خرید تور تابستان ایران بوم گردی

جمهوری اسلامی پشیمان از رای «آری»

محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به مناسبت «روز جمهوری اسلامی» نوشت:

قرارمان این بود که یک جمهوری باشد مثل سایر جمهوری‌ها و به پشتوانه‌ی اسلامش «هم دین دهد هم دنیا به ما» اما شد آنچه شد!

روز جمهوری اسلامی است؛ ۱۲ فروردین که همیشه، حتی در نگاه رسمی هم کمتر از ۲۲ بهمن قدر دیده است. شاید برای یافتن دلیلش اشاره به همین جمله‌ی معروف کافی باشد که تخریب آسان است و تاسیس کاری سخت؛ انقلابیون سال ۵۷ برای بر هم زدن بساط رژیم قبل دلایل منطقی به همراه بهانه‌های غیر منطقی کم ندارند و کم‌وبیش می‌توانند از خود و آنچه کردند دفاع کنند اما برای دفاع از آنچه در ۱۲ فروردین تاسیس شد کار سخت است و شاید در نگاه‌شان همان بهتر که ۲۲ بهمن و بدگویی از پهلوی‌ها پررنگ‌تر از ۱۲ فروردین و پاسخگویی درباره‌ی عملکرد خودشان و نظام حاکم باشد.

از این مقدمه که بگذریم، می‌رسیم به سوال اصلی: چه کسی از «آری به جمهوری اسلامی» پشیمان است؟

مخالفان و بخشی از منتقدان نظام سیاسی مستقر بر این باور هستند که اکثریت مردم از آن «رای ۹۸ درصدی» پشیمان هستند و اگر رفراندومی دیگر برگزار شود آن «آری» به «نه» تبدیل خواهد شد، مدافعان و مسئولان نظام هم بدیهی‌ست که چنین روایتی را نمی‌پذیرند و معتقدند مردم از مدیران گلایه دارند اما همچنان جمهوری اسلامی را به دیگران ترجیح می‌دهند.

اینکه کدام درست می‌گویند را نمی‌دانیم؛ به یک دلیل ساده: نه اجازه‌ی رفراندومی صادر شده و نه نظرسنجی معتبر و گسترده‌ای امکان تحقق دارد. «فکت» هر دو گروه برای اثبات ادعایشان به زورآزمایی خیابانی گاه و بی‌گاه بازمی‌گردد که در آن هم اما و اگرها بسیار است؛ یک گروه هر نوع اعتراضی که راهی به کف خیابان پیدا کند به حساب «نه به جمهوری اسلامی» واریز می‌کند و گروه دیگر نیز میانگین حضور در دوره‌های مختلف انتخابات یا تشییع پیکر سردارِ شهید سلیمانی و مانند آن را به هر نیت و هدفی هم که بوده باشد «آری به جمهوری اسلامی» می‌پندارد.

اما شاید بتوان این پرسش را از زاویه‌ای دیگر هم نگاه کرد؛ زاویه‌ای که شاید کمی عجیب باشد: اینکه مردمِ امروز به جمهوری اسلامی آری یا نه بگویند را نمی‌دانیم اما می‌توانیم بگوییم که جمهوری اسلامی به جمهوری اسلامی «نه» گفته است!

برای توضیح بیشتر به سطر اول بازگردیم: قرارمان این بود که یک جمهوری باشد مثل سایر جمهوری‌ها و به پشتوانه‌ی اسلامش «هم دین دهد هم دنیا به ما» و مردم هم به همین قول و قرار «آری» گفتند اما آیا مسیری که امروز در آن قرار داریم این چنین است؟!

برای پاسخ به این پرسش نه نیازی به رفراندوم و نظرسنجی است، نه احتیاجی به دانستن علم سیاست؛ تنها کافی‌ست به دوره‌های مختلف انتخابات، که قاعدتاً نمادی از جمهوری است، بنگریم. بیاییم فرض کنیم که نمایشِ انتخاب در ۱۴۰۰ هم وجود نداشت و این «ظلم» که «جبران» نشد را هم فراموش کنیم؛ آیا تا پیش از آن اتفاقی که دوره‌های مختلف انتخابات می‌دیدیم یک جمهوری مثل سایر جمهوری‌ها بود؟!

آیا در همان انتخابات ۸۸ که به واسطه‌ی مشارکت بالا اوج جمهوریت می‌خوانندش همه‌ی طیف‌های سیاسی که در انقلاب ۵۷ بودند (فارغ از دوگانه‌ی اصلاح‌طلب – اصولگرا) امکان معرفی کاندیدا داشتند؟! آیا در دوم خرداد ۷۶ که «حماسه» اصلاح‌طلبان شده است همه امکان معرفی کاندیدا داشتند؟! بدیهی‌ست که در ۷۶ و ۸۸ و حتی تا حدودی ۸۴ بر خلاف ۱۴۰۰ گستره‌ی وسیعی از طیف‌های سیاسی می‌توانستند کاندیدایی نزدیک به خود را بیابند اما اینکه نشد «یک جمهوری مثل سایر جمهوری‌ها»!

کوتاه سخن آنکه تا جمهوری اسلامی به جمهوری اسلامی «آری» نگوید نمی‌توان انتظار تحقق آرمان‌های انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ را داشت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. قرارمان این بود که یک جمهوری باشد مثل سایر جمهوری‌ها و به پشتوانه‌ی اسلامش «هم دین دهد هم دنیا به ما» اما شد آنچه شد!

    مقاله خوبی بود با تشکر

    9
    5
  2. کشورهای مطرحی مثل روسیه و چین علی رغم انقلاب علیه سلطنت نتوانستند از عادت دیرینه فرد پرستی عبور کنند ما که جای خود دارد مگر در مشروطه جمهوری مثل جمهوری دیگر کشورها نبود مردم نتوانستند تحمل کنند و به دامان فرد( رضاخان ) پریدند .

    4
    1
  3. سلام‌‌‌در‌رفراندم‌به‌جمهوری‌اسلامی‌رای
    دادیم‌به‌امید‌حکومت‌محمدی.ص.
    وعدل‌علی.ع.‌خوب‌قانون‌اساسی
    تحریر‌شد‌که‌قواره‌وساختار‌اصلی
    آن‌عین‌قانون‌اساسی‌مشروطه‌بود
    اداره‌کشور‌بصورت‌متمرکز‌‌وبرخی
    اصول‌آن‌مانند‌اصل‌پانزده‌هرگز
    اهمیتی‌برایش‌قائل‌نشدند.ترازو
    وتقسیم‌تجمیع‌بیت‌المال‌به‌نسبت
    جمعیت‌مناطق‌هم‌که‌عملا‌انجام
    نمیشودنمونه‌اش‌توسعه‌نامتوازن
    مناطق‌فاصله‌طبقاتی‌‌عمیق.‌گسترش
    زندگی‌اشرافی‌وشبه‌اشرافی‌‌‌.محیط
    زیست‌خراب‌و….همین‌آقایان‌
    کاندیداها‌ریاست‌جمهوری‌و عمده
    نمایندگان‌مجلس‌‌این‌موارد‌را‌در مناظره
    ها‌ومصاحبه‌ها‌اعتراف‌کردند از
    اصولگرا‌واصلاح‌طلب‌.‌اما‌مردم
    میدانند‌واسلام‌ناب‌محمدی.ص.
    تنها‌راه‌نجات‌بشر‌است‌نه‌ایران‌حال
    اسمش‌جمهوری‌اسلامی‌یا‌‌حکومت
    اسلامی‌‌اما‌‌‌‌داد‌از‌دست‌مصلحت‌
    فغان‌از‌دست‌مصلحت‌بوقوع
    دکتر‌شریعتی‌مصلحت‌یکجا
    خوب‌است‌وآن‌اینست‌که‌مصلحت
    اینست‌که‌به‌مصلحت‌عمل‌نکنیم‌وبه‌حق
    وعدالت‌واسلام‌عمل‌نماییم

  4. یک نفر با یک شناسنامه در دهها صندوی ،رای میداد ،در برخی شهرها وقصبات بخاطر درگیری ها اصلا امکان رای گیری نبود چه برسد به شمارش آرا!در برخی شهرها تعداد رای های آری از جمعیت کل شهر وروستاهای خودش بیشتر بود چه برسد به واجدین شرایط ناگهان اعلام شد 99.98%رای آری داده اند ،کسانی که در سال مثلا بقول شما همان 88 کنترل ومدیریت حوزه های رای گیری وشمارش آرارا انجام می دادند با آنهایی که رای گیری 12 فروردین 58 را انجام دادند خیلی فرق می کردند؟ فکر می کنید این آقایان نمی دانند با یک دهم جمعیت یک شهر هم می توان خیابانهای آن را پر کرد واین جمعیت هرگز نماینده اکثریت نیست؟جمهوری اسلامی از رای خود پشیمان است؟کدام رای؟

    7
    4
  5. جناب اقای توکلی به قول خودتان برگردیم به همان سطر اول تان که گفتید :«قرارمان این بود که یک جمهوری باشد مثل سایر جمهوری‌ها و به پشتوانه‌ی اسلامش «هم دین دهد هم دنیا به ما» و مردم هم به همین قول و قرار «آری» گفتند» اولا من نمی دانم شما این قرار را «قرار بود یک جمهوری باشد مثل سایر جمهوری ها »آنزمان با چه کسی گذاشته اید یا بر اساس چه مستنداتی چنین ادعایی کرده اید ؟؟؟؟!!!! اما به نظرم هر کسی که مطلب شما را بخواند می تواند درک کند که خوب اگر قرار بود یک جمهوری باشد مثل همه جمهوری ها ، پس چرا برایش نام جمهوری اسلامی انتخاب شد و تازه رفراندوم هم برگزار شد !!!!!! فکر نمی کنید رفراندو برای این بود که بگویند « جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر » . باقی مطالبتان هم به نظرم آنقدر سطحی و عامی است که نیازی به نقد و توضیح ندارد .
    ایکاش قبل از نگارش و چاپ این مطلب حداقل قدری هر چند مختصر در خصوص جمهوری اسلامی مطالعه داشتید مطمئنم که اینکار هم برای نویسنده مفید و ایشان را از نگارش چنین مطلبی باز می داشت و هم انصاف را از چاپ آن .

    4
    6
    1. آقا رضا سلام.. نویسنده مقاله آن قول وقرار را ازقول حضرت امام خمینی که درپاسخ به سئوال خبرنگاری داده بود که جمهوری موردنظرشما چگونه است وایشان گفتند مثل همین جمهوری فرانسه(قریب به مضمون).. برای پیدا کردن فیلم این پرسش وپاسخ دریوتیوب بگردید حتما پیدا میکنید. موفق باشید/

      5
      2
      1. سلام آقا پرویز متن سوال خبر نگار لوموند و پاسخ حضرت امام را زیر ملاحظه بفرمایید لازم هم نیست به یوتیوب مراجعه بفرمایید و احتمالا فیلم تقطیع شده ی پاسخ حضرت امام رو ببینید
        «ایشان در پاسخ به سوال خبرنگار لوموند که پرسیده بود حضرت عالی می فرمایید که بایستی در ایران جمهوری اسلامی استقرار پیدا کند و این برای ما فرانسوی ها چندان مفهوم نیست،زیرا که جمهوری می تواند بدون پایه مذهبی باشد آیا جمهوری شما بر پایه سوسیالیسم است؟مشروطیت است؟بر انتخاباتی استوار است؟دموکراتیک است؟ چگونه است؟ امام فرموده بودند:اما جمهوری به همان معنایی که همه جا جمهوری است. اینکه ما جمهوری اسلامی می گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری شده، اینها بر اسلام متکی است.( صحیفه امام ، ج4، ص 479) »
        همانطور که ملاحظه می فرمایید سوال خبر نگار لوموند در خصوص جمهوری مورد نظر امام نبوده بلکه در مورد جمهوری اسلامی مورد نظر امام بوده است و اصلا همین اسلامیت برای او سوال بوجود آورده بود. پاسخ حضرت امام هم که روشن است می فرمایید جمهوری به معنایی که همه جا جمهوری است اما متکی بر اسلام .
        نکته : اینکه نویسنده به عمد فقط قسمت اول پاسخ حضرت امام «جمهوری به معنایی که همه جا جمهوری است » را مورد استفاده قرار داده یا غفلت نموده و یا شیطنت بماند . اما برفرض غفلت نویسنده ، می توان گفت که اگر نویسنده محترم قدری حوصله به خرج می داد و قسمت دوم پاسخ حضرت امام را می خواند جواب همه ی شبهات مخصوصا شبهاتی که در خصوص انتخابات مطرح کرده بود را می گرفت لازهم به اینهمه هرز نگاری نبود . موفق باشید

        3
        3
        1. خطاب امام به خبرنگارلموند فرانسه:اصل جمهوری همینستکه درمملکت شما هم هست که آرای عمومی آنرا تعیین میکند جمهوری است یعنی دموکراتیک واسلامی است.یعنی قانون آن اسلامی است.. صحیفه جلد 5 ص240

  6. جمهوری اسلامی یعنی مردم نقش آفرین اصلی صحنه ایجاد یک تمدن اسلامی باشند. قطعا در این مسیر نیروهای بروکرات، لیبرال، و محافظه کار این نقش آفرینی را نمیپسندند و مردم را تنها در حدی قبول دارند که آنان را به قدرت برسانند. مومنین به انقلاب نیز از وسوسه شیطان در امان نیستند و اگر اسیر شهوت قدرت شوند و مردم را نبینند به همان عارضه دچار میشوند. لذا جمهوری اسلامی، امر ناتمامی نیست که بگوییم تمام شد و غیره، بلکه جریان جاری و زنده ای است که از دل مبارزه جهادگران ایثارگر و معتقد به انقلاب اسلامی (همچون حاج قاسمها و حاج عبدالله والیها) در مقابل نیروهای بروکرات، لیبرال، و محافظه کار، رشد خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا