خرید تور تابستان ایران بوم گردی

چرا مردم ایران از مدل رابطه با روسیه احساس حقارت می‌کنند؟

کوروش برارپور در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز درباره‌ی واکنش‌ها به مدل روابط ایران و روسیه نوشت:

الف) مقدمه:

در ادبیات علمی، واژگان گزنده یا زننده را با تکیه بر سازوکاری با عنوان ایوفمیزم (Euphemism) مورد بزک‌سازی قرار می‌دهند تا مقداری از بار گزندگی یا زنندگی آنها کاسته شود.

در این مقاله، نویسنده چند واژه را پس از گذراندن از سازوکار ایوفمیزم که نقل قولی از نمونه‌های آماری پژوهش‌هایش (یعنی هزاران کاربر ایرانی در فضای مجازی) بوده، بکار گرفته است تا شاید مقداری از بار گزندگی آنها کاسته شود.

هدف نویسنده از نگارش این مقاله ارایه تفسیری انتقادی از دغدغه میلیونها ایرانی در نوع رابطه ج. ا. با روسیه بوده که با روش هرمنوتیک صورت گرفته است.

در اینحال؛ انتشار این مقاله نیز در راستای اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای – رهبر ج.ا. صورت گرفته که در دهم فروردین‌ماه ۱۳۹۷ تاکید کرده بود: «امروز در کشور ما آزادی فکر هست، آزادی بیان هست، آزادی انتخاب هست و هیچ کس بدلیل اینکه فکر و نظرش مخالف نظر حکومت است مورد فشار، تهدید و تعقیب قرار نمی‌گیرد و هر کس ادعا کند که مورد فشار قرار گرفته است به دلیل اینکه عقیده من در مسئله‌ای بر خلاف عقیده حکومت بوده است دروغ گفته است و چنین چیزی نیست».

ب) بیان مساله:

سیاست‌ها و مواضع ج. ا. در ارتباط با روسیه در روندی سی‌ساله (و بیشتر) بگونه‌ای بوده که؛ بیش از آنکه تامین کننده منافع ملی ایران باشد، منافع روسیه را بیشینه کرده است. مطالعات پدیدارشناسانه نگارنده بر روی برداشت ذهنی ایرانیان از نوع رابطه ج. ا. با روسیه نشان می‌دهد؛ اکثریت قریب به اتفاق آنها،  ایران را مستعمره روسیه می‌دانند. نویسنده جهت راستی‌آزمایی این مورد، به پایش چند واقعیت (Fact) می‌پردازد.

رجب صفروف – مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در روسیه، هفدهم اسفندماه ۱۴۰۰ در گفت‌وگوی زنده با شبکه تلویزیونی ایران اینترنشال اعلام کرد: «برای منافع روسیه، ایرانِ غربگرا بسیار بدتر از ایرانِ هسته‌ای است! روی‌کار آمدن حکومتی غربگرا در ایران برای ما تهدیدی است که شرایط فروپاشی روسیه را فراهم می‌آورد، به‌همین دلیل ج. ا. همچون سپری آهنین است که ما را از هزاران بلا نجات میدهد»! وی در ادامه گفت: «سیاست روسیه آن است که ج. ا. «باید» با تمام جهان ارتباط خوب، کاری و عادی داشته باشد»!

صفروف همچنین در اظهاراتی دیگر در امرداد ۱۳۹۷ می‌گوید: «سهم ایران از دریای خزر ۵۰% بود که در ۱۹۹۶ (در زمان ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی) ایران پذیرفته سهم‌اش ۲۰% باشد و این پیشنهاد ایران، موجب تعجب فراوان روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان شده است». وی تاکید می‌کند: «این پیشنهاد ایران، «هدیه الهی» به روسیه و سه کشور تازه‌استقلال یافته بود»!

صفروف در ۱۳۹۴ نیز در گفتگوی زنده تلویزیونی با صداوسیمای ج. ا. اعلام کرده بود: «ج. ا. آنقدر برای ما مهم است که بدون آن هیچگاه به منافع و اهدافمان نمی‌رسیم. اگر قرارداد نیروگاه بوشهر نبود، تمام صنعت هسته‌ای روسیه از بین می‌رفت. نیروگاه بوشهر باعت شد ۵۰۰ کارخانه اصلی صنعت هسته‌ای ما فعال شود»!

اویل پرایس دات‌کام نیز در گزارشی به نگارش سایمون وات کینز نوشت(اَمرداد ۱۴۰۰): «ایران یک میدان گازی را به بزرگی پارس جنوبی در دریای کاسپین کشف کرده که قادر به تامین یک‌چهارم گاز جهان است. ولی طی قراردادی ۲۰ساله با روسیه؛ اختیار میزان صادرات، قیمت و مقصد صادرات آنرا به آن کشور واگذار کرده است. آمریکا نیز در چارچوب مذاکرات برجام خواستار تامین گاز اروپا بجای روسیه از ایران شده تا انحصار بازار گاز اروپا از روسیه گرفته شود».

علاوه بر گزارش‌های صفروف و کینز، سفیر روسیه در تهران نیز در پاییز و زمستان ۱۴۰۰، در شکل رفتارهایی تحکم‌آمیز با خبرنگاران ایرانی مبنی بر به‌کارگیری عبارت «عملیات ویژه روسیه در اوکراین» بجای «حمله روسیه به اوکراین» و نیز رفتارهایی تحقیرآمیز در شکل ادای احترام به گریبایدوف و تکیه زدن بر صندلی استالین و چرچیل در کنار سفیر انگلیس در محل سفارت روسیه در تهران؛ فَوَرانی از خشم، کینه و نفرت را در میان ایرانیان نسبت به روسیه برانگیخته است.

مهمتر آنکه شکلِ واکنش کارگزاران ج. ا. و جنس ادبیات رسانه‌های حکومتی در ارتباط با تجاوز روسیه به اوکراین به‌گونه‌ای بوده که گویی ایران با غرب به رهبری آمریکا در جنگ است و نه روسیه با اوکراین!

مجموعه شواهد و داده‌های پایش شده در کنار صدها واقعیت (Fact) دیگر سبب شده تا موج گسترده‌ای از خشم در میان مردم ایران شکل بگیرد بطوری که در ارتباط با سیاست‌ها و مواضع اشتباه در موضوع روسیه، ایران را جزئی از امپراتوری روسیه قلمداد کنند.

واکاوی نظرات هزاران کاربر ایرانی در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد؛ آنها حس حقارت‌باری را از رفتارهای ارباب‌مآبانه و تحکم‌آمیز روسیه در ارتباط با منافع ملی ایران دریافت می‌کنند که بازتولید احساسی است که از وادادگی در برابر پوتین دریافت می‌کنند.

حال پرسش آن است که؛ اساسا چرا عملکردها در موضوع روسیه موجب برانگیختن موج گسترده‌ای از حس حقارت در اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان شده است؟

پاسخ پرسش بالا را می‌توان با استناد به نظریه صد (Hundred Theory) داد که نویسنده در یکی از پژوهش‌هایش نظریه‌پردازی کرده است.

بر پایه کارکردهای تجربی این نظریه می‌توان گمانه زد؛ دست‌کم سی‌سال پیش (و پیش از آن) نخستین فرد از میان کارگزاران ج. ا. بر اساس دریافت اطلاعات محدود و استدلال‌های غیرعلمی دچار عقلانیت محدود و خطای شناختی شده و بر پایه همین خطا، منافع روسیه را بر منافع ملی ایران ترجیح داده است. دیگر کارگزاران نزدیک به این فرد نیز در تعامل مستقیم و چهره به چهره با وی، این خطای او را عمیقا یاد گرفته و در قالب رفتاری ضد ایرانی در دوره‌های تکرار پیاپی بازتولید کرده تا تعداد آنها به یکصدنفر برسد. در ادامه این روند، دیگر ایرانیان نیز بدون ارتباط مستقیم و چهره‌به‌چهره با یکصدنفر نخست، بصورت تصاعدی و به شیوه‌های مشابه اقدام به بازتولید رفتارهای ضد ایرانی (در موضوع روسیه) می‌کنند. برخی با سکوت خود چنین رفتارهای حقارت‌باری را بازتولید می‌کنند و برخی دیگر نیز با دست‌نشانده خواندن کارگزاران ج.ا. یا مستعمره دانستن ایران، بی‌آنکه جریانی معکوس و رو به جلویی را برای رهایی ایران از این وضعیت ملالت‌آور خلق کنند!

️پ) نتیجه‌گیری: پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که؛ روسیه در میان‌مدت بازنده جنگ با اوکراین خواهد بود، چه در استراتژی و چه در میدان. از این‌روی پیشنهاد می‌شود؛ ج. ا. در چرخشی زودهنگام، سیاست عادتیِ همکاری با روسیه و گرایش به شرق خود را به استراتژیِ تکیه بر دانش نخبگان داخلی و بازسازی سرمایه اجتماعی جامعه ایران تغییر دهد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. کارشناستون هم مثل خودتون …. یاد بگیرید به کسی که کتاب نمیخونه و سواد حرف زدن درباره موضوعی رو نداره نگید کارشناس. الفاظ رو به فحشا کشیدید این قدر بی ربط ازشون استفاده کردید

    1
    3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا