خرید تور تابستان ایران بوم گردی

مقصر جدید کاهش مشارکت در انتخابات: نئولیبرالیسم!

شهریار زرشناس، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون پژوهشی کتابخانه مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس به علل کاهش بی سابقه‌ی مشارکت مردم در «انتخابات» پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

«علت اینکه این مشارکت نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است، چند عامل دارد:

۱ـ یک عاملی که دولتمردان می‌خواهند نادیده بگیرند، مسأله فشار اقتصادی و عملکرد ناصحیح دولت است. این ناکارآمدی ۴ سال گذشته دولت ـ که البته ۸ ساله است ـ به گونه‌ای با اعصاب و روان مردم و فضای عمومی کشور کاری کرده که به نوعی احساس ناامیدی و سرخوردگی به جامعه تزریق کرده است. این مورد، فاکتور بسیار مؤثری است. البته در برخی نقاط مانند سیستان و بلوچستان یا دیگر نقاط با تعلقات قومی شاهد بودیم که میزان مشارکت بالا بود. اما دلیل بر این نیست که روند کلی کشور را منکر این شویم.

وقتی از خود مردم هم جویا می‌شویم، به همین مسأله اشاره می‌کنند. در بسیاری از گزارش‌های میدانی مشاهده کردم که افراد می‌گفتند با این وضع قیمت‌ها و سختی معیشت چرا باید رأی دهم؟! بنابراین فاکتور معیشتی علت اصلی است که نتیجه مستقیم سیاست‌‌های دولت است. سیاست‌هایی که در این ۴ سال گذشته متکی بر سیاست‌های اقتصادی نئولیبرالی همراه با شلختگی، بی‌‌کفایتی و بی‌برنامگی خاص ترکیب شده است.

۲ـ دومین عامل این است که سیاست‌گذاری نئولیبرالی در جامعه ایجاد سیاست‌زدایی می‌کند و نئولیبرالیسم هر جا که حاکم می‌شود، نوعی سیاست‌گریزی عمومی در فضای جامعه مدنی ایجاد می‌‌کند. هر جا که آن‌ها حاکم شدند، این مسائل را به دنبال خود دارند. مگر بر حسب میزان فشاری که نئولیبرال به جامعه می‌آورد، به صورت عکس باعث برخی اعتراض‌های رادیکالی شود که در نهایت منجر به سیاست‌و‌رزی فعال در ظاهر شود، وگرنه نئولیبرالیسم اتمیزه می‌کند، چون سود محوری، منطق بازار سودانگار و گرگ‌صفت مدرن را در مناسبات انسانی و اجتماعی حاکم می‌کند.

نئولیبرالیسم نوعاً سیاست‌گریزی ایجاد می‌کند. چون سیاست عرصه حضور عمومی، تفاهم عمومی، تعامل عمومی، تلاش، ارتباط و کنش فراگیران عمومی است. وقتی شما انسان‌ها را اتمیزه می‌کنید، آن‌ها را به موجودات خودخواه و در خود فرو رفته بدل می‌‌کنید، در یک رقابت سودانگارانه کم و بیش خصمانه با هم به سر می‌برند، به خصوص اگر این رقابت و فشار از ناحیه سرمایه‌‌داری و سیاست‌های سرمایه‌داری نئولیبرال زیاد باشد، به رقابت مرگ و زندگی منتهی می‌شود. البته بیش از سه دهه است که سیاست‌ورزی نئولیبرال را در کشور داریم، در این دوره ۸ ساله هم شاهد یک روایت افسار گسیخته و ناکارآمد در عرصه سیاست اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از نئولیبرال بودیم و طبیعی بود چنین شرایطی را به وجود آورد.

در واقع هرگاه با رویکردهای بسیار سریع نئولیبرالی کشور روبرو شدیم، همین اتفاق در مشارکت رخ داده است. در دوره اول ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۶۸ میزان مشارکت و رأی ایشان را ببینید. در سال۷۲ که دوره دوم ریاست جمهوری ایشان است و رقیب انتخاباتی‌شان آقای توکلی است، باز مشارکت در حدود ۵۰ درصد است. این میزان مشارکت دقیقاً نتیجه شوک ناشی از ۴ سال سیاست پر فشار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نئولیبرالیسم است. جامعه با چنین رویکردی دچار شوک شد، چون اصلاً چنین چیزی را تجربه نکرده بود و برای چنین جامعه‌ای که برآمده از مطالبات آرمانی انقلاب است، بسیار حیرت‌انگیز بود.

همچنین در سال ۸۴ که دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی به پایان رسید، به خاطر سیاست‌های نئولیبرالی شاهد مشارکت پایین بودیم. به عکس سیاست‌های نئولیبرالی،‌ سیاست‌ورزی آرمان‌‌گرایانه، ایدئولوژیک و انقلابی ایجاد مشارکت می‌‌کند. نگاهی به مشارکت‌های دهه ۶۰ بیندازید، متوجه می‌شوید که هر چقدر جامعه به سمت و سوی ایدئولوژیکی و آرمانی می‌رود، مشارکت بالا می‌رود.

۳ـ سومین عامل ناامیدی مردم از تغییر بود. مردم جامعه می‌گویند: هر از گاهی آقای خاتمی با کلی وعده از سیاست‌‌ورزی نئولیبرالی می‌آید، چیزی برآورده نمی‌شود، بلکه بدتر می‌شود، دوباره آقای روحانی با کلی وعده و کلید می‌آید،‌ باز چیزی به دست نمی‌آید. نگاه کنید در این دولت، سیاست خارجی زمین‌گیر شده و هیچ نتیجه مثبت عملی نتوانسته دریافت کند. در سیاست اقتصادی نیز باتلاق درست کرده است،‌ امروز یک کالایی می‌خرید، بعد هفته می‌بینید قیمت آن کالا افزایش داشته است. در واقع اگر کمیاب و نایاب نباشد، حتماً گران شده است. این سیاست‌ورزی با کدام منطق صورت می‌گیرد؟ در بدترین نظام‌های سرمایه‌داری هم این گونه نیست؛ یعنی سرمایه‌داری‌های نئولیبرال در دنیا زیاد هستند، ولی هیچ کدام این گونه نیستند که قیمت‌ها را هفتگی و ماهانه بالا ببرند.

در مسأله ارز یا حوزه‌های دیگر نگاه کنید، این‌ها ارتباط مستقیم با تحریم ندارند، بلکه نتیجه ناکارآمدی است و این ناکارآمدی احساس یأس ایجاد می‌کند؛ یعنی جامعه می‌بیند که در دوره آقای خاتمی با آن همه شعار مدنی و احیای فلان و فلان اتفاقی نیفتاد، در این ۸ سال دولت آقای روحانی با آن همه مشارکت در دوره اول هیچ چیزی عایدشان نشد. در نتیجه اگر بخواهیم جامعه به سمت مشارکت گسترده سیاسیـ اجتماعی برود، باید این سیاست‌ورزی نئولیبرال را کنار گذاشت و به سمت سیاست‌ورزی آرمانی، ایدئولوژیک انقلابی و بسیج انقلابی پیش رفت»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. بایدبه این نخبه دوران همان لقب پدیده هزاره سوم باکمی وقدری تنزل اطلاق کرد…چه واژه های دهان پرکنی ونتیجه گیری ….یکدفعه کوه موش مرده زایید..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا