خرید تور تابستان ایران بوم گردی

حق‌شناس: غفلت از پایه تمدنی در گسترش نفوذ منطقه‌ای ایران خطای راهبردی بود

گفت و گویی درباره آینده رقابت ایران و عربستان

سرویس سیاسی، انصاف نیوز: رقابت بین ایران و عربستان، رقابتی استراتژیک – ایدئولوژیک است که سابقه‌ای فراتر از عمر جمهوری اسلامی دارد اما در سال‌های اخیر و هم‌زمان با کاهش قدرت مانور ایران در منطقه، عربستان رویکردهای فرهنگی و اجتماعی متفاوتی را در دستور کار قرار داده که تصور آن حکومت بدوی سرکوبگر را در نظر جهان تغییر دهد. حالا ایران و عربستان دو تصویر متفاوت به جهان مخابره می‌کنند که هر دو با صبغه فرهنگی و پایه تمدنی‌شان متفاوت است. انصاف نیوز در اینباره با محمدجواد حق‌شناس گفت‌وگو کرده است.

حق‌شناس درباره تحولات عربستان گفت: اتفاقات عربستان، تحول سیاسی نیست و به لحاظ سیاسی، قدرت همچنان در دست خاندان آل‌سعود یا فرزندان عبدالعزیز است. یک نظام سلطانی به مفهوم ارتجاعی خودش در عربستان حاکم است و عبدالعزیز و فرزندانش در نزدیک به یک قرن، قدرت بلامنازع سیاسی در شبه جزیره عربستان بوده‌اند و همچنان هم این قدرت هیچ رقیب جدی‌ای ندارد.

او ادامه داد: تغییر در حاکمان سعودی، یک تغییر نسلی ناگریز بوده و حالا نسل سوم این خاندان به قدرت رسیده‌اند. تفاوت دیگر هم این بوده که قدرت از یکی از فرزندان عبدالعزیز به فرزند دیگرش می‌رسید که این الگو تغییر کرد و برای اولین‌بار شاهد بودیم که قدرت سیاسی از پدر به فرزند رسید.

حق‌شناس با اشاره به دوره‌های نسبتا طولانی پادشاهی در عربستان، تحول دیگر را انتقال قدرت به نسل جوان خواند و گفت: در حالی که در دوره‌های قبلی انتقال قدرت، معمولا قدرت در دهه ششم یا هفتم عمر به ولی‌عهد منتقل می‌شد، این‌بار قدرت به ولی‌عهدی رسیده که در دهه چهارم زندگی‌اش قرار دارد.

این فعال سیاسی فرهنگی درباره تحولات عربستان، به تغییر پایه‌های قدرت در این کشور اشاره کرد و افزود: عربستان همواره دو پایه قدرت داشت؛ قدرت سیاسی که متعلق به خاندان سعودی بود و وهابیت یا قدرت مذهبی که از آن شیوخ این کشور بود اما در سال‌های اخیر، این پایه قدرت به شدت محدود شده و دیگر روحانیون مذهبی منبع اصلی مشروعیت‌بخشی به نظام سیاسی عربستان نیستند.

حق‌شناس در توضیح دلیل محدودشدن قدرت مذهب در عربستان، به بروز اشکال گوناگون وهابیت در جهان اسلام اشاره کرد و گفت: زایش‌های وهابیت در قالب‌های نوین خودش، از جمله جهاد اسلامی در فلسطین و مصر، القاعده در پاکستان و افغانستان و در نهایت داعش در شام و عراق، غرب را به عنوان متحد و حامی اصلی خاندان سعودی به شدت نگران کرد و به نظر می‌رسد با تحولاتی که در جهان رخ داد، عملا دیگر عربستان نمی‌توانست به عنوان منبع اصلی تولید و حمایت از وهابیت فعالیت کند و بنابراین برنامه‌ای برای تضعیف آن ترتیب داده شد.

او ادامه داد: بعد از جنایت‌های داعش، موج نویی در نسل تحصیل‌کرده کشورهای عربی شکل گرفت که دیگر به هیچ‌روی، پذیرای رویکردهای تحجرگرای مذهبی وهابیت نبود و این هم در کاستن از قدرت مذهب در نظام سیاسی عربستان موثر بود.

این روزنامه‌نگار با سابقه، باز شدن فضای فرهنگی در شبه‌جزیره عربستان یا اعطای آزادی‌های اجتماعی به اقشار گوناگون و به ویژه زنان را حاصل محدودشدن وهابیت در عربستان دانست و اضافه کرد: این آزادی‌ها هم به نوبه خود قدرت سیاسی در این کشور را تقویت و به محدودشدن بیشتر قدرت مذهبی خواهد انجامید.

حق‌شناس، برخوردهای خشن نظام سیاسی عربستان با منتقدان خود را یکی از نشانه‌های تحکیم قدرت سیاسی در این کشور معرفی کرد و افزود: قتل جمال خاشقچی یا اعدام شیخ نمر، گردن‌زدن شیعیان مخالف یا حمله به یمن وقتی امکان‌پذیر شد که بن‌سلمان توانست منازعات قدرت در درون عربستان را کنترل و قدرت خود را تثبیت کند.

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در پاسخ به پرسشی درباره تبدیل شدن عربستان به الگوی کشورهای منطقه و تضعیف موقعیت ایران گفت: دولت در ایران همانند هر قدرت سیاسی دیگری، به طور طبیعی تمایل دارد قدرت خود را در افزایش دهد اما شاید اشکالی که وجود داشته است، این بوده که ما عمدتا بر حوزه نظامی و امنیتی، آن هم در خاورمیانه عربی متمرکز شدیم.

او افزود: به نظر من خاورمیانه عربی هیچ‌گاه مخاطب پایه تمدنی‌ و حوزه گسترده نفوذ فرهنگی ایران نبوده است و بنابراین با توجه به ویژگی‌های خود، می‌توانستیم نگاه به شرق و شمال شرق را ترویج کنیم و کشورهایی مانند افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان و حتی پاکستان و هندوستان را به عامل زبان فارسی به حوزه نفوذ و قدرت منطقه‌ای خود تبدیل کنیم.

حق‌شناس غفلت از فرصت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را یکی از بزرگ‌ترین خطاهای راهبردی کشور دانست و گفت: اگر به‌جای رویکرد صدور انقلاب، بحث فرهنگ و زبان فارسی را در جمهوری‌های مستقل‌شده از روسیه شورایی دنبال می‌کردیم، امروز صاحب یکی از بزرگ‌ترین حوزه‌های نفوذ فرهنگی بودیم و با یک‌دهم هزینه‌هایی که برای نفوذ در خاورمیانه عربی کردیم، به شکل طبیعی به یک قدرت هژمونیک در حوزه نوروز بدل می‌شدیم.

او الگوی ترکیه در زنده‌کردن خاطره امپراتوری عثمانی و گسترش حوزه توران را مثال زد و ادامه داد: ما به دلیل غفلت از عناصر قدرت فرهنگی خودمان، حوزه‌های نفوذ را هم اشتباه تشخیص دادیم در حالی‌که اگر شبیه دولت آقای اردوغان عمل می‌کردیم، با هزینه‌های بسیار اندک، دستاوردهای بسیار بزرگی در خصوص نفوذ فرهنگی به دست می‌آوردیم که خواناخواه به تولید قدرت سیاسی هم منجر می‌شد. مدیرمسئول روزنامه اعتماد ملی در پایان گفت: هنوز هم می‌توانیم برای گسترش نفوذ ایران، رویکردهای فرهنگی را جایگزین نگاه امنیتی نظامی کنیم. در این‌صورت، با توجه به امکاناتی که حوزه زبانی و تمدنی در اختیارمان قرار می‌دهد، با هزینه بسیار کمتر، موقعیت برتر را به دست خواهیم آورد. ضمن این‌که چنین رویکردی می‌تواند غرب را که اکنون هزینه سنگینی برای کنترل نفوذ امنیتی نظامی ایران در منطقه انجام می‌دهد، نه تنها از مقابله با ایران بازدارد بلکه به همراهی و همسویی با کشورمان سوق دهد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام‌ایران‌یک‌کشور‌شیعی‌است
    ونهضت‌شیعیان‌در‌دوره‌صفویه
    پایه‌گذاری‌شد‌ومرزهای‌سیاسی
    ایران‌شکل‌گرفت‌‌بدون‌اتکا‌به‌مذهب
    تشیع‌ایران‌تنها‌با‌وابسته‌شدن‌به
    ناتو‌یا‌…میتواند‌یک‌قدرت‌منطقه
    ای‌محسوب‌گردد‌‌وآنهم‌نمایشی
    مانند‌دوره‌پهلوی

  2. در همه این سالهاکوشیدند فرهنگ ایران را … لکد مال کنند، حالا شما از فرهنگی که اسمی از آن نمانده است برای نفود در مکانهایی که یا ترکیه یا با اسرائیل و یا با امریکا در حال یکی شدن هستند، پیشنهاد می دهید.

  3. سلام‌کلی‌گویی‌میکنید‌آنچه‌در‌ایران
    ‌از‌تمدن‌‌میبینیم‌همین‌‌فرهنگ‌
    عاشورایی‌اربعینی‌عزاداریهای‌
    حسینی‌علاقه‌مردم‌به‌زیارت‌‌حرم
    ائمه‌معصومین‌.ع.‌وامامزادگان‌و
    ودادن‌نذر‌ی‌و….است‌اعیاد‌نوروز
    و…هم‌با.مذهب‌تشیع‌عجین‌شده
    ‌ودیوان‌شاعران‌بزرگ‌است‌که‌باز
    به‌بعد‌دوره‌اسلامی‌مربوط‌میشود
    ازکلیت‌ساختار‌زبان‌فارسی‌‌اگر‌
    عربی‌را‌حذف‌کنید‌‌چطور‌میشود
    شاید‌بیش‌از‌نود‌درصد‌اسامی‌و…
    کشور‌عربیست‌پاکستان‌و
    افغانستان‌هم‌همین‌طور‌تفاوت
    مذهب‌دراین‌حوزه‌تمدنی‌اکنون
    برجسته‌شده‌از‌آسمان‌به‌زمین‌
    فرود‌بیاید‌وملموس‌تر‌صحبت
    بفرمایید‌آن‌حوزه‌تمدنی‌که‌شما
    میفرمایید‌دارای‌سه‌زبان‌عمده
    است‌عربی‌فارسی‌وترکی‌اینها
    در‌طول‌تاریخ‌لا‌اقل‌‌۱۵۰۰‌ساله
    موازی‌ومکمل‌هم‌بودند‌منازعه
    نداشتند‌ترجمانی‌ازهم‌بودند
    ‌‌درجهان‌امروز‌هیچ‌کشور‌تازه‌
    تاسیس‌زیر‌بار‌آن‌نمیرود‌تحت
    کوپن‌کشور‌دیر‌تاسیس‌برود
    درست‌است‌شاید‌حکومتی‌نداشتند
    اما‌مردم‌بودند‌فرهنگ‌داشتند‌اروپا
    بعد‌قرنها‌کشمکش‌‌به‌مسالمت‌درونی
    تاحدی‌رسیدند‌واگر‌اخلاقیات‌و
    فرهنگ‌بیحیایی‌به‌آنها‌تحمیل‌
    نمیشد‌‌موفقیت‌عظیمی‌بود‌هل‌من
    مبارز‌طلبیدن‌زیادی‌آری‌کار‌دست
    آدمیزاد‌میدهد‌حال‌با‌هرپایه‌‌تمدنی
    اگر‌درونش‌عدالت‌وشایسته‌سالاری
    ونظم‌وتقوا‌جاری‌‌شود‌موفقیت‌
    بزرگی‌به‌بار‌میآورد

  4. فقط اون قسمتش جالبه که از قدرت زبان برای نفوذ در کشورهای ترک زبان سخن به میان آوردید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا