خرید تور تابستان ایران بوم گردی

فرهنگ کتابخوانی، عاملی برای توسعه

بهنام براتی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شیراز در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «فرهنگ کتابخوانی، عاملی برای توسعه» نوشت:

توسعه( Development ) ازجمله مباحثی است که همواره ذهن سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان را به خود مشغول کرده است. مفهوم توسعه از مفاهیم مهم جهان در زمان ما است و همه کشورها به نحوی سعی در توسعه خود دارند. کشورهای مختلف و حتی مناطق تشکیل‌دهنده آن‌ها خواهان دست‌یابی به سطحی از توسعه متعادل و پایدار هستند که بتواند به بهبود زندگی تمام مردمان بینجامد؛ اما اینکه توسعه چیست و انتظار مردم و جامعه از این فرایند چیست، پرسش اصلی است که شاید پاسخ واحدی به آن داده نشده است. تعاریف مختلف و متعددی از توسعه مطرح‌شده است که به‌رغم متفاوت بودن آن‌ها، همگی بر گستردگی و چندبعدی بودن توسعه اتفاق‌نظر داشته و غایت آن را بهبود شرایط زندگی و یا به عبارتی زندگی بهتر و برتر برای تمامی نسل‌ها می‌دانند. بدین ترتیب توسعه فرآیندی غامض و متضاد است، فرآیندی است توأم با بحران‌ها و دردها و مشکلات به‌مانند زایش و تولد یک نوزاد که درعین‌حال برای آینده امیدهایی را محقق می‌سازد. توسعه چیزی نیست که حکومت‌ها از بالا بخواهند بلکه چیزی است که در درون جامعه باید بجوشد و نمو کند. تا آنجا که ممکن است هدف‌های توسعه را باید تعریف و معین ساخت و مشخص کرد که آن هدف‌ها در چارچوب کدامین ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل تحقق و دسترسی هستند. یکی از عوامل مهم مربوط به گفتمان توسعه، فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی و جایگاه آن در یک جامعه است. به تعبیر دیگر یکی از عوامل توسعه یک کشور سرانه مطالعه و اساساً جایگاه فرهنگ مطالعه در بین مردم یک جامعه است.

کتاب، یکی از ابزارهای تفکر، رشد و تعالی انسانی است. از دیر زمان اهمیت مطالعه و کتاب‌خوانی نزد اهل علم و ادب شناخته‌شده است. پارادایم کتاب‌خوانی حتی در روزگار پیشرفت‌های چشمگیر بشر در عرصه‌های دانش، تمدن و فرهنگ، نه‌تنها اهمیت خود را از دست نداده، بلکه جنبه‌های گسترده‌تر، تازه‌تر و جلوه‌های پایدارتر یافته است. بی‌گمان، کسانی که در وادی پیشرفت‌های گوناگون، گام‌های بلند برداشته‌اند، هرگز با کتاب‌خوانی بیگانه نبوده‌اند، بلکه مطالعه را عنصری اصلی و ضروری دانسته‌اند، چراکه کتاب از عناصر فرهنگی و ابزاری مناسب برای تغییر دادن فرهنگ است و عناصر جدید فرهنگی را به افراد جامعه منتقل می‌کند و ضمن حفاظت از فرهنگ متعالی، آن را بدون تغییر و تحریفی در اختیار آیندگان قرار می‌دهد. بدین ترتیب روشن است که فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی نه‌تنها از مؤلفه‌ها و ارکان اصلی فرهنگ به‌حساب می‌آید، بلکه خود نیز سبب تکامل و توسعه فرهنگی می‌شود. کتاب‌خوانی، راهی برای دستیابی به دانایی و توانایی است که به آدمی در فهم و درک درست، یاری می‌رساند و کلید گذر از محدودیت‌ها و ورود به دنیای گسترده و ژرف است. از همین رو، مطالعه پنجره‌ای به‌سوی اندیشه‌ها، تجربه‌ها و اندوخته‌هاست. مطالعه و خواندن همیشگی و مادام‌العمر اساس فرهنگ کتاب‌خوانی است. در حقیقت، فرهنگ کتاب‌خوانی حرکتی فراتر از یک مهارت عادی است و متضمن فرهنگی است که حاوی سوادی گسترده است.

با ترویج و گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی می‌توان علاوه بر دستیابی به دستاوردهای نوین بشری درزمینه دانش و فرهنگ و پیشینه اندیشه‌ها، عقاید و تجلیات فکری و خلاق بزرگان فکر و اندیشه، به توصیه‌ها و سفارش‌های دینی که در آن‌ها کتاب و کتاب‌خوانی جایگاهی ارجمند و متعالی دارد، عمل نمود. آراسته شدن به فضایل اخلاقی، مقابله با خرافات و انحرافات فکری و جلوگیری از خودباختگی در برابر اندیشه‌ها و سنت‌های فکری‌ای که بافرهنگ جامعه سازگاری ندارند، رسیدن به مفهوم گفتگو به‌مثابه امری عمومی به‌عنوان مهم‌ترین نیاز امروز جامعه برای درک کردن و رسیدن به اجماع در سیاست‌های خرد و کلان در بین جریانات سیاسی که در کشور وجود دارند، و عوامل بی‌شمار دیگر همگی درگرو افزایش دانش و آگاهی یکایک افراد جامعه است و این مهم نیز با درک و جایگاه کتاب، اقدامات نهادهای ذی‌ربط نسبت به ترویج این فرهنگ، و اهتمام به مطالعه و کتاب‌خوانی مرتبط است.

یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی در کشورهای جهان، بالا بودن میزان مطالعه و کتاب‌خوانی است. چنان‌که در جوامع توسعه‌یافته، کتاب‌خوانی سرانه بالایی را به خود اختصاص می‌دهد و در جوامع توسعه‌نیافته یا در حال گذر به سبب بالا بودن نرخ بی‌سوادی از یکسو و مطالعه نکردن باسوادان از سوی دیگر، سرانه کتاب‌خوانی در این کشورها، رقم پایینی دارد. در ایران که از کشورهای درحال‌توسعه است، باوجود افزایش شمار باسوادان، متأسفانه فرهنگ کتاب‌خوانی و سرانه مطالعه جایگاه مناسبی ندارد که این مهم به‌مثابه یکی از عوامل توسعه نیازمند ریشه‌یابی و ترویج نسخه‌ای برای این مشکل است.

مطالعه و کتاب‌خوانی، کسب دانش و علم روز، بنای آغازین و زمینه‌ساز توسعه و پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور و راه‌یابی ورود به دنیای مملو از سعادت، خردورزی و آگاهی انسان‌هاست. هرگاه هدفمند و مبتنی بر خرد جمعی، هرکس در جایگاه اجتماعی خود در راستای زدودن جهل و ناآگاهی گام بردارد به همان میزان به سمت‌وسوی آگاهی بخشی و دانایی حرکت می‌کند. این‌یک واقعیت اثبات‌شده است که رمز حصول پیشرفت کشورهای توسعه‌یافته و مترقی، امر مطالعه و دانش‌افزایی سودمند و هدفمند بوده و مطالعه و کتاب‌خوانی را از ضروریات برنامه‌های حیاتی خود برشمرده‌اند، چراکه افراد هر جامعه زمانی به این ضرورت فرهنگی بهاداده و آن را جدی بگیرند در رشد و پیشرفت جامعه تأثیرگذار و در تربیت نسل‌های امروز و فردای جامعه نقش سازنده‌ای را عهده‌دار خواهد بود.

از مهم‌ترین تأثیرات فرهنگ کتاب‌خوانی بر فرهنگ جامعه باید گفت که، در یک جامعه که افراد آن اهل مطالعه هستند، مردم و مسئولین به تفاوت اندیشه اعتقاد دارند، به ساختار، رویه، قانون، آیین‌نامه اعتقاددارند. حقوق شهروندی را رعایت می‌کنند، مردم حق داشتن تشکل و سؤال کردن دارند. در همین راستا صاحبان اندیشه معتقدند که، ملت‌هایی که فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی در بین آنان رواج بیشتری داشته توانسته‌اند فرهنگی به‌مراتب ماندگارتر و پویاتر از خود بر جای بگذارند و میراث فرهنگی و هویتی، دستاوردهای عالمان و فرهیختگان خود را به نسل‌های بعد انتقال دهند. در این مسیر برنامه‌ریزی صحیح فرهنگی علاوه بر حفظ هویت ملی و قومی عاملی است که منجر به خودشناسی و ایستادگی در مقابل هجوم فرهنگ‌های دیگر می‌شود و به حفظ فرهنگ خودی می‌انجامد.

نکته مهم‌تر در اینجا این پارادایم است که، آیا هزینه عدم فرهنگ کتاب‌خوانی و مطالعه در یک جامعه و تأثیر پذیرفتن از سایر فرهنگ‌ها بیشتر است یا جامعه‌ای که این فرهنگ را به‌عنوان مسیری برای پیشرفت انتخاب می‌کند؟؟ جواب این مسئله روشن است بدون شک جامعه‌ای که در آن فضای مطالعه، پژوهش و تحقیق به شکل مطلوب و بدون موانع فراهم باشد کمتر از القائات فرهنگ‌های بیگانه تأثیر می‌پذیرد. در تمامی عرصه‌ها وقتی دولت و متولیان فرهنگ عمومی، زمینه را در این حوزه فراهم کنند افراد جامعه به‌ویژه نسل‌های جوان و پرسشگر که به دنبال دانستن‌اند برای رفع این نیاز، جهان‌بینی و تمایلات فکری‌شان به‌صورت مطلق و یک‌سویه به بهره‌مندی صرف از محصولات و تولیدات فرهنگی بیگانه کشیده نخواهد شد و نکته مهم‌تر، آنجایی که نیاز به تبادل فرهنگی احساس شود، اولویت بر حفظ و ارتقاء فرهنگ بومی و تبادل فرهنگی خواهد بود و این امر مهم، تنها با انعطاف و تدبیر و مدیریت، ممکن خواهد شد.

موانع فرهنگ کتابخوانی:

ترویج مطالعه موضوعی چندوجهی است و شامل سطوح خرد و کلان است. برای اینکه سرانه‌ی مطالعه افزایش یابد، این کار باید ازنظر مردم به‌عنوان یک فعالیت ضروری شناخته شود. تا زمانی که مردم مطالعه را فعالیتی زائد و بی‌فایده بدانند سرانه‌ی مطالعه همچنان پایین خواهد بود. معضل مطالعه در کشور مانند بسیاری دیگر از مشکلات فرهنگی، یک مسئله تک‌بعدی نبوده و عوامل بسیاری در به وجود آمدنش صاحب نقش‌اند. برای حل این مشکل ابتدا باید این عوامل و نقش آن‌ها را شناسایی کرد. عوامل متعددی در پایین بودن سرانه مطالعه در ایران نقش دارند که مهم‌ترین عامل، عدم احساس نیاز به مطالعه از سوی اقشار مختلف جامعه است
گرانی و دغدغه معاش از دیگر عوامل، کاهش توجه به کتاب و کتاب‌خوانی است. درواقع در کشورهای توسعه‌نیافته، مشغولیت‌های ذهنی وزندگی‌های بسیار سخت باعث شده تا مردم این کشورها مدام در تلاش برای رسیدن به یک زندگی با متوسط امکانات باشند. اما واقعیت این است که باوجود تمام مشکلات اقتصادی، اگر برنامه‌ریزی درست داشته باشیم به‌راحتی می‌توانیم هم کتاب تهیه کنیم و هم وقت مطالعه آن را ایجاد کنیم. همچنین امروزه گسترش فضای مجازی و رسانه‌های دیجیتال فضای مساعدی برای نشر اطلاعات به شمار می‌رود و کاربران این فضای نوین باید با برخورداری از سواد اطلاعاتی با عمق نگری در محتوای آن در تسهیل انتشار و مطالعه کتب به‌صورت مجازی اقدام کرده و توسعه فرهنگی جامعه را پیش برند و فرصت بهره‌مندی از ظرفیت فضای مجازی نباید موجب کاهش میزان مطالعه کتاب شود، بلکه باید تسهیل دسترسی به متون را موجب شود.

می‌توان گفت که زیربنای فکری و عقیدتی، نوع جهان‌بینی فرد، بلوغ فکری و عقلی جامعه، اعتقاد به توانایی حاصل از دانایی، خوش‌بینی به آینده، اعتقاد به طلب دانش باوجود سختی، عدم باور به ارزش کتاب و مطالعه، کمبود الگوهای فرهنگی، نبود الگوی مطالعه برای کودکان، عدم عادت به مطالعه به‌خصوص از دوران کودکی، وضعیت بد اقتصادی و گرانی کتاب، موانع فردی که می‌تواند روحی یا جسمی باشد، درست نبودن شبکه توزیع آثار تولیدشده، سطح کیفی آثار چاپی و موارد دیگر از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ مطالعه در یک جامعه هستند.

نتیجه گیری:

گسترش فرهنگ کتابخوانی در هر جامعه، نمودی از احترام و ارجی است که آن جامعه برای کتاب و کتابخوانی و حتی بالاتر از آن برای اقشار و گروه های تحصیل کرده و مولدان و استفاده کنندگان از کتاب قائل است. توسعه کتاب و کتابخانه در هر جامعه، اقدامی است که در جهت ارج نهادن بر اهتمام کسانی که مبادرت به تولید کتاب می نمایند. پیاده سازی فرهنگ مطالعه و کتابخوانی و جا افتادن آن در بین مردم مانند سایر کارهای روزانه ای که انجام می دهند، چراغ روشنی است در مسیر سخت و طولانی توسعه.
به امید چنین تلاشی…

منابع :
1ـ دادگران، سید محمد ودیگران، (1395)، «نقش شبکه‌های اجتماعی بر ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی»
2ـ یعقوبی راد، فرزانه، (1394)، «بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتاب‌خوانی»
3ـ ترویج کتاب‌خوانی؛ ابزاری مؤثر در ارتقای توسعه فرهنگی، خبرگزاری جمهوری اسلامی 1399
4ـ معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهزا (س) گرگان، نقش کتاب و کتاب‌خوانی در توسعه و پیشرفت.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا