خرید تور تابستان ایران بوم گردی

نگاهی دوباره به کارت های موجود

نوید مقدم در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز گذاشته است، نوشت:
کنشگرانِ اجتماعی و سیاسی در جامعه ی ایرانی، همواره در تلاش برای تغییرِ وضع موجود با نظراتی روبرو می شوند که با وجود تفاوت در نقطه نظرِ گوینده، یک فرمِ ثابت را بازتولید می کنند: تاکید بر وجود ویژگی خاص اخلاقی، فرهنگی، تاریخی و یا دینی در مردم ایران که علت اصلی معضلِ موجود بوده و راه را بر تغییر و بهبود شرایط بسته است. در این نگاهِ تقدیرگرایانه راه بر بهبود شرایط بسته است مگر اینکه بتوان یکی یا دسته ای از ویژگی های به زعم گوینده مردم یا ملت ایران را عوض کرد.
مستقل از اینکه چقدر این چنین تعمیم دادن هایی به کل مرم ایران مستقل از نگاه، منافع و شیوه ی زندگی رنگارنگشان می تواند دقیق باشد و مستقل از اینکه براساس کدام داده ی میدانی و مقایسه ی میان دو ملت با شرایط کاملا یکسان، فلان صفت موجب بهمان ناکامی ملی می شود، نکته ی کاربردی را باید مد نظر داشت.
در بحث اپیدمیولوژی بیماری ها، زمانی که عوامل خطر منجر به بیماری خاصی  مورد بررسی قرار می گیرند، عموما این عوامل خطر به دو دسته قابل تغییر (Modifiable) و غیر قابل تغییر (Non-modifiable) تقسیم می شوند. عوامل خطری مانند جنسیت، سن و محتوی ژنتیک که عموما نقش مهمی هم بر طبق تحقیقات علمی در بروز بیماری و یا مشکل ایفا می کنند، در دسته ی عوامل خطر غیر قابل تغییر قرار می گیرند. بسته به نتایج تحقیق ممکن است عوامل خطر قابل تغییری مانند مواجهه با عاملی خاص، تغذیه و سبک زندگی نیز در این رابطه شناسایی شوند. زمانی که سیاستگذاران سلامت سعی در کاهش خطر بیماری خاصی در جامعه دارند هیچ وقت برنامه ی خود را بر تغییر عوامل خطر غیر قابل تغییر قرار نمی دهند. هیچ سیاسگذار سلامتی برای کاهش سرطان پروستات در جامعه به فکر ریشه کن کردن مردان نمی افتد! یا هیچ پزشکی برای کاهش خطر بیماری قلبی عروقی به بیمار خود پیشنهاد نمی کند که سن خود را کاهش دهد. او سعی می کند با بازی با عوامل خطر قابل تغییر، بروز و بار بیماری را در جامعه ی هدف خود کاهش دهد. البته این به این معنی نیست که یافتن عوامل خطر غیر قابل تغییر مهم و مفید نیست. شناسایی عوامل خطر غیر قابل تغییر به سیاستگذار کمک می کند تا خطر مشکل را در جامعه ی خود ارزیابی کند و متناسب با آن از ابزار خود برای تغییر عوامل خطر قابل تغییر، بهره بجویند.
با فرض اینکه عدم آزادی احزاب، فرهنگ و توانایی های مردم ایران تا کنون جلوی استقرار وضعیت مطلوب را گرفته است، نباید جلوی تلاش برای بازی با کارت های موجود را گرفت. می توان با شناسایی عوامل خطری قابل تغییری که نهال کار سیاسی مستمر را تاکنون خشکانده است طرحی نو در انداخت.
مثال دیگری از این برخورد را می تواند در تغییر سیاست خارجی کشور در بحث استفاده از حق هسته ای مشاهده کرد. تا زمانی که ایران تنها بر دستیابی بر فنآوری هسته ای صلح آمیز تاکید می کرد اما از پذیرش قواعد بازی مرسوم جهانی (عوامل غیر قابل تغییر) سر باز می زد، پیشرفتی حاصل نشد و کشور در آستانه ی خطر جنگ قرار گرفته بود. برگشت به شرایط آرامش و مسیر توافق، زمانی حاصل شد که کشور دست از شعار دادن در زمینه ی تغییر قواعد بازی مرسوم جهانی برداشت و به بازی با عوامل قابل تغییر پرداخت.
از سوی دیگر در داخل کشور تلاش به سمت توسعه ی همه جانبه معطوف شد تا قدرت چانه زنی در برخوردهای بعدی بالا برود و شاید بتوان در آینده ای بلند مدت به دستکاری در عوامل غیر قابل تغییر دست یازید.
الگوی موفق کار تشکیلاتی و سیاسی نیز می تواند به همین شکل باشد. باید قواعد بازی ثابت و غیر قابل تغییر را پذیرفت تا ارزیابی صحیحی از خطرات موجود داشت و سپس سعی کرد تا با ابزارهای موجود به تقویت موضع خودی پرداخته تا تناسبی میان انتظارات و داشته ها بر قرار شود. تا زمانی که تلاش ها بر تاثیر گذاری بر عوامل شکست قابل تغییر در کوتاه مدت معطوف نشود امیدی به تغییر شرایط وجود نخواهد داشت.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا