خرید تور تابستان ایران بوم گردی

ماه رمضان و تمرین محبت ورزی بی قید و شرط انسان / سیدعباس قائم مقامی

به گزارش دریافتی انصاف نیوز، نوشتاری از آیت الله سید عباس حسینی قائم مقامی، به مناسبت ماه مبارک رمضان درباره ی دعای روزانه ی این ماه در پی می آید:

1- فی البحار : وجدت بخطّ الشیخ محمد بن علی الجبعی ( ره ) نقلاً من خطّ الشیخ الشهید ( قده ) عن النبیّ (ص) : من دعا بهذا الدعاء فی شهر رمضان بعد المکتوبۀ استغفرت ذنوبه إلی یوم القیامۀ و هو:

” اللهم ادخل علی اهل القبور السرور اللهم اغن کل فقیر اللهم اشبع کل جایع اللهم اکس کل عریان اللهم اقض دین کل مدین اللهم فرج عن کل مکروب اللهم رد کل غریب اللهم فک کل اسیر اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین الله اشف کل مریض اللهم سد فقرنا بغناک اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک اللهم اقض عنا الدین و اغننا من الفقر انک علی کل شی‏ء قدیر.”

 ( علامه مجلسی / بحارالأنوار / ج 95 / ص120 / باب الاعمال و ادعیۀ شهر رمضان …)

ترجمه :

از پیامبر (ص) روایت شده که فرمود : هر کس در ماه رمضان پس از نماز واجب [ خداوند را ] به این دعا بخواند ، گناهانش تا رستاخیز آمرزیده خواهد شد. و آن دعا چنین است :

بارخدایا ! همۀ فقیران را توانگر فرما . خدایا تمامی گرسنگان را سیر گردان ! خدایا تمامی برهنگان [ و بینوایان ] را  بپوشان !  خدایا وام تمامی بدهکاران را ادا کن ! خدایا  از همۀ  گرفتاران  گشایش نما ! خدایا تمامی غریبان [ و دور از وطن ماندگان ]  را به  [ وطنشان ] بازگردان ! خدایا همۀ  اسیران را آزادی عطاکن ! خدایا هر کژی و ناراستی را از امور مسلمانان اصلاح فرما ! خدایا تمامی بیماران را شفا  [ و تندرستی ] بده ! خدایا [ روزنۀ ] فقر ما را به دارایی خودت مسدود کن ! خدایا حال بد ما را به حال نیک [ از جانب ] خود تغییر ده ! خدایا از جانب ما بدهی را  ادا فرما و ما را از فقر بی نیاز کن !  همانا  تو بر هر کار توانایی !

2- عن علی (ع) :  أَبْلَغُ مَا تُسْتَدَرُّ بِهِ الرَّحْمَةُ أَنْ تُضْمَرَ لِجَمِیعِ النَّاسِ الرَّحْمَة

ترجمه:

امام علی ع فرمود : مؤثرترین عاملی که موجب فراوانی رحمت [ خداوند ] می شود آن است که برای همۀ انسانها خواهان رحمت باشی !

 

ایضاً عنه ( ع ) :انّ اللّه سبحانه یحبّ ان تکون نیّة الانسان للنّاس جمیلة

ترجمه :

و همجنین امام علی ع  فرمود: خداوند بزرگ دوست دارد که نیّت انسان برای همۀ مردم زیبا [ و نیک ] باشد.

( شرح غررالحکم و دررالکلم / ج2 / ص476 )

بیان :

1- ادعیه یکی از مهمترین منابع ارزشمند معرفتی است که از اختصاصات معارف اسلامی خصوصا شیعه به شمار می آید. دعاها بازتابنده درک و فهم انسان کامل از کلام خداوند (قرآن) می باشد و از این رو برخی از بزرگان اهل معرفت ادعیه را قرآن بالارونده ( صاعد) نامیده اند، یعنی دعاها محصول درک و فهم آدمی از قرآن است و به عبارتی همان قرآن است که از فهم کامل بشری گذر کرده و اینک به عنوان پاسخ به کلام خداوند به پیشگاه او عرضه می گردد و لذا می توان آن را نوعی “تفسیر أنفسیِ قرآن ” دانست، تفسیری بر اساس درک شهودی از مقامات و مراتب قرآن  که در عین حال بیانگر مراتب معرفتی و مقامات معنوی انسان نیز می باشد.

از این رو بی هیچ تردید نباید برای ادعیه فقط کارکردی معنوی و عرفانی قائل بود. بلکه علاوه بر آن ، منبع ارزشمندی برای تفسیر قرآن کریم و تبیین عمیق ترین و اصلی ترین اصول تفکر اسلامی به شمار می آیند که متاسفانه این کار کرد مهم آنها، کمتر مورد توجه قرار دارد.

2- ( اللهم اغن کل فقیر اللهم اشبع کل جائع…) رحمت الهی ( رحمت رحمانیه ) در ذات خود گسترده و فراگیر است و نه تنها انسانها بلکه همه موجودات را به فراخور ظرفیت وجودی شان دربرگرفته است .( رحمتی وسعت کلّ شئ – اعراف / 156 ) و این خودِانسان است که گاه در مسیر زندگی  به اراده خویش ، خود را از رحمت خاصّ الهی ( رحمت رحیمیه ) محروم می نماید. اما اینکه چه کسی از رحمت خداوند محروم مانده و استحقاق آن را ندارد؟ فقط و فقط خداوند و در مواردی خاص و اندک، بندگان برگزیده او از آن آگاهی دارند. خداوند بارها در قرآن یادآور شده که حسابرسی بندگان بر عهده خود اوست و هیچ کس و حتا پیامبر نیز در این مورد هیچ حق و وظیفه ای ندارند. ( فإنّما علیک البلاغ و علینا الحساب – رعد / 40) و چون حسابرسی فقط برعهده خداوند است، بنابراین داوری و قضاوت نهایی در مورد خوب و بد انسانها نیز فقط در اختیار اوست و نه کس دیگری! پس در این صورت چرا باید کسی به خود حق داوری و قضاوت نهایی نسبت به دیگران بدهد و برخی انسانها را مورد لعن قرار داده و خارج از رحمت الهی معرفی نماید؟! چه کسی به او چنین حق بزرگی را داده است ؟ او از کجا چنین آگاهی و علمی را که حتا پیامبران بزرگ نیز ادعای آن را ندارند، به دست آورده و به خود جرأت می دهد تا در حوزه ارادۀ خداوند دخالت نماید ؟ آنچه که می تواند در محدودۀ آگاهی محدود و اندک ما  بگنجد ، فقط داوری در مورد نیک و بد رفتار انسانهاست و نه بیشتر ! ( که آن هم در بسیاری موارد با واقعیت انطباق نداشته و دستخوش غرض ورزی و یا خطا می گردد.) اما اینکه قضاوت در مورد فعل را به ذاتِ فاعل نیز تعمیم دهیم، هرگز با آموزه های قرآن کریم و حضرات معصومین (ع) سازگار نیست ، چه رسد به اینکه بخواهیم پا را فراتر گذارده و در مورد شمول و یا محرومیت کسی از رحمت الهی نیز قضاوت کنیم. در این صورت وارد حریم ممنوعه ای شده ایم که قطعاً از سوی خداوند بی پاسخ گذارده نمی شود! از این روست که بسیاری از بزرگان اهل معرفت، جز کسانی را که به زبان معصوم (ع) لعن شده اند از لعن هر انسان دیگری، حتا اگر آنان را بدکار می پنداریم  زنهار داده اند. چراکه جز خداوند هیچکس بر پایان و فرجام کار کسی آگاه نیست و ما نمی دانیم که میان او و پروردگارش چه مناسباتی وجود دارد؟

3- أبلغ ما تستدرّ به الرحمة … ( مؤثرترین عاملی که موجب فراوانی رحمت [ خداوند ] می شود …)

هرچند لعن کردن دیگران و محدود نمودن رحمت الهی ، در واقعیت اثری ندارد و اگر کسی در واقع مشمول رحمت الهی باشد با لعن و قضاوت دیگران از آن محروم نخواهد شد ؛ اما از قرآن کریم و احادیث معصومین می آموزیم که بلندنظری و نه تنها پرهیز از لعن دیگران بلکه درخواست خیر و رحمت برای عموم انسانها ، آنچنان مطلوب و محبوب خداوند است که بیش و  پیش از هر چیزی در حق خود ما که دعا کننده هستیم استجابت می شود. و بسا در مواردی طلب خیر و رحمت خاصّ ( رحمت رحیمیه ) در حق آنان که برایشان دعا کرده ایم، به دلیل موانعی که خود ایجاد کرده اند هرگز مستجاب نشود ولی موجب جلب رحمت و محبت الهی برای ” دعا کننده ” می گردد و این، پاداش خداوند به انسان دوستی و نیک اندیشی ما در حق دیگران و نتیجه عشق و محبتی است که نثار بندگان خدا کرده ایم. جناب ابراهیم ( ع ) که در قرآن و در همه ادیان الهی نماد توحید و یکتاپرستی است ، آنگاه که خداوند نعمت بزرگی را به او ارزانی می کند در مقام شکر پروردگار ، با او گفتگو و بحث می کند تا شاید بتواند رحمت الهی را به نفع انسانهای گنهکاری که گمان می کند هنوز راه نجاتی برایشان وجود دارد ( قوم لوط ) جلب نماید. ( فلمّا ذهب عن ابراهیم الرّوع و جائته البشری ، یجادلنا فی قوم لوط – هود / 74) چرا ؟ از آن رو که ابراهیم (ع) که در کمال معرفت نسبت به پروردگارش قرار دارد می داند  با ابراز خیرخواهی و طلب رحمت برای بندگان خدا ، حتا اگر گنهکار و مستحق عذاب الهی باشند ، رضایت خداوند را جلب نموده و خود را نیز مشمول رحمت قرار داده است. چنانکه در آموزه های پیامبر بزرگوار (ص) و اهل بیت عصمت (ع) بر این نکته بارها تصریح شده است. از آن جمله در همین حدیث شریف حضرت امیر (ع) ، آن را مؤثرترین عامل بارش رحمت الهی معرفی می کند.

4- إنّ الله یحب… ( خداوند بزرگ دوست دارد که نیّت انسان برای همۀ مردم زیبا [ و نیک ] باشد.)

 گاه آدمی متاثر از تنگ نظری ها و خشک اندیشی ها ، بُخل خود را به رحمت خداوند نیز تحمیل می کند. ابن سینا در سخنی زیبا با اشاره به گسترۀ وسیع رحمت الهی ، از بُخل و تنگ نظری پرهیز می دهد و می گوید:استوسع رحمة الله (رحمت الهی را بگسترانید.) یعنی همانطور که رحمت در ذات خود گسترده است، آن را تنگ و مضیق نکنید و خداگونه  آن را بگسترانید و کسی و چیزی را از آن خارج و محروم نسازید . این یکی از مهمترین آموزه های معصومان (ع) است.

در این دعا که به نقل از پیامبر (ص) خواندن آن پس از هر نماز واجب در ماه مبارک رمضان توصیه شده ، ” انسان “بدون در نظر گرفتن هرگونه قید و شرطی موضوع دعا قرار گرفته است. ما گاه می پنداریم که نیکی ها و خوبی ها را فقط باید برای انسان مومن بخواهیم . حال آنکه از نظر اسلام ( قرآن و سنت) نه تنها برخورداری از حقوق ، اختصاص به ” انسان مومن ” ندارد و انسان ، فارغ از هر قید و وصفی موضوع آن است بلکه  فراتر از حقوق ، همۀ ارزشهای اخلاقی و همۀ نیکی ها و زیبایی های زندگی که جلوه های رحمت و نعمت الهی اند را باید برای عموم انسانها طلب کرد.

بی تردید انسانیت حکم می کند که هر انسانی از بدیها و زشتیها بیزاری جوید و طبعاً از کسانی که عامل و فاعل آنها  هستند نیز از آن رو که فاعل بدی و زشتی می باشند ابراز برائت نماید. ولی هرگز نمی توان به این بهانه ، انسانیت او را نادیده گرفت و عواطف و گرایشات انساندوستانه را در خود کشت و ستیزه و نفرت از دیگران را پرورید!  قرآن کریم در عین حال که قتل نفس را گناهی بس بزرگ برشمرده و برای خانواده مقتول حق قصاص قرار داده اما ، قاتل را برادر آنان می خواند که شایستۀ عفو و بخشش می باشد .( فمن عفی له من أخیه شئ فإتّباع بالمعروف – بقره 178) و این گونه به همگان می آموزد که در هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای نباید از هیچکس ، خیرخواهی انسان دوستانه را دریغ نمود . چرا که اساساً از نگاه قرآن ” انسانیت ” یک حقیقت به هم پیوسته و هویت واحد است (ومن قتل نفساً بغیر نفس أو فساد فی الارض فکأنّما قتل الناس جمیعاً و من احیاها فکانّما أحیی الناس جمیعاً – مائده /32) و سود و ضررِ نیکخواهی و یا بدخواهی نسبت به دیگر انسانها ، پیش از دیگران به خود آدمی بازمی گردد.

5- « اللهم اصلح کلّ فاسد من أمورالمسلمین …»( خدایا هر کژی و ناراستی را از امور مسلمانان اصلاح فرما ! )

 نسبت ها و ارتباطاتی که انسانها به دلایل و مناسبتهای مختلف با یکدیگر پیدا می کنند، برانگیزندۀ پیوندهایی است که این پیوندها حقوق متقابلی را میان آنان تولید می کند و طبعاً به موازات این حقوق، وظایفی را نیز برعهدۀشان می گذارد . دوستی و همسایگی از نسبتها و پیوند هایی است که زایندۀ حق متقابل است چنانکه به گفتۀ پیامبر (ص)  کافر نیز بر مؤمن حق دارد . ( جامع السعادات / ج2 / ص 276)  ازاین رو در کنار دعاهایی که برخاسته از نگاه عامّ انسانی است، در این فقره از دعاء ، برای کسانی که حقوق خاصّ تری بر ما دارند یعنی سایر مسلمانان طلب خیر و رحمت می کنیم. و جالب اینکه در میانۀ دعاهای عامّ ، که موضوع آن همۀ انسانها می باشد ، آن گاه که می خواهیم  حق خاص همکیشان مسلمان خود را أدا نمائیم ، ناراستی ها و کژی هایمان را مورد توجه قرار داده و ” خود منتقدانه ” ، اصلاح آنها را از حضرت پروردگار درخواست می کنیم.

6- اللهم سدّ فقرنا بغناک…( خدایا [ روزنۀ ] فقر ما را به دارایی خودت مسدود کن ! …)

همانگونه که اشاره شد ادعیه معصومین (ع) از ارزشمندترین سرمایه های معرفتی به شمار می آیند و لذا هر فقرۀ آن از عمق و ژرفائی برخوردار است که  دقت و تأمل در آنها مخاطب را به معارفی عمیق و گاه تازه یاب رهنمون می سازد. در همین دعای مختصر مشاهده می کنیم که سه بار به موضوع ” فقر ” پرداخته شده و به سه زبان و عبارت از خداوند درخواست ” رفع  فقر ” می شود. ( نخست می گوید : بارالها همۀ فقیران را توانگر فرما ” و سپس در میانۀ دعا  درخواست می کند که خداوند روزنه های فقر ما را به غنا و توانگری خود پُر نماید و بالاخره برای بار سوم ، بی نیازی از فقر را طلب می کند. ) با آنکه تمام موضوعات دیگر فقط یکبار مورد دعا و درخواست قرار گرفته اند. چرا؟ دلیل این تکرار و تأکید چیست؟ به طور طبیعی این تأکید و تکرار نشان دهندۀ اهمیت موضوع  و نقش به شدّت آسیب رسانِ ” فقر” در زندگی معنوی و مادّی انسان می باشد ، نقش و تأثیر منحصر به فردی که در روایات آن را از مرگ بدتر و دشمن ایمان و باور انسان دانسته اند .

علاوه بر این  ژرفای معرفتیِ ادعیه ما را فرامی خواند که در رویکردی معرفتی نیز این فقرات را مورد بازخوانی قرار داده و از معارف بیشتری بهره مند شویم . در این رویکرد که در جای خود باید به توضیح و تفصیل آن پرداخت، در فقره نخست ( اللهم اغن کلّ فقیر) بسان سایر فقرات قبل و بعد آن ، رفع فقر اقتصادی برای همه انسانها درخواست می شود . اما در قسمت پایانی که اندکی لحن دعا خاص می شود وبه جای استفاده از واژۀ ” همه ” ( کلّ ) از واژۀ ” ما ” ( نا ) استفاده می کند، می توان حدس زد که بارِمعرفتی دعا تغییر کرده و خواسته های معنوی مورد تأکید قرار دارد. در فقرۀ دوم ( اللهم سدّ فقرنا بغناک ) برخلاف فقرۀ پیشین ،  رفع فقر و دستیابی به توانگری درخواست نمی شود بلکه خواهان انسداد ( تسدید ) روزنۀ فقر هستیم. معلوم می شود که این فقر قابل رفع نیست، بلکه فقط در ارتباط با خداوند می توان آن را بی اثر کرد. ولی در قسم سوم ، نه مثل فقرۀ نخست، بطور مطلق درخواست غنی و توانگری می شود و نه بسان قسم دوم ، فقط خواهان بی اثری فقر می باشد بلکه از خداوند می خواهیم که فقر و نیازمندی مارا به غنی و بی نیازی تبدیل نماید . پس دانسته می شود که این فقر نیز قابل زوال و تبدیل است آما نه برای همه ، بلکه برای طالبان کمال و در یک فرایند معرفتی امکانپذیر است. عارف بزرگ جناب محی الدین بن عربی در فتوحات مکیة میان فقر وجودی که  همۀ موجودات جهان هستی به آن مبتلا هستند ، و ” فقر معرفتی  و کمالی ” که اهل معرفت و کمال جویان به آن توجه دارند تفاوت می گذارد و یادآور می شود که اولی  با ” إبقاء بالله ” ( إفاضۀ دایمی خداوند و عدم انقطاع فیض او ) بی اثر می گردد و دومی را با ” بقاء بإبقاء الله ” ( استمداد از عنایات خاص پروردگار ) می توان به غنا و بی نیازی تبدیل ساخت. بنابر این در همین دعای مختصر به سه گونۀ فقر (اقتصادی ، وجودی ، کمالی ) اشاره شده است که می تواند تا حدی مارا از ژرفای معرفتی ادعیه آگاه سازد . سخن از این موضوع مجالی بس فراخ می طلبد و این اندک ، برای همین اشاره کافی است.   

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا