خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آیا ما بیمار شده‌ایم؟ | عماد باقی

عمادالدین باقی، حقوقدان و فعال حقوق بشر در یادداشتی با عنوان «آیا ما بیمار شده‌ایم؟» در روزنامه‌ی سازندگی نوشت:

بیماری ها نشانه هایی دارند و طبیبان به مدد نشانه‌ها آن را شناسایی می‌کنند. آیا برخی رفتارها نشانه بیماری ما نیست؟ برای مثال وقتی در شبکه های اجتماعی یک پست مثبت می گذاریم کمترین لایک و‌ یک پست منفی بیشترین لایک را می گیرد. تیتر همین مقاله هم خودش جزو همین نشانه هاست. این نوع استقبال فقط درباره نوشته های منفی نسبت به حکومت نیست که معمولا بیشترین لایک را می گیرد و در نتیجه کسی جرات نمی کند  اگر یک شخصیت یا نهاد دولتی کار خوبی هم انجام داد بر زبان آورد، بلکه بیان هر حُسنی که مربوط به خود جامعه هم باشد با اقبال کمتری روبرو می شود.

نمی گویم باید جامعه را فقط مدح کرد که نوعی خودمرکزبینی و عقیده «هنر نزد ایرانیان است و بس» از آن درآید، بلکه تفاوت اقبال فضای مجازی نسبت به منفی نگری ها و مثبت نگری ها چندان زیاد و پرشکاف است که نگران کننده می شود. اصلا اگر بگوییم در خود مردم فلان کار خوب انجام شده، نخبه ای افتخار آفریده، یا در فلان رشته علمی ایران رشد خوبی داشته و… باز همدلی کمتری بر می انگیزد اما اگر از دنائت و معایب جامعه بگوییم، سوت و هورا و لایک به سراغ مان می آید و ژست آدم نقاد و آزاده می گیریم.

آیا ما بیمار نشده ایم؟ و بهتر نیست کمی خود را درمان کنیم؟

اگر این رفتار را بیماری بدانیم، شدت آن به گونه ای است که به فراتر از مرزها تعمیم یافته و همین که از وجود عیبی در یک کشور اروپایی بگوییم و به استناد خود اروپایی ها گفته شود مثلا در زندان های آنجا هم مشکلی وجود دارد، سیل حمله و بدبینی نثارت می شود که چرا عیب آنها را می گویید؟ آنها از ما بهتران اند.

بعضی هم برای اینکه آن واقعیت را به شیوه منطقی تری لوث کنند انکارش نمی کنند بلکه ما را نیت خوانی کرده و می گویند هدف گوینده، نرمالیزاسیون است و می خواهد بگوید اگر در اینجا هم عیب و ایرادی هست، عادی است و باید آن را بپذیرید! یعنی حرفی را که نه گفته اید و نه قصد آن را داشته اید ولی به دلیل وجه سفسطه آمیزش بخت پذیرش دارد، به جایت بر زبان می آورند.  

محصول این وضعیت عبارت است از: خشم، خشونت، خودکم بینی، نا امیدی، «مرغ همسایه غاز است» و در خود یکسره عیب و در دیگری یکسره حُسن دیدن، ویران کردن هویت فردی و ملی.

همه اینها نیز بسترسازی برای تجزیه و طغیان است.

می دانم که دو عامل در تشدید این وضعیت نقش موثر دارند. یکی عملکرد حکومت، شکاف دولت- ملت و سرخوردگی از مشارکت، نادیده گرفتن بخش بزرگی از جامعه، مهندسی کردن جامعه، رانت خواری و فساد است. عامل دوم هم، دوسه تلویزیون گماشته شده برای جنگ روانی علیه مردم و رساندن جامعه به همین وضعیت به همراه ترول های مجازی هستند. ترول های مجازی اقلیتی هستند که با اکانت های فیک خود را چندین برابر نشان می دهند و یکسره خشم و خشونت و یاس و تخریب را تزریق می نمایند.

گرچه روانشناسان از لزوم مثبت نگری برای بهبود روانی سخن می‌گویند اما من اینجا حتی دعوی لزوم مثبت نگری در برابر منفی نگری ندارم، فقط می‌گویم جامع‌نگری و معتدل‌نگری. در برابر دوعامل یاد شده، هوشیاری ملی، راه کمک به بهبود روانی ما است.

«حسن و قبح عقلی» یعنی مستقل از گرایشات و آرزوهای سیاسی یا عقیدتی ما و مستقل از خواست و خوشایند یا بدآیند ما، در این عالم اموری ذاتاً خوب یا بد هستند از اینرو باید از منفی نگری پرهیز کرد و آنچه عقلا نیکو است از هرکه سربزند باید گفت و ستود و نباید آن را تخطئه کرد.‌

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا