خرید تور تابستان ایران بوم گردی

به بهانه وحشت کودک نوازنده از پلیسی که می‌خواست به او محبت کند | یادداشتی از یک معلم

«کودک امروز می‌بیند و می‌شنود که دزدها(تأکید می‌کنم شتردزدها، نه تخم‌مرغ‌دزدها) راحت و بی دردسر کار خودشان را انجام می‌دهند و کسی هم به آن‌ها نمی‌گوید(یعنی نمی‌تواند بگوید) بالای چشمتان ابروست. و اگر کسی بگوید چرا…؟ با پلیس طرف است.»

به گزارش انصاف نیوز به نقل از کانال شورای صنفی فرهنگیان بهمن رزمجو – آموزگار بازنشسته ناحیه سه کرمانشاه طی یادداشتی نوشت:

در آینده می‌خواهید چه‌کاره شوید؟
دکتر! خلبان! پلیس! مهندس!
ـ پس کسی دوست نداره معلم بشه؟
ـ اجازه آقا!!! ما دوست داریم، ولی…

تجربه‌ی سال‌ها معلمی من در مدارس ابتدایی دهه شصت، پاسخ جالب به یکی از پرسش‌های روتین و کلیشه‌ای یعنی همین “دوست دارید در آینده چه‌کاره شوید” آن زمان بود. و پاسخ‌های تکراری و قابل پیش‌بینی هم غالبا همان پاسخ‌های پیش‌گفته بودند.
نکته جالب توجه در پاسخ کودکان به پرسش یادشده، آمال و آرزوهای آن‌ها و گرایش و تمایلشان به شغل “پلیس” بود.
ـ بگو ببینم چرا میخوای پلیس بشی؟
ـ اجازه آقا!!! برای اینکه دزدها را دستگیر کنم.
ـ شما…
ـ اجازه.. اجازه… اجازه تا نگذارم کسی به کسی زور بگوید.
ـ تو بگو…
ـ اجازه من میخوام پلیس بشم تا مردم راحت و در امنیت زندگی کنند.

شاید به اقتضای سن کودکی، ذهن ماجراجو و هیجان‌طلب دانش‌آموز دبستانی، بدون آگاهی از سختی‌ها و مشکلات این شغل، او را به این انتخاب مجاب کرده باشد ولی هرچه باشد در آن سال‌‌ها، منِ معلم به حال پلیس غبطه می‌خوردم و شاید گاهی هم رشک می‌بردم که چرا بیشتر دوست دارند پلیس باشند تا معلم.
اکنون سال‌هاست که بازنشست شده‌ام و از قیل‌وقال مدرسه و ارتباط با کودکان به‌دورم و به همان اندازه به خاطر شرکت در تجمعات صنفی بازنشستگان به پلیس‌ها نزدیک.
اما نیک می‌دانم کمتر کودک دبستانیِ امروز، دلش می‌خواهد در آینده پلیس باشد.
با طرح یک پرسش برگردیم به پاسخ‌های دانش‌آموزان:
امروز کدام کارکرد دستگاه پلیس با پاسخ‌های کودکانه‌ی آن روزها هم‌پوشانی دارد؟
ـ آیا دزدها را دستگیر می‌کنند؟
ـ آیا نمی‌گذارند کسی به کسی زور بگوید؟
ـ آیا مردم راحت و در امنیت زندگی می‌کنند؟

کودک امروز می‌بیند و می‌شنود که دزدها(تأکید می‌کنم شتردزدها، نه تخم‌مرغ‌دزدها) راحت و بی دردسر کار خودشان را انجام می‌دهند و کسی هم به آن‌ها نمی‌گوید(یعنی نمی‌تواند بگوید) بالای چشمتان ابروست. و اگر کسی بگوید چرا…؟ با پلیس طرف است.
کودک امروز می‌بیند در کف خیابان چه می‌گذرد و چگونه با مردمی که به زورگویی اعتراض می‌کنند برخورد می‌شود آن هم از سوی پلیس.
کودک امروز می‌داند که راحتی و آسایش از زندگی خود و خانواده‌اش رخت بربسته است وکاری هم از دست پلیس برنمی‌آید.

امروز دیگر در این شرایط “مأمور بودن و معذور بودن” هیچ توجیه اقناعی ندارد. پلیس‌های باشرف و مردمی، این را خوب می‌دانند.

درود می‌فرستم و تقدیم می‌کنم به پلیس‌های باشرف و مردمی.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا