خرید تور تابستان ایران بوم گردی

علیرضا بهشتی: مناظره بین آیت الله و بازرگان خیالی است

علیرضا بهشتی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، گفت: وقتی به تاریخ رجوع کنیم می‌بینیم اساسا مرحوم بازرگان هیچ‌گاه و در هیچ مکانی با هیچ فردی مناظره نداشته است، چه تلویزیونی و غیر تلویزیونی و چه رسد به مناظره با شهید بهشتی.

به گزارش ایکنا، علیرضا بهشتی، استاد دانشگاه تربیت مدرس شامگاه دوم تیرماه در مراسم بزرگداشت سالروز شهادت شهید بهشتی، گفت: بحران‌ها و آسیب‌هایی در عصر کنونی متوجه کشور است که نمی‌توان آن را کتمان کرد. ما می‌توانیم با گذشته با دو رویکرد برخورد کنیم یکی تاریخ را به مثابه دادگاه بدانیم و در آنجا دنبال مقصرین خواهیم گشت و اینکه چه کسانی در داخل و چه دولت‌های بیگانه و … عامل وضع امروز هستند ولی این رویکرد، دستاوردی برای ما نخواهد داشت زیرا نگاه گذشته‌گرا دارد و تحلیل سطحی از ریشه‌ پیدایش مشکلات ارائه می‌دهد. نگاه دیگر توجه به تاریخ برای عبرت‌گرفتن است و اینکه کجا راه را درست رفته و کجا خطا کرده‌ایم و باید آن را جبران کنیم.

وی با اشاره به برخی نگاه‌های اقتصادی شهید بهشتی و برخی مطالبی که به درست و نادرست به ایشان نسبت داده می‌شود، اضافه کرد: فضای مجازی، داده‌های انبوهی از داخل و خارج کشور در مورد آن شهید بیان می‌کند ولی برخی از اینها اصلا درست و صحیح نیست و متاسفانه برخی در گروه‌های مجازی آن را برای یکدیگر ارسال می‌کنند در حالی که یک شهروند آگاه باید ابتدا نسبت به صحت آن تامل کند. از جمله یکی از این مطالب آن است که شهید بهشتی گفته است برای اداره و مدیریت کشور، ضرورتی برای استفاده از متخصصان وجود ندارد و صرفا تعهد برای اداره کشور کافی است.

استاد دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: یکی از موارد انتسابی به آن شهید این است که می‌گویند: سال ۵۸ مناظره‌ای داغ بين مهندس بازرگان و شهيد بهشتی تحت عنوان تخصص بالاتر است يا تعهد و تقوا؟ در صدا و سيما برگزار شد. شهيد بهشتی معتقد بود مسئولين بايد متعهد باشند و بازرگان اعتقاد داشت تخصص مهمتر است؛ در لابه‌لاى بحث بازرگان سوالى از شهيد بهشتی پرسيد و آن اینکه آقای دکتر فرض کنيم که قصد داريد با اتوبوس از شهرى به تهران بياييد، راننده‌ای داريم که جاده را مثل کف دست می‌شناسد ولی اهل همه جور معصيتی هست و راننده ديگری که تازه کار است ولی بسيار متقی و اهل تدين؛ شما خانواده‌تان را با کدام راننده راهی می‌کنيد؟! در اين هنگام شهيد بهشتی مکثی طولانی کرده سپس به علامت تاييد نظر بازرگان، بزرگوارانه فرمودند آقا من ديگر صحبتی ندارم؛ هر چند بازرگان برنده اين مناظره بود ولی اين پارادوکس هيچ گاه برای شخص بنده حل نشد و همواره احساسم می‌گفت که قطعاً تقوا و تعهد بالاتر است تا اينکه پست بسيار قشنگی ديدم با اين مضمون که از شهيد چمران سوال کردند آقای دکتر تقوا بالاتر است يا تخصص؟ شهيد چمران گفتند: تقوا بالاتر است ولی اگر کسی تخصصِ کاری را نداشته باشد و منصبی را قبول کند قطعاً انسان بی تقوايی است.

ادعای مناظره بین بازرگان و بهشتی دروغ است
فرزند آیت‌الله بهشتی تاکید کرد: وقتی به تاریخ رجوع کنیم می‌بینیم اساسا مرحوم بازرگان هیچگاه و در هیچ مکانی با هیچ فردی مناظره نداشته است، چه تلویزیونی و غیر تلویزیونی و چه رسد به مناظره با شهید بهشتی؛ متاسفانه ما همه اینها را برای همدیگر فوروارد هم می‌کنیم و نمونه‌هایی از این دست زیاد است. بنابراین ابتدا باید مستندبودن آن را مشخص کنیم. آیت‌الله بهشتی در مصاحبه و سخنرانی‌های خود تاکید دارد ما برای تصدی مسئولیت کسی را انتخاب می‌کنیم که متخصص و متعد باشد و این زمین تا آسمان با این حرف که او بر استفاده کردن از متخصصان میانه خوبی ندارد متفاوت است.

وی با اشاره به یک نمونه دیگر افزود: کسی مطلبی را نوشته و مدعی شده است که رهبران انقلاب و تدوین‌کنندگان قانون اساسی به لحاظ دانش و به خصوص در عرصه اقتصادی دستشان خالی بود و سواد لازم را نداشتند و عده‌ای از این خلا دانایی استفاده کرده و نظریات خود را بر رهبران انقلاب تحمیل کردند و جزء مواد قانون اساسی هم قرار گرفت. حتی برخی مدعی شد‌ه‌اند که یک کتاب ۴۰ صفحه‌ای متعلق به اندیشه‌های مارکسیستی و حزب توده تاثیر فراوانی بر اندیشه اقتصادی رهبران انقلاب داشته است. اگر باز در این زمینه هم به تاریخ رجوع کنیم خواهیم دید، که این مسئله اساس و ریشه‌ای ندارد و افسانه‌ای بیش نیست.

استاد دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: در زمان تدوین قانون اساسی و زمان انتشار پیش‌نویس در روزنامه کیهان تا زمان تشکیل مجلس خبرگان خیل برنامه‌های پیشنهادی به سوی دبیرخانه خبرگان از سوی اشخاص و احزاب و انجمنها و گروه‌های مختلف حتی از سوی انجمن بهائیان ایران سراریز ‌شد و جالب اینکه برخی، همه اینها را کنار گذاشته و به یک کتاب ۴۰ صفحه‌ای استناد می‌کنند.

تحقیقات اقتصادی آیت‌الله بهشتی قبل از انقلاب
وی افزود: شهید بهشتی فردی است که قبل از انقلاب در زمینه اقتصادی تحقیق کرده و مقاله بانکداری اسلامی و ربا را در خرداد ۴۲ نوشته است و بعدها در تفسیر قرآن ایشان هم که امسال در شش جلد منتشر شد مفصل‌تر بحث شده است. ایشان همچنین در مورد ساز و کار بیمه هم مطالبی نوشته و برای شناخت بیمه علاوه بر مطالعات نظری به مؤسسات بیمه مراجعه کرده و از صاحبنظران نظرخواهی می‌کرد. ایشان در فقاهت و موضوع‌شناسی پابیند به رجوع به متخصصان بود چنانچه در بحث توقیت اذان، در هامبورگ با مسئولان رصدخانه‌های این شهر وارد بحث و گفت‌وگو شد و فرد دقیقی در این نوع مباحث بود. ایشان کتابی با عنوان نظام اقتصادی در اسلام دارد که خیلی از آن مباحث مربوط به سالیان درازی قبل از انقلاب و مربوط به دهه ۴۰ است.

بهشتی با اشاره به تفکر نئولیبرالی در جهان، بیان کرد: نئولیبرالیسم برخلاف تصور ما، یک واقعیت تاریخی است و نباید آن را چماقی کرده بر سر هر کسی بزنیم که مخالف ماست. نهضت نئولیبرالیزم اقتصادی براساس مکتب اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک شکل گرفت لذا این پدیده، صرفا یک اتفاق نبوده است و به دنبال شکست اقتصاد لیبرال، نئولیبرالیزم ایجاد شد. شرکت‌های بزرگ اقتصادی هم در پیدایش این تفکر نقش زیادی داشتند و به گفتمان غالب تبدیل شد و حزب دموکرات آمریکا و حزب کارگر انگلیس هم براین اساس خود را بازآفرینی کردند و بانک جهانی هم به رونق آن کمک کرد.

بهشتی بیان کرد: محور نئولیبرالیسم، آزادی فردی به خصوص در عرصه اقتصادی و تاکید بر عاملیت و کم اهمیت شمردن اهمیت ساختارهاست؛ انسان موجودی عقلانی است که با چرتکه انداختن حساب و کتاب می‌کند چه چیزی به نفع او هست و چه چیزی نیست. اگر فردی فقیر است حاصل ناتوانی‌های شخصی اوست و تقصیر ساختار نیست. اگر توانمندی ندارد باید سراغ افزایش توانمندی برود و اگر مشکل کمبود اعتماد به نفس است باید مشکلات خودش را برطرف کند و نباید همه چیز را تقصیر ساختار بیندازیم.

وی با بیان اینکه آیا نئولیبرالها ضرورتا به دموکراسی معتقدند؟ افزود: خیر زیرا آنها دنبال ایجاد آزادی فردی در اقتصاد هستند و دموکراسی برای آنها چندان مهم نیست. گفته می‌شود اجازه دهید دست ثروتمندان پر شود و طبقات پایین‌تر از سرریز دست آنها بهره‌مند خواهند شد ولی ابتدا شکم گرسنه باید سیر شود تا بعد بتوان از توسعه آزادی حرف بزنیم. اینها در سیاست خارجی هیچ قید و بندی برای خود ندارند و به نظامات استبدادی در دنیا کمک می‌کنند.

بهشتی با اشاره به انسان‌شناسی شهید بهشتی، تصریح کرد: شهید بهشتی معتقد است که زیربنای اقتصادی در اسلام خود به خود باید با جهان‌بینی اسلام هماهنگ باشد؛ از نظر وی انسان جزئی از عالم طبیعت است و روح و جسم او از طبیعت متاثر می‌شود و فکر و اراده و حرکت انسان با وضع محیط زندگی او ارتباط دارد و هستی انسان از نظر اسلام با مرگ پایان نمی‌پذیرد و اگر این را با نظام سرمایه‌سالاری جدید مقایسه کنیم نکات بسیار جالبی خواهیم توانست از آن شهید بیان کنیم.

برجسته‌سازی ایده برزخ برای واردکردن ربا در اقتصاد
وی افزود: ایشان می‌گوید اگر دولتی گفت ما می‌خواهیم برای زندگی شما از تولد تا بازنشستگی برنامه‌ریزی کنیم، یک اقتضائاتی دارد و اگر گفته شود از تولد تا مرگ، اقتضائات دیگر. ایشان مرگ را پلی می‌داند تا انسان آنچه را در دنیا کاشته است برداشت کند در حالی که مسیحیت نگاه دنیایی دارد و به همین دلیل فقه فربهی ندارد و هرچه دارد از آئین یهودیت گرفته است. در اواخر قرون وسطی، حکمرانان و کلیسا متوجه شدند که به علت تحریم ربا در مسیحیت دستشان از بخش بزرگی از بازار مالی کوتاه است لذا فقهای مسیحی دست به کار شدند و برای رفع این مسئله، موضوع «برزخ» را برجسته کردند و ادبیات مفصلی هم برای آن تولید کردند.

وی افزود: این فقهای مسیحی گفتند انسان‌هایی که گناه کرده‌اند ولی گناهشان بزرگ نیست، مثلا ربایی خورده و نگاهی به نامحرم کرده‌اند امکان جبران برای آنها در برزخ وجود دارد و بخشیده خواهند شد و همین سبب شد تا ربا وارد اقتصاد مسیحیت و رایج شود.

نظام اقتصادی اسلام از منظر شهید بهشتی
بهشتی تصریح کرد: مرحوم آیت‌الله بهشتی در تبیین اندیشه اقتصادی اسلام به چند اصل بنیادی اشاره دارد از جمله اینکه انسان موجودی خودخواه است که باید با انفاق و پرداخت‌های مالی این خودخواهی را کاهش دهد. اصل دیگر اینکه انسان دو نوع نیاز شامل نیازهای اولیه و ثانویه دارد و محدود به یک نوع نیاز نیست واگر کسی از من بخواهد فقط یک نظام برای بشر تعریف کنم خواهم گرفت در هر جامعه‌ای تحولات و تطوراتی وجود دارد که باید متناسب با آن نظامی را تعریف کرد. از دید وی، نظام اقتصادی اسلام به نفع یک فرد و گروه نیست و باید منفعت عموم در نظر گرفته شود و مالکیت خصوصی هم به رسمیت شناخته شده البته به شرط آن که این مالکیت بر خلاف مصالح عموم مردم نباشد.

بهشتی تاکید کرد: نظام نئولیبرالیزم به هر شکلی که باشد نه تنها دغدغه عدالت ندارد بلکه نمی‌تواند اساسا در راستای عادلانه‌سازی حرکت کند و به تعبیر خودمانی چاقو دسته خودش را نمی‌برد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا