خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روایت ظریف از توهین دلواپسان به رهبری

جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران گفت: اینکه مذاکرات مسقط قبل از این دولت انجام شده بود نشان‌دهنده‌ی این است که رهبری تحت فشار نبودند. بعضی‌ها بزرگترین توهین‌ها را به اسم حمایت از رهبری به رهبری می‌کنند. رهبری که در برابر آمریکا ایستاده است چطور ممکن است به علت اینکه مرعوب منِ ظریف یا دولت یازدهم شده اجازه مذاکره را داده‌اند؟! این ظلم به رهبری است. ضمن اینکه من روی این موضوع تاکید می‌کنم کسانی که با برجام مخالفند، با مذاکرات مسقط هم مخالف بودند و علی‌رغم دستور رهبری کارشکنی کردند.

انصاف نیوز بخش‌هایی از اظهارات آقای ظریف در گفت‌وگویی با مهدی نصیری در برنامه‌ی اینترنتی «عصر حیرت» را منتشر می‌کند که می‌توانید در ادامه بخوانید:

* دوستانی که با برجام مخالفند، با شروع مذاکرات با آمریکا در مسقط هم مخالف بودند. مذاکرات مسقط در دولت آقای دکتر روحانی شروع نشد، توسط دولت قبل علی‌رغم مخالفت آن دوستان و‌ با دستور رهبری شروع شد. نکاتی در مورد مذاکرات مسقط هست که در زمان حضور آقای دکتر صالحی در وزارت امور خارجه انجام شد. آقای دکتر احمدی‌نژاد هم با آن مذاکرات مخالف بود، تصویر آن وضعیت را تصور کنید؛ رئیس‌جمهور مخالف بود، دبیر شورایعالی امنیت ملی مخالف بود. لذا اینکه مذاکرات مسقط قبل از این دولت انجام شده بود نشان‌دهنده‌ی این است که رهبری تحت فشار نبودند. بعضی‌ها بزرگترین توهین‌ها را به اسم حمایت از رهبری به رهبری می‌کنند. رهبری که در برابر آمریکا ایستاده است چطور ممکن است به علت اینکه مرعوب منِ ظریف یا دولت یازدهم شده اجازه‌ی مذاکره و برجام را داده‌اند؟! این ظلم به رهبری است. ضمن اینکه من روی این موضوع تاکید می‌کنم کسانی که با برجام مخالفند، با مذاکرات مسقط هم مخالف بودند و علی‌رغم دستور رهبری کارشکنی کردند. در فاصله‌ی میان مذاکرات دور اول و دوم مسقط علی‌رغم دستور رهبری یک‌سال فرصت‌سوزی شد. در آلماتی ۱ و ۲ و در بغداد در مذاکرات با ۵+۱ فرصت‌سوزی کردند. همه‌ی این فرصت‌سوز‌ی‌ها توسط همان افرادی اتفاق افتاده که امروز علیه برجام صحبت می‌کنند و می‌گویند رهبری با برجام مخالف بوده.

* نسبت به آینده‌ی برجام و بازگشت آمریکا به توافق بدبین نیستم، نه به‌خاطر اعتماد به آمریکا؛ به خاطر شکست سیاست آمریکا به آینده بدبین نیستم. سیاست فشار حداکثری آمریکا شکست خورد. فشار حداکثری آمریکا به مردم ما خیلی فشار آورد، در فشار حداکثری ما هم برنده نیستیم. در بازی یا حاصل جمع صفر همه بازنده‌اند. این اصل تصور ما نسبت به روابط بین‌الملل باید باشد. آمریکا بازنده است به‌خاطر اینکه فشارش به نتیجه نرسیده، ما هم برنده نیستیم به‌خاطر اینکه مردم‌مان تحت فشار بودند. ما حتما نمی‌خواهیم مردم‌مان تحت فشار باشند. این بازی قابل تبدیل به برد – برد است.

* ممکن نیست که در سیاست خارجی مستمراً دچار تنش باشیم و به توسعه دست پیدا کنیم. شما برای پیشرفت همانطور که در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی هست باید درون‌زایی و یرون‌نگری داشته باشید و نباید متکی به خارج باشید. اما در جهان کنونی ما نمی‌شود با تنش رابطه را پیش برد. سیاست خارجی باید کمک‌کننده به توسعه‌ی کشور باشد، نه هزینه بر توسعه. باید کمک‌کننده معیشت مردم باشد. خیلی راحت است اگر شما در سیاست خارجی از معیشت مردم هزینه کنید، شعار بدهید و مردم هزینه‌اش را بپردازند؛ این راحت‌ترین نوع سیاست خارجی است اما یقیناً موفق‌ترین سیاست خارجی نیست.

* داشتن اختلاف و پایداری بر اصول به معنای تنش نیست. شما می‌توانید اختلاف داشته باشید. همه‌ی کشورهای دنیا با هم اختلاف دارند. ما اختلاف مبنایی داریم، این اختلاف مبنایی را باید حفظ کنیم (ممکن است خیلی‌ها با این نظر من مخالف باشند). من اعتقاد دارم این اختلاف، جزیی از هویت ما است اما تنش و دعوا جزیی از هویت ما نیست. هویت یک کشوری با هفت‌هزار سال سابقه، دوران امپراطوری جهانی ما طولانی‌تر از دوران عمر آمریکا بوده، لذا ما به‌عنوان یک ایرانی نمی‌توانیم سلطه‌ی آمریکا را بپذیریم. به‌عنوان مسلمان هم نمی‌توانیم این سلطه را بپذیریم. ما اینقدر از اصول، بد استفاده کردیم که مردم ما خیال می‌کنند مباینتی بین اصول و آرمان‌ها با منافع ملی وجود دارد.

* [درباره‌ی شایعه‌ی مخالفت دولت روحانی با پیشنهاد قرارداد ششصد میلیارد دلاری رئیس‌جمهور چین در سفر به ایران پس از برجام] این موضوع که صد در صد دروغ است، یک‌میلیون درصد دروغ است اما شما باید با چین و روسیه به‌خاطر اصالت چین و روسیه به‌عنوان دو بازیگر بین‌المللی رابطه برقرار کنید، نه به جای غرب یا برای ضربه زدن به غرب. چین و روسیه هم عقل دارند، وقتی در یک مذاکره‌ی بین‌المللی موفق می‌شوید که برای طرف مقابلتان هم یک حداقلی از عقل و ذکاوت در نظر بگیرید.‌چین اگر خودش را ابزار روابط ما با غرب ببیند به سمت ما نخواهد آمد، اما اگر در ما اصالت در رابطه با چین را ببیند خواهد آمد، همانطور که باید اصالت در رابطه با غرب هم داشته یاشیم. من معتقد نیستم که باید به جای غرب، چین را انتخاب کنیم یا به جای چین، غرب را انتخاب کنیم. ما تنها در زمانی می‌توانیم روابط سالم و مناسب با همه‌ی طرف‌ها داشته باشیم که با همه‌ی طرف‌ها رابطه داشته باشیم.

* [درباره‌ی شایعه‌ی مخالفت وزارت نفت با پیشنهاد روسیه برای خرید هفتصدهزار بشکه نفت در روز از ایران] اینطور نیست؛ ما یک توافقی را با آقای پوتین درباره‌ی مبادلات نفتی کردیم، متاسفانه آن توافق را بعضی دوستان ما علنی کردند و مشکلاتی را ایجاد کردند. این توافق مربوط به حدود شش‌سال‌ونیم پیش است. در اولین ملاقات من با آقای پوتین این موضوع نهایی شده بود. وظیفه‌ی وزارت امور خارجه و دولت پیش‌برد اهداف ملی است و نه تبلیغات. خیلی حرف‌ها در ملاقات‌ها زده می‌شود ما به شکل علنی مطرح نمی‌کنیم چون طرح علنی آن به طرف مقابل فشار وارد می‌آورد، اینکه ما بعضی نکات در مورد روابط با چین، روسیه و… را اعلام نمی‌کنیم به‌خاطر این است که بقیه‌ی طرف‌ها نیت نکردند مثل ما «جهادی» عمل کنند.

* [درباره‌ی اشغال سفارت آمریکا و ماجرای گروگان‌گیری] به‌عنوان یک دیپلمات باید بگویم که کنوانسیون حقوق دیپلماتیک کنسولی باید رعایت شود، از طرف دیگر باید بگویم که این کنوانسیون را باید همه رعایت کنند و‌ نباید از سفارت برای اقدامات دیگری سوءاستفاده کنند. آمریکایی‌ها از کودتای ۲۸ مرداد تا پس از انقلاب حتما خلاف مقررات بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی خودشان عمل کردند و ‌سفارت‌شان شده بود مرکز جاسوسی و به‌هم ریختگی. بحث دوم درباره‌ی اینکه آیا می‌شود درباره‌ی موضوع لانه‌ی جاسوسی و گروگان‌گیری آزادانه صحبت کرد؛ حتما باید بشود. مگر می‌شود ما در کشورمان راجع به موضوعاتی صحبت نکنیم؟! به نظر من همه‌ی موضوعات سیاست خارجی باید موضوع بحث باشد. متاسفانه ما فقط درباره‌ی برخی موضوعات بحث می‌کنیم، مثلا درباره‌ی برجام هیچکس نمی‌گوید وجهه‌ی ملی است و همه هم درباره‌‌اش بحث می‌کنند اما بعضی موضوعات در سیاست خارحی منطقه‌ی ممنوعه می‌شود؛ موضوعی نبابد منطقه‌ی ممنوعه باشد. باید مردم بتوانند درباره‌ی همه‌ی موضوعات بحث کنند و نظر بدهند. برای همین هم من مخالف بحث درباره‌ی برجام نیستم به شرطی که راجع به سایر مسائل هم بتوان همانطور بحث کرد. نکته‌ی سوم اینکه ما باید یک درسی از گذشته بگیریم و آن توجه به زمان بهره‌برداری از یک تحول است. آیا ما باید اجازه دهیم که هر موضوعی به شرایط بحرانی برسد تا حل‌وفصل شود؟! یا امکان دارد موضوع را در شرابط غیربحرانی حل‌وفصل کنیم. وقتی موضوعی در شرایط غیربحرانی حل‌وفصل می‌شود، حتما ساده‌تر خواهد بود و می‌شود امتیاز بیشتری گرفت. نکته‌ی چهارم هم این است که موضوعات سیاست خارجی موضوعات زمینی هستند و قدسی نیستند.

* آرمان‌های ما است که هویت ما را می‌سازد و ما با این هویت منافع‌مان را شکل می‌دهیم. اما بحث بر سر الویت‌ها است. بحث بر سر اینکه آرمان‌ها را در برابر منافع ببینیم نیست، آرمان و منافع با هم پیش می‌روند اما اگر لحظه‌ای تزاحم پیدا شد، نه بین آرمان و منافع؛ بین یک موضوع که ما آن را موضوع آرمانی می‌بینیم و منافع ملی باید چه کرد؟ مثلا ما با حضور آمریکا در هر جای دنیا مخالف هستیم، ممکن است در یک لحطه‌ای منافع ما در این باشد که به این حضور کاری نداشته باشیم، آیا آن زمان هم ما باید با حضور آمریکا مخالفت کنیم گرچه با منافع ما مغایرت دارد؟!  این بحث برای وقتی است که تزاحم پیدا شود، وگرنه من اعتقاد دارم آرمان‌های ما جزیی از منافع ملی ما است. نباید آرمان و منافع ملی را در تقابل ببینیم. آرمان‌ها می‌تواند اسباب قدرت در سیاست خارجی باشد به شرط اینکه اولا یک موضوع قدسی از بعضی چیزها نسازید، ثانیا اگر تزاحم پیدا شد، مثلا اگر بین پیگیری منفعت ایران و ضرر زدن به آمریکا تزاحم ایجاد شد بدانید کدام را باید دنبال کنید. مثلا در کنفرانس بن در مورد افغانستان ما یک منافعی داشتیم و بر اساس آن می‌خواستیم آقای کرزای سرکار بیاید و حکومت شاهنشاهی نباشد. اروپایی‌ها می‌خواستند افغانستان شاهنشاهی شود و در کنفرانس پیش از ورود ینده روی یک نظام پادشاهی تقریباً توافق شده بود. آن را چه چیزی به هم زد؟ ایران و آمریکا. آیا آنجا ما باید می‌گفتیم چون آمریکا حاضر است در افغانستان نظام پادشاهی نباشد ما باید جلویش را بگیریم؟! ممکن است برخی ادعا داشته باشند که ما منفعت مشترک با آمریکا نداریم، سلّمنا، اما زمانی می‌شود که در یک موقعیت تاکتیکی مثلا در موضوع نفت آمریکا با فشار بر سوخت‌های فسیلی مخالف است، ما هم مخالفیم، آیا چون آمریکا مخالفت می‌کند ما باید موافقت کنیم؟! باید ببینیم الویت کدام است؟ آیا زدن آمریکا الویت دارد یا پیگیری منافع خودمان؟! ممکن است پاسخ به این سوال در مثال‌هایی که مطرح کردم راحت باشد اما بعضی جاها پاسخ این سوال سخت‌تر می‌شود. اما این تزاحم در اصل منافع آرمانی و منافع ملی نیست‌.

* بدون رضایت مردم امکان پیگیری روابط خارجی وجود ندارد. ما مشروعیت‌مان را نه از سلاح می‌گیریم، نه از حکومت نظامی، نه از قدرت خارجی؛ مبنای مشروعیت ما مردم هستند. ابزار قدرت ما در دنیا مردم هستند. من اعتقادم این است که رعایت حقوق بشر برای جمهوری اسلامی تنها یک نیاز اخلاقی و الزام دینی نیست، یک الزام حیاتی است. ما باید بدانیم که بدون مردم هیچیم، هیچ مطلق!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. قربانی انقلابی بازی انقلابی نماها شده ایم متاسفانه.
    تازه انقلابی شده ها چاپلوس هایی هستند برای فیش حقوق و ترفیع بیشتر!

  2. جان هر کی دوست دارین از برجام بکشین بیرون بس حقارت خستمون کردین بخدا مردم ازتون ناراضین هر روز دعاشون مرگ دولت بی کفایت روحانی جواب این همه مردم افسرده و بیچاره رو چجوری میدین ازتون متنفرم خیر نبینین

  3. حاجی دیکشنری بدم معنی لیفت و ساسپند رو ببینی؟یا متن برجام رو بدم ببینی چند بار و کجا ساسپند اومده؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا