خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آیا زمان حل مسئله‌ی ایران و عربستان است؟

بابک مجیدی، انصاف نیوز: فریدون مجلسی درباره مهمترین فرصت کلیدی برای تغییر روابط منطقه‌ای ایران در میانه‌ی روی کار آمدن بایدن تا تثبیت سیاست‌های دولت جدید آمریکا، ضمن ضروری دانستن تصمیم به تغییراتی در دیپلماسی کشور می‌گوید ایران باید راوبط سیاسی‌اش با عراق را توسعه دهد و در لبنان می‌تواند با ایجاد یک دریجه اقتصادی در منطقه مدیترانه میان لبنان، سوریه و عراق مسیر رفاه و ثروت را به وجود بیاورد اما منحصر شدن این مسیر به روابط نظامی این راه را بسته است.

ساسان کریمی دیگر تحلیلگر سیاست خارجی هم درباره‌ی پیشنهاد بهترین استفاده از این فرصت، به حل مسئله‌ی عربستان اشاره می‌کند و برقراری ارتباط با این کشور را از اوجب واجبات می‌داند و می‌گوید اگر مسئله عربستان را فوری پیگیری کنیم می‌تواند حتی در حل مسئله آمریکا هم تاثیر زیادی بگذارد.

فریدون مجلسی به انصاف نیوز می‌گوید: «من با اینکه آقای بایدن وقتی روی کار بیاید و مدتی بلاتکلیفی خواهد بود موافق نیستم. آنها کارشان حساب و کتاب دارد و  آقای بایدن با فرض انتخاب شدن در انتخابات، برنامه‌های خود را اعلام کرده بود و قبل از این هم دولت برنامه‌ی خود را آماده کرده و دقیقا می‌داند که چه چیزی می‌خواهد.

آقای ترامپ عملا آمریکا را منزوی کرده بود و خودش را نه عضو جامعه بین الملل بلکه می‌خواست ارباب جامعه بین الملل بداند و جامعه بین الملل هم چنین کسی را با این شخصیت، لایق این جایگاه نمی‌دانست، او آمریکا را منزوی کرده بود. آمریکا به سرعت از این انزوا خارج خواهد شد و تماس‌های محترمانه‌تری را با کشورهای مختلف مثل چین، اروپا و حتی روسیه آغاز خواهد کرد. منافع آینده آمریکا اقتضا می‌کند از تصور دنیای تک محوری خارج شود. دنیا تحول پیدا کرده و قدرت‌های بزرگی مثل چین و هند سردرآوردند. برزیل و روسیه برای خود قدرت بزرگ آینده خواهند بود. ایران هم خواهان همان رفتار محترمانه است ولی در کوتاه مدت امکان پذیر نیست. مشکل ایران حل نخواهد شد؛ فکر می‌کنم 5 تا 10 سال دیگر زمان ببرد. ایران سیاست‌های خود را تحت عنوان راهبرد و استراتژیک اعلام کرده که دفاع از ملت فلسطین است؛ این سیاست، کاملا در تقابل با سیاست‌های اروپایی، روسیه، آمریکا و چین و کشورهای عربی است که امروزه مقابل ایران ایستادند و اینکه تفاهمی با آمریکا ایجاد شود، نیاز به تعاملی دارد.

مجلسی درباره لزوم بهبود ارتباط ایران و عربستان و تلاش برای برقراری این ارتباط بعد از آمدن بایدن می‌گوید: «معتقدم تلاش ایران فایده‌ای نخواهد داشت. عربستان خواهان پایان دادن به جنگ طولانی است و راه حل مسئله فلسطین را به نحوه‌ی دیگری جستجو می‌کنند. آن‌ها خواهان تشکیل دولت فلسطین، پرداخت غرامت به آن‌ها و پایان دادن به هزینه‌های طولانی 70 ساله‌ی جنگ هستند و دارند روی خط توسعه اقتصادی پیش می‌روند. اکنون برای ایران خیلی مشکل است که بخواهد امکانات اجتماعی را نادیده بگیرد که در عربستان، امارات، عمان، قطر، کویت و کشورهای دیگر عربی پیش می‌روند. آن‌ها این برنامه رفاهی را پیش گرفتند.

در ایران برنامه‌ی متفاوتی وجود دارد که کاملا مغایر با خواسته‌ی آن‌هاست. آن‌ها نیازی به دوستی با ایران نمی‌بینند به همین دلیل سعی و کوششی نمی‌کنند که خودشان را تطبیق دهند. سعی می‌کنند خودشان را در پوشش دفاعی و تحت حمایت آمریکا و اسرائیل قرار دهند.»

این دیپلمات سابق درباره‌ی تاثیر ایران بر کشورهایی که در زمان گذشته عضو اتحاد جماهیر شوروی بودند مثل جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان که هم با روسیه در ارتباط هستند و هم آمریکا در سیاست آن‌ها تقش دارد، می‌گوید: «آن کشورها هم تابع سیاست کلی بین المللی هستند. در آرای کشورهای همسایه درباره پیشنهاد مکانسیم ماشه آمریکا علیه ایران در آخرین رای گیری در سازمان ملل -که البته خواسته آمریکا رد شد- دیدیم که همسایگان ما حتی ترکمنستان چگونه رای دادند. رای ممتنع دادند و یا اینکه مثل افغانستان از شرکت در جلسه خودداری کردند.

با تمام ادعاهایی که ایران برای هزینه و دوستی با عراق کرده اما عراق رای ممتنع داد که یعنی رای به مخالفت با ایران حساب می‌شود. افغان‌ها زرنگ‌تر بوده و اصلا در رای گیری شرکت نکردند. ترکمنستان رای ممتنع داد که نوعی مخالفت است. ارمنستان و آذربایجان تنها کسانی بودند که رای مخالف به پیشنهاد آمریکا دادند. به دلیل اینکه نیازهای ارتباطی و منافع آن‌ها ایجاب می‌کند بین آنها ارتباطی به خصوص برای آذربایجان برای ارتباط بین نخجوان و سرزمین اصلی برقرار باشد. ارمنستان هم نیازمند این دوستی است.

دیگران چنین نیازهایی ندارند. حتی تاجیکستان که یک کشور ایرانی محسوب می‌شود، رای ممتنع داد. ایران عملا به‌نوعی خود را از عرصه دنیا کنار کشیده و سعی می‌کند در داخل با شیوه و امکانات خودش به زندگی ادامه دهد. امکانات خیلی زیاد است و اگر مدیریت درستی شود می‌تواند از آن به نفع مردم بهره برداری کند تا آن‌ها به زندگی متعارف و خیلی بهتر از کره شمالی ادامه دهند».

دیپلمات پیشین ایران درباره برقراری ارتباط اسرائیل با کشورهای عربی همسایه ایران گفت: اسرائیل می‌داند به صورت همیشگی و طولانی خیلی نمی‌تواند با توجه به سوابقی که دارد روی دوستی با کشورهای عربی حساب کند ولی باید حساب خود را حتی در صورت صلح با کشورهای عربی هم در روابطش با کشورهای دیگر جستجو کند.  اینکه ایران باید در مسئله اسرائیل چه کار کند، در درجه اول به فلسطینی‌ها در درجه دوم به کشورهای عربی و در درجه بعد به کشورهای اسلامی مربوط می‌شود که قاعدتا باید حمایت حقوقی از خواسته‌های ملت فلسطین بکنند و نه بیشتر.

‌همچنین فریدون مجلسی درباره‌ی تاثیرگذاری ایران بر دولت لبنان با توجه به موانع برای تشکیل دولت در این کشور می‌گوید: «ایران بی نهایت می‌تواند تاثیر بگذارد. به شرط اینکه ایران از سیاست نظامی به روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روی بیاورد. آن موقع است که اکثریت شیعیان لبنان که ارتباطات تاریخی با ایران داشته و دارند و ملت تاجرمسلک و مبتکری در این زمینه‌ها هستند، می‌توانند زمینه‌هایی مانند یک دریچه‌ی بزرگ اقتصادی ایران به سمت مدیترانه را باز کنند و دو کشور به صورت متقابل با گشودن راه اقتصادی بین ایران، عراق، سوریه و لبنان، مسیر رفاه و ثروت را به وجود بیاورند. اما متاسفانه منحصر شدن روابط به روابط نظامی و جنگی جلوی این مسیر را محدود می‌کند و سایر مردم را به وحشت می اندازد. مردم هم خواهان مبارزه با ارتباطات و سلطه‌های نظامی هستند. زمانی لبنان در شرایط جنگی بود و در آن زمان باید خیلی هم ممنون باشند که از حمایت‌های ایران برخوردار بودند. زمانی آن شرایط جنگی تمام شده و یا قابل تمام شدن است.

فریدون مجلسی در پاسخ به اینکه «با روی کار آمدن جو بایدن ایران در منطقه چه تلاشی باید انجام دهد» می‌گوید: «ما دچار یک تحریمی هستیم و تا وقتی که سیاست‌های خودمان را در تعامل با دیگران قرار ندهیم، ادامه پیدا خواهد کرد. باید با پرداخت یک هزینه‌ی گزافی به ارتباطات غیرمستقیم و دورزدن تحریم‌ها که خیلی فسادآفرین است ادامه دهیم. 15 کشور همسایه و هزاران کیلومتر مرزهای قابل قاچاق داریم و قاچاق به صورت یک صنعت اصلی، کسب و کار و درآمد ارتباطات خارجی ایران، می‌تواند خدمات بزرگی بکند. منتها یک روش فاسد نمی‌تواند بقیه‌ی جامعه و حواشی خودش را مصون نگه دارد.

ساسان کریمی: حل مسئله عربستان از اوجب واجبات است

ساسان کریمی تحلیلگر مسائل سیاست خارجی هم درباره تحرکات منطقه‌ای ایران در منطقه در ماه‌های اول روی کار آمدن بایدن به انصاف نیوز می‌گوید: «فکر می‌کنم از مدت‌ها پیش سیاست منطقه­‌ای ایران، 3 فاز اصلی دارد. درواقع زمانی که ترامپ و داعش همزمان بودند، فاز  اول ترامپ-داعش بود که ایران خیلی متهورانه در شرق مدیترانه می­‌جنگید و مورد عتاب و خطاب هم نبود و با او همکاری هم می‌شد. بعد فاز پساداعش بود. وقتی داعش تا حد زیادی شکست داده شد و فروکش کرد، اما ترامپ همچنان بود و ایران سعی می‌کرد مواضع خود را در شرق مدیترانه تثبیت کند. اما آن زمان ایران، جنوب خلیج فارس را به طور کلی از دست داده بود. فاز دوم، فاز انتخابات آمریکا بود که علی­رغم کنش‌­های شدید اسرائیل علیه مواضع ایران در سوریه، همچنین سیاست‌­های تهاجمی عربستان نسبت به ما، ایران صبر استراتژیک کرده است تا از جنگ منطقه­‌ای جلوگیری کند. درواقع تن ندادن به جنگ، برای جلوگیری از ازدست دادن مواضع سیاسی است نه اینکه صرف جنگ باعث صبر استراتژیک شده باشد. حالا در همین فاز صبر استراتژیک در منطقه، تا زمانی که دولت بایدن مستقر شود، ایران هم کارهایی کرده است تا سعی کند روابطش را با اعراب بازسازی کند. منظور از اعراب البته قطب عربستان و اقماری مثل امارات و بحرین است. پیام‌­های زیادی در این باره مثل طرح هرمز رد و بدل شده است. اما خب قاعدتا پشتیبانی آمریکا از عربستان و ابتکارات ناقص الخلقه­‌ای که در طرح صلح اعراب و اسرائیل از طرف دولت ترامپ انجام شده، باعث شد عربستان خیلی اقبالی به مواضع آشتی­‌جویانه­‌ی‌ ایران نداشته باشد.

اما فاز بایدن که سوال شما بیشتر به آن مربوط است. در این فاز، اسرائیل و عربستان که هر دو بزرگ‌ترین رقیب­‌های ایران در منطقه هستند، چک سفیدی که از طرف بایدن داشتند را از دست می­‌دهند و خودشان هم این را می‌­دانند. به همین دلیل، هرکس سعی می‌کند در این حوزه ابتکار عمل را به دست بگیرد. البته ما خیلی ابتکارعملی از طرف عربستان از زمان انتخابات آمریکا تا به امروز ندیده‌­ایم. اما اسرائیل سعی دارد با تحرکات نظامی، بازی‌­سازی کند و ایران را در زمین بازی خودش مجبور به بازی کردن کند. اما ایران، تا الان تن نداده است. در نتیجه به نظر می‌­آید اگر ایران در این مدت موفق شود خودش بازی را طراحی کند، عربستان دست آمریکا را از پشت سر خود تا حدی به نسبت آنچه در زمان ترامپ بود، برداشته شده می­‌بیند و در نتیجه یا به طرح ایران تن می­‌دهد یا به طرح مشترکی برای اصلاح روابط فی­‌مابین ایران و عربستان می‌رسد.

برای این کار به نظر می­‌رسد ایران در زمان بایدن باید بازی صلح اعراب و اسرائیل را که بازی برد منطقه­‌ای ترامپ و طراحی کوشنر بود، تبدیل به بازی ترمیم روابط ایران و اعراب کند. به عنوان آن چه که برد بایدن در حوزه‌­ی داخلی و بین­‌المللی محسوب می­‌شود. برای این منظور، علاوه بر تلاش زیاد مستقیم و غیرمستقیم و پیغام پسغام‌­هایی که ایران درمورد اراده‌­ی سیاسی‌­اش برای ترمیم روابط می­‌رساند، همزمان باید این را هم برساند که یک، ایران برای حل مواضع سیاسی و دیپلماتیک خود با بلوک عربستان، به معنای یک موضوع منطقه‌­ای و نه بین‌­المللی و لزوما با حضور آمریکا و… اراده دارد و دو، این موضوع می­‌تواند توسط دولت بایدن، قابل فروش در حوزه‌­ی سیاست داخلی و در حوزه بین‌الملل هم به رقبای او به عنوان یکی از اهداف تعیین شده باشد.  ایران اینگونه می‌­تواند بایدن را به صورت غیرمستقیم، به مدافع سیاست‌­های خود در منطقه تبدیل کند. یعنی به نظر من ماجرای هسته‌­ای به هرشکلی که قرار بگیرد، به طور همزمان باید سیاست­‌های حمایتگرانه­‌ای را هم به دولت بایدن القا کرد.

همچنین این تحلیلگر سیاست خارجی درباره صلح احتمالی عربستان و عراق با اسرائیل و اقدامات ایران در صورت برقراری ارتباط اسرائیل با این دو کشور هم می‌گوید: «فکر می‌کنم که این، موضوعی است که ایران می‌­تواند به شدت بر آن تاثیر بگذارد. بعید می­‌دانم با توجه به نفوذی که ایران در سیاست داخلی عراق دارد، آن‌ها چنین کاری انجام دهند. در مورد عربستان هم باید گفت این پروژه­‌ی پرسرعت، پروژه­‌ی ترامپ است و بایدن به نظر نمی­‌رسد این را ادامه دهد.

وی درباره‌ی آینده سیاسی روابط ایران و عراق -با توجه به رای ممتنع عراق – هم می‌گوید: «ایران نباید به هیچ قیمتی نفوذ خود در عراق را از دست بدهد. ایران باید مواضع خود را در عراق به خصوص با آمدن بایدن تثبیت کند. یعنی آن تفاهمات نانوشته­‌ای را که با دولت اوباما در مورد منطقه، به خصوص عراق داشت را باید احیا کند. به طوری که آمریکا نفوذ ایران را در عراق به رسمیت بشناسد. اینگونه هم درمورد آمریکا و هم در مورد حفظ اقتدار در شرق مدیترانه، خوب عمل کرده است. معلوم است که عراق این مقدار نفوذ ایران را دوست ندارد و تلاش می‌­کند که از این مسئله رها شود و ضعف ایران در موقعیت­‌های تحریمی خیلی هم به ضرر عراق نیست. در دوران نخست‌­وزیر کنونی، به نسبت نخست­‌وزیرهای سابق، یک مقدار انفعال در مورد عراق دیده می‌­شود. نخست‌­وزیر کنونی با اینکه مواضع ایران­‌­دوستانه­‌تری نسبت به قبلی­‌ها ندارد اما به طور کلی هم کمی منفعل است. من فکر می­‌کنم حل مسائل منطقه‌­ای برای ایران، اولا به معنای حل مسئله با عربستان است. یعنی حل مسئله‌­ی عربستان، از اوجب واجبات است. چون با اسرائیل که نمی‌­شود به توافقی رسید و بقیه هم خیلی قدرتی به حساب نمی‌­آیند. این مسئله یک مقدار با ضعیف شدن موضع عربستان و حمایت آمریکا از عربستان تقریب می‌شود و ایران هم می‌تواند  یک مقدار سیاست­‌های نسبتا نرم‌­تری را در دیپلماسی خود با عربستان پیاده کند. ظرفیت­‌هایی هم وجود دارد و می­‌تواند عربستان را به این سمت ببرد که اگر مسئله‌­ی ما حل شود، به نفع هر دو طرف خواهد بود. باید کاری کرد که دولت بایدن حامی این مسئله شود.

ساسان کریمی درباره کشورهای منطقه دریای خزر مثل ارمنستان و آذربایجان که روسیه تا حدودی در آنجا نفوذی دارد می‌گوید: «فکر نمی­‌کنم کار ایران در آن جا دچار اشکال جدی باشد. چرا که آن جا بازی بین روسیه و ترکیه است و هر دوی این دو کشور با ایران رابطه‌­ی نزدیک و با یکدیگر هم روابطی دارند. در نتیجه، این یک جور رقابت است و نه دشمنی. البته انفعال از ایران نباید دیده شود. اما نیازی هم نیست که مداخله‌ی مستقیم داشته باشد. تا حدی می­‌تواند به شکل یک میانجی در بازی وارد شود. در واقع به جز آن بخش دیپلماسی حرف‌ه­ای در حوزه­‌ی آذربایجان و ارمنستان، خیلی نیازی به کار دیگر نداریم. دیپلماسی فعال و حرف‌ه­ایی که سفیر ما در باکو در حال انجام دادن است اگر در ارمنستان هم اتفاق بیافتد که مرتبا با نیروهای داخلی ارمنستان مذاکره کنند و همینطور روسیه و ترکیه، به نظرم کافی است.

این تحلیلگر درباره‌ی لبنان، سوریه و یمن می‌گوید: «ایران در لبنان چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، خصوصا در مورد دوم، توسط حزب الله نفوذ زیادی دارد و نیازی به این نیست که نفوذش کم شود. کم کردن نفوذ کار عاقلانه‌­ای نیست. به خصوص که نفوذ ایران، برخلاف شایعاتی که مطرح است، بیشتر نفوذ معنایی است و نه معنوی. به همین دلیل هم خیلی کم خرج است. به ازای هر هزار دلاری که عربستان در حوزه­‌ی خلیج فارس خرج می‌­کند، ما ممکن است یک دلار خرج کنیم. ایران می‌­تواند لبنان را با بسطی که از طرف حزب الله دارد، به نتیجه برساند. به هرحال دست بالاتر با ایران است. در سوریه هم تقریبا به این شکل است. فکر می‌کنم بعد از آمدن بایدن، سیاست ایران در سوریه مقابل اسرائیل، مقداری تهاجمی­‌تر باشد. اما با عربستان می‌­تواند مسئله­‌ی سوریه و یمن را به طور موازی حل کند. البته ایران موضع خود را در سوریه تثبیت شده می­‌داند و نیازی نمی‌­بیند که آن جا امتیازی به عربستان دهد اما در یمن این امکان وجود دارد. مثل طرح صلح هرمز که البته این اسم ممکن است خیلی مناسب نباشد. یعنی اعراب به اسم ایرانی خیلی تن ندهند که خیلی اهمیتی هم ندارد و مهم محتوای طرح است که از مشکل جنگ یمن خلاص شود. حل مسئله با عربستان یعنی حل مسئله با منطقه و بخش زیادی از حل مسئله با آمریکا هم در گرو حل مسئله با عربستان است.

وی درباره‌ی اینکه حل کدام مسئله باید اولویت ایران باشد می‌گوید: «ترجیح من حل مسئله با عربستان است. خیلی باید در این راه عجله کنند. هیچ تابویی برای نزدیک شدن به عربستان وجود ندارد. یک مقدار، تکبری که بن‌­سلمان و تیمش در ریاض دارند، ممکن است مانع شود وگرنه ایران  اراده­‌ی سیاسی را از خود نشان داده و پیغام‌­هایی هم به ریاض رفته است که ما هم در مورد حل مسئله بین تهران و ریاض و هم در مورد یمن، آماده هستیم. بن‌­سلمان باید مقداری به دلیل تغییر سیاست­‌ها در واشنگتن کوتاه بیاید. البته این­ها سیاستمدارهای قهاری نیستند و باید با اعلام موضع صریح بایدن روبه‌­رو شوند تا بتوانند تصمیم بگیرند.

همچنین این تحلیلگر در پایان درباره نقش عراق و جایگزینی نقش سردار سلیمانی برای میانجیگری روابط ایران و عربستان می‌گوید: «دولت عراق هم اکنون مقداری کمتر دل در گرو ایران دارد و خیلی نمی‌­دانم که تمایلی به میانجی­گری دارد یا ندارد. به هرحال می­‌تواند نقش میانجی­گری ایفا کند ولی در این زمینه فکر می‌کنم، قطر گزینه­‌ی بهتری است. هر دو می­‌توانند. به‌­جای سردار سلیمانی هم هستند کسانی که بتوانند این میانجی­گری را انجام دهند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. حتی اگر مهندسی شود با شیوه ی گسترش اینترنت و تلگرام میشود تکرار کرد!

    به جای خاتمی. علی مطهری تکرار کنه!

  2. حل اختلافات ایران و عربستان و برقراری روابط مجدد دیپلماتیک با عربستان سعودی در واقع آنتی تز ماجراجویی مخرب و بی ثباتی بی پایان ترامپیسم در منطقه است که از هر جهت در خدمت منافع ملی دو کشور و ثبیت ثبات و آرامش در منطقه است. تعمیق روابط فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کلیه همسایگان ایران از یکسو و حمایت از ایجاد کشور مستقل فلسطینی میبایستی در الویت برنامه های ما باشد که ایران را به تحقق رویای خاورمیانه عاری از سلاح های اتمی بسیار نزدیک تر میکند. در این میان نمیبایستی به استفاده از نفوذ تاثیرگزار ایالات متحده آمریکا کم بها دهیم. شکل دهی کشورهای متخاصم در خلیج فارس از سوی ایران ستیزان و افراطیون فرامرزی مدتهاست که مطرح شده و در دوران ترامپ تا حدود زیادی اجرایی شد ولی این طرح به غیر از هزینه و فرصت سوزی برای ایران و همسایگان و سرازیر شدن سیل تسلیحات به منطقه و افزایش درگیری ها نتیجه ملموس دیگری نداشته است.

  3. به نام خدا

    با تشکر از همه ی دلسوزان کشور

    باید استراتژی اصلاح طلبان ایرانی یا میانه رو ها حضور گسترده در فضای مجازی و میتینگ ها و ساخت کانال و شبکه در تلگرام و غیرو باشد برای بیان اهداف خود.

    اهداف ابتدایی اصلاح طلبی چیست؟

    1. اعتدال و میانه روی
    2. تعامل سازنده هم با جهان و هم با عناصر داخلی
    3. حفظ برجام
    4. توسعه ی تولید کالا برای صادرات به چندین لایه کشورهای همسایه
    5. شفافیت بودجه و اختیارات نهادهای انتخاباتی

    سپس فتح ریاست جمهوری و فتح مجلس شورای اسلامی و اثرگذاری بر انتخابات خبرگان رهبری

    پایان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا