خرید تور تابستان ایران بوم گردی

روحانی متشکریم؛ شاید کمی دیر…

علی نصری در یادداشتی تلگرامی با عنوان «روحانی متشکریم. شاید کمی دیر…» نوشت:

آن روز که تصمیم گرفتیم همراه با خیل عظیمی از فعالان سیاسی و رسانه‌ای و تحلیل‌گران و روشنفکران و هنرمندان و سلبریتی‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی، به خاطر اندکی جلب توجه رایگان یا کسب محبوبیت آسان یا اعتراض کم‌هزینه، با ویرانی‌طلبان خارجی و انحصارطلبان داخلی هم‌صدا شویم، تا هشتگ «پشیمانم» علیه دولت روحانی را داغ کنیم و همه معضلات معیشتی کشور را – در حین سهمگین‌ترین جنگ اقتصادی خارجی، سنگین‌ترین تحریم‌های «خردکننده» و «فلج‌کننده» و «وحشیانه» تاریخ مدرن روابط بین‌المللی و سیاست «فشار حداکثری» ابرقدرت جهان و قدرت‌های منطقه‌ای – بر گردن «دلار جهانگیری» و واردات «چوب بستنی» و «خودت بمال» فلان وزیر و «امضای کری سند است» دیگری، بیاندازیم، مسیر رد صلاحیت‌های گستره امروز، به بهانه مقابله با «وضع موجود»، را با دست خود ترسیم نمودیم.

به ما گفته بودند «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» اما ما – اصلاح‌طلب و عدالت‌خواه و اصولگرا – هر چه فریاد داشتیم بر سر دولت روحانی کشیدیم؛ آن هم در زمانی که ایران‌ستیزترین دولت چهار دهه اخیر آمریکا، دست در دست قدرت‌های منطقه‌ای، کمر به فروپاشی اقتصاد کشورمان، کشیدن جنگ به داخل شهرهایمان، ترور قهرمانان و دانشمندان ملی‌مان و تزریق یاس و افسردگی و استیصال در ذهن و روان مردم‌مان، بسته بود.

آنقدر فریاد بر سر دولت کشورمان کشیدیم که دیگر صدایمان برای اعتراض به دشمن بیگانه گرفته بود.‌‌ روزها، پشت دولتی که یک‌تنه در برابر قلدران جهان ایستاده بود را خالی کردیم، و شب‌ها به تماشای سریال‌ها و مستندها و برنامه‌های طنز تلویزیونی، از رسانه ملی، در تخریب و تمسخر و تحقیر دولت‌مان، نشستیم.

آنقدر خسارات جنگ تمام عیار اقتصادی خارجی، را بر گردن «سوءمدیریت» روحانی انداختیم که آمارهای رشد اقتصادی و نرخ تورم و بیکاری و اشتغال‌زایی، یک ماه قبل و بعد از خروج ترامپ از برجام، فراموش‌مان شد.

آنقدر چشمانمان را بستیم و گوش‌هایمان را گرفتیم و واژه «ناکارآمدی» را ورد زبان‌مان کردیم که ندیدیم چگونه، در شرایطی که حتی تصورش برای «کارآمد»ترین و ثروتمندترین دولت‌های جهان غیر ممکن بود، دولت روحانی، تحت «فشار حداکثری» و در حین پاندمی جهانی، با یک دست ساختارهای اقتصادی و با دست دیگر نظام سلامتی کشور را از فروپاشی حتمی نگه داشت و قدم به قدم کشور را در مسیر بازسازی بازگرداند.

آنقدر از ترس «بدنامی» یا از روی مصلحت‌طلبی سیاسی یا برای حفظ خود از هجمه‌های از هر سو، فاصله گرفتن از روحانی و برائت جستن از او را پیشه خود ساختیم، تا حتی شهامت به زبان آوردن خدمات دولت او – از ایجاد بیمه سلامت همگانی تا گسترش تامین اجتماعی و خودکفایی در تولید بیشتر داروهای مورد نیاز کشور و پیشرفت صنایع پتروشیمی و فضایی و ارتباطات و تجارت الکترونیکی و ساخت واکسن کرونا و افزایش خطوط راه آهن و جاده‌ و .. – را در خود نیافتیم.

آنقدر بر آتش خشم و نفرت بی‌منطق از دولت روحانی دمیدیم تا شعله‌اش دامان خودمان – و تمام جریان‌هایی که در طرفداری‌ یا نقد یا مخالفت، به حداقلی از اعتدال و انصاف باور دارند – را گرفت و جز کینه‌ورزترین مخالفان، احدی را بر روی خاکستر صحنه سیاسی کشور باقی نگذاشت.

روحانی متشکریم. هر چند کمی دیر…شاید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا