خرید تور تابستان ایران بوم گردی

اقتصاد جمعه ممنوع! | جمال هادیان طبایی زواره

جمال هادیان طبایی طی یادداشتی درروزنامه شرق نوشت:

 سخنان چهارشنبه گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار با ائمه‌ جمعه سراسر کشور حاوی نکات و دقایقی بود که نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت؛ به‌ویژه آنجا که ائمه‌ جمعه را به اجتناب از ورود به فعالیت‌های اقتصادی، هماهنگی میان گفتار و عمل و رفتار پدرانه با مردم توصیه فرمودند. این سخنان من را یاد خاطره‌ای از دوران نوجوانی‌ام انداخت‌. نوجوان که بودم برای شرکت در نماز جماعت، نماز جمعه و انجام مناسک مذهبی که در زادگاه من بسیار پررنگ است، شور عجیبی داشتم. هر‌سال در ماه مبارک، روحانی‌ای از یکی از روستاهای اطراف می‌آمد و در مسجد محل ما روضه می‌خواند و سخنرانی می‌کرد و من هم مثل دیگر نوجوانان پای منبرش می‌نشستم و پشت سرش نماز می‌گزاردم تا آنکه روزی او را در حال پیپ‌کشیدن آن‌هم با توتون بسیار خوشبویی که احتمالا همان توتون گران‌قیمت و مشهور آمریکایی بود، دیدم. بی‌درنگ رفتم خانه و با حالت عجیب و سرخورده‌ای به پدرم، که او هم از مریدان همان روحانی بود، گفتم: «فلانی را دیدم که پیپ می‌کشد و من دیگر پای منبرش نمی‌روم و پشت سرش نماز نمی‌خوانم». بعدها بارها دیدم و شنیدم که ایشان علاقه وافری به دخانیات دارد و استعمال سیگار و پیپ کار هرروز اوست و هنوز هم که به‌عنوان امام‌ جمعه مرکز یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین استان‌ها ایفای نقش می‌کند، این عادت را ترک نکرده است. مصرف دخانیات نه حرام است نه ممنوع اما برای روحانی وجیهی که قرار است مروج اخلاق و تقوی باشد و نوجوانان و جوانان پای منبر و خطابه‌اش بنشینند، چندان پذیرفتنی نیست. تصور کنید نوجوانانی که با دیدن همین عادت حاج‌آقا، قبح استعمال دخانیات برایشان فروریخته و به‌تدریج تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این فقط نمونه بسیار کوچکی است از اینکه رفتار و گفتار شخصیت‌های مشهور، به‌ویژه روحانیت آن‌هم در کسوت ائمه‌ جمعه، بر روان و رفتار جامعه اثر می‌گذارد. امام جمعه و جماعتی که هر‌روز و هر هفته به اخلاق و تقوا توصیه می‌کند، باید با وسواس مراقب دست و زبان و چشم و گوش خود باشد؛ چرا‌که نگاه مردم به تطابق گفتار و رفتار اوست تا به تأسی و گاه تقلید، همان کنند که او می‌کند. توصیه مکرر به انجام مناسک مذهبی بدون رعایت تقوا و اخلاق یعنی به پوسته و ظاهر دین چسبیدن و مغز و محتوای آن را از یاد بردن! بوده‌اند ائمه‌ جمعه‌ای که از سر خیرخواهی و با هدف پیشرفت شهر و دیار خویش آستین بالا زده‌اند‌ اما چون به ظرایف و قواعد کار اقتصادی واقف نبوده‌اند، نه‌تنها کارشان عقیم مانده‌ بلکه نتیجه معکوس هم داده است. چه‌بسا کلاهبردارانی که با اطلاع از نیت خیرخواهانه ائمه‌ جمعه، با ریاکاری و فریب‌کاری خود را به ساحت امامت جمعه نزدیک کرده‌اند و برای بهره‌‌بردن از حمایت این نهاد نقشه کشیده‌اند. چه‌‌بسا کسانی که از حمایت همه‌جانبه امام‌ جمعه‌ای بهره‌مند شده‌اند و آن‌گاه با ترفند نقشه‌های زمین‌خواری، کوه‌خواری، رودخواری، تصرف غیرمجاز منابع طبیعی و احداث چاه آب غیرمجاز را اجرا و بخشی از منابع طبیعی را تصرف و حیات زنده آن را ضایع و زایل کرده‌اند. چه‌بسا افرادی که با سوءاستفاده از خیرخواهی امام‌ جمعه و به بهانه احداث کارخانه، راه‌اندازی خط تولید و اشتغال‌آفرینی، وام‌های کلان گرفته‌اند، نه یک بار بلکه چند بار و بخش اعظم وام‌های دریافتی را در دلالی و بساز‌بفروش یا واردات و قاچاق کالا استفاده کرده‌اند و از بازپرداخت آن سر باز زده‌اند و دوباره با توصیه امام‌ جمعه از موقعیت استمهال یا بخشش استفاده کرده‌اند. چه‌‌بسا مدیران استانی، اعم از استاندار، فرماندار، بخشدار و مدیران کل دولت در استان که به حرمت امام جمعه یا از ترس تزلزل در موقعیت و منصب‌شان، توصیه امام جمعه را در دادن زمین، تسهیلات و حمایت از برخی به‌اصطلاح کارآفرینان جعلی پذیرفته‌اند و باعث و بانی از‌میان‌رفتن بیت‌المال و گردن‌کلفتی کلاهبرداران شده‌اند. نمونه‌هایی از این دست در برخی از استان‌ها و شهرستان‌ها مشهود است و نوکیسگان ریاکار را به استفاده از چنین موقعیت‌هایی ترغیب کرده است. در اغلب این موارد امام جمعه می‌خواهد به یاری مردم شهرش بشتابد و از کاریزما و نفوذ کلام خویش برای اشتغال‌آفرینی و حل مشکلات مردم استفاده کند؛ اما چون به ظرایف، دقایق و قوانین و قواعد حاکم در دولت آگاهی کاملی ندارد؛ توصیه، پشتیبانی و پیگیری او به‌جای حل مشکل به ایجاد مشکل جدیدی منجر می‌شود. سال‌هاست که چنین تضاد و تناقضی میان کارکرد سیاسی ائمه‌ جمعه و ادارات کل دولت در مراکز استان‌ها و شهرستان‌ها وجود دارد؛ اما دولت همواره کظم غیظ کرده و به احترام روحانیت سر فرود آورده است. البته این موضوع فقط به حوزه‌های اقتصادی محدود نمی‌شود بلکه مسائل سیاسی‌-اجتماعی و فرهنگی را هم در بر می‌گیرد، مسائلی که اگر اهمیت آنها از مسائل اقتصادی بیشتر نباشد، دست‌کم هم‌تراز آن است. گاهی بیان مکنونات و تصورات شخصی امام جمعه، آن‌هم بدون مطالعه و مبتنی بر شنیده‌ها یا بولتن‌های دریافتی، فضای شهر و استان را تحت تاثیر قرار داده و کار نهادهای فرهنگی‌-اجتماعی و امنیتی را دشوار می‌کند. با این‌همه، مردم ایران در همه استان‌ها، شهرستان‌ها و روستاها، روحانیت را دوست دارند و چشم و گوش به حرف و عمل ائمه‌ جمعه می‌سپارند. اگر سخنرانی پرمغز روز چهارشنبه مقام معظم رهبری را در نظر بگیریم و تجربیات سال‌های گذشته کارکرد ائمه‌ جمعه در استان‌ها و شهرستان‌ها را نیز به آن افزون کنیم، چند توصیه اساسی پیش‌روی ائمه‌ جمعه در سراسر کشور قرار دارد:

– از ورود به هر کار اقتصادی اجتناب کنید و از صدور هرگونه توصیه‌نامه برای اختصاص تسهیلات و امکانات به کارآفرینان جعلی بپرهیزید. اجازه دهید ادارات کل دولت مستقر در استان‌ها بر‌اساس قوانین و قواعد حاکم عمل کنند.

– از هرگونه توصیه و فشار به دولت برای انتصاب مدیران منتسب به خودتان بپرهیزید و آزادی عمل را از مدیران دولتی سلب نکنید.

– یکی از وظایف شما ایجاد همدلی و وفاق در میان مردم و دولتمردان است؛ پس درباره آنچه می‌گویید مراقبت کنید تا ناخواسته موجب تفرقه و دوقطبی‌سازی نشوید. در بیان ایده‌های شخصی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که درباره آن کم‌اطلاعید، احتیاط کنید.

– ادبیات شما در خطبه‌ها باید اتحادآفرین و امیدبخش باشد؛ هر کلمه‌ای که می‌گویید هم می‌تواند موجب آرامش و اطمینان قلبی مردم شود یا بالعکس موجب اضطراب و بدبینی آنها و البته مستمسکی برای دشمن تا با آن نظام اسلامی را تضعیف کند.

– هر منصبی، حتی امامت جمعه می‌تواند انسان را در معرض توهم، تکبر و تفرعن قرار دهد. هر ساعت و هر‌روز به خودتان تذکر دهید که از چنین رذایلی دور باشید و با فروتنی درد‌دل مردم را درک کنید.

– با مردم همدلی و همراهی کرده و با آنها پدرانه رفتار کنید، همه را سر سفره‌ معنویت و شریعت بنشانید. فقط با یک جمع مخصوص و ممتازی نشست و برخاست نکنید و گاهی اگر لازم شد، خانه‌های مردم بروید، زیر سقف‌شان و روی فرش‌شان بنشینید.

– اگر توصیه شما به تقوا با عمل‌تان سازگار نباشد، اثر عکس دارد و شنوندگان را به لجاجت وامی‌دارد. آمر به تقوا باید در تحصیل تقوا کوشنده باشد. خودرو، مسکن، غذا، لباس و اخلاق اجتماعی شما و خانواده‌تان در اتاق شیشه‌ای است و می‌تواند مردم را خوش‌بین کند و به تحسین وادارد یا بدبین و ناامید و گله‌مند کند

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا