خرید تور تابستان ایران بوم گردی

ترامپ رفت اما…

لرد اشکرافت، معاون رئیس سابق حزب محافظه کار انگلیس در مطلبی که در نشریه میل آن ساندی منتشر کرد، نوشت: « زمانی که جو بایدن در روزهای آینده سوگند ریاست جمهوری به جا آورد نامش در تاریخ ثبت خواهد شد: او کسی است که بیشتر از هر کاندیدای سابق دیگری رای در انتخابات کسب کرده است، او تبدیل به مسن ترین شخصی که تا کنون فرمانده کل قوای آمریکا شده است خواهد شد. او همچنین شاید اولین رئیس جمهوری باشد که به حکمش در همان روز تحلیفش عمل می کند.

از نظر میلیونها آمریکایی بایدن تنها یک ماموریت دارد- حذف دونالد ترامپ از کاخ سفید – و او این ماموریت را زمان ناهار در روز چهارشنبه تکمیل خواهد کرد. بخش عمده کشور آمریکا همچنان که دونالد ترامپ دو بار استیضاح شده واشنگتن را ترک کرده تا منتظر حکم سنا در خصوص جرایم و تخلفات سطح بالایش و تصمیم این مجلس برای اجازه دادن به او به منظور نامزدی برای سمتهای دولتی باشد، نفس راحتی خواهند کشید.»

به گزارش ایسنا اشکرافت در ادامه این مطلب عنوان می کند: « بسیاری وسوسه خواهند شد تا حمله در ششم ژانویه به کنگره را مدرکی نهایی در اثبات این که حامیان ترامپ طبق گفته هیلاری کلینتون “یک سبد از افراد رقت انگیز” هستند ببینند. اما نمی توان همه آنها را به عنوان حامیان زودباوری همچون کیو شامان، رهبر خالکوبی کرده اشغال کنگره، که کلاه خز شاخدارش صفحه های ما را مزین کرد کم اهمیت دانست. ترامپ در انتخابات ماه نوامبر بیش از ۷۴ میلیون رای کسب کرد که بیشتر از هر جمهوریخواه سابق دیگری است. در حالی که شهرت او از درون فرومی پاشد، این از هر زمان مهمتر است که درک کنیم او چه چیزی پیشنهاد کرده که بسیاری آن را آنقدر قانع کننده می یابند.

با نگاه به چهار سال تحقیق و به آنچه که او انجام داد و آنچه که حامیانش به ما درباره جذابیت او گفته اند، من فکر می کنم به فهرستی شبیه به این برسیم (ما می توانیم آنها را هفت انگاره ترامپیسم بدانیم):

1- اعتقادی پایدار به استثناگرایی آمریکایی – این ایده که آمریکا نسبت به کشورهای دیگر متفاوت و از لحاظ مهمی بزرگتر است.

2- اعتقاد به این که آزادی های اساسی همچون آزادی بیان و حق مالکیت سلاح مهم بوده و نیاز به دفاع کردن دارند.

3- این اعتقاد که برای هر کسی که به سختی کار کند صرف نظر از پیش زمینه اش موفق بودن در آمریکا ممکن است.

4- رد اصل صحت سیاسی و سیاست هویتی

5- اعتقاد به بیزینس مالیتهای پایین و مقررات زدایی

6- حمایت از یک سیاست خارجی مستقل و نیرومند

7- و اساسا تمایل به تحمل کردن حجم قابل توجهی از فرسایش در سیاست با آرمان پیشبرد این چیزها.

چه با آنها موافق باشید چه مخالف، اینها اصولی قدرتمند هستند که برای جذب تقریبا نیمی از رای دهندگان کافی هستند.

اکنون این سوال برای حزب جمهوریخواه مطرح است که آیا می تواند چیزی تحت عنوان ترامپیسم بدون ترامپ وجود داشته باشد. در تحقیقات من از هر سه حامی ترامپ یک نفر به ما گفت که آنچه که او به عنوان رئیس جمهور انجام داده را تایید می کند اما با شخصیت و رفتار شخصی او مخالف است. این به این معنی است که دو سوم حامیان او گفته اند هم کارها و هم نحوه رفتار شخصی او را تایید می کنند.

لازم به گفتن نیست که اکثر آنها با مشاهده تحت حمله قرار گرفتن جایگاه دموکراسی وحشت نزده نشده اند. اما در عمده ریاست جمهوری او آنچه که دیگران به عنوان رفتار زشت او دیدند نه به عنوان بخشی از بسته بلکه به عنوان بخشی از جذابیت است. بسیاری داشتن رئیس جمهوری که دقیقا افکارش را گفته و لیبرالهای هالیوود را آشفته کرده و مصمم به کشیدن سیفون باتلاق واشنگتن بوده دوست داشتند.

پس چه درسی برای حزب جمهوریخواه وجود دارد؟ از نظر برخی کلیت دوره ترامپ و نه فقط هفته های پایانی آن انحرافی بوده که حزب جمهوریخواه باید پشت سر بگذارد. اما این حزب نمی تواند به سادگی ائتلاف فعلی رای دهندگانش را برداشته و با یکی دیگر مبادله کند.

پرسش این است که آیا می تواند خودش را از رئیس جمهور در حال کناره گیری دور کند در حالی که پایبند به میلیونها نفر – منهای اقلیت افراطگر – که او وارد دسته جمهوریخواهان کرد باشد. و این با فرض این است که این حزب حتی به موجودیتش در شکل فعلی آن ادامه می دهد.

در این میان اگرچه دوره بایدن ممکن است سر و صدای کمتری داشته باشد، امید برای یک عصر جدید اتحاد و هماهنگی مطمئنا بی حاصل است. اگر ترامپ اختلافات کشورش را شعله ور ساخت اما آنها را به وجود نیاورد. آنها قبل از پایین آمدن او از پله های برج ترامپ به منظور اعلام نامزدی اش برای ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۵ وجود داشتند و مدتها بعد از آن که او صحنه را ترک کند آنجا خواهند بود.”

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا