خرید تور تابستان ایران بوم گردی

انگشت آتاتورک

دکتر یداللّه کریمی‌پور، محقق جغرافیای سیاسی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «انگشت آتاتورک» نوشت:

خواهش دارم پیش از مرور ادامه یادداشت، به نقشه استان آذربایجان غربی(باختری) بنگرید.

در منتهی الیه گوشه باختری گوش چپ گربه، چشمه پرآب بورالان(چشمه ثریا) قراردارد که شمال باختری ترین نقطه مرزی ایران -ترکیه است. بارها در گردش های علمی با دانشجویان از این چشمه بازدید کرده ایم. آب این چشمه بی نهایت دلربا، به قره سو و ارس می رسد. درشمال این چشمه، باریکه ای دقیقا انگشت مانند از خاک ترکیه به صورت یک دنبالچه ارمنستان را از ایران جدا می سازد. امروز این باریکه انگشتی، بخشی از خاک ترکیه است. پهنای آن بین ۳/۵ تا ۱۱ کیلومتر است. این باریکه از شمال به ارمنستان، از باختر به ترکیه، از جنوب به ایران و از خاور به جمهوری خودمختار نخجوان ختم می شود. این باریکه در ادبیات سیاسی و طبیعی، “قره سو” نامیده می شود.

تا آغازهای سده بیستم بخشی از ایران بود، ولی در پی سفر رضاشاه به ترکیه و دیدار با آتاتورک، در فرایندی پیچیده به جمهوری نوپای ترکیه واگذار شد

آتاتورک برای دسترسی به جنوب قفقاز و ترک های آذری ، نیازمند راهی گرچه کوتاه بود. این راه تنها از حاشیه رودخانه “قره سو” که یکی از شعبات ارس است می توانست تامین شود.

به هر روی در دوره رضاشاه پهلوی این باریکه انگشت مانند، که من سال ها پیش آن را “انگشت آتاتورک” نامیده ام به آنکارا رسید.

البته آغری(آرارات) کوچک نیز از ایران جدا و به ترکیه واگذار شد.
هر چندآتاتورک در ازای آن ها با انتقال بخش هایی بزرگتر از خاک مورد مناقشه در دره قطور به ایران موافقت کرد، ولی آرارات کوچک و به ویژه انگشت آتاتورک، از دیدگاه استراتژیک نقطه ای بس حساس است. چرا؟

۱- راه دستیابی جمهوری نوپای ترکیه از این طریق به جمهوری آذربایجان(نخجوان) مهیا شد؛

۲- هر حمله مکانیزه به ایران، با جهت باختری- خاوری، با توجه به شرایط زمین شناسی، بس سخت و حتی با فنآوری امروز نیازمند صرف انرژی فراوانی است. در حالی که حمله از نخجوان به جنوب، به سادگی ممکن است؛

۳- از جنوب به مرزهای ارمنستان دسترسی داشته و در موقع لزوم، از طریق نخجوان، ایروان و گذرگاه زنگه زور زیر فشار قرار خواهند گرفت.

ولی امروزه روز به آسانی می توان گفت، انگشت آتاتورک، برای آرمان های ترکیه کوتاه و کوچک است. اردوغان برای دسترسی به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان ، نیازمند جدا سازی کل بخش شمالی آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل و در اختیار گرفتن جنوب ارس است.

ترکیه ۳۴ سال است که مناسبات خارجی جمهوری اسلامی را به دقت رصد می کند. اردوغان نیز با وجود گزارشات میت، “تنهایی” ایران را در فضای پیرامونی درک کرده است؛ سهل است که آنکارا از ژرفای اختلافات ایران در جنوب خلیج فارس با کشورهای عربی ، اسرائیل(اشغالگر) ، آمریکا و…آگاه است. اردوغان به خوبی می داند که جمهوری اسلامی، توانایی باز کردن یک جبهه دیگر در شمال باختری را ندارد. او بر پایه محاسباتش می داند که روسیه نیز از ارائه هر گونه پشتیبانی استراتژیک به ایران خودداری می ورزد.

بنابراین ترکیه “تنها و تنها” مترصد دستیابی به فرصت مناسب برای عملیاتی کردن علائقش در جنوب ارس، با وجود دلمشغولی ایران در محورهای دیگر است.

۲۴ سال است(پیش از اردوغان) همپوشی این خواست ترکیه و باکو را تکرار کرده ام. به گمانم به همین منظور ترکیه و باکو، حتی از دستکم دو دهه پیش در حال سر و سامان دادن و سازماندهی “ستون پنجم” خویش در ایران و گستراندن دایره عمل آن بوده اند. این دو کشور، پایه استراتژی خود را پشتیبانی همه جانبه در فربه سازی و باز کردن دامنه عمل ستون پنجمشان قرار داده اند.

یادمان باشد، کمتر نبردی بدون تکیه بر ستون پنجم به پیروزی رسیده است. به گمانم پس از حزب توده، در همه تاریخ ۲۰۰ ساله ایران، ستون پنجمی با این توانایی و نفوذ همه جانبه و پشتیبانی سخاوتمندانه آنکارا- باکو، در ایران شکل نگرفته است.

به ایران، سرنوشت و ته نوشتش بیندیشیم

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. پان فارسیسم و نژاد پرستی را با اتهام های ستون پنجم توجیه می کنی و تفرقه می اندازی.شما استاد جامعه شناسی منصف یا حتی فرد مسلمان آزاد اندیش نیستی که معنی همبستگی زبانی و..را درک کنی بلکه یک فارغ التحصیل جغرافیا با تفکر نژادی و پانفا هستی.از میان نوشته هایت معلومه.ساختار ایران باید در راستای همه ایرانیان از هر قومی باشد

    7
    7

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا