خرید تور تابستان ایران بوم گردی

آرایش پارلمان فراکسیونی

جواد دليري، سردبير روزنامه ی اعتماد در سرمقاله ی این روزنامه نوشت:
سابقه تشكيل و تنوع فراكسيونى در تاريخ پارلمان‌هاى ايران، سابقه‌اى دوردست و ديرپاست. هر قدر جامعه سياسى ايران در غياب فرهنگ سياسى مدرن، در الفت و آشتى با مقوله تحزب و تكثر سياسى گرفتار تنگنا و كاستى بوده است پارلمان‌هاى ايران در بطن خود گروه‌ها و گرايش‌هاى متنوعى را بروز داده‌اند. قهرا در جامعه‌اى كه به آداب سياست مدرن، مزين است صحن پارلمان، رونوشت و روگرفتى از صحنه جامعه خواهد بود. اما آفت توسعه‌نيافتگى سياسى در ايران، ميان صحن پارلمان و صحنه اجتماع، فاصله‌اى انداخته است كه يكى از نشانه‌ها و شاخص‌هاى آن، عدم تكثر سياسى در جامعه و وجود تكثر فراكسيونى در پارلمان است. به اين اعتبار از آغاز تولد نهاد پارلمان در ايران، فراكسيون‌هاى مختلف در آن شكل گرفت. اما با وجود اين تنوع در تركيب فراكسيونى مجالس، معمولا و نوعا يكى دو فراكسيون، وجهه و جلوه اصلى را در نقش‌آفرينى داشته‌اند.
از اين زاويه انتخابات هيات‌رييسه پارلمان دهم پيام‌هاي روشن و مشخصي دارد:
١- ١٠٣راي به محمدرضا عارف بي‌ترديد راي واقعي، متعهدانه و ارزشمند منتخبان وفادار و متعهد فهرست اميد است. اين راي منتخباني بود كه حتي با وجود اينكه (شايد برخي از آنها) مديريت لاريجاني را بر عارف ترجيح دادند، به تصميم فراكسيوني وفادار ماندند. اين رفتار فراكسيوني قابل تحسين و سرمايه ارزشمند براي مردماني است كه روز هفتم اسفند پاي صندوق‌هاي راي رفتند تا «نه به افراط» بگويند و «اعتدال» را برگزينند. شايد گروهي از تحليلگران اصولگرا يا نزديك به دلواپسان علاقه‌مند باشند راي عارف را به باخت و شكست كل جريان اصلاحات و اعتدال بكشانند كه قطعا يك روند انحرافي و تبليغاتي خواهد بود چرا كه ميان راي نايب‌رييس اول كه نامزد فراكسيون اميد بود (مسعود پزشكيان) با راي علي لاريجاني تنها ٢٤ كرسي فاصله وجود داشت و حتي فاصله راي دو دبير برگزيده هيات‌رييسه و عضو فراكسيون اميد (عثماني و حسين‌زاده) و نيز نامزد ديگر نواب رييس (مطهري كه البته راي نياورد) با آراي رييس منتخب تنها ٣٥ راي فاصله بود. اين نشان مي‌دهد راي واقعي فراكسيون اميد حدود ١٣٠تا ١٤٠ راي در مجلس دهم است و راي هواداران آقاي لاريجاني و اصولگريان و جبهه پايداري‌ها (همگي با هم) نيز حدود ١٤٠ تا ١٥٠ راي است و كرسي‌هاي ديگر نيز از آن آراي مستقل‌ها است (حدود ٤٠ راي). يعني تركيب كلي دو طرف تا حدودي مساوي و نهايت در اين ميان حدود ٤٠ تن نيز هستند كه برحسب وضعيت سياسي و موقعيت فردي تصميم مي‌گيرند. ديگر اينكه فاصله آراي علي مطهري نامزد فراكسيون اميد (١٣٢) با آراي نايب‌رييس دوم نامزد فراكسيون اصولگريان (١٣٦) تنها ٤ راي است. نكته جالب‌تر اينكه ١٠٣ نفر از ٢٧٩ نماينده به معاون اول دولت اصلاحات و ١٥٤ نفر از اين جمع به وزير بهداشت همان دولت(پزشكيان) كه در مجلس قبلي مواضع نزديك به علي مطهري اتخاذ مي‌كرد راي دادند. بنابراين مجلس دهم يك «مجلس فراكسيوني» خواهد بود كه آراي خاكستري و مستقل همراهي‌كننده خواهد بود و هيچ جرياني پيروز دايم آن نخواهد بود مگر آنكه جريان مستقل با آن همراهي كند. البته اينكه هر فراكسيون، نامزدان خود را معرفي كرد و همگان در صحن مجلس نيز بر آن پاي فشردند اقدامي قابل توجه است. در درون فراكسيون‌ها هم اين رقابت بسيار جدي و روشن رخ داد و رقابت‌ها به رفاقت‌ها و تصميمات فراكسيوني ارجحيت يافت. همچون كناره‌گيري الياس حضرتي به نفع پزشكيان و مطهري كه در نخستين گام قدم مهمي در انسجام فراكسيون اميد بود.
٢-‌ اما در غياب فعاليت حزبى-تشكيلاتي چقدر مى‌توان به وجود يك گرايش و جريان سياسى تحت عنوان «مستقل»‌ها اميدوار بود؟ برخى از صاحبنظران سياسى معتقدند زمانى مى‌توان از فراكسيون مستقل‌هاى مجلس سخن گفت كه نظام انتخابات، متاثر از پذيرش تكثر اصولى در عرصه سياست و رقابت رسمى ميان احزاب و تشكل‌ها باشد. در يك جامعه انقلابى با ويژگى پوپوليستي، جامعه به زودى و بلادرنگ به قطبى شدن شكاف‌هاى اجتماعى دچار مى‌شود. در وضعيت قطبى شدن فضاى سياست و اجتماع، دو قطب اصلى همه «بُراده‌هاى سياسى» را به جانب خود جذب مى كند و كمتر جايى براى نيروهاى مستقل يا جريان سوم باقى مى‌ماند و لذا آنچه در صحن مجالس ايران تحت عنوان نيروهاى مستقل به چشم مى‌آيد فى‌الواقع از جنس توابع و فروع دو قطب اصلى هستند و خود به هيچ عنوان، جرياني مستقل به شمار نمى‌آيند. به اين اعتبار، مستقل‌ها از سويى مى‌كوشند خود را در مظان و معرض فعاليت حزبى و جناحى قرار ندهند و از سوى ديگر مى كوشند استقلال خود را از جناح‌ها و احزاب شاخص حفظ كنند. اما استمداد از مكانيزمى سنتى براى فرآيندى مدرن چقدر با منطق و عقلانيت عجين است؟ آيا مى‌توان به ميدان سياست مدرن ورود كرد اما به آداب و لوازم اين نوع سياست گردن ننهاد؟ در مجلس دهم و در نخستين آزمايش مستقل‌ها كه حدود ٤٠ نفر برآورد مي‌شوند در موضوع رياست ميل به لاريجاني داشتند اما در ساير اركان هيات‌رييسه به نظر مي‌رسد بيشتر به سوي طيف فراكسيون اميد متمايل بوده‌اند. شواهدى وجود دارد كه به اتكاى آنها مى‌توان ادعا كرد كه مستقل‌هاى مجلس دهم، روايت تازه‌اى از فكر مستقل بودن را عرضه مى‌كنند كه هر كجا اعتدال حرف نخست را بزند آنجا محل تجمع اكثريت مجلس خواهد بود. براين اساس رهبران فراكسيون اميد بايد يك استراتژي مدون براي جذب آراي اين طيف و همراهي آنان با خود ترسيم و تبيين كنند. اين شانس براي فراكسيون اميد وجود دارد كه باتوجه به اينكه بسياري از مستقل‌ها در فهرست اميد بوده‌اند با رايزني و تبيين اهداف اعتدال گونه فراكسيون اميد و ثابت شدن اين موضوع كه همگي در طيفي به نام حاميان دولت قرار دارند جذب فراكسيون اميد شوند يا حداقل در بزنگاه‌ها و تصميمات مهم با اين فراكسيون همراهي كنند. بايد در انتظار نشست و ديد كه مستقل‌هاى مجلس دهم به يارى اصولگريان ميانه رو مسلك خواهند رفت يا به كمك اصلاح‌طلبان و اصولگريان اعتدال منش خواهندشتافت؟

٣-‌ يكي از تبليغاتي كه همواره پس از انتخابات هفتم اسفند در طيف رسانه‌هاي اصولگرا دنبال مي‌شود اين است كه اصلاح‌طلبان در انتخابات پيروز نشده‌اند، و همواره اعداد و ارقامي را نيز ملاك قرار مي‌دهند اما آنها هيچگاه به اين موضوع اشاره نكرده‌اند و علاقه‌مند هستند فراموش كنند بسياري از افرادي كه امروز حتي نامزد اصولگريان در هيات‌رييسه بوده‌اند به واسطه فهرست اميد راهي مجلس شده‌اند و اگر نام فهرست اميد را «تكرار نمي‌كردند» امروز در مجلس شادمان نبودند. اين مصادره به مطلوب كردن و جعل واقعيت، رفتاري دور از اخلاق سياسي كه فقط كافي است كه تحليلگران اصولگرا (كه بيشتر به طيف دلواپسان نزديكند) با واقعيت مجلس دهم و حذف نابرجاميان كنار بيايند و بپذيرند كه اكثريت مجلس دهم را اصلاح‌طلبان و اصولگريان معتدل و اعتداليون بر عهده دارند. البته اينان هماناني هستند كه در مجلس نهم بارها عليه علي لاريجاني قيام كردند و بارها اتهام دوپينگ و ديكتاتور و… به او سنجاق كردند، در قم عليه او شبنامه توزيع مي‌كردند وكار به جايي رسيد كه حتي نام علي لاريجاني را در ليست انتخاباتي خود قرار ندادند و آنقدر فشار وارد كردند كه او گفت مستقل مي‌آيد.
مخالفان ديروز لاريجاني امروز تبديل به موافقان او مي‌شوند. اين در حالي است كه مردم امروز لاريجاني را نه يك اصولگرا بلكه يك برجامي مي‌دانند و از چرايي چرخش ناگهاني اصولگرايان به سمت لاريجاني كاملا آگاهي دارند.
٤-‌ فراموش نكرده‌ايم كه اصولگرايان ناكام و رسانه‌هاي‌شان در انتخابات خرداد٩٢، آنگاه كه حسن روحاني رييس‌جمهور شده بود تا يك ماه مدعي بودند و تيتر مي‌زدند و تحليل‌سازي مي‌كردند كه روحاني يك اصولگراست تا راي‌دهندگان به روحاني با تصوير اصلاح‌طلبي را مأيوس كنند اما حالا تمام تلاش‌شان بر اين است كه دوران رياست‌جمهوري او را يك‌دوره‌اي كنند و حالا بازهم همان حرف‌ها و تيترها را درباره علي لاريجاني مي‌گويند كه با نيم نگاهي به روابط سرد و انشقاق پيشا انتخاباتي آنان و لاريجاني، تعجب برانگيز است. از سوي ديگر فراكسيون اميد اينك بايد برخود ببالد كه در ابتداي مجلس تكليف «غيرمتعهدها» روشن شد.
هرچند اخلاق سياسي حكم مي‌كرد اين افراد در تصميمات فراكسيوني مطابق رفتار حرفه‌اي و قابل پسنديده علي مطهري عمل مي‌كردند اما با رفتار غير فراكسيوني‌شان، مرزهاي‌شان را همين ابتداي كار مجلس با «اميدان واقعي» به نمايش گذاشتند.
اين رفتار در حالي است كه علي مطهري را كه نمي‌توان اصلاح‌طلب ناميد (هرچند كه از نظر نگارنده از بسياري از اصلاح‌طلبان اصلاح‌طلب‌تر است) به رفتار فراكسيوني پايبند بود. مطهري هر چند بااختلاف تنها چهار راي از نايب‌رييسي جا ماند اما بي‌ترديد او پيروز ميدان بازي‌هاي فراكسيوني جرياني مجلس بود. اينك مي‌توان براي او بيشتر تلاش كرد تا در هيات‌رييسه دايمي جايگاه بهتري يابد و البته مي‌تواند (و بهتر نيز است) كه در كف پارلمان باشد، چه آنكه نشان داده و اثبات كرده كه آنجا بيشتر و مناسب‌تر مي‌تواند از حق و حقيقت و آرمان و خواسته موكلان خود دفاع كند،  بازي سياست در ايران تمام ناشدني است.
هرچند رقابت جاي خود را به رفاقت داد و دست تبريك عارف به لاريجاني نمادي از يك رفاقت و يك انسجام اعتدالي – پارلماني شد. بايد منتظر ماند و ديد نابرجاميان (برجام ستيزان و برجام گريزان) با بازي اعتدالي مجلس چگونه برخورد مي‌كنند ؟بايد منتظر ماند و ديد وقتي طرح و لايحه و مصوبه‌اي در صحن بيايد كه مطابق ميل نابرجاميان نباشد چه اتفاقاتي رخ مي‌دهد؟ آن وقت است كه اعداد از پيروزي و شكست سخن مي‌گويند كه چه خوش گفت لسان‌الغيب شيرازي كه:
خوش بود گر محك تجربه‌ آيد به ميان
تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا