خرید تور تابستان ایران بوم گردی

ریشه‌ی «عقب‌ماندگی‌های اجتهادی» از نگاه آیت‌الله صانعی

آیت‌الله صانعی معتقد است: ریشه برخی مشکلات و عقب ماندگی های اجتهادی، نا آشنایی با موازین است و برخی ناشی از ناآشنایی با زمان و مکان و برخی سخت گیری های بی مورد و برخی ناشی از بی احترامی است که نسبت به بزرگان و علما شد. بزرگانی بودند که بی احترامشان کردند.

به گزارش شفقنا، سردبیر و جمعی از دبیران پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه با حضور در دفتر  آیت الله صانعی با این مرجع تقلید شیعیان دیدار و گفت وگو کردند.

حضرت آیت الله یوسف صانعی در دیدار با برخی از اعضای شفقنا، طی سخنانی اظهار کرد: در ابتدای سخن باید از حضرت آیت الله العظمی سیستانی تشکر کنم؛ در مرحله بعد از همه شما دست اندرکاران و مدیریت شفقنا که از دوستان بسیار قدیمی هستند تشکر می کنم. در مورد سایت شفقنا هم باید عرض کنم که این رسانه نسبت به بنده خیلی لطف داشتند و شاید تنها راهی که بتوان با استفاده از آن مسائل ما مطرح شود همین شفقناست و همه شما ماجور و موفق باشید و خداوند به همه شما سعادت دنیا و آخرت عنایت بفرماید.

این مرجع تقلید شیعیان درباره موضوع زمان و مکان در اجتهاد در اندیشه امام خمینی(ره) و علت عدم تداوم سیره ایشان در فتواهای کارگشا و بن بست شکن تصریح کرد: تمام کسانی که در محضر امام تلمّذ می کردند و از بزرگان بودند در زمان حیات امام خمینی(ره) و یا مدت کوتاهی پس از رحلت امام(ره) به شهادت رسیدند یا فوت کردند مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح و لذا کمتر کسی از محققین درس امام باقی ماند بنابراین سیره اجتهادی امام خمینی آن چنان که باید و شاید تداوم نیافت.

ایشان ابراز داشت: زمانی که ما درس امام می رفتیم، بعضا نسبت به ایشان بی مهری بود نه اینکه تقصیر باشد بلکه یکسری قصور بود و چه بسا دشمن هم پشت قضیه بود چون آینده امام را می دیدند و لذا نمی خواستند امام نضج و اوج بگیرد.

آیت الله صانعی افزود: یادم می آید ما که درس امام می رفتیم بعد از ظهرها در فیضیه راه می رفتیم و بلند مباحثه می کردیم که این سر و صدا به گوش بقیه طلاب برسد و به این طریق، فقه امام را ترویج می کردیم.

این مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: بنده وقتی کفایه را خوانده بودم و می خواستم درس خارج امام بروم، اینقدر تبلیغات علیه امام خمینی زیاد بود که شک و تردید داشتیم اگر بخواهیم به درس ایشان برویم وقتمان تلف می شود لذا خدمت آقای فکور استخاره کردیم؛ ایشان گفت: شما یا سفر اعتاب مقدسه می خواهید بروید یا جلسه درسی می خواهید بروید؛ اگر سفر اعتاب مقدسه می خواهید بروید با دوستانی همسفر می شوید که همیشه اختلاف سلیقه دارید، اگر درس می خواهید بروید باز با دوستانی هم مباحثه می شوید که همواره اختلاف سلیقه دارید اما درس بسیار مفید است و پا به پای زیارت اعتاب مقدسه و امیرالمومنین(ع) است و از آن درس تعبیر به بهشت شده است. ما عرض کردیم که درس فلانی می خواهیم برویم.

ایشان افزود: ما درس امام رفتیم و عصرها در قسمت شرقی فیضیه ۶-۷ نفر بودیم که مباحثه می کردیم، اختلاف سلیقه به حدی بود که گاهی داد می زدیم.

آیت الله صانعی ادامه داد: بی مهری ها به امام بعد از فوت آیت الله العظمی بروجردی زیادتر شد و به نظرم همچنان ادامه دارد. شاید ۲۰ سال پیش بود به یکی از آقایان گفتم بیائید مبانی امام را مطرح کنید و در این دروسی که شما می گذارید، تحریرالوسیله را بگذارید، حرف امام را مطرح کنید، بنده از اول بحث خارجم روی کتابهای امام خمینی بود. البته خوشبختانه دیگرانی هم آمده اند و دارند مبانی امام را مطرح می کنند اما هنوز عمومیت پیدا نکرده است.

این مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: بعد از رحلت  امام خمینی(ره) وضع  به سمتی رفت که دیگر نگذاشتند این مبانی را تقریر کنم البته صریح نگفتند این مبانی را تقریر نکنید اما بعد از ۵۰ سال که به فیضیه رفته بودیم از فیضیه رفتن ممنوع شدیم  و مقداری هم که مانده ایم مرهون تعریف های سیدنا الاستاد امام خمینی(ره) هستیم.

ایشان با اشاره به دیدار سالیان دور خود با یک اندیشمند چینی و پاسخ به شبهات او گفت: زمانی خبرنگار قوی چینی کمونیست نزد من آمد و سئوالاتی کرد، وقتی من پاسخ سئوالات او را دادم، گفت این اسلامی که شما معرفی می کنید غیر از آن چیزی است که ما در مورد اسلام شنیدیم ولکن یک مشکل دارید. شما این مبانی را به شکل قانون درآورده و در دنیا مطرح کنید. گفتم دست من کوتاه و خرما بر نخیل.

آیت الله صانعی در مورد دخالت زمان و مکان در احکام اسلام گفت: ریشه برخی مشکلات و عقب ماندگی های اجتهادی، نا آشنایی با موازین است و برخی ناشی از ناآشنایی با زمان و مکان و برخی سخت گیری های بی مورد و برخی ناشی از بی احترامی است که نسبت به بزرگان و علما شد. بزرگانی بودند که بی احترامشان کردند. من شخصا به رغم مضایق به بسیاری از  شبهات مطابق با موازین اسلامی پاسخ داده ام. با توجه به همان فقه سنتی، به نظر من  شبهه ای وجود ندارد و می توان به نیازهای روز با دقت پاسخ داد. من وقتی به احکام اسلام نگاه و هرروز یک مطلبی را مطالعه می کنم، ایمانم به پیامبر (ص) و خداوند بیشتر می شود.

ایشان به عنوان نمونه راجع به حقوق زن در اسلام بیان کرد: قرآن کریم ۱۲ بار دعوت به معاشرت معروف کرده است و همین طور می فرماید:«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً» زن و مرد در کنار یکدیگر آرامش می یابد، بزرگانی بیان کرده اند که زن برای بیرون رفتن از خانه و حتی نذر از مال خود احتیاج به اجازه شوهر دارد درحالیکه به نظر من این دیدگاه با مساله آرامش که به عنوان سرّ ازدواج در قرآن مطرح شده، سازگاری ندارد.

این مرجع تقلید شیعیان افزود: آیت الله خویی در این زمینه یک گام به جلو نهاده و عنوان کردند که خروج زن از منزل در صورتی که مزاحم حقوق مرد باشد احتیاج به اجازه دارد اما اگر مزاحم نباشد احتیاج به اجازه ندارد. بنده به این مساله قائل هستم که اگر مرد هم بخواهد بیرون برود، اگر مزاحم حقوق زن باشد باید اجازه بگیرد.

ایشان ادامه داد: شما چگونه می خواهید اسلام را معرفی کنید؟ می گوئید یک زن وقتی خواست به عیادت پدر و مادرش برود باید از شوهر خود اجازه بگیرد اما مرد می تواند تا ساعت ۳ بعد از نیمه شب با رفقای خود وقت بگذراند و بعد دست خانمی را بگیرد و منزل بیاید و بگوید رختخواب او را پهن کن ، او را صیغه کردم ، این جایز است؟ و آیا با معاشرت معروف می سازد؟ قطعا نمی سازد. باید نظر کرد و راه حل را دید. بنده بالاتر می گویم که مرد هم باید از زن اجازه بگیرد. بنده در مورد متعه هم گفته ام صیغه برای جنگ و جبهه هاست و در موارد خاصی است که نباید زوجه هم از آن مطلع گردد. یک زمانی حتی می خواستند اینجا خانه عفاف درست کنند، این قطعا نادرست است. اینها همه ملهم از سیدنا الاستاد است.

آیت الله صانعی گفت: سیدنا الاستاد یک بحثی دارند؛ معروف است بین فقها که نمی شود قرآن به غیر مسلم منتقل شود ولو به صورت ارث. اگر هم به او فروخته شد واجب است از او بازخریداری شود. امام خمینی وقتی به اینجا می رسد می فرماید: برخی اوقات واجب است به غیرمسلمان داده شود، برخی اوقات مستحب است و بقیه اوقات هم جائز است.

این مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: اگر فردی مسیحی آمد و می خواست مسلمان شود، بگوید برنامه اسلام را بدهید، می گوئیم برنامه ما قرآن است و آیات قرآن را برای او می خوانیم. درخواست دریافت قرآن را می کند، می گوئیم نه بیا اینجا بایست نگاه کن، نمی توانیم قرآن را به تو بدهیم؟ خب می گوید: این چه معجزه ای است؟ من چگونه آن را نگاه کنم؟ اینجا امام می فرماید: اگر هدایت او موقوف به دادن قرآن است واجب است به او قرآن را بدهیم، اما اگر می خواهد قرآن را بررسی کند، مستحب است قرآن را به او بدهیم والا جائز است. چه دلیلی دارد برای اینکه دادن قرآن به او حرام باشد؟

ایشان عنوان داشت: از اینجا الهام می گیرم این بحث متعه (صیغه) را که در اسلام تجویز شده است. علی بن یقطین آمد مدینه و امام به او فرمود برای تو زشت است که اینجا بیایی و متعه کنی. یا مساله دیگر؛ مردی زن پیدا کرده، ۵۰ سال از آب و رنگش استفاده کرده، هزار مشکل را در خانه این مرد تحمل کرده، الان به سمتی و مقامی رسیده، می گوید من می خواهم زن دیگری بگیرم در حالی که زن اول معترض است.  در اینجا بنده می گویم باید رضایت زن اول جلب شود، اگر رضایت او جلب نشود، معاشرت معروف نیست. قرآن توصیه به معاشرت معروف کرده است. آزار و اذیت زن که معاشرت معروف نیست.

آیت الله صانعی ادامه داد: مرحوم صاحب حدائق می گوید: حرام است یک مرد دو تا ذریه زهرا (س) بگیرد و با دو تا سیده ازدواج کند، تعلیل شده برای اینکه حضرت زهرا (س) در بهشت اذیت می شود. می گویند چرا اذیت شود؟ خب یکی از مصادیق اذیت شدن به همین است که هوو مشکلات برای زن اول به وجود می آورد. یا بقیه مسائل.

ایشان در ادامه توضیح مساله زمان و مکان در اندیشه امام گفت: این حرف را که زمان و مکان را موثر قرار داده است، این حرف را شهید اول هم در قواعد دارد منتها امام فرموده و این را هم پیاده کرده است. یک مورد آن، همان مساله گنج است که اگر کسی خانه اش را حفر کند و منبع نفت پیدا کرد، براساس اینکه هرکسی مالک زمین است، تا هفت طبقه زیرزمین صاحب نتایج و منافع آن است، عده ای می گویند این معدن نفت برای صاحب خانه است. امام (سلام الله علیه) می فرماید: مالکیت لواحق زمین تابع قرارداد عقلایی است. عقلا می گویند تا  حدی عقلایی حق دارد، اما اگر به معدن رسید، آن را جزو اموال عمومی می دانند و می گویند باید به دولت داده شود کمااینکه بنده هوای خانه را مالک هستم اما اگر هواپیمایی از بالای خانه من رد شد، آیا می توانم بگویم این فضا در مالکیت من است و هواپیما نمی تواند رد شود؟ عقلا آن را ملک من نمی دانند لذا در مالکیت من نیست. یا امام در مورد دیگری با عنوان بیع حیوان و حق فسخ سه روزه اشاره دارد- درموردیکه اختلاف شده است تا سه روز حق فسخ دارد برای فروشنده است یا برای صاحب حیوان است یا برای مشتری است یا هردو؟- امام در اینجا نه تنها زمان و مکان را در موضوعات موثر می داند بلکه در استنباط هم موثر می داند و می گوید: یک دسته از روایات در زمان پیامبر (ص) بوده است، در آن زمان، معاملات جنس به جنس بوده است و نقد رایجی نبوده است اینجا پیامبر (ص) برای هردو فرموده است اما آن دسته روایاتی که حق فسخ را به مشتری یا صاحب حیوان می دهد، برای زمان بنی العباس و زمان صادقین است که نقد رایج بوده است. با این همه، متاسفانه و صد متاسفانه در زمان حیات امام به این مبنا حمله شد.

این مرجع تقلید ابراز داشت: صدوق که از اخباریون تقریبا و از متعبدین به روایات است و متن روایات را معمولا عمل می کند، همین مبنا را دارد. مدتها برای من مساله طبابت ها با استناد به برخی روایات مشکل بود.  اینها بعضا با طب امروز نمی سازد، کسی که یرقان دارد اگر فلوس به او بدهند که درجا کشته می شود یا کسی که چربی کبد دارد اگر روغن زیاد به او دهیم که نمی شود. این برای من مشکل بود.

ایشان ادامه داد: از نظر موازین شرعی، برای ما حجت نبود چون حجت برای قوانین است و اینها قوانین هم نیست. دیدم شیخ صدوق در اعتقادات، یک بحث قشنگی دارد و این حرف برای شیخ صدوق خیلی عجیب است، شیخ صدوق می گوید: اعتقاد ما این است که اخبار مربوط به طب چند نوع محمل دارد، یکی اینکه گفته شود مربوط به هوای مکه و مدینه بوده است، محمل دیگر جایی بوده که ائمه علیهم السلام طبع فرد را می شناختند و به فرد خاص می گفتند فلان چیز را بخورد، توجیه سوم اینکه گفته شود مخالفان در روایات دست بردند کمااینکه بنده معتقدم بسیاری از روایات در مورد زنان اینگونه است و برای اینکه حضرت زهرا (س) را بکوبند، در روایات مربوط به زنان دست بردند که زهرا (س) را بکوبند که علی (ع) یا دیگران حق ندارند به نظر زهرا (س) احترام بگذارد و لذا بیشتر روایات از آنهاست. محمل دیگر اینکه اشتباه شده باشد. محمل دیگر این است که راوی برخی روایات را نقل و برخی روایات را فراموش کرده است. یعنی شیخ صدوق ۵ توجیه در اعتقادات خود دارد.

آیت الله صانعی افزود: در مورد ربا هم ما که مساله را حل کردیم اما یکجا دیدید در جوامعی که می خواهند ربا را حل کنند آن راه را طی کنند؟ می گویند جعاله کنیم، مشارکت مدنی کنیم. یک کسی نیست بگوید اینها جعاله و مشارکت مدنی یا مضاربه را چه می شناسند؟ اینها می خواهند پول بگیرند کارخانه بسازند یا دامداری تاسیس کنند درحالیکه مضاربه در دامداری وجهی ندارد، برخی بزرگان می گویند مضاربه در درهم و دینار بوده است. چگونه می خواهند این را حل کنند؟ بنده گفتم دو نوع ربا است؛ یک وقت برای کاسبی است و یک وقت استهلاکی است. بنده معتقدم حکومتها باید در بانکها پول بگذارند به صورت استهلاکی، اگر فرد مستمندی مراجعه کرد برای مثلا درمان فرزندش به او بدهند و سودی نگیرند. از محل بیت المال هست. اما یک زمانی، طرف می خواهد کاسبی کند باید با او قرارداد ببندند و ضمانت بگیرند.

ایشان با بیان اینکه در مورد ارث غیر مسلم و ازدواج با غیر مسلم هم کتابی نوشته ام گفت: دلیلی بر حرمت ازدواج مسلم با غیرمسلم وجود ندارد.

این مرجع تقلید شیعیان در مورد فرجام انسانها در قیامت هم گفت: برخی می گویند انسانهایی که کار خوب می کنند اما چون غیر مسلمان هستند در قعر جهنم خواهند بود اما کسی که شناسنامه او اسلامی است، قعر بهشت است. این سخنان را نمی شود پذیرفت.چه بسا در قسمت پایانی سلام در نماز که می گوئیم«السلام علینا و علی عبادلله الصالحین»  این قسمت، همه انسانهای صالح را بگیرد یعنی هرکسی به مردم اذیت و آزار نمی رساند، آنچه عقلش می گوید عمل کرده و خدمت به جامعه می کند، شاید سلام بر او هم باشد.

ایشان به فرازهایی از دعای ماه مبارک رمضان هم اشاره کرد و گفت: آنجا که می گوئیم:«اللهم ادخل علی اهل قبورالسرور» همه قبور را در بر می گیرد یا آنجا که می گوئیم:«اللهم اغن کل فقیر»یا«اشبع کل جائع» و… شامل همه انسانها می شود. فقط یکجا دارد که اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین». اینجا بنده عقیده دارم منظور از مسلم، فرد تسلیم مقابل حق، عدالت، حریت و آزادی است.

آیت الله صانعی با بیان اینکه اگر با این بینش جلو برویم جز خوبی، چیزی نمی بینیم، بیان داشت: مسیحی که نیمه شب به پرستاری بیماری می رود، آیا خدا نمی بیند و قعر جهنم می برد؟ اما من که با لباس و عمامه یک میلیارد گناه کرده ام را به بهشت می برد؟

ایشان با اشاره به نزول قرآن در ۱۴۰۰ سال قبل عنوان کرد: باید برداشتهای خودمان از این کتاب آسمانی را درست کنیم.

این مرجع تقلید شیعیان آینده حوزه و نظام را خوب توصیف کرد و افزود: به برکت نیت پاک امام خمینی(ره) و خون شهدا، نظام جمهوری اسلامی تا زمان ظهور حضرت ولیعصر (عح) ان شاء الله باقی می ماند.

در ابتدای این دیدار، حبیب الله عباسی سردبیر شفقنا، گزارشی اجمالی از فعالیتهای این پایگاه خبری ارائه کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. در خصوص دین و عصر جدید دو رویکرد وجود دارد : آیا باید دین را عصری کرد ؟ و یا باید عصر را دینی کرد ؟ به نظر می رسد تلفیقی از این دو گره گشا می تواند باشد البته ابتدا و در مرحله اول باید دین را عصری کرد ( چرا که ادیان برای تاسیس و ابداع نیامدند چون این کار از عهده عقل خود بشر هم ساخته است بلکه ادیان برای تعدیل و اصلاح آمده اند و البته دین مردان و مجتهدان باید این مساله را حتما بپذیرند تا اتفاق مثبتی بیافتد ) و سپس در مرحله دوم باید عصر را دینی کرد . باید توجه داشت که عصر مدرن با همه محاسن پر شمارش دارای اشکالات و اشتباهات متعددی به ویژه در بعد اخلاق و معنویت و جاودانگی است که دین می تواند آنرا اصلاح و تعدیل کند . به هر حال امیدوارم که ملت ایران گشاینده راهی میان سنت و تجدد باشد .
    به یاد معلم انقلاب مرحوم دکتر شریعتی که این شعر عطار نیشابوری را می خواند :
    نه به مسجد گذارندم که رندی
    ننهمه به میخانه کاین خمار خام است
    میان مسجد و میخانه راهی است
    بپرسید ای رفیقان کان ره کدامست

  2. به قول دکتر سروش فقه شیعه فقه پویاست ولی در چارچوب یک کلام غیر پویا لذا برای پویایی و سیالی فقه شیعه باید کلام پویا و سیال داشت . از شهید بهشتی هم نقل است که اگر اختیار حوزه دست من بود مقرر می کردم که هر مرجع تقلید حداقل شش ماه در اروپا به سر برد تا بداند دنیا تا چه حد تغییر کرده است . از شهید مطهری هم نقل است که فتوای فقیه روستا نشین با فقیه شهری تفاوت دارد . به هر حال با توجه به انقلاب علمی و تکنولوژیک دین و تمام اجزایش اعم از فقه و کلام و اخلاق نیازمند به یک انقلاب است . هر چقدر این انقلاب در دین دیرتر رخ دهد نقش دین در جامعه نیز کمتر و کمرنگ تر خواهد شد و بی دینی و حتی بی خدایی و نیهیلیسم و هیچ و پوچ نگری در جامعه و مخصوصا جوانان بیشتر می شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا