنی بر عدم اجرایی نامه هایش در اسفند ١٣٩٦ برای صدور حکم کاری اینجانب به تاریخ قانونی در دانشگاه ایلام، ضمن استعلامی رسمی از رئیس مرکز جذب وزارت علوم در عمل با استناد به پاسخ نامه پر از مغلطه، اکاذیب و خلاف واقع آن رئیس به ایشان، که شامل انکار سوابق مسلم بنده مانند بورسیه، هیات علمی و کار پس از آن در دانشگاه بود، نوشته بود که بنابر اعلام رئیس مرکز جذب، بنده باید در فراخوان سراسری جذب هیات علمی شرکت کنم! که نه تنها در نفی وظایف و اهتمام ارکان دیگر، مانند دفتر نظارت وزارت علوم- علاوه بر هیات عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی- در جایابی بورسیه¬ها و معرفی مستقیم آنها به دانشگاه بمنظور یافتن مکان مناسب کار و انجام تعهداتشان است، بلکه در مورد بنده و با توجه به سوابق شکایات و نامه های قبلی خود ایشان و معاونانش در این زمینه و پرونده تکمیل و تایید شده من در دانشگاه ایلام که در سامانه مرکز جذب نیز وجود داشت، را به چه چیز بجز به سخره گرفتن عملی قوانین، لجاجت، خودرایی، سوء مدیریت و ظلم و زور اداری که با اعتراض من به ایشان نیز تشدید شده بود، می توان تفسیر کرد؟ و لذا دفتر بازرسی وزارت علوم نیز بدانگونه از خود در این زمینه سلب مسئولیت نمود؛ درحالیکه شکایت اصلی من به ایشان نقض مکرر قوانین کشور، آموزش عالی و وزارت علوم و عدم رعایت و توجه به زمانبندی های انجام کار اداری و  تعیین تکلیف پرونده ام بود؛ که متاسفانه ایشان و آن دفتر اینگونه در مقابل رسیدگی به تخلفات متعدد بدیهی رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب وزارت علوم، حداقل در مورد کاری بنده، منفعل و ناکارآمد بوده است.

از طرفی دیگر، به دنبال شکایت اینجانب به سازمان/اداره بازرسی ایلام در خرداد ١٣٩٧ [11]، (رئیس)دانشگاه ایلام پاسخ مختصر و طبق معمول خلاف واقعی را حدود یک ماه بعد از آن ارائه نمود [12]. متعاقب اعتراض من به آن پاسخ مغلطه آمیز و غیرقانونی در مرداد ١٣٩٧ [13]، (رئیس) دانشگاه ایلام در همان ماه جوابیه دیگر، مجددا حاوی برخی مطالب کذب و غیرقانونی را ارائه نمود (پاسخ دوم در فایل مرجع [12])، که بنده نیز بلافاصله و  به تفصیل همراه با مستندات لازم به آن پاسخ گفتم [14]. اما متاسفانه اداره بازرسی ایلام، در نهایت و پس از حدود شش ماه و  بدون انجام هیچ  بازرسی و یا رسیدگی جدی، آن شکایت را در اواخر آذر ١٣٩٧مختومه اعلام نمود  با این پاسخ سیستمی که “با عنايت به بررسي هاي بعمل آمده و عدم احراز تخلف و سوء جريان موضوع بايگاني اعلام مي گردد”؛ و البته لازم است رسیدگی شود که علت عدم رسیدگی جدی به شکایات من در بازرسی ایلام چه بوده است؟ و آیا ناکارآمدی اداری آنان، انفعال و سوءمدیریت یا روابط پشت پرده رئیس و دیگر عوامل در دانشگاه با آنها نیز در میان بوده است یا نه؟

در این میان، همچنین لازم به تاکید است که اینجانب نامه نگاری ها و مراجعات فراوانی با قسمت های مختلف وزارتخانه، از جمله مدیران و معاونان سابق و کنونی دفتر وزارتی (دکتر عبدالحسین فریدون، دکتر سیدحسن میرفخرایی و دکتر مسعود شمس بخش)؛ مدیران سابق  و کنونی دفتر بازرسی وزارت علوم (دکتر عباس یزدانی، دکتر غفور خوئینی، دکتر عبدالحسین فریدون)، رئیس و معاونان مرکز جذب (حجت الاسلام دکتر محمدرضا رضوان طلب، دکتر غلامرضا لطیفی، دکتر عباس برومند اعلم، دکتر مطیع و دکتر پویان بیگلری)، کارشناسان و مدیران مربوطه در دفتر نظارات وزارت علوم، دفتر قائم مقام وزیر (دکتر عبدالرضا باقری) و معاون ایشان و مشاور وزیر (دکتر مرتضی ممویی) را نیز چندین بار به انجام رسانده ام. علاوه بر شکایت به اداره بازرسی ایلام، شکایت به سامانه سامد دولت، نامه به دفتر رهبری، مراجعه، گفتگو و نامه نگاری های متعدد با نمایندگان دوره پیشین مجلس شورای اسلامی، کمیسیون اصل نود و چندین نامه به کمیسیون آموزش و تحقیقات آن، اطلاع رسانی و شکایت به اداره اطلاعات ایلام، استاندار سابق و کنونی ایلام و نماینده سابق و کنونی ولی فقیه در استان ایلام نیز انجام شده اند. اما متاسفانه هیچ شخصیت حقوقی و نهادی از اینان نیز تاکنون رسیدگی و یا پاسخگویی جدی یا قانونی در این مورد انجام نداده است.

در واقع لازم گفتن است که عکس العمل مقامات، مدیران و به اصطلاح مسئولان وزارت علوم به جای رسیدگی به اعتراض اینجانب که وابسته به آن مجموعه و حداقل بورسیه قانونی وزارت علوم بوده ام و در ابتداء به امید رسیدگی به تخلفات رئیس دانشگاه ایلام و جبران حقوقم به آنها شکایت برده بودم، علاوه بر همراهی عملی شان با رئیس دانشگاه ایلام، در عمل انکار سابقه و کلا انکار حضور بنده در دانشگاه و سیستم آموزش عالی بوده است! و حتی با گذشت زمان در تشدید همراهی با متخلفان، ظلم ها، فشارها، توهین های علمی و تخلفاتشان را در مقیاس بزرگتری هم گسترش داده اند؛ بگونه ای که برای نمونه، وزیر علوم (دکتر منصور غلامی) طبق اعلام در سایت اینترنتی وزارت علوم، دانشگاه ایلام و رسانه های محلی، مرتب از رئیس دانشگاه ایلام (دکتر محمد علی اکبری) تقدیر نموده (و البته دلایل روشن و مستدل برای این اقدامات ایشان نیز هیچوقت بیان نشده است)، حکم ریاستش را در اواخر سال ١٣٩٧ تمدید و به رئیس مرکز جذب وزارت علوم نیز در نیمه اول سال ١٣٩٧ دبیری هیات مرکزی جذب، علاوه بر ریاستش برآن مرکز را اعطا نموده است! و همچنین برخی از معاونان و مشاوران ایشان (مانند مدیرکل حوزه وزارتی: دکتر مسعود شمس بخش و یا معاونان سابق و کنونی آموزشی، فرهنگی و برخی مدیران مربوطه دیگر آن وزارتخانه) نیز بنظر با آگاهی از اعتراضات رسانه ای و تحصن بنده در مقابل ساختمان وزارت علوم، با حضور در دانشگاه ایلام و تقدیر و تشکر و تعریف از بویژه رئیس دانشگاه ایلام، در عمل با ایشان همراه شده و اینگونه بنظر می رسد موافقت شان را با تخلفات از قانون، خودرایی و رویه های غیردانشگاهی اعلام می دارند! درحالیکه در رسیدگی به شكایت فردی مانند بنده، علیرغم مراجعات، گفتگوها و مکاتبات متعدد با اینان، هیج کاری قانونی و یا حتی عکس العمل جدی باتوجه به قوانین آموزش عالی و مسئولیتشان انجام نداده اند (حالا رعایت منشور حقوق شهروندی دولت و موارد قانونی دیگر خارج از مجموعه وزارت علوم هیچ! که بنظر اصلا توجهی جدی به آنها ندارند). بنابراین و واقعا این رویه های اینان را به چه می توان معنی کرد؟ و آیا مگر بی کفایتی، بی مسئولیتی، سوء مدیریت و مافیای رانت و زد و بد و فساد اداری بجز این است؟

 

مختصر ماجرا از آخرین تحصن بنده و  از  مهر ١٣٩٧ تا آذر ١٣٩٩:

پس از این همه ماجراها و متاسفانه یقین به عدم رسیدگی و پاسخگویی قانونی در وزارت علوم، بنده در واقع ناگزیرانه و با اصرار خانواده برای پایان دادن به این ماجرا، با پیشنهاد، همراهی و وساطت فردی معتمد خارج از دانشگاه، در مهر و اوایل آبان ١٣٩٧، ضمن گفتگوی حضوری با رئیس دانشگاه ایلام (دکتر محمد علی اکبری) حاضر شدم که همان نظر قبلی دانشگاه ایلام در بهمن ١٣٩٦ را بپذیرم؛ و ایشان نیز ابتداء ما را به رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم (حجت الاسلام دکتر محمدرضا رضوان طلب) برای جویا شدن از موضعش در این باره ارجاع دادند! در نتیجه و با توجه به معذوریت پزشکی رئیس مرکز جذب در آن ایام، معاون وقت تایید صلاحیت شان (دکتر عباس برومند اعلم)، از قول رئیسش به بنده اطمینان دادند که نظر آنها مخالف ادامه کار بنده نیست و  نظر موافق دانشگاه را قبول دارند و به محض ارسال پرونده از دانشگاه به آن مرکز، آنها رای را نیز ابلاغ می نمایند و همچنین وعده دادند که بعدا حقوق دیگرم هم جبران می شوند. متعاقب آن، رئیس دانشگاه ایلام، برخلاف قولشان، در روالی غیرمعمول و در واقع فرافکنانه (با عنایت به اینکه طبق قانون و در اصل هیات اجرایی جذب دانشگاه در مورد نحوه و چگونگی استخدام متقاضیان، قرارداد و غیره مسئولیت قانونی و اصلی را دارد) از رئیس مرکز جذب وزارت علوم در آذر ١٣٩٧ استعلام مکتوب گرفتند، با این مضمون که نظرشان در مورد ادامه کار اینجانب چیست. آن رئیس نیز طی نامه ای در همان زمان و متاسفانه کاملا برخلاف قوانین موجود و غیرمنتظره (و بویژه برخلاف قول¬های شفاهی خود و معاونش به بنده در ملاقات حضوری در این زمینه) مجددا بر همان گفته و نوشته خلاف قانون در مورد بنده بورسیه و با سابقه هیات علمی، که شرکت در فراخوان سراسری جذب بود، تاکید نمود! (و البته همان معاون رئیس مرکز جذب، پس از ارسال این نامه توسط رئیسش، درحالیکه ظاهرا قرار بود پاسخ آماده شده توسط ایشان که در راستای وعده هایشان بود را ارسال نمایند، از این عمل رئیسش ابراز تعجب و تاسف می نمود). پس از اعتراض و تذکرنامه های قانونی به رئیس مرکز جذب و گفتگو های چندباره، نهایتا ایشان طی نامه ای در اواخر بهمن ١٣٩٧، از این عبارت شرکت در فراخوان جذب که برای من بورسیه و با سابقه هیات علمی و کار مستمر پس از آن وجاهت قانونی نداشته و ندارد، کوتاه آمد و آنرا به رئیس دانشگاه ابلاغ نمود، با این مضمون که اینجانب نیز از شرکت در فراخوان مستثنی هستم؛ و البته جالب است که پس از آن، ایشان در یک ملاقات حضوری به بنده گفت که از اول هم آن موضوع شرکت در فراخوان در مورد بنده چیز الکی بوده است! (نقل به مضمون) و آیا معنای این بجز به سخره گرفتن عملی قانون، خودرایی، غرض ورزی، لجاجت و یا سوء مدیریت است؟ که بجای احقاق حقوق پایمال شده بنده، با انکار تمام سوابق و حقوق مربوطه، اینگونه برخورد نمایند؟ متعاقب آن،  از رئیس دانشگاه خواستار اجرایی نمودن قولش مبنی بر انعقاد قرارداد کاری و ارسال پرونده قبلا تکمیل شده به وزارت علوم شدم، با این توجه که معاون وقت تایید صلاحیت مرکز جذب نیز طی تماس تلفنی به ایشان همین موارد را متذکر شده بود؛ اما متاسفانه ایشان نیز با خلف وعده مجدد و به سخره گرفتن قانون (و با این اظهار ایشان نزد یکی از نزدیکانم که تاکید نموده بود به بنده منتقل شود که “قانون مال فیزیک است”) مجددا رویه های خلاف قانون، لجوجانه، مغرضانه و کینه توزانه اش در مورد کاری بنده را نمایان ساخت.

در این میان، همچنین لازم تاکید است که  تاکیدات قبلی (و البته بوضوح خلاف قانون) رئیس مرکز جذب بر شرکت بنده در فراخوان سراسری جذب (در نامه بهمن ١٣٩٦ به رئیس دانشگاه ایلام، در نامه خرداد ١٣٩٧ به مدیرکل دفتر بازرسی وزارت علوم و همچنین در نامه آذر ١٣٩٧ مجددا به رئیس دانشگاه ایلام) به تاکید خلاف قوانین و آیین¬نامه های هیات عالی جذب، بویژه وظایف هیات اجرایی جذب است که می¬گوید “بورسیه/راتبه¬های فعلی از شرکت در فراخوان عمومی مستثنی می باشند” و نیز تاکید در دفترچه راهنمایی جذب همان مرکز است که می-گوید “تعهد و اشتغال بورسیه مطابق ضوابط و مقررات خود می باشد و متعهدین بورسیه حق شرکت در فراخوان¬های غیربورسیه را ندارند”؛ و همچنین مخالف مفاد مصوبه در جلسه ٢٢٤ هیات عالی جذب و نیز نفی وظایف و اهتمام ارکان دیگر، مانند دفتر نظارت وزارت علوم، علاوه بر هیات عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی، در جایابی بورسیه¬ها و معرفی مستقیم آنها به دانشگاه بمنظور یافتن مکان مناسب کار و انجام تعهداتشان بوده است.

پس از آن و اعلام بنده مبنی بر ادامه اعتراض به چنین بازی های غیرقانونی رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب وزارت علوم، رئیس دانشگاه پرونده پیمانی قبلا چند باره تکمیل و تایید شده بنده را با تایید نهایی هیات اجرایی جذب دانشگاه در ١١ اسفند ١٣٩٧ بطور الکترونیکی به مرکز جذب وزارت علوم ارسال نمود؛ این درحالی بوده است که از اواخر فروردین ١٣٩٧ ارتباط مرا به اجبار و غیرقانونی با دانشگاه قطع نموده و حتی با وجود این تایید، در روالی نامتعارف من همچنان خارج از دانشگاه هستم. سپس، به دنبال پیگیری های مکرر بنده، کارشناسان مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم به بنده اعلام نمودند که پرونده بدون هیچگونه نقصی تا ٢١ اسفند ١٣٩٧ تایید کارشناسی شده و علیرغم اعلام اینکه در جلسه ٢٣ ام همان ماه هیات مرکزی جذب رای مثبت خورده است و پس از دریافت فیزیک پرونده و تطبیق شکلی، آن رای را ابلاغ می نمایند، اما پس از وصول پرونده فیزیکی در تاریخ ٢٣ فروردین ١٣٩٨ از دانشگاه ایلام به آن مرکز، آن سوابق را از سیستم شان حذف و گفتند که از آن تاریخ پرونده در انتظار طرح در جلسه هیات مرکزی جذب است! متعاقب آن و گفتگوی با معاون وقت تایید صلاحیت مرکز جذب، ایشان ضمن تعجب از اینکه وقتی پرونده من تایید شده است چرا در دانشگاه نیستم، وعده داد که در بازه زمانی ٤٥ روزه مصوب برای تعیین تکلیف پرونده ها در آن مرکز، تصمیم گیری نهایی و رای به دانشگاه ابلاغ شود؛ اما متاسفانه علیرغم وعده های کارشناس پرونده و مسئول میانی دیگر در آن مجموعه نیز (اسامی محفوظ هستند)، چنین امری محقق نشد. همچنین، رئیس مرکز جذب وزارت علوم در ملاقات حضوری بنده با ایشان که همواره با سختی و ممانعت های ایشان همراه بوده است، در راهروی دفترش به من گفت که پرونده پس از انجام امور معمول مدنظر آنها تا خرداد ١٣٩٨ تعیین تکلیف می شود، که البته آن وعده هم محقق نشد؛ در عین حال که بنده مقامات مربوطه در وزارت علوم  را کماکان در جریان این ماجرا قرار می دادم.

متاسفانه بزودی پس از عدم تحقق آن وعده ها معلوم شد که رئیس مرکز جذب وزارت علوم، معاونان و کارشناسان دفترش نیز مدام ما را در عمل سرکار گذاشته اند. برای نمونه، کارکنان دفتر مرکز جذب (که اسامی شان محفوظ است)، یکبار می گفتند فلان تحقیق و استعلام انجام نشده است و در فلان جا انجام می شود (که با پرس و جویی از طرف ما معلوم شد کذب است)؛ یکبار می گفتند پرونده ناقص است؛ یکبار می گفتند که برای طرح پرونده شما در جلسه باید چندین نفر نظر بدهند! یکبار می گفتند چند برگه و مستند دستشان رسیده است و بقیه مانده اند! یکبار می گفتند فلان نهاد پاسخ نداده است! یکبار می گفتند دو هفته، یکبار می گفتند یک ماه دیگر صبر کنید و همینطور (تمام گفته های تلفنی مربوطه ضبط شده و موجودند). اما متاسفانه کمی پس از آن ثابت شد که همه آن وعده ها نیز کذب و منشاء این گونه کذب گویی ها نیز اغلب از قول شخص رئیس مرکز جذب بوده است. همه اینها درحالی بود که اولا پرونده تایید شده در دانشگاه تمام مراحل گزینش و استعلام و تحقیق و همه را در برداشت و بویژه وقتی سیستم کارشناسی مرکز جذب نیز از اسفند ١٣٩٧ آن پرونده را تایید نموده بود و همچنین طبق قانون، تمام این مراحل در بازه ٤٥ روزه قابل انجام و لازم الاجرا هستند، هشت ماه تا آن زمان امتداد دادن تصمیم گیری در مورد پرونده ای قبلا چنین بار کامل شده و بدون نقص، با این همه سوابق شکایات و ماجراها، را با آنچه من از ایشان دیده ام بجز به لجبازی و رویه های سلیقه ای که با اعتراضات قانونی من به ایشان و رئیس دانشگاه ایلام تشدید شده است، به چه مسئله قانونی و یا چیزی دیگر می توان ربط داد؟

تا اینکه به دنبال اعلام مکرر و چند ماهه دفتر جذب وزارت علوم تا آبان ١٣٩٨ مبنی بر اینکه منتظر دریافت جواب استعلام دیگر از وزارت اطلاعات در مورد کاری اینجانب هستند، با پیگیری¬های بنده از اداره اطلاعات ایلام مشخص شد که تا آن زمان استعلام دیگری در مورد بنده در کار نبوده و در واقع رئیس مرکز جذب وزارت علوم، بنظر در هماهنگی با رئیس دانشگاه ایلام (که پس از ارسال پرونده من به مرکز جذب، حکم ریاستش در روالی سوال برانگیز تمدید شده بود و لذا بنظر دیگر مایل! به انجام کار و بازگشت بنده به دانشگاه نبود)، پرونده ارسال شده از دانشگاه در اسفند ١٣٩٧ را تا آبان ١٣٩٨، علیرغم وعده های مکرر تعیین تکلیف آن، در عمل مسکوت گذاشته بودند. در نتیجه برملا شدن این ادعاهای کذب شان مبنی بر تحقیقات و استعلامات دیگر، ایشان استعلام مجدد و البته غیر ضروری (با توجه به پاسخ مثبت قبلی اداره اطلاعات در مورد کاری اینجانب در مهر ١٣٩٦ به ایشان) از وزارت اطلاعات را در آبان ١٣٩٨ انجام دادند که پاسخ مثبت مجدد آنها در مورد بنده تا دی ١٣٩٨ به دفتر رئیس مرکز جذب وزارت علوم واصل شد. اما پس از آن، شکایت ناگزیرانه اینجانب در این زمینه در مهر ١٣٩٨ به دیوان عدالت اداری، از طرف دفتر رئیس مرکز جذب بعنوان مانعی در جریان پرونده مطرح شد؛  با این بهانه که پرونده های متقاضیانی که به دیوان عدالت شکایت نموده اند، را رئیس آن مرکز (حجت الاسلام دکتر محمدرضا رضوان طلب) مسکوت می گذارد؛ و البته بنده مستند قانونی این ادعا را مطالبه نمودم که ظاهرا وجود نداشته و ندارد و صرفا سلیقه ایشان است. در نتیجه، متعاقب گفتگویی با ایشان، قرار شد بنده آن شکایت را پس بگیریم و او نیز قول دادند که پرونده را “بلافاصله” در جلسه هیات مرکزی جذب مطرح نمایند و دوبار نیز آن قول را تکرار نمودند. بنده نیز آن شکایت به دیوان عدالت را، در واقع به ناچار و به امید تعیین تکلیف بلافاصله پرونده طبق قولشان، در دی ١٣٩٨ استرداد نمودم و طی نامه ای در همان زمان رسما از ایشان تقاضای مکرر تعیین تکلیف نهایی پرونده با تاکید بر قولش را نمودم. بعلاوه، در همان زمان، مسئولان دیگر وزارت علوم که عضو هیات مرکزی جذب هستند، را نیز در جریان ماجرا با تقاضای تعیین تکلیف پرونده، طی نامه ای قرار دادم که متاسفانه طبق معمول و در عمل هیچ عکس العمل و رسیدگی از آنها نیز مشاهده نشد؛ و بلکه طبق سبک معمولشان بنظر با ارجاع شکایت نامه به شخص مورد شکایت، باعث لجاجت بیشتر ایشان شده اند!

اما (رئیس) مرکز جذب وزارت علوم بازهم با خلف وعده در تعیین تکلیف ٤٥ روزه پرونده از زمان استرداد شکایت به دیوان که پرونده از نظر و به قول آنها نیز کامل بود، در نهایت پرونده را در اسفند ١٣٩٨ به کارگروه تجدیدنظر صلاحیت عمومی آن مرکز بردند- و البته در این میان سوال این بوده و هست که پرونده پیمانی اینجانب که چند بار و بویژه در هیات اجرایی جذب دانشگاه در اسفند ١٣٩٧ تایید نهایی شده است، چرا باید به کارگروه تجدید نظری برود که برای پرونده های است که در هیات های اجرایی یا مرکزی جذب رد شده اند؟ و آیا این هم نمونه ای دیگر از کارشکنی و سوء نیت ایشان در جریان کار اداری بنده نبوده است؟ به هر روی، در آن جلسه نیز ایشان با همراهی رئیس دانشگاه ایلام در تلاش برای رد اینجانب، با سیاه نمایی و پرداختن به پرونده حدود نه سال پیش هیات علمی طرح سربازی، بدون هیچ اشاره ای به رویه تفکیک پرونده ها و ماجرای پنج سال اخیر آن و بویژه پرونده تایید شده پیمانی بنده، بودند که با صحبت های اینجانب، خوشبختانه نظر اعضای در جلسه (که اغلب غیر از مجموعه کاربدستان در وزارت علوم بوده و اسامی شان محفوظ است) غیر نظر ایشان و رئیس دانشگاه ایلام شد. متعاقب آن نیز با درخواست و اخذ مدارک تکمیلی عمومی از بنده- که طی نامه ای به تاریخ ١٢/١٢/١٣٩٨ خطاب به ایشان به دبیرخانه آن مرکز تحویل شدند- در نهایت و طبق اعلام مسئول دفتر ایشان و کارشناس مربوطه پرونده (آقای به فامیلی هاشمی)، پرونده در آن کارگروه صلاحیت عمومی مرکز جذب نیز تایید شده است. این همه درحالی بوده است که به تاکید، طبق دستورالعمل هیات عالی جذب، هیات های مرکزی جذب از “تصدی امور اجرایی جذب” بر حذر داشته شده اند و آنها را موظف به فراهم آوردن تمهیداتی نموده اند که “انجام امور مربوط به بررسی صلاحیت های متقاضیان اعم از علمی و عمومی در هیات های اجرایی جذب موسسات در استان ها انجام گیرد و پرونده ها صرفا برای تایید نهایی در هیات های مرکزی طرح گردد”.

سپس و متعاقب پیگیری های مکرر و مستمر بنده، پس از تایید مجدد پرونده در کارگروه تایید صلاحیت آن مرکز، دفتر رئیس مرکز جذب وزارت علوم و کارشناس پرونده وعده های مکرری، اغلب از قول رئیس شان، برای طرح نهایی پرونده در جلسات هیات مرکزی جذب (که در حالت عادی هر دو هفته یک بار برگزار می شوند) را از اوایل اردیبهشت ١٣٩٩ می دادند که متاسفانه بازهم محقق نشدند. تا اینکه از خرداد ١٣٩٩ مورد خلاف قانون، بی نشان و مرجع دیگری به نام “اقرارنامه” (پیوست) را (بعنوان شرط طرح و تصمیم گیری پرونده) اقامه نمودند که مسئول دفتر رئیس مرکز جذب و نیز معاون نظارت آن مرکز مدعی بودند که خواست رئیس دانشگاه ایلام است و تهدید ضمنی به رد بنده در صورت عدم امضای آن نیز می نمودند! و از جمله مفاد آن نداشتن ادعایی در مورد سابقه کاری¬ام (که بیش از  ٩ سال از شروع هیات علمی بنده، علاوه بر ٥/٤ سال بورسیه قانونی برای دانشگاه ایلام) بوده است، که بنده نیز به ایشان اعلام نمودم که اگر موردی قانونی هست را صریح و طبق قانون اعلام رسمی نمایند و گرنه گفته شفاهی، غیرقانونی و سلیقه ای را بنده نیز قبول نداشته و ندارم، بجز مصوبه ای که از طرف مرکز جذب و یا هیات مرکزی جذب باشد و اعلام شود (با توجه به قوانین جذب و تبدیل وضعیت مصوب هیات عالی جذب در مورد ابلاغ آراء هیات های اجرایی و مرکزی جذب در زمان معین به متقاضی) که بنده طبق آن تصمیم گیری و عمل نمایم (تمام این گفته ها و مکالمات ضبط شده موجودند). در واقع بنده تاکید نموده ام که طبق قانون لازم است رای مصوب شده هیات مرکزی جذب در مورد تاریخ صدورحکم کاری و یا نوع تبدیل وضعیت بنده که قطعا با امضاء اعضای آن است، صادر و اعلام شود، ولی اینکه بنده متعهد شوم که ادعایی در مورد سوابق اداری، علمی، آموزشی و پژوهشی و دانشگاهی ام ندارم را برخلاف قانون، زورگویانه و ظالمانه می دانم و قطعا آنرا نمی پذیرم؛ چراکه اینجانب بعنوان شخصی علمی، آنهم با وضعیت ممتاز که بهترین سال های عمرم را مشغول کارهای علمی به نام این دانشگاه با بالاترین کیفیت، علیرغم اینهمه ناملایمات و سختی ها سپری نموده ام و بدون مشکلی در مورد وضعیت علمی و صلاحیت عمومی¬ام از نظر قانون در ٩ سال گذشته، هیچ کاری و شغل دیگری نیز نداشته و ندارم، دلیلی قانونی برای این کار نمی بینیم؛ علاوه بر اینکه ممکن است مرجع قانونی دیگری نظرش خلاف نظر رئیس مرکز جذب وزارت علوم، رئیس دانشگاه ایلام یا هر کس دیگر که چنین ادعایی دارد، باشد؛ و البته، بنده چنین مواضعی را در گفتگوی حضوری و نامه ای در خرداد ١٣٩٩ با رئیس آن مرکز در میان گذاشتم؛ و همچنین معاونان و مدیران مربوطه دیگر در وزارت علوم را همان روز طی نامه ای دیگر نیز از جریان ماجرا مطلع نمودم.

همچنین، متعاقب دعوت به جلسه ای به تاریخ ٢٤ خرداد ١٣٩٩ در دانشگاه ایلام، با حضور رئیس دانشگاه (دکتر محمد علی اکبری)، رئیس نهاد نمایندگی رهبری دانشگاه (حجت الاسلام دکتر غلامرضا غیاثی)، معاون آموزشی و دبیر جذب دانشگاه (دکتر مصطفی نعمتی)، معاون فرهنگی دانشگاه (دکتر محمدرضا شیرخانی) و رئیس اداره حراست دانشگاه (دکتر عبدالعلی کرمشاهی)، در مورد آن “اقرارنامه” که این بار رئیس دانشگاه ایلام مدعی بود که از طرف رئیس مرکز جذب وزارت علوم با واتساپ (و نه بطور قانونی و با مسئولیت پذیری رسمی) برای ایشان فرستاده شده است، نیز اعتراضم به این امور و فشارهای غیرقانونی را اعلام و آنرا طی نامه ای در همان زمان خطاب به رئیس دانشگاه در دبیرخانه دانشگاه ایلام نیز ثبت رسمی نمودم؛ چراکه آنچه در آن “اقرارنامه” غیرقانونی، دون شان دانشگاه و عضو علمی و از زبان من آمده است، در واقع مطالبات و مدعاهای قانونی بنده هستند و اینکه آنها در عمل نه تنها مسئولیت قصورها و تخلفات خودشان را به گردن من انداخته اند، بلکه بطور صریح مرا از تلاش های در مراجع قانونی برای احقاق حقوق قانونی ام نیز منع و محروم می نمایند. در عین حال، لازم گفتن است که بنده چندین بار در مراجعه، تماس تلفنی و گفتگو با کارشناس پرونده، مسئول دفتر مرکز جذب و نیز معاون نظارت آن مرکز (دکتر پویان بیگلری)، اعتراضم به آن متن غیرقانونی را اعلام نمودم؛ که البته آن معاون نیز بوضوح چندین بار بر اینکه در پرونده بنده هیچ مورد منفی و مشکلی وجود ندارد و همچنین بر تخلفات بدیهی بویژه رئیس دانشگاه ایلام در پایمال نمودن حقوق بنده و انجام ندادن کار اداری در موعد مقرر، فرافکنی و رویه های غیرقانونی دیگرشان تاکید نموده است.

در این میان، همچنین سوال این است که واقعا در این ماجراهای شش ساله اخیر، بنده چه تقصیری طبق قانون داشته ام که اکنون باید شروط غیرقانونی دیگری برایم گذشته شود؟ آیا بجز این است که بنده از اول اصرار بر اجرای قوانین مصوب كشور، وزارت علوم و هیات عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی و رعایت آنها در جریان انجام پرونده تبدیل وضعیت اداری ام را داشته ام و اینان نیز در عمل قانون را به سخره گرفته و بطور مستمر و مکرر تخلف کرده اند؟ و نیز پرسش است که طبق کدام قانون است که ایشان با به سخره گرفتن عملی قوانین کشور و اقامه نمودن موارد سلیقه ای و خوددرآوردی، اینقدر اصرار نمایند که من از حقوقم بکل صرفنظر نمایم و یا از خود و تخلفاتشان اینگونه سلب مسئولیت نموده و پاسخگو نیستند؟

پس از آن و به دنبال گفتگوهایی با روسای سابق (حجت الاسلام دکتر شمس الله سراج) و کنونی نهاد رهبری و دبیر هیات اجرایی جذب و رئیس دانشگاه ایلام، قرار شد آنچه که بنده حاضرم بودم به آنها متعهد شوم را بنویسم- که به اختصار شامل پذیرش تاریخ مدنظر آنها برای صدور حکم کاری (البته با توجه به شرایط در آن زمان) و سپس شکایت بعدی به مراجع قانونی برای مطالبات و مدعاهای قانونی ام بود- که در خرداد و نیز اوایل مرداد ١٣٩٩ طی نامه های قانونی انجام و ظاهرا مورد قبول آنها نیز قرار گرفت و آنرا همراه نامه ای موافق در همان زمان به مرکز جذب وزارت علوم ارسال نموده اند- و البته اینجانب همان موضع را طی نامه ای به رئیس مرکز جذب نیز اعلام نمودم. پس از آن نیز طبق گفته کارشناس مربوطه در مرکز جذب، پرونده در جلسه نیمه مرداد هیات مرکزی جذب مطرح و بدون نظری منفی در مورد بنده، بنظر قرار بوده که عضو حقوقدان آن هیات نظرش را در مورد مفاد تعهد مورد قبول اینجانب و اقرارنامه ایشان اعلام نماید؛ اما برخلاف ادعاهای کذب آنها، با پرسش بنده از عضو حقوقدان آن هیات (اسم محفوظ) مشخص شد که نه ایشان بلکه دفتر حقوقی مرکز جذب (به ظن بنده و با توجه به گفته های کارشناسان آن دفتر، خود رئیس مرکز جذب با هماهنگی رئیس دانشگاه ایلام) آن اقرارنامه را تنظیم نموده/می نماید. در نتیجه، پس از حدود دو ماه دیگر و پیگیری های مستمر و مکرر بنده از دفتر مرکز جذب و رئیس دانشگاه ایلام، متاسفانه ایشان بازهم همان “اقرار نامه” (پیوست) از زبان من نوشته شده را با محکم تر نمودن آن و با تغییر فونت! یک کلمه و تغییر چند کلمه به نفع خودشان اقامه نمودند و شرط ابلاغ رای تایید پرونده مرا امضای آن قرار دادند.

بنابراین و به تاکید، اینکه همچنان رئیس مرکز جذب وزارت علوم و رئیس دانشگاه ایلام اصرار بر این رویه غیرقانونی و اقرارگیری بدون هیچگونه رعایت شئونات دانشگاه و فردی علمی مانند بنده که اینهمه تخلف در مورد کاری ام انجام داده و هیچ مشکلی و مانع قانونی در مورد ادامه کار اداری ام نبوده و نیست، می نمایند بسیار سوال برانگیز است؛ هر چند بنظر و به تاکید این چنین رویه های سلیقه ای و لجاجت ایشان در مورد کاری بنده، بعلت اعتراضات قانونی قبلی ام به عملکرد ایشان در این مورد باشد؛ ضمن اینکه اگر واقعا این “اقرارنامه” خواست شخصی¬شان نیست، چرا آنرا بصورت رسمی و قانونی با امضاء و یا پذیرش مسئولیت آن ابلاغ و یا مستند به مفاد جلسه ای قانونی نمی نمایند و بلکه آنرا از طریق واتساپ و ایمیل با هم مبادله می¬نمایند؟ آیا اینگونه رویه ها و فشار آوردن های غیرقانونی، مصداقی بارزی از سوء استفاده اینان از مقام و موقعیت اداری نیست؟

درعین حال و با توجه به اینکه در سالیان اخیر همواره دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم در جریان ماجرای کاری بنده بوده است و در واقع مسئولیت قانونی دارد، متعاقب شکایت اخیر بنده در مرداد ١٣٩٩ به مدیرکل آن دفتر (دکتر فریدون جعفری) مبنی بر رسیدگی به شکایات و تخلفات مسلم روی داده و تعیین تکلیف قانونی کار اداری ام، با تاکید بر قوانین وزارت علوم و بویژه مفاد منشور حقوق شهروندی دولت، طبق پاسخ دفتر ایشان طی نامه تاریخ ٠٣/٠٦/١٣٩٩ (پیوست) به اینجانب، رئیس مرکز جذب وزارت علوم، طی نامه ارائه شده به ایشان، نوشته اند که به گواهی رئیس دانشگاه ایلام، چون بنده حاضر به امضای تعهد محضری “رعایت کلیه ضوابط و مقررات قانونی لازم الاجرا در دانشگاه ها نشده ام” (که قطعا درست نیست)  قرارداد کاری ام منعقد نشده است. اما در واقع باید پرسید که آیا این “اقرارنامه” دون شان و بی مرجع، جزء مقررات قانونی لازم الاجرای اعضای هیات علمی در دانشگاه هاست یا سلیقه و در ادامه رویه خاص رئیس آن مرکز محتملا با هماهنگی با رئیس دانشگاه ایلام در مورد کاری بنده است؟

متعاقب اینگونه عدم رعایت قوانین و عدم پاسخگویی قانونی و یا مناسب رئیس مرکز جذب و کارکنان دفترش و همچنین رئیس دانشگاه ایلام در این مورد و باتوجه به تخلفات بطور مکرر و مستمر روی داده توسط ایشان، اینجانب طی مراجعه ای دیگر به وزارت علوم با نامه تاریخ ٢٤/٠٦/١٣٩٩ خطاب به رئیس آن مرکز، ضمن اعتراض به این رویه، رسما اعلام نمودم که در صورت عدم خاتمه این ماجرای حدود شش ساله امتداد یافته در مورد کاری بنده در همین ایام آغاز سالتحصیلی جدید، مجددا شکایت، اعتراض، تحصن و جزئیات را رسانه ای می نمایم؛ اما متاسفانه ایشان حتی اجازه ورود من به وزارت خانه و مرکز جذب را ندادند، با این بهانه و تاکید مسئول دفتر ایشان (آقای بیژن زاده) که شرط ابلاغ رای پرونده، امضای همان “اقرارنامه” (در اصل غیرقانونی، بی نشان و بدون مرجع) است و اینکه نظر آنها تغییر نمی کند! و همچنین همان مسئول دفتر از زبان و قول رئیسش گفتند که بروم و هر آنچه از اعتراض و تحصن که نوشته و می گویم را به انجام برسانم!

همچنین، متعاقب نامه در همان روز خطاب به وزیر، مدیران و معاونان ایشان و گفتگوی رودرور با قائم مقام وزیر علوم (دکتر عبدالرضا باقری) و همچنین مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی (دکتر مسعود شمس بخش)، متاسفانه ایشان نیز با انداختن مسئولیت از گردن خود، کما فی السابق هیچ اقدام قانونی در این زمینه انجام ندادند- در واقع، لازم تاکید است که بنده در اعتراض به تخلفات و تاخیرهای در انجام تبدیل وضعیتم در دانشگاه ایلام (و سپس در مرکز جذب وزارت علوم)، اولین شکایت رسمی را به وزیر علوم و معاونان مربوطه در تیر ١٣٩٥ ثبت نمودم؛ و متعاقب آن نیز چند ده بار مراجعه، گفتگو و نامه های متعددی را به مقامات مربوطه از وزیر علوم، معاونان و مدیران مربوطه ایشان ارائه نموده ام، ولی متاسفانه هیچ رسیدگی، بازرسی و یا پاسخگویی قانونی و جدی از آنها مشاهده نشده است.

در عین حال و در اعتراض به این چنین تخلفات مستمر و مکرر و رویه های غیرقانونی، بنده در سالیان اخیر به رئیس هیات عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی (دکتر محمد علی کی نژاد)، بعنوان ناظر بر عملکرد هیات های اجرایی و مرکزی جذب وزارتین و نیز متولی عالی امور بورسیه ها، شکایت نامه های متعددی نوشته ام، که آخرین آن در شهریور ١٣٩٩ با ثبت در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. اما علیرغم پیگیری های تاکنون از کارشناسان و بویژه از مسئول رسیدگی به شکایات آن هیات، متاسفانه در آنجا نیز تاکنون رسیدگی و اقدام جدی، با توجه به وظایف و اختیارات قانونی آنها در این زمینه، انجام نشده است.

در این میان و  برای تاکید بر قوانین جذب و تبدیل وضعیت اعضای هیات علمی مصوب هیات عالی جذب، در ابتداء هیات اجرایی جذب دانشگاه ایلام می¬بایست، طبق قانون/آیین¬نامه “تقویم مراحل جذب” مصوبه جلسه دوازدهم هیات عالی جذب، در بازه زمانی حدود سه ماهه (دقیقا ٧٧ روز) پرونده پیمانی را تشکیل، تکمیل و تصمیم¬گیری نموده و طبق ماده ٢٥ مصوبه جلسه ٤٧ هیات عالی جذب به بنده نیز رای خود را بصورت مکتوب و رسما ابلاغ می¬نمود؛ و پس از آن نیز با توجه به بورسیه بودن بنده، دفتر امور بورسیه های وزارت علوم را نیز در جریان و پرونده را به مرکز جذب وزارت علوم ارسال می نمود،؛ که البته زمان قانونی/مکلفی برای بررسی و تصمیم-گیری هیات مرکزی جذب وزارت علوم نیز، طبق همان مصوبه دقیقا ٤٥ روز است. همچنین، برای تاکید بر رعایت این زمانبندی، طبق ماده ٤ دستورالعمل رسیدگی به شکایات آن آیین نامه، هیات اجرای جذب دانشگاه و هیات مرکزی جذب وزارت علوم موظف به اقدام براساس طرح و زمانبندی فراخوان جذب و اعلام نظر در مهلت مقرر هستند- این درحالیست که رئیس هیات اجرایی جذب دانشگاه ایلام بالاخره پس از حدود ٥/٣ سال و در اسفند ١٣٩٧ پرونده پیمانی مرا، آنهم با تغییرعنوان تبدیل وضعیت که تخلفی دیگر است، تایید و به مرکز جذب وزارت علوم ارسال نمودند و تاکنون نیز نزدیک ٢١ ماه است که علیرغم تایید کارشناسی بدون نقص آن پرونده در آن مرکز، انجام تحقیقات تکمیلی و استعلامات مجدد (از جمله از وزارت اطلاعات در آبان ١٣٩٨) و البته غیر ضرورری، انجام کارگروه صلاحیت عمومی آن مرکز (در اسفند ١٣٩٨) و حتی طرح پرونده در جلسه هیات مرکزی جذب (در مرداد ١٣٩٩)، همه با تاخیر و کارشکنی های مستمر و البته بدون مشکلی در مورد و در واقع تایید بنده، متاسفانه هنوز نظر قانونی و قطعی در مورد آن را اعلام ننموده اند.

همچنین لازم ذکر است که اداره اطلاعات ایلام نیز در سالیان اخیر همواره در جریان ماجرای کاری بنده بوده و اخیرا نیز با اطلاع رسانی بنده به ایشان، پیگیر این موضوع بوده اند، هر چند تاکنون نتیجه ملموسی از پیگیری های ایشان برای بنده حاصل نشده است. در واقع برای آنها نیز سوال بوده و هست که با وجود تاییدات مکرر بنده از طرف آنها، چرا کار اداری اینجانب به سرانجام قانونی نرسیده است؟ که البته با توجه به مفاد این نامه، دلایل واضح اند، که شامل تخلفات از قوانین کشور، وزارت علوم و هیات عالی جذب تا رویه های سلیقه ای، مغرضانه و لجوجانه و خودرایی رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب وزارت علوم در کنار انفعال، بی مسئولیتی و بی کفایتی عملی مقامات ارشد وزارت علوم در عدم رسیدگی جدی به این گونه شکایات و تخلفات مدیران در مجموعه آن وزارتخانه است.

سخن پایانی: بنابراین و با عنایت به چنین وضعیتی، بنده ضمن اینکه شکایات قانونی- قضایی مرتبط دیگری را اخیرا تنظیم و برخی از آنها را ثبت و ارائه نموده ام؛ اما از رسانه ها و فضای مجازی و واقعی نیز برای پوشش اعتراض به این تخلفات، ظلم های اداری و رویه های ناصواب، غیرعلمی و غیردانشگاهی این گونه افراد در مجموعه وزارت علوم، کماکان استمداد می طلبم، با این امید که شاید مسئولانی در این مملکت- که محتما از این ماجراها، تخلفات و سوء جریان های اداری بی خبر باشند- وارد عمل شده و اقدامی در مقابله با این گونه سوء مدیریت های غیرعلمی و مافیایی، فساد اداری، انفعال، بی کفایتی، زد و بند، عقده گشایی، لجاجت و غرض ورزی های آشکار عده ای نامسئول انجام دهند که اینگونه افراد علمی مستقل، قانونمند و آزاده را می آزارند، آنهم در وزارت علوم و دانشگاهی که قاعدتا باید پرچمدار مدیریت و رویه های خوب حکمرانی، منشاء نظم، قانون مداری، توجه به وقت و زمان و عمر و زندگی افراد علمی، منشاء بلند نظری، استدلال و تکیه و تاکید بر قانون و حقوق شهروندی و خصلت ها و ویژگی های خوب عمومی و علمی دیگر باشد.

 

با احترام، دکتر محمد نقدی، اول آذر ١٣٩٩

 

توجه ٢: جزئیات بیشتری از این ماجراها در وبلاگی که بدین منظور از بیش از سه سال پیش دایر شده در دسترس است [15].

١٢ پیوست همراه نامه از میان ١٣٠ پیوست در دست: تائیده دانشگاه و حکم بورس داخل [16] و حکم بورس مطالعاتی خارج [17] ؛ گواهی حضور مستمر در محل کار پس از پایان دوره عضویت هیات علمی قبلی [18]؛ کارگروه عمومی/فرهنگی ارتقاء وضعیت اداری هیات علمی در تیر ١٣٩٥ [19]؛ موافقت نامه دانشگاه با تبدیل وضعیت اینجانب از هیات علمی طرح سربازی به پیمانی در تیر ١٣٩٥ [20]؛ ردیف استخدامی از هیات امنای دانشگاه ایلام در مرداد ١٣٩٦ [21]؛ اعلام موافقت رئیس دانشگاه ایلام با صدور حکم کاری اینجانب پس از ٢٦ ماه تاخیر و تخلف از اول بهمن ١٣٩٦[22] ؛ دروس تدریس ترم های اول و دوم  سالتحصیلی ١٣٩٦-١٣٩٧ [23] که در وسط ترم دوم با تهدید دانشجویان به عدم حضور در کلاس های تدریس بنده توسط برخی مدیران دانشگاه، از اسم من خارج شدند؛ صورتجلسه/گواهی برداشتن تابلو و تعویض غیرقانونی قفل درب اتاق محل کارم در دانشگاه ایلام و بدون ابلاغ و اعلامی به بنده در آخر بهمن  ١٣٩٦ و قطع عملی ارتباطم با دانشگاه  [24]؛ ارسال پرونده مکرر تایید شده تبدیل وضعیت اینجانب به مرکز جذب وزارت علوم در اسفند ١٣٩٧ [25]، پس از ٥/٣ سال تاخیر و تخلف. متعاقب آن، با وجود تایید کارشناسی بدون نقص پرونده در مرکز جذب وزارت علوم، پس از انجام استعلامات و تحقیقات مجدد مورد نظر رئیس آن مرکز ، از جمله استعلام مجدد از وزارت اطلاعات، تایید پرونده در کارگروه تایید صلاحیت عمومی آن مرکز و نیز طرح آن در جلسه هیات مرکزی جذب بدون مشکلی در مورد بنده، پس از حداقل ٢ سال تاخیر و تخلف مستقیم آن مرکز در این زمینه، نهایتا اقرارنامه” [26] غیرقانونی و دون شان دانشگاهی و علمی از زبان من نوشته شده و بدون مرجع مشخص، بعنوان شرط ابلاغ رای پرونده اینجانب، توسط رئیس دانشگاه ایلام و رئیس مرکز جذب وزارت علوم از خرداد ١٣٩٩ اقامه شده است و کسی هم مسئولیت قانونی آنرا برعهده نمی گیرد. در این راستا و به دنبال شکایت اخیر اینجانب به مدیر کل دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم، ایشان در پاسخ نامه شهریور ١٣٩٩ خطاب به بنده [27]، مستند به پاسخ رئیس مرکز جذب به ایشان، نوشته است که چون من “تعهدنامه” قانونی و لازم الاجرای برای کار اعضای هیات علمی در دانشگاه ها را امضاء ننموده ام، قراردادم منعقد نشده است، که بوضوح کذب و نشان از مغلطه و رویه های ادامه دار خلاف قانون، سنگ اندازی، کارشکنی و لج بازی رئیس مرکز جذب وزارت علوم و رئیس دانشگاه ایلام در ابلاغ رای تایید نهایی پرونده بدون مشکل و مکررا تایید شده بنده و انعقاد قرارداد کاری مربوطه در دانشگاه ایلام است.

مراجع مورد اشاره در متن نامه:

1. [لینک]

2. [لینک]

3. [لینک]

4. [لینک]

5. [لینک]

6. [لینک]

7. [لینک]

8. [لینک]

9. [لینک]

[10] http://www.ensafnews.com/112818  ; https://drive.google.com/file/d/1YwvqkpAozWH5EEeir3c42d3aL3SJBfG2/view?usp=sharing

[11] https://drive.google.com/open?id=1F5a-C-tLB-eknBaRCcIhgJTPZskOMgXa

[12] https://drive.google.com/open?id=1p5rDTBOIKhhAtbEexSs7CZ7rpcrCoGD-

[13] https://drive.google.com/open?id=1T8ev3ptDf8SDh93AWotgLVDE017k7w6F

[14] https://drive.google.com/open?id=14MB23265NIG_KD6BWF-KKuyXs9M1gv-O

[15] http://modiilamuni.blogfa.com

[16] https://s8.picofile.com/file/8318559018/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%88_%D8%AD%DA%A9%D9%85_%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%B3_%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84_%D9%A1%D9%A3%D9%A8%D9%A4.jpg

[17] https://s9.picofile.com/file/8318559684/%D8%AD%DA%A9%D9%85_%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%B3_%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC_%D9%88_%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA_%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C.jpg

[18] https://s9.picofile.com/file/8330283700/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A3%D9%A0_%DA%AF%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C_%DA%A9%D8%A7%D8%B1_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%A9%D8%AF%D9%87_%D9%A1%D9%A3%D9%A9%D9%A4B.jpg

[19] https://s16.picofile.com/file/8415094134/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A3%D9%A5_%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87_%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C_%D8%A8%D8%A7_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA.jpg

[20] https://s16.picofile.com/file/8415093992/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A3%D9%A4_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D9%87_%D8%AC%D8%B0%D8%A8_%D9%A0%D9%A4_%D9%A9%D9%A5_2_%D8%A8%D8%A7_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA.jpg

[21] https://s16.picofile.com/file/8415092142/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A9%D9%A8_%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA_%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87_%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%A7_%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%81_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA.jpg

[22] https://s17.picofile.com/file/8415093842/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A8%D9%A7_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1_%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C_%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A8%D8%A7_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA.jpg

[23] https://s9.picofile.com/file/8319625592/Term_Courses_1th_1396. ; https://s9.picofile.com/file/8319625642/Term_Courses_2th_1396.jpg

[24] https://s9.picofile.com/file/8336175468/PE_20180903_001642_b.png

[25] https://s17.picofile.com/file/8415093942/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A1%D9%A0%D9%A1_%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C_%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87_%D8%AA%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84_%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA_%D9%A1%D9%A2_%D9%A9%D9%A7_%D8%A8%D8%A7_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA.png

[26] https://s17.picofile.com/file/8415094618/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A1%D9%A2%D9%A1_%D8%A7%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%85_%D8%A8%D8%A7_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA.jpg

[27] http://s14.picofile.com/file/8409265100/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D9%A1%D9%A2%D9%A3_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B1%D8%B3%DB%8C_%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%86_%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1_%D9%A1%D9%A3%D9%A9%D9%A9_%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%86%D8%AA_%D8%AF%D8%A7%D8%B1.jpg

انتهای پیام

بانک صادرات

پیام

  1. استان ایلام وشهرایلام بعنوان مرکز،استانی حاشیه ای ه تمامی معناست،استانی باطبیعتی بکروآب وهوای چندگانه که درمرزقراردارد،مرزنشینی مردمان این استان،باعث شده عواقب واثرات جنگ ایران وعراق درجسم وجان اهالی ماندگارشده وجزیی ازخلق وخوی آنهاگردد،،،،

  2. از روی کنجکاوی در مورد ایشان یخوره تحقیق کردم متوجه شدم دانشگاه ایلام چه افسانه‌ای هست برای خودش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا